تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بپرهيز از كارى كه موجب عذرخواهى می ‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815576393




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دولت روحانی نابیناست/ مسئولان گرین کارتی کار جهادی نمی کنند


واضح آرشیو وب فارسی:احرارگیل: حدود ۵۰% ظرفیت تولیدی کشور بیکار است و حدود ۳۰ درصد دیگر حالت نیمه بیکار دارد. دولت اقتصاد را رها کرده است و لذا اقتصاد به سمت اقتصاد ربوی و دلالی یعنی ضد اقتصاد اسلامی و مقاومتی رفته و می رود. تولیدکنندگان که دلشان را برای پسا برجام صابون زده بودند، اکنون ناباورانه متوجه شدند که قرار است پاریس و رم و لندن پولها را بالا بکشند. لذا بهت زده شده اند.به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرار گیل ، متن زیر یادداشت دکتر سلیمانی، نماینده مجلس و وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات است: بسمه تعالی امروز دیگر به رکود عمیق رفتن اقتصاد بر کسی پوشیده نیست. دولت یازدهم نیز که مدتها قبل اعلام “عبور از رکود” کرده بود، پذیرفت که اقتصاد در رکود عمیق است. اقتصاد ایران دارای آسیب هایِ جدیِ مزمنِ میراث گذاشته از طاغوت شاهنشاهی است. آسیب هائی نظیر وابستگی به نفت، بهره وری کم، بخش خصوصی وابسته به دولت، تورم دو رقمی، تأخیر شدید در انجام پروژه های عمرانی، عدم کارآئی نظام و سیاست های تأمین اجتماعی، دخالت دولت در امر بخش خصوصی، هیچکدام ربطی به تحریم نداشته و از قدیم بوده است. دولت یازدهم اگر امروز همه گناهان را گردن تحریم می اندازد، ولی همه مسئولین این دولت در قبل از رسیدن به قدرت معتقد بودند و مصاحبه می کردند و مانور می دادند که تحریم کمتر از ۲۰% بر اقتصاد مؤثر است و ۸۰% سوء مدیریت است. اکنون که حدود ۳۰ ماه از اداره کشور توسط دولت یازدهم گذشته است و کمتر از ۱۸ ماه از عمر این دولت باقی مانده است، مسئولین دولت که از عدم توفیق در حوزه اقتصاد برخوردار شده اند و مطالبات مردم آنها را در تنگنای شدید گذاشته است، فرار به جلو کرده و همه تقصیرها را به تحریم حواله داده و می دهند. اگر چه تحریم بیماری های اقتصاد را وخیم تر می کند، ولی شواهد اصلی نشان می دهد که سوء مدیریت و تنبلی دولت یازدهم موجب این رکود عمیق شده است. دولت بخش خصوصی و مردمی کردن اقتصاد را با رهاسازی آنها اشتباه گرفت. دولت دست از تملک گرایی دولتی بر نداشت و حمایت، هدایت و نظارت بخش خصوصی کنار گذاشت. ملاحظه کنید که سیاست های کلی نظام در حوزه های اقتصادی و خصوصاً اقتصاد مقاومتی کاملاً روشن ابلاغ شده است و انصافاً سیاست های مطلوب و مؤثری است. ولی دولت یازدهم برای اجرای آن هیچ گونه برنامه ای نداشته و ارائه نداده و قدمی بر نداشته است. نمونه آخر برخورد غیر قانونی و تمسخر آمیز با برنامه ششم توسعه توسط دولت است. دولت می گوید برای خودم برنامه و سند توسعه نوشته ام. ولی حاضر نیست آن را به تصویب مجلس برساند. دولت یازدهم صراحتاً اعلام کرده و می کند که برنامه ای برای تصویب به مجلس نمی دهد. این یعنی زورگوئی در روز روشن. در عوض آن، ۳۱ ماده را با عنوان لایحه احکام مورد نیاز برنامه ششم به مجلس داده است. منطق دولت از این بابت زورگوئی و قلدری شده است. وقتی مفاد برنامه معلوم نیست، چگونه مجلس احکام آن را تصویب کند؟ این منطق زورگویانه را هیچ عقل سالمی نمی پذیرد، مگر افراد دولت ذلیل. مگر می شود برای برنامه ی غیر مصوب، احکام تصویب کرد؟ برنامه حلقه وصل سیاست های بالا دستی با امور اجرائی است. مطالب بسیار زیاد و فراگیر در سیاست های بالا دستی آمده است. ولی دولت برای آنها راه حل اجرائی نداده است و تاکنون نسبت به آنها در این دو سال و نیم گذشته کاملاً بی تفاوت و بی تحرک بوده است. برنامه باید بیماری ها و آسیب های مزمن را هدف قرار دهد. با فرهنگ جهادی می توان این عملیات را انجام داد و اقتصاد را از رکود خارج کرد. ولی آیا دولت یازدهم فرهنگ جهادی را قبول دارد؟ آیا اصولاً به مبانی جهادی اعتقاد دارد؟ در طول ۳۰ ماه گذشته از این بابت چیزی از خود نشان نداده است و به نظر می رسد روحیه جهادی در دولت یازدهم خشکیده است. اگر باور نباشد هیچ سیاستی به ثمر نمی رسد. این را تجربه و علم و منطق می گوید و نشان می دهد. برای عبور از رکود نیازمند روحیه و دغدغه هستیم. باید مدیران طراز اول کشور بدوند تا پائین دست ها هم به دویدن وادار شوند. در دولت نهم شاهد بودم که وقتی قشون دولت حرکت می کرد و از این شهر به آن شهر، از این استان به آن استان، دنبال رفع مشکل مردم و منطقه می دوید، بدنه پائین دولت هم به حرکت افتخار آمیز در می آمد. ولی متأسفانه در دولت یازدهم متوجه ایم که مدیران طراز اول دولت در حال سستی و تنبلی اند و حال دویدن ندارند. لذا بدنه پائین دستی دولت هم به رکود کشیده شده است و اکثر امور به نوعی انفعال و عدم تحرک کشیده شده است و صرفاً حرف تحویل مردم داده می شود و انتظار برای پسا برجام. امروز شناخت دولت یازدهم از مسائل و معضلات کشور بسیار کم شده است و مکانیزمهای شناخت به حداقل رسیده است و دولت به نوعی نابینائی دچار شده است. وقتی دولت کم سو یا نابینا شود، نمی تواند راه را از چاه تشخیص دهد. ملاحظه کنید که دولت چگونه چشم خود را بر افزایش نجومی نقدینگی بسته است. در دولت یازدهم، در مدت ۳۰ ماه، میزان نقدینگی به بالای ۹۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. یعنی دو برابر شده است. این نقدینگی کجاست؟ عمدتاً دست بانک ها می باشد. دولت در مقابل بانکها خود را به نابینائی زده است یا اصولاً درک نمی کند! سرعت گردش نقدینگی به زیر ۲ رسیده است و این واویلا است. ولی دولت برای بالا بردن آن برنامه ای اجرائی ارائه نداده است. عملکرد دولت در ایجاد این سرعت کم فاجعه است. بی دلیل نیست که تنها مدیران عامل بانکهای غیر دولتی هستند که سفر دولت به ایتالیا و فرانسه را پر بار می نامند، در حالیکه صنعتگران و معدن کاران و کشاورزان و تجار و بیکاران و شاغلین چشم دوخته به آزاد سازی پولهای بلوکه شده، نگران و منگ هستند. کدام بخش مولد کشور از پر بار بودن این سفر حرف زدند؟ دلالان ایرانی و بیکاران فرانسوی با دُمشان گردو شکستند. ولی تولیدکنندگان و پژوهشگران سرشان شکسته شد. اگر رکود انبارهای ایرانی را پر از کالا کرده است، دولت برای صادرات این کالاها رایزنی و اقدامی نکرد. بعید است که در سفر ایتالیا و فرانسه توافقی برای گشودن بازارها به روی مصنوعات ایرانی شده باشد. در دولت یازدهم بدلیل عدم ساماندهی بخش خصوصی و بدلیل دخالت در امر بخش خصوصی و بدلیل گسترش بخش خصوصی وابسته به دولت، این بخش هم عملاً ضد تولید و تولید کننده شده است. در نتیجه حدود ۵۰% ظرفیت تولیدی کشور بیکار است و حدود ۳۰ درصد دیگر حالت نیمه بیکار دارد. دولت اقتصاد را رها کرده است و لذا اقتصاد به سمت اقتصاد ربوی و دلالی یعنی ضد اقتصاد اسلامی و مقاومتی رفته و می رود. تولیدکنندگان که دلشان را برای پسا برجام صابون زده بودند، اکنون ناباورانه متوجه شدند که قرار است پاریس و رم و لندن پولها را بالا بکشند. لذا بهت زده شده اند. شواهد نشان می دهد که دولت یازدهم در ۳۰ ماه گذشته، رابطه دولت و بخش خصوصی را رانتی کرد. از دولت سؤال می شود عدالت محوری شما در اقتصاد کجاست؟ دانش بنیانی شما در اقتصاد کجاست؟ جوابی ندارد. دولت فقط به فکر خرید است. دولت حتی در حوزه حمایت از کشاورزان تولید کننده خصوصاً تولید غلات بسیار بد عمل کرده است. تولید غله آمریکا بیش از ۱۱ برابر نیازش و تولید غله فرانسه بیش از ۸ برابر نیازش و تولید غله آلمان و چین بیش از ۲ برابر نیازشان است. ولی تولید غله در ایران به کمتر از ۵۰% نیاز کشور رسیده است، در حالیکه کشور ما چند سال پیش به خود کفائی رسیده بود. دولت در صادرات یا خام فروشی می کند یا یارانه ای عمل می کند. امروزه با انفعال دولت به مرحله ای رسیده ایم که در صادرات و واردات عملاً ۳/۳ دلار می دهیم و یک دلار می گیریم و این فاجعه است.انبار صنایعی نظیر فولاد و سیمان قربانی رکود مسکن شدند. ولی وزیر مربوطه صرفاً منتظر پسا برجام بود تا اولین و بزرگترین خریدار بخش دولتی باشد. دولت در عمل معیشت مردم را مشروط به مذاکرات کرد و هر بار وعده ماه بعد داد تا ۳۰ ماه از عمرش گذشت و اتفاقی نیفتاد و شغلی ایجاد نگردید. سراب نشان دادند و آبی در کار نبود. اگر چه از اول همه عقلای کشور این تدبیر غلط دولت را گوشزد کردند و می کنند. ولی گوش ها نیز کار نکرد و نشنید. چقدر به دولت یازدهم گفته شد و توصیه گردید که همه چیز را به مذاکرات گره نزنید، بلکه فرهنگ کار و تلاش و خود باوری و همت و مدیریت صحیح را پیشه کنید. اقتصاد مقاومتی مولد، پیشرو، درون زا و برونگر را بچسپید. اقتصاد لبخندی نیست. با عبور از ارزشها، آمریکا آدم نمی شود. سود اصلی را به تولید کنندگان بدهید و نه به دلالان. احترام تولید داخل را داشته باشید. مدیریت جهادی پیشه کنید. راه حل اقتصاد، سیاسی کاری نیست. سرمایه گذاری خارجی در مقابل حجم اقتصاد ایران چیز کمی است. لذا اقتصاد خودی را دریابید. کشاورزی را علمی کنید. خوردو با تکنولوژی ۵۰ سال قبل به مردم ندهید، بلکه دست به دامان جوانان و دانشمندان خودمان بشوید. ولی گوش ندادند و گوش نکردند و به نوعی ناشنوائی دچار شدند. در نتیجه رکود فراگیر شد. معلوم شد در پسا برجام قرار نیست پولی به سایر حوزه های اقتصاد تزریق شود. لذا می توان تصورکرد که دور میز دولت، تنها یک وزیر لب خندان تا بناگوش دارد و بقیه اخم کرده و بُق کرده و در لاک خود رفته اند. متأسفانه اکثر چشم و گوش دولت به سمت پذیرفتن کدخدائی آمریکا رفت. در نتیجه موجب شد که امروز دولت مواجه با ۵ میلیون بیکار تحصیل کرده گردید و وزیر کار دولت اعلام کرد که هر ۵ دقیقه یک بیکار به سیل بیکاران اضافه می شود. انگار وظیفه دولت اعلام خبر است. متأسفانه انفعال و تنبلی و سستی دولت در این ۳۰ ماه گذشته، موجب شد تا امروز ۳۲% زنان بیکار باشند و هم و غم معاونت امور زنان ریاست جمهوری این شد که در حرف زن را از خانواده جدا کند و فمینیستها را دور میز جمع کند. وزارت کشاورزی اعلام می کند تفاوت قیمت مزرعه تا مغازه ۵ برابر است. انگار دولت آژانس خبری شده است. پس وزیر و وزارت چه کاره است؟ متأسفانه دولت به سمتی حرکت کرده و می کند که کشور را محتاج نشان دهد و متوجه نیست که همه توی سرِ کشور محتاج می زنند و احتیاج عامل سلطه می گردد و عاملی می شود تا دیگران پولهای کشور را بالا بکشند. در صورتیکه ایران اسلامی قوی است و دارای پتانسیل های و ظرفیت های فراوان. اقتصاد را باید مولد، مستحکم، پیشرو، مقاوم و روی پا کرد. اقتصاد شرمندگی در شأن ملت ایران نیست. دولت متأسفانه تجربه کارگزاران را در اقتصاد محور عمل خود قرار داد. اگر کارگزاران می تواستند کاری کنند که در زمان خودشان تورم را به ۵۰% نمی رساندند و قیمت نفت را به زیر ۱۰ دلار نمی آوردند. اقتصاد کارگزارانی یعنی سرمایه داری غرب بدون خوبی های آن، ولی همراه همه بدی های آن. در حوزه معدن منابع عالی در کشور وجود دارد. ولی دولت یازدهم عملاً معادن را نه تنها رها کرد بلکه سهم درآمد حوزه معدن را از محل فروش تولیدات معدنی نداد و خلاف قانون عمل کرد. عقل دولت در حوزه اقتصاد قفل شد. بالا بردن روحیه داشتن گرین کارت در مسئولین موجب بسیاری از معضلات گردید. این یعنی دل بعضی ها آن طرف آب است، وامصیبتا، چنین افرادی هرگز کار جهادی نخواهند کرد، حتی اگر بلد باشند. جمهوری اسلامی متعلق به امام زمان ( عج) است. مگر وزیر و وکیلی در این جمهوری کم وظیفه و کم فرصتی است؟ خیر. ولی چرا فتنه گران میدان یافتند و مسئول شدند؟ آیا فتنه گر برای کشور امام زمان (عج) کار می کند؟ ابدا. اگر کار شکنی نکنند هنر کرده اند. خود کرده را تدبیر نیست. اگر امروز اقتصاد را دولت یازدهم به رکود عمیق برده است، نتیجه عملکرد خودش است. نتیجه ناتوانائی های خودش است. نتیجه سوء مدیریت هاست. نتیجه تضعیف روحیه انقلابی و کمرنگ کردن چهره انقلابی و جهادی و بالا بردن روحیه سازشگری در مدیران خودش می باشد. در ۳۰ ماه گذشته، دولت یازدهم هیچگاه در میدان اقتصاد نیامد و گام برنداشت و صرفاً وارد حاشیه ها شد. هیچ جای دنیا فرهنگ و استقلالی که مردم ایران دارند را ندارند. مردم سالاری ایران بی نظیر است. جابجائی قدرت به سادگی انجام می شود. چنین زیبائی هائی را هیچ ملتی ندارد. حساب کم کاری و سستی و تنبلی و سوءمدیریت و شیوه های غلط دولتمردان جدا از نظام است. دولت باید راه رفته غلط را اصلاح کند و این مطالبه همگانی است.  ایرانی منبع: دولت بهار انتهای پیام/ دلالان ایرانی و بیکاران فرانسوی با دمشان گردو می شکنند و سر تولیدکنندگان شکسته/ دولت روحانی نابیناست/ مسئولان گرین کارتی کار جهادی نمی کنند


یکشنبه ، ۱۸بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: احرارگیل]
[مشاهده در: www.ahrargil.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن