محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827523026
یادداشت: این هم نعش تکیده سوشا مکانی/ الفاتحه!
واضح آرشیو وب فارسی:متا ورزش:
متاورزش ـ عکس یادگاری روی نعش تکیده! از مجتبای مامان مهین تا سوشای عاصی راه زیادی نبود. هشت تاریخی قرمزها در آن سال های بیات شده، از باربی های کامرانیه دریبل وحشتناکی خورد و آخرین دیکتاتور زندگی اش شد. و حالا سوشا در قامت یک نفس بریده، روی نعش تکیده خودش ایستاده و عکسی به یادگار می گیرد. قفس بان یاغی در سال های سگ کشی بیش از آنکه به دنبال جاودانگی باشد به عکس یادگاری فکر کرد تا آتش در نیستان آرزوهایش بیفتد و در ۲۹ سالگی گم و گور شود. در این میانه شیرپاک خورده ای نبود که در مسیر اضمحلال به یادش بیاورد، اگر به سمت بزه غش کند، بلعیده خواهد شد و سرنوشت استخوان هایش را نیز به پدر و مادرش برنمی گرداند. کاش لااقل یکی قصه ی بچه محله بدنام تهران را برایش تعریف و فرجام مجتبای مامان مهین را زیر گوشش بلغور می کرد. کاش روزگار تلنگری می زد و برایش این پیغام را می فرستاد که بعضی ها بی کلاهخود و سپر وارد جنگ می شوند و هنوز نبرد شروع نشده، به تماشای رقص جسم بی روح خود بر فراز نیزه ها می نشینند!
خنجری که پسر مغضوب انزلی همین روزها بر قلبش فرو کرد،چنان زخمی بر جا گذاشته که روزنامه چی ها تا ابد باید قصه مردی که دستش به خون خودش نشست را برای این آدم های تشنه سوژه تعریف کنند.
ملتی که در خروسخوان یک سپیده دم نفرین شده فاتحانه با جنازه کبود یک قاتل سلفی می گیرد و از نظاره گورهای دسته جمعی در جعبه رنگی لذت می برد، لابد خاکمال شدن قفس بانی که به جای خواندن گلستان و بوستان، پیامک های جلف را در شب های تهران از بر کرد را نیز سوژه ای مفرح تلقی خواهد کرد. راستی راستی مرده و زنده سوشا چه فرقی می کند، وقتی بچه های قد و نیم قد عکسش را از سینه دیوارها پایین کشیده اند. وقتی مجتبای مامان مهین و مجای آبادانی و شیث مازنی و نیکی مشهدی و تلف شده های قدیمی، کیش می دهند تا پسر پرحاشیه مات شود و زنده زنده از فشار سنگ قبری که روی خواب هایش می گذارند، قالب تهی کند. الفاتحه!
17 دی 1394 - 09:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: متا ورزش]
[مشاهده در: www.metavarzesh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]
-
ورزش
پربازدیدترینها