تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816298908
پيام تسليت دايي فريد و خاله كتي از فرانسه!
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پيام تسليت دايي فريد و خاله كتي از فرانسه!
انگار ديگر بايد عادت كرده باشيم. چشم و همچشمي و اختلافات طبقاتي را مي‌گويم كه حتي دامن برخي از افراد را بعد از مرگ هم گرفته است.
نویسنده : مهدي ارجمند
دور و بر خودمان در زير آسمان اين شهر گاه انسان‌هاي تازه به دوران رسيده و نوكيسه‌اي را مي‌بينيم كه نمي‌دانند پول‌هاي خود را چگونه خرج كنند و با به رخ كشيدن دارايي و ثروت خود چشم و همچشمي و اختلاف طبقاتي را در جامعه گسترش مي‌دهند. موضوعي كه حالا حتي بعد از مرگ افراد مايه‌دار هم ديده مي‌شود و گاهي اوقات شاهد رفتارهايي از سوي برخي افراد در مراسم ترحيم و تشييع جنازه سرمايه‌داران هستيم كه به راستي سؤال‌برانگيز است. چشم و همچشمي، بريز و بپاش، اسراف، تجملات و اختلاف طبقاتي به آن دنيا هم سرايت كرده و افراد خصوصاً برخي از افراد سرمايه‌دار و پولدار با اين موضوع حتي بعد از مرگ هم سر و كار دارند. تشريفات مراسم ختم اسراف، تجملات و چشم و همچشمي هميشه مورد نكوهش بوده و اين رسم و رسوم غلط اگر در هر مراسمي مشاهده شود جاي تأسف دارد اما تأسفمان زماني بيشتر مي‌شود كه مي‌بينيم اين موضوعات حتي به زمان بعد از مرگ افراد نيز سرايت كرده و دامن آنها را حتي بعد از مرگ هم گرفته است. به عنوان مثال شايد شما هم در برخي مراسم ترحيم تاج گل‌هاي بزرگ و گرانقيمت را ديده‌ايد و يا پذيرايي از مهمانان در گران‌ترين رستوران شهر و با بهترين غذاها را كه البته هيچ دردي از ميت دوا نمي‌كند و براي آن دنياي ميت به هيچ كارش نمي‌آيد. همه ما آدم‌ها روزي به دنيا آمده‌ايم و روزي هم از دنيا خواهيم رفت. مسلماً آنچه اهميت دارد طول زندگي نيست بلكه عرض زندگي است يا به عبارت ديگر كميت زندگي مهم نيست كيفيت آن اهميت دارد و همه ما آدم‌ها جز دو متر پارچه سفيد به نام كفن و پرونده‌اي متشكل از اعمال كه ضميمه جنازه‌مان مي‌شود چيز ديگري با خود از اين دنيا نمي‌بريم. وقتي انسان از دنيا برود هيچ چيزي جز اعمال نيكش به دردش نمي‌خورد و هيچ چيز جز خيراتي كه بازماندگان برايش مي‌دهند در آن دنيا به كارش نمي‌آيد، با اين حال برخي از بازماندگان خصوصاً بازماندگان افراد سرمايه‌دار بعد از مرگ بستگانشان دست به كارهايي مي‌زنند كه هيچ سنخيتي با سبك زندگي ايراني و اسلامي ندارد. چند نمونه عيني براي اينكه بتوانم مقصودم را به طور كامل در گزارشم بيان كنم به چند نمونه عيني اشاره مي‌كنم. نمونه اول مربوط به مراسم ترحيم يكي از آشنايانم است كه سال گذشته به رحمت خدا رفت. خوب يادم است سال گذشته وقتي خبر درگذشت يكي از آشنايانم را كه اتفاقاً آدم سرمايه‌داري نيز بود شنيدم براي عرض تسليت به بازماندگان راهي مراسم ختم در مسجد شدم. حالا از تاج گل‌هاي گرانقيمت و پذيرايي آنچناني در مراسم ختم كه بگذريم موضوعي كه برخي‌ها در همين مراسم ختم درباره آن صحبت مي‌كردند مكان دفن آن خدا بيامرز در آرامستان يكي از امامزاده‌هاي شهر بود؛ قبري كه 300 ميليون تومان براي صاحبان عزا آب خورده بود. خيلي‌ها در مراسم ختم درباره اين موضوع با هم درگوشي صحبت مي‌كردند. يكي مي‌گفت دارندگي و برازندگي است، پول داشته رفتند برايش آنجا قبر خريده‌اند. يكي ديگر مي‌گفت پسرانش او را خيلي دوست داشتند او هم آدم‌سرشناسي بود جاي خوبي او را دفن كردند. ديگري مي‌گفت: بالاخره اين همه ارث و ميراث براي بچه‌هايش به جا گذاشته نمي‌خواستند يك جاي قبر خوب برايش بگيرند؟ اين حرف‌هاي درگوشي در ميان جمعيت ادامه داشت و من به اين فكر مي‌كنم كه واقعاً آيا مهم است كه جاي قبر انسان كجا باشد؟ آيا اگر انساني گناهكار باشد و حق را ناحق كرده و مال مردم خور باشد با دفن او در قبرستان كنار امامزاده گناهانش پاك مي‌شود؟! يا نه اصلاً فردي انسان مؤمني بوده است اگر او را در يك قبرستان معمولي دفن كنند چيزي از ارزش‌ها و كمالات او كم مي‌شود؟ اين موضوعات را در حالي در ذهنم مرور مي‌كنم كه در همان مجلس ختم مجلل و با شكوه و همراه با بريز و بپاش بسيار زياد صداي مداح را مي‌شنوم كه چندين بار و در نوبت‌هاي مختلف ضمن تشكر از حضور مهمانان در اين مراسم ختم به حضور يكي از بستگان خانواده متوفي در اين مراسم از كشور انگلستان اشاره مي‌كند و پشت سر هم مي‌گويد: «مقدم فلاني را كه از انگليس تشريف آورده‌اند گرامي مي‌داريم.» واقعاً فضاي روح آزاري است. آيا واقعاً حضور يك مهمان در اين مراسم ختم از يك كشور اروپايي امتيازي براي مرده بنده خدا به حساب مي‌آيد كه همواره در اين مراسم ختم از بلند‌گو تكرار مي‌شود؟ با شنيدن اين حرف‌ها ياد صحبت‌هاي يكي از دوستانم مي‌افتم كه در مرور خاطرات خود از رفتارهاي زننده و فخر فروشي در مراسم ترحيم حرف مي‌زد و مي‌گفت: «بعد از درگذشت يكي از اقواممان براي عرض تسليت به مسجد رفته بودم اما با اينكه آن خدا بيامرز خيلي هم سرمايه‌دار نبود اما آدم تقريباً شناخته شده و سرشناسي بود. براي همين توي مراسم ختم آن مرحوم نيز از عرض تسليت شخصيت‌ها و افراد مختلف سخن به ميان مي‌آمد و از بلندگوي مسجد در مراسم ختم اسم مديران و افرادي را مي‌بردند كه براي بازماندگان پيام تسليت صادر كرده‌اند، از مدير كل فلان نهاد گرفته تا مديرعامل فلان كارخانه تا...» بگذريم، سخن اين است كه فخرفروشي، اختلاف طبقاتي، چشم و همچشمي و تجملگرايي حتي در مراسم ختم نيز گسترش يافته وگرنه چه لزومي دارد در مراسم ختم، مدام اسم فلان آقاي مسئول يا فلان مدير كارخانه مرتب اعلام شود؟ اصلاً اين چيزها چه سودي براي ميت دارد؟ القاب دهن پركن براي ميت اين موضوعات رفته‌رفته در حال گسترش است و باعث شده تا رسم و رسومات غلط پايشان به مراسم ختم باز شود براي همين است كه در مراسم ختم برخي متوفيان آنچه كمتر به چشم مي‌خورد روح معنوي مراسم است و در عوض تجملات، چشم و همچشمي و فخرفروشي بيشتر به چشم مي‌آيد. براي تكميل شدن گزارشم سري هم به صفحات آگهي‌هاي ترحيم روزنامه‌ها مي‌زنم. اينجا در صفحات آگهي ترحيم روزنامه عكس افرادي را مي‌بينم كه به رحمت خدا رفته‌اند از پير گرفته تا جوان از زن تا مرد از سرمايه‌دار تا فقير از مهندس تا كارگر همه و همه عكس‌هايشان كنار هم به رديف چاپ شده است. در نگاه اول به اين عكس‌ها به نظر مي‌رسد هيچ كس نبايد بر ديگري برتري داشته باشد اما وقتي با دقت بيشتري به عكس و پيام ترحيم در اين صفحه روزنامه نگاه مي‌كنم متوجه مي‌شوم فخرفروشي و چشم و همچشمي حتي در صفحه آگهي‌هاي ترحيم روزنامه‌ها نيز به خوبي به چشم مي‌خورد و هركدام با توجه به هزينه‌اي كه داده‌اند جايي را اشغال كرده‌اند، درست مثل جاي قبر كه قيمت‌هاي متفاوتي دارد. زير عكس مردي كه تازه از دنيا رفته است با خط درشت نوشته‌اند تيمسار خلبان، زير عكس ديگري نوشته شده جناب آقاي دكتر و زير عكس خانمي كه تازه از دنيا رفته است نيز نوشته شده است همسر مرحوم آقاي... مدير گروه كارخانجات... حالا ديديد اينجا هم چشم و همچشمي وجود دارد. تيمسار و خلبان و دكتر و مهندس و مدير كارخانه شايد اينجا در اين دنيا اهميت دارد، اما اين اسم‌ها، القاب و عناوين دهن‌پركن در آن دنيا هيچ ارزشي ندارد. تسليت دايي فريد و خاله كتي از فرانسه خوب كه به اين صفحه روزنامه نگاه مي‌كنم در لابه‌لاي انبوه پيام‌هاي تسليت نكته جالب توجه كه در اين صفحه به چشم مي‌خورد آگهي‌هاي ترحيمي است كه برخي از افراد به نشانه تسليت به صاحبان عزا منتشر كرده‌اند. زيرعكس يكي از افراد تازه فوت شده پيام تسليتي را مي‌بينيم كه به بازماندگان گفته شده است. بعد از كلمات قلمبه سلمبه و واژه‌هاي عجيب و غريب متن نوشته زير آگهي تسليت بيشتر از هر چيز ديگري توجه مرا به خود جلب مي‌كند: «دايي فريد و خاله كتي از فرانسه.» خواهر و برادري پاريس‌نشين كه به بچه‌هاي خواهر خود درگذشت پدرشان را تسليت گفته‌اند. فكر مي‌كنيد نوشتن اسم مكان در اين آگهي تسليت چه معنايي مي‌تواند جز فخر‌فروشی داشته باشد؟ حالا اگر يك نفر در فرانسه زندگي مي‌كند و از آنجا پيام تسليت مي‌فرستد آيا خيلي باعث افتخار است؟ واقعاً نمي‌دانم چه بايد گفت. در حين تهيه گزارشم درباره رسم و رسوم غلط و اختلافات طبقاتي و چشم و همچشمي در زمان بعد از مرگ به خبري در يكي از سايت‌هاي خبري برمي‌خورم كه به موضوع تصويب لايحه‌اي در شوراي شهر يكي از شهرهاي كشور مي‌پردازد كه بر اساس اين مصوبه قيمت قبر در قبرستان اين شهر بعد از احداث پارك در كنار قبرستان افزايش مي‌يابد. آن طور كه اين سايت خبري در گزارش خود آورده است يكي از لوايح مطرح شده در اين جلسه مربوط به افزايش بهاي خدمات آرامستان بود و نكته قابل تأمل اينجاست از آنجايي كه طبق قانون پس از ۳۰ سال مي‌توان قبرستان‌هايي كه تدفين در آن انجام نمي‌شود را به فضاي سبز و پارك تبديل كرد با نگه داشتن بعضي قبور براي ساليان متمادي با هدف گران شدن عملاً تبديل وضعيت با سختي‌هاي فراوان و پس از ساليان دراز امكانپذير مي‌شود. اين درحالي است كه قبرستان‌ها بايد از يك طرف پر شود و به سمت جلو رود نه اينكه قطعات مرغوب و مناسب آن نگه داشته و روزي كه گران شد به فروش برسد. فكرش را بكنيد شوراي شهر در يكي از شهرهاي كشورمان عملاً به اختلاف طبقاتي بعد از مرگ دامن مي‌زند درحالي كه اين اصلاً زيبنده جامعه اسلامي ما نيست. سنگ قبر ساده بزرگان اين همه در حالي است كه در دين مبين اسلام و بر اساس سبك زندگي ايراني – اسلامي اين رفتارها به شدت محكوم است و هيچ كس حق ندارد چشم و همچشمي و فخرفروشي كند و طوري رفتار كند كه به اختلافات طبقاتي دامن بزند. نگاهي به سبك زندگي و رفتار بسياري از بزرگان، علما و مراجع تقليد به خوبي بيانگر ساده‌زيستي و فروتني و سبك زندگي ساده آنان است. موضوعي كه حتي بعد از مرگ بسياري از آنها ادامه دارد. تشييع جنازه‌اي ساده اما با شكوه و همراه با معنويات خاص، مراسم ختم ساده و سنگ قبري بسيار ساده نشان‌دهنده سبك زندگي دوست‌داشتني اين افراد حتي بعد از مرگ است كه البته ريشه در بعد معنوي شخصيت اين افراد دارد. همه كساني كه به قم مشرف شده‌اند و در حرم حضرت معصومه (س) به زيارت قبر عالم عارف مرحوم حضرت آيت‌الله‌العظمي بهجت(ره) رفته‌اند سادگي قبر اين عالم بزرگ را از نزديك به چشم ديده‌اند و يا در مشهد و در بهشت رضا (ع) افرادي كه به قطعه‌اي به نام قطعه ميرزا‌جواد‌آقا مي‌روند. قبر ساده برخي از علما و افراد صالح از جمله قبر عارف بزرگ مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني را از نزديك ديده‌اند، سنگ قبري ساده كه هيچ چيزي روي آن نوشته نشده است؛ باور مي‌كنيد هيچ چيز حتي اسم ميرزا جواد آقا تهراني روي قبر ايشان نوشته نشده است؟ اما اين قبر هميشه و همه وقت شلوغ است و افراد زيادي به زيات قبر مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني مي‌آيند. هزينه چهلم نذر كودكان يتيم در هر حال رسم و رسوم غلط و فخرفروشي و تجملگرايي در مراسم ختم‌هاي اين روزها ريشه دوانده است و بايد با آگاهي‌رساني، آموزش و فرهنگ سازي در خصوص كاهش اين رفتارهاي غلط گام برداشت. حالا كه به پايان اين گزارش رسيده‌ايم بد نيست به اين نكته هم اشاره كنم كه دو هفته ديگر مراسم چهلم پدر يكي از دوستانم است، براي همين با او تماس گرفتم و به او گفتم اگر كاري دارد مي‌تواند روي كمك من حساب كند. از شنيدن جواب دوستم حسابي خوشحال شدم وقتي كه گفت: «با خانواده قرار گذاشتيم هزينه‌هاي مراسم چهلم پدر را نذر كودكان يتيم كنيم. براي همين با يك مؤسسه خيريه كه چندين كودك يتيم را نگهداري و سرپرستي مي‌كند هماهنگ كرده‌ام تا جمعه اين هفته ناهار درست كنيم و كودكان يتيم اين مؤسسه مهمان سفره چهلم پدرم باشند.» از اين كار دوستم حسابي خوشحال شدم. به او قول دادم براي انجام اين كار خيرخواهانه به كمكش بيايم. يادم باشد حتماً به كمك دوستم بروم. حتماً...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
-
گوناگون
پربازدیدترینها