واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستهاي بسته منصور سند افتخار ماست
غواص شهيد سيدمنصور نياكي يكي از 175 غواص شهيد تازه تفحص شده است كه تصوير پيكرش با دستان بسته، در فضاي مجازي و رسانههاي مختلف منتشر شد و سند مظلوميت ياوران خميني كبير را به نمايش گذاشت.
نویسنده : صغري خيلفرهنگ

نياكي در خانوادهاي رشد يافته بود كه غير از او يك برادر ديگرش نيز به شهادت رسيده و دو برادر ديگر به مقام جانبازي نائل آمدهاند. آنچه در پي ميآيد روايت سيدرحمتالله مهدوينياكي برادر شهيد سيدمنصور مهدوينياكي است كه پيشرو داريد. خانواده شما دو شهيد و دو جانباز تقديم كرده است، كمي بيشتر از خانوادهتان بگوييد. ما يك خانواده مذهبي داشتيم. مادرم رقيه حسين زاده خانهدار بود و پدرم سيداحمد مهدوينياكي در ميدان ترهبار كار ميكرد. روستاي ما نياك، يكي از روستاهاي شهر آمل است كه 57 شهيد دارد. شهيد منفرد نياكي از شهداي شهير ارتشي نيز از افتخارات روستاي ماست. ما شش پسر و دو دختر بوديم. همانطور كه گفتم پدرم در ميدان ترهبار كار ميكرد و سعي داشت با رزق حلال بچههايش را تربيت كند. فرزنداني كه با رزق حلال رشد يافتند در نهايت رزمنده و مجاهدي شدند كه در دوران انقلاب و بعد از آن در دوران جنگ تحميلي حماسهها آفريدند و دو تن از برادرهايم به فيض شهادت نائل آمدند. بنده و برادرانم از دوران انقلاب فعاليتهايمان را آغاز كرديم. يك سال بعد از انقلاب با همت يكي از دوستان كتابخانهاي را راهاندازي كرديم كه مقدمهاي بر فعاليتهاي فرهنگي و بعدها رزميمان شد. اولين اعزامي خانواده نياكيها به جبهههاي جنگ چه كسي بود؟ اولين نفر من بودم. سرباز بودم و با شوق و ذوق فراواني راهي مناطق عملياتي غرب كشور شدم. خوب به ياد دارم كه ابتدا ما را به قم بردند و بعد از ديدار با امام خميني (ره) به منطقه اعزام شديم. آن زمان همه جوانان و نوجوانان به عشق امام، ولايت و دفاع از اسلام، خود را به جبهه ميرساندند. خانواده ما هم از اين قاعده مستثني نبود. بعد از من، برادرهايم يكي پس از ديگري در جبهه حضور پيدا كردند. ناصر، منصور و عبدالله دائم در رفتوآمد بودند. دو برادر ديگرمان هم سن و سال كمي داشتند. خانواده با حضور چهار فرزندشان در جبههها مشكلي نداشتند؟ پدر و مادرمان راه قرآن و اسلام را ميشناختند و با امام خميني و هدفشان آشنايي داشتند. بنابراين مخالفتي نداشتند. خصوصاً پدر كه كلمهاي حرف نميزد. ميگفت: خدا اگر فرزنداني به من داده، بايد در راه رضاي خدا بروند. هر كسي هم كه ميآمد و درباره شهادت بچهها حرفي ميزد، در پاسخشان ميگفت: خدا داده، خودش هم گرفته است. آنها جانشان را در طبق اخلاص قرار دادهاند، براي من نرفتهاند، براي اسلام، براي كشور و مملكتشان رفتهاند. پدر و مادر به حضور، جانبازي و شهادت بچهها افتخار ميكردند. آن زمان هر كسي هر كاري از دستش برميآمد انجام ميداد. پدر ومادرم هم در پشتيباني جبهه فعاليت داشتند و هم كمكهاي مالي و... ميكردند. از اولين شهيد خانوادهتان كدام برادر بود؟ اولين شهيد خانه نياكيها سيدمنصور بود. سيدمنصور متولد 1346 بود كه در 4 ديماه سال 1365 در كربلاي 4 مفقودالاثر شد. منصور برادر مهربان و دوست داشتنياي بود. اخلاق و ويژگيهايش او را خاص كرده بود و در نهايت هم شهادت نصيبش شد. منصور فرمانده پايگاه بسيج شهيد محله آمل بود. ورزشكار بود و رزمي كار ميكرد. سال 1378، 13 سال بعد از مفقودالاثر شدنش پيكري برايمان آوردند و گفتند كه پلاك شهيد سيدمنصور نياكي همراهش بوده و شناسايي شده است. روز آخري كه سيدمنصور اعزام ميشد به مادرمان گفته بود كه مفقودالاثر ميشود. مادرم ميگفت: سيد منصور هفت مرتبه از من پرسيد مادر جان ميداني قبر مادرمان ناپيداست. من متوجه منظورش نشدم تا اينكه رفت و خودش مفقودالاثر شد. پيكر را كه آوردند مادرم قبول نكرد كه دردانه شهيدش باشد. گفت اين پيكر منصور نيست. منصور غواص بود اما اين پيكر نشاني از غواص بودن ندارد. به هر حال به خاطر شرايطي كه پيش آمده بود، آن پيكر را دفن كرديم. تا اينكه امسال پيكر برادرم همراه با شهداي غواص به وطن بازگشت و از طريق آزمايش دي اناي شناسايي شد. مادر در زمان تدفين شهيدي كه به جاي منصور به ما تحويل داده شد، خواب ديده بود كه منصور آمده و به او گفته: من زندهام و برميگردم. من در جاي تاريكي هستم. منظورش زير خاك بود و بعد از تلاش گروه تفحص امسال به آغوش خانواده بازگشت. از نحوه اسارت و شهادت منصور اطلاعاتي به شما داده شد؟ منصور در جبهه فعاليتهاي زيادي داشت. آن زمان مسئوليتش تيربارچي بود. اما آموزش غواصي هم ديده بود و به عنوان غواص در عمليات كربلاي4 شركت كرد. يكي از همرزمانش كه دچار موج گرفتگي شده بود به ما اطلاع داد كه منصور به شدت مجروح شده و بعد از آن ديگر اطلاعي از او ندارد. وقتي پيكر برادرم را به ما تحويل دادند متوجه شديم كه سه تركش به پاي منصور و تركشي ديگر به شكمش اصابت كرده است. بعد از مجروحيت برادرم به عنوان اسير با دستاني بسته با همان وضع مجروحيتش زنده به گور ميشود. بعد از گذشت اين همه سال چه چيزي از پيكر برادرتان به دست شما رسيد؟ يكي از سالمترين پيكرها، پيكر برادرم سيدمنصور مهدوينياكي بود. همان پيكري كه سردار باقرزاده از آن پرده برداشت و رونمايي شد. با همان لباس غواصي و دستان بسته رسانهاي شد. كارت شناسايي شهيد همراهش بود. ما سالهاي زيادي به دنبال نام و نشاني از برادرمان، معراج شهدا و ميان اسرا و تشييع شهدا را گشتيم. مادر براي اينكه دشمن شاد نشويم هرگز در مقابل آناني كه طعنه ميزدند و منافقانه رفتار ميكردند گريه نميكرد. سالها در صبوري و متانت انتظار بازگشت برادرم را كشيد و درنهايت هم در گلزار شهداي امامزاده ابراهيم(ع) آمل در كنار ديگر برادر شهيدم سيدناصر نياكي و همان شهيد گمنامي كه سالها پيش به ما تحويل داده شده بود، به خاك سپرده شد. از سيدناصر هم بگوييد. چطور و چه زماني به شهادت رسيد؟ ناصر دومين شهيد خانواده ما بود. متولد 1342 بود. از همان روزهاي آغازين جنگ يعني سال 1359براي رزم و جنگ راهي مريوان شد. 17 سال داشت. ناصر بسيار درسخوان بود. در سال 1362 در دانشگاه صنعتي اصفهان در رشته شيمي پذيرفته شد و ادامه تحصيل داد. در مدت تحصيل در دانشگاه سه مرتبه به جبهه اعزام شد. برادرم ناصر هفت سال در جبهه حضور داشت و در شش عمليات بزرگ شركت كرد. ناصر به من گفت برويم و در رشته پزشكي ادامه تحصيل بدهيم. قرارمان همين بود، اما يكباره نظرش تغيير كرد و گفت: نه همين رشته مهندسي. مملكت بعد از جنگ به آباداني و بازسازي نياز دارد. اطلاعات زيادي در رشته خودش داشت و در خنثي كردن بمبهاي شيميايي مهارت داشت. در نهايت بعد از مدتها حضور در جبههها دوم تيرماه 1366 به شهادت رسيد. تشييع غواصان دست بسته نقطه عطفي در تشييع شهدا برجاي گذاشت، در شهر شما چطور برگزار شد؟ همه آنچه در تصاوير و رسانهها ديده شد، شايد نتوانست نشاندهنده عظمت شهداي گمنام باشد. شهدايي كه پس از سالها ورود به كشور روي دستان مردم ولايتمدار تشييع و به خاك سپرده شدند. در شهر ما هم استقبال بينظيري صورت گرفت. مردم شهدا را از خودشان ميدانند. همه تا حد توان كمك كردند تا مراسم شهدا در حدشان برگزار شود. در كنار پيكر برادرم پيكر شهيد فاطمي از نيروهاي مخلص لشكر 25 كربلا هم حضور داشت كه در ميان خيل دوستداران ولايت به خاك سپرده شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]