تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826265408




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگو با پدر شهید نظام یوسفی افسر ارتشی که مورد تشویق مقام معظم رهبری قرار گرفت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگو با پدر شهید نظام یوسفی
افسر ارتشی که مورد تشویق مقام معظم رهبری قرار گرفت
پدر شهید می‌گوید: هرچه از رشادت و غیرتش بگویم کم است، یکی از همرزمانش می‌گفت در یکی از مناطق عملیاتی چند تانک بود که منهدم کردنش کار دشواری بود وقتی داوطلب خواستند، نظام اعلام آمادگی کرد و آن تانک‌ها را منهدم کرد.

خبرگزاری فارس: افسر ارتشی که مورد تشویق مقام معظم رهبری قرار گرفت



به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، تبیین و شناساندن فرهنگ ایثار و شهادت از مکانیزم‌های دفاعی اسلام برای تسلیح جامعه در برابر هجوم فرهنگ‌های غیرخودی است، ایثارگری و شهادت‌طلبی نقش به‌سزایی در حفظ دین و ارزش‌های آن و استقلال کشور ایفا می‌کند؛ ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تلاش برای احیای آن به‌منظور مقابله با تهاجم فرهنگی، موضوعی است که نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است. ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمان‎بر است، البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریع‌کننده‎ای دارند، مثلاً درباره توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس 8 ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان دیگر جوامع نیز نقش داشته‎اند اما برای تداوم و گسترش این فرهنگ در زمان کنونی خبرگزاری فارس در استان مازندران به‌عنوان یکی از رسانه‌های ارزشی و متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی‌ در سلسله گزارش‌هایی در حوزه دفاع مقدس و به‌ویژه تاریخ شفاهی جنگ، احساس مسئولیت کرده و در این استان پای صحبت‌ها و خاطرات رزمندگان و خانواده‌های شهدا نشسته و مشروح گفته‌های آنها را در اختیار مخاطبان قرار داده که در ادامه بخش دیگری از این یادگاری‌ها از نظرتان می‌گذرد.

پدر شهید نظام یوسفی می‌گوید: 16 سال بیشتر نداشتم که با دخترعمویم ازدواج کردم، به‌خاطر نداشتن پول کافی و جای مناسب برای زندگی، تصمیم گرفتم در انبار خانه عمویم زندگی مشترک‌مان را شروع کنیم و در همان سال‌های سخت بود که شهید نظام به‌دنیا آمد. آن موقع من و همسرم روی زمین‌های مردم کار می‌کردیم تا این که پس از تلاش و کار زیاد موفق شدیم برای خود زمین زراعی و باغی بخریم، نظام از همان دوران کودکی با سختی و مشقت فراوان بزرگ شد اما پسر پاک و مودبی بود، به‌طوری که بیشتر وقت‌ها بعضی از همسایه‌ها می‌آمدند و می‌گفتند: «شما چطور نظام را تربیت کردید که این قدر پاک و سر به زیر است، این بچه در طول راه مدرسه تا خانه حتی یکبار هم سرش را بلند نمی‌کند و به این طرف و آن طرف نگاه نمی‌کند.»

پس از گذراندن دوره ابتدایی در شهر بابل برایش خانه‌ای اجاره کردم و اسمش را در یکی از مدارس راهنمایی آن شهر نوشتم، بعد از مدتی یکی از دوستانش به منزل‌مان آمد و گفت که فکر می‌کنم نظام فعالیت‌های سیاسی می‌کند و کارهای مخفیانه‌ای انجام می‌دهد که من از آن مطلع نیستم. با همین گمان وقتی که نظام برای تعطیلات محرم به خانه آمد، دو سیلی به صورتش زدم و گفتم: «با این بدبختی و دست خالی این قدر برایت هزینه کردم تا درس بخوانی نه این که وارد جریان‌ها و فعالیت‌های سیاسی شوی.» خیلی آرام سرش را پایین انداخت و به خانه دایی‌اش رفت، من هم از کاری که کرده بودم پشیمان شدم و شروع کردم به گریه کردن. هنوز سوم راهنمایی را تمام نکرده بود که از من خواست او را به ارتش بفرستم تا به‌عنوان یک نظامی به کشور خدمت کند، به‌خاطر همین به مدرسه‌اش رفتم تا پرونده‌اش را بگیرم اما یکی از معلمانش مخالفت کرد و گفت: «او درسش خوب است و از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار است، حیف است از درس و مدرسه جدا شود.»  

اما من که علاقه نظام را به ارتش دیدم، پرونده تحصیلی‌اش را گرفتم و او را راهی تهران کردم تا در ارتش ثبت‌نام کند، چند سالی بیشتر از حضورش در ارتش نگذشته بود که زمزمه‌های پیروزی انقلاب شدت گرفت و به‌دستور امام خمینی (ره) پادگان‌ها خالی شد، او هم به خانه آمد و با پیروزی انقلاب دوباره به پادگان مراجعه و از آنجا به شیراز رفت. چند ماهی در آنجا ماند، سپس به لشکر 77 مشهد اعزام شد و پس از مدتی در دوره بنی صدر بود که به آبادان عزیمت کرد و فکر کنم در همان جاده آبادان ـ ماهشهر بود که به شهادت رسید. هرچه از رشادت و غیرتش بگویم کم است، یکی از همرزمانش می‌گفت، در یکی از مناطق عملیاتی چند تانک بود که منهدم کردنش کار دشواری بود وقتی داوطلب خواستند، نظام اعلام آمادگی کرد و آن تانک‌ها را منهدم کرد، یادم می‌آید به‌خاطر این شهامتش مورد تشویق رئیس جمهور وقت آیت‌الله خامنه‌ای قرار گرفت. خاطره دیگری که از او دارم، این است که یک روز وقتی از سر مزرعه به خانه آمدم، دیدم با مو و محاسن ژولیده‌ای در گوشه‌ای از اتاق نشسته، وقتی جلوتر رفتم دیدم چند ناحیه از بدنش مجروح شد، گفتم: «دیگر به تو اجازه نمی‌دهم تا به منطقه بروی مگر جنگیدن فقط برای توست، کسان دیگری هم هستند که بتوانند بجنگند.» گفت: «بابا شما حاضری که کسی در روز روشن بیاید به خانه و خانواده ما تجاوز کند؟» ما قسم خوردیم که نگذاریم کسی به خاک وطن‌مان دست‌درازی کند، اگر کسی بخواهد به خاک و ناموس کشورم تجاوز کند باید از سینه من عبور کند.»  

وقتی صحبت‌هایش را شنیدم احساس حقارت و کوچکی به من دست داد و از حرفی که زدم پشیمان و ناراحت شدم و همان دفعه آخرین باری بود که او را می‌دیدیم، او مدتی پس از بهبودی دوباره به منطقه رفت و به شهادت رسید. آن وقت‌ها که حاج‌خانم در قید حیات بود هر موقع که دلتنگ می‌شدیم نیمه‌های شب بر سر مزار نظام می‌رفتیم، از حاج خانم می‌خواستم که نوازش بدهد تا گریه کنیم و کمی سبک شویم.‏ به گزارش فارس، شهید نظام یوسفی خطیر فرزند کامران و مه‌جبین 15 آذر 1340 به‌دنیا آمد و در 12 فروردین 1360، در آبادان جام شهادت را سرکشید.

94/11/25 - 12:44





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن