واضح آرشیو وب فارسی:خلیج فارس: شاید این اولین بار باشد که در نقد مواضع عباس عبدی می نویسم. خوانندگان حرفه ای مطبوعات و رسانه ها تصدیق می کنند که در همه حال ستایش گر «عزت نفس» و حتی «غرور» او بوده ام. به این سبب که در دولت اصلاحات نیز سمتی و مسوولیتی نپذیرفت و روزنامه نگار باقی ماند. یا این که مهندس شیمی است ولی بهتر از خیلی از مدعیان جامعه شناسی تحلیل می کند و آموزه های «امیل دورکیم» را به کار می بندد. حتی در اوایل دهه 80 هنگامی که بر او خرده گرفتند که چرا از رفتار با خود در دوران بازداشت پس از ماجرای «موسسه نظر سنجی» تشکر می کند و وضعیت زندان را نسبت به نوبت قبل بهتر می داند، در یادداشتی آوردم وقتی واقعا احساس می کند محیط و رفتارها و وضعیت بهتر شده چرا نباید ابراز کند؟ درباره نوع دفاع او در دادگاه نیز توضیحات یا توجیهات متعددی آمد تا غباری بر دامان این سیاست مدار ننشیند که همواره می کوشد دو اصل «عزت نفس» و «شرافت» را پاس دارد. مواضع اخیر او در نقد جنس دفاع آیت الله هاشمی رفسنجانی از یادگار امام اما طبعا باب میل نبود. با این حال نویسنده یادداشت «آن حُزن آشنا» نمی توانست در نقد عبدی بنویسد. به دو دلیل: اول این که گمان می شد می خواهد باب گفت و گو را همچنان باز نگاه دارد و مرجع تعیین صلاحیت را هشدار دهد که احراز نشدن صلاحیت سید حسن خمینی به رغم آنچه می پندارند به سود هاشمی است و با روش خودش به تایید صلاحیت و حضور یادگار امام در صحنه کمک کند. دلیل دوم هم ملاحظه رسانه منتشر کننده بود تا این گمان درنگیرد که انتقاد از عبدی هم سویی با لحن تند منتقدان عدم احراز صلاحیت است. مصاحبه اخیر آقای عبدی با روزنامه شرق که در آن درصدد توجیه آن یادداشت برآمده اما انگیزه ای شد تا دراین باره نکاتی ذکر شود. ابوعلی سینا می گوید: « آن که یک اشتباه را مرتکب شده تنها یک اشتباه انجام داده اما کسی که در توجیه اشتباه خود هزار دلیل می آورد هزار و یک اشتباه مرتکب شده است» و شوربختانه باید گفت آقای عبدی در توجیه اشتباه قبلی دلایلی آورده که یادآور سخن ابن سیناست! در توصیف این که چرا عبدی اشتباه کرده و در توجیه اشتباه خود اشتباهات تازه ای مرتکب می شود این نکات را می توان برشمرد: 1- صورت بندی نیروهای سیاسی نسبت به قبل بسیار تفاوت کرده و نه تنها هاشمی رفسنجانی که حتی علی لاریجانی اکنون در طیف اعتدال تعریف می شود. یادداشت آقای عبدی این ذهنیت را پدید آورد که انگار او هنوز در حال و هوای قبل به سر می برد. حال آن که از پژوهش گری که دوست دارد بیشتر با عنوان «جامعه شناس» شناخته شود انتظار می رود جامعه را چنان که هست بشناسد و تحلیل کند. نمی توان داعیه جامعه شناسی داشت ولی از منظر روابط ساخت قدرت تحلیل کرد. اگر کسی از آقای حسین شریعتمداری انتظار ندارد خواستار تایید صلاحیت شود به این خاطر است که او از دریچه «قدرت» می نگرد و از این منظر توجیه پذیر است و عجیب نیست. اما آیا عبدی نیز از این منظر می نگرد؟! در نگاه و تحلیل سیاستمداران عینک و دریچه آنان اهمیت دارد. اگر هاشمی رفسنجانی در دولت خود سیاست کنترل جمعیت را به اجرا می گذاشت به این خاطر بود که از دریچه « توسعه» می نگریست و اگر احمدی نژاد بر افزایش جمعیت تاکید داشت به این دلیل بود که جمعیت را از مولفه های «قدرت» می دانست که گزاره نادرستی هم نیست. با این نگاه نخستین نقد بر عبدی این است که «چشمی» یا دریچه یا منظر خود را مشخص نمی کند. از منظر قدرت نقد می کند یا جامعه؟! یا دوست دارد مانند پیستون بین نهادهای مدنی و ساختار قدرت در آمد و رفت باشد؟ 2- یکی از بهترین نوشته ها درباره نرم افزارهای پیام رسان موبایلی در ماه های اخیر اثر همین آقای عبدی است که در آن از آنها به عنوان «رسانه های مکمل» یاد کرده بود. او گروه ها و کانال های تلگرامی را قابل اعتماد ندانسته و حتی شبکه های ماهواره ای را باهویت تر توصیف کرده بود چون حداقل روشن است که مسوولیت اخبار و گزارش ها با کیست. با این پیشینه آیا تعجب برانگیز نیست که آقای عبدی یادداشت خود را ابتدا در کانال یا گروه تلگرامی منتشر کرد؟ رطب خورده منع رطب چون کند؟! 3- آقای هاشمی نگفته بود چون سید حسن «نوه امام» است صلاحیت او را تایید کنید تا آقای عبدی پاسخ دهد که خود سید حسن بدون انتساب هم صلاحیت دارد و نباید موضوع را خانوادگی کرد. بلکه دقیقا لفظ «اشبه» را به کار برده بود. یعنی « شبیه ترین» و جالب این که خود عبدی هم این « اشبه» بودن را تایید کرده است. تفسیر تاکید بر «اشبه» و تقلیل آن به نسبت خانوادگی تحریفی نابخشودنی و دست کم تاسف بار است. منظور هاشمی از اشبه هم می تواند از حیث سیما باشد (که در تاریخ تشیع هم مسبوق به سابقه است) و هم از جنبه اجتهاد زود هنگام و هم صفات دیگر و موضوع تنها در نسبت خانوادگی متوقف نیست که اسباب برآشفتگی و به تعبیر خود منتقد، عصبانیت را فراهم سازد. 4- یکی از مهم ترین انتقادات عبدی به هاشمی طی تمام سال های گذشته که یا علنا ابراز کرده یا مانند چند سال اخیر نگفته ولی همچنان به آن باور داشته نگاه از بالاست. حال آن که به نظر می رسد خود جامعه شناس محترم نیز به آن مبتلا شده است . مثلا می گوید: «آقای هاشمی می توانست به این ماجرا اشاره کند که احمدآقا بدون امتحان برای خبرگان تأیید شد. ایشان به لحاظ علمی در مقایسه با احمدآقا درجه بالاتری دارند؛ چون احمدآقا بیشتر درگیر کارهای اجرائی بود؛ اما حسن آقا اصلاً کارش این است و سال هاست که کلاس و شاگرد دارد پس امکان تأیید صلاحیتش بیشتر بود ». اگر در حد یک مشاوره و قبل تر گفته بود قابل توجیه بود ولی نمی توان از یک سیاستمدار انتظار داشت همان استدلالی را بیاورد که ما دوست داریم. چرا باید هاشمی برای تایید صلاحیت سید حسن از پدر او مایه بگذارد؟ صلاحیت علمی دوست دیرین و فقید خود را زیر سوال برد تا بر صلاحیت و خبرویت فرزند او تاکید کند؟! واقعا این چه انتظاری است؟! 5- تعارض درونی در منطق این منتقد آنجاست که از هاشمی انتقاد می کند که باید به لابی گری های گذشته ادامه می داد نه این که نقد خود را علنی سازد. هر سیاستمداری اما شیوه ای دارد و در عین سیاستمداری عواطفی هم دارد. هر که فیلم سخنان هاشمی را دیده دریافته سخنان او از عمق وجود برخاسته و با بغض صحبت می کند و جنبه عاطفی آن می چربد. هاشمی سیاستمدار است اما سیاستمداران هم قلب دارند و گاه باید احساس خود را بروز دهند. او با تمام وجود می نالد که چرا این اتفاق افتاده آنگاه آقای عبدی نیت خوانی می کند که چه بسا دوست می دارد صلاحیت سید حسن در نهایت تایید نشود! خوش بختانه بابت فقره اخیر عذرخواهی کرده و دریافته دور از انصاف قضاوت کرده است اما آیا متوجه نشد که هاشمی به قدری احساسی شده بود که برخی از حاضران می گویند بیم داشتند همان اتفاقی که در بهمن 86 برای آیت الله توسلی رخ داد ( حین دفاع از سید حسن در جلسه مجمع تشخیص مصلحت سکته کرد) برای او پیش بیاید. درست است که هاشمی سیاستمدار است ولی او هم انسان است و سن او از هشتاد گذشته است. این وجه هم در نقد مورد بحث نادیده انگاشته شده است. نهایت این که علاقه مندان عباس عبدی دوست دارند وقتی نوشته ای و مصاحبه ای از او را می خوانند نام و چهره او را به خاطر بیاورند و تصور نکنند خبر یا تحلیل از جانب دوستی دیگر- « داریوش سجادی »- است!
یکشنبه ، ۱۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خلیج فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]