محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828769223
بیکاری کارگران فصلی، زیر سایه زمستان رکود، نان کارگران ساختمانی را آجر کرد/ بی‌پولی فصل مشترک، کارگران فصلی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بیکاری کارگران فصلی، زیر سایه زمستان
رکود، نان کارگران ساختمانی را آجر کرد/ بی‌پولی فصل مشترک، کارگران فصلی
در وسط میدان دور هم جمع شده‌اند، اگر رهگذری آنها را ببیند، گمان می‌کند، دعوایی، تصادفی یا اتفاقی رخ داده است، اما جلوتر که بروی، می‌بینی که تعدادی پیر و جوان کیسه به دست ایستاده و از هر دری صحبت می‌کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، هر روز این داستان همیشگی تکرار می‌شود، روایت کارگرانی که هر صبح در کنار جدول، خیابان و میدان نشسته‌اند، روایت کسانی که کیسه کهنه به دست چمباتمه روی چمن‌های وسط میدان یا در کنار خیابان نشسته‌اند. کارگران فصلی قشری از جامعه ما هستند که هر روز سپیده نزده برای پیدا کردن یک لقمه نان حلال زمانی که همه شهر در خواب است، به میدان می‌روند تا مبادا امروز بیکار بمانند و شرمنده زن و فرزند چشم به راه خود شوند، برای اینکه وضعیت کار و بار آنها را مشاهده کنم، چند روز به میدان ارک محل تجمع کارگران فصلی می‌روم. *فصل اول، سالی که نکوست از بهارش پیداست ساعت شش و نیم صبح است که به میدان می‌رسم، هیچ کس در خیابان نیست، مه غلیظی آسمان را پوشانده است، امروز از صبح آمده‌ام تا یک روز کاری کارگران را از نزدیک ببینم. هوا به شدت سرد است و دست‌هایم از برودت هوا یخ زده و قرمز شده است، طاقت سرما را ندارم، دستکش‌هایم را به دست می‌کنم و منتظر کارگران می‌شوم، چند دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد، که کم کم کارگران در میدان ظاهر می‌شوند. یکی با اتوبوس، یکی پیاده، هر کدام به شیوه‌ای خود را به میدان می‌رسانند، در سنین مختلف هستند و لباس‌های متفاوتی بر تن دارند، اما یک چیز آنها مشترک است، هر کدام یک کیسه برنج، که تیشه، ماله و کمچه داخل آن همه ابزار کار آنها است، به محل مورد نظر می‌رسند، هوا بس ناجوانمردانه سرد است. یکی از کارگران می‌گوید، الهی به امید تو، چشمم آب نمی‌خورد، امروز خبری از کار نیست، (سالی که نکوست، از بهارش پیداست) هوا خیلی سرد است، نمی‌توان کار کرد، با این که می‌داند سرد است و قرار نیست امروز سرکار برود، اما آماده است تا مردانگی خود را به اثبات برساند، هنوز هم امید دارد به همراه سایر کارگران ایستاده و خودروها و رهگذران را دنبال می‌کنند تا شاید کاری در پی آن برای آن روزشان برسد. نزدیک ظهر که می‌شود، برخی از سوز سرما طاقت ایستادن در میدان را ندارند و با بی حوصلگی به خانه برمی‌گردند، برخی هم آتشی درست کرده‌اند و دور آن جمع شده و خودشان را گرم می‌کنند تا شاید بتوانند سرکار بروند، تعداد آنها کمتر می‌شود. زمستان فصل کارگران فصلی نیست، ساعتی پس از ظهر، دیگر خبری از کارگران نیست و میدان خالی از کارگر شده است، هرکدام از آنها به جایی رفته‌اند و برخی اینقدر غرق مشکلات خود بوده‌اند که حتی کیسه کار خود را نیز فراموش کرده‌اند و آن را در میدان جا گذاشته‌اند، راست می‌گفت، کارگری که صبح در سردی هوا گفت که امروز خبری از کار نیست، امروز به غیر از چند کارگر هیچ کس موفق نشد سرکار برود. *فصل دوم، زمستان روزگار کارگران ساختمانی را سیاه کرده است صبحی دیگر آغاز می‌شود، هوا سرد و آسمان مه‌آلود است، طاقت سرما را ندارم و امروز دیرتر به میدان می‌روم، به محل تجمع که می‌رسم، کارگران را می‌بینم که در وسط میدان دور هم جمع شده‌اند، اگر رهگذری آنها را ببیند، گمان می‌کند، دعوایی، تصادفی یا اتفاقی رخ داده است، اما جلوتر که بروی، می‌بینی که تعدادی پیر و جوان کیسه به دست ایستاده و از هر دری صحبت می‌کنند. در همین حین یک خودرو دور میدان ترمز می‌کند که همین باعث می‌شود، جمع کارگران از هم بپاشد و به سمت خودرو بروند، صاحب خودرو با صدای بلند می‌گوید، چند تا کارگر می‌خواهم و با همین یک جمله کارگران به سمت خودرو هجوم برده و کیسه به دست سوار آن می‌شوند. سر و صدای کارگران که حتی از سپر عقب هم آویزان شده‌اند، حوصله برای صاحب کار نگذاشته تا اینکه داد می‌زند، همگی پیاده شوید، اصلا کارگر نخواستم، اما هیچ یک از کارگران از موضع خود کوتاه نمی‌آیند تا اینکه راننده با دست خود کارگران را از بین جوانان میدان انتخاب و به بقیه اشاره می‌کند که پیاده شوند، خودرو که حرکت می‌کند، گویی که باری از غم به سراغ کارگران آمده باشد، آهی کشیده و بی‌رمق‌تر از قبل برمی‌گردند. عجب روزهایی است، کار و بار کارگران فصلی این روزها حسابی کساد است، تنها چند نفر از کارگران امروز موفق شدند، سرکار بروند، بقیه اما دست از پا درازتر خسته و کسل به گوشه‌ای پراکنده می‌شوند. زمستان فصل کارگران فصلی نیست، در این فصل از سال اوضاع کار از همه فصول بدتر است، زمستان و سرما روزگار کارگران را سیاه کرده است. *فصل سوم، کوزه گرانی که از کوزه شکسته آب می‌خورند
روز سوم، هوا کمی بهتر شده است، امروز تعداد کارگران میدان هم بیشتر است، برخی در داخل میدان، تعدادی کمی آن‌طرف‌تر کنار دکه روزنامه‌فروشی و عده‌ای نیز سمت چپ میدان به صورت جمع‌‌های چهار یا پنج نفره ایستاده‌اند. برخی از آنها نزدیک به یک ماه است که حتی یک روز هم سرکار نرفته‌اند و هر شب بعد از غروب آفتاب به خانه می‌روند تا نگاه‌های سنگین همسایه‌ها را نبینند و شرمنده اهل و عیال نباشند. برخی از کارگران همان‌هایی هستند که در روز قبل هم آنها را دیدم، اما برخی از آنها چهره‌های جدیدی هستند، برخی از کارگران هم که در روز اول و دوم بودند، امروز نیستند، هر یک از کارگران داستانی برای خود دارد. کارگران فصلی که بدنه اصلی ساخت و ساز مسکن را تشکیل می‌دهند، از محروم‌ترین اقشار جامعه هستند، کارگرانی که مشکلات زیادی به دوش می‌کشند، درآمد، بیمه، امنیت شغلی، سختی کار، همه و همه تنها گوشه‌ای از مشکلات این قشر زحمت‌کش است. کارگران ساختمانی که بدنه اصلی ساخت و ساز را در کشور تشکیل می‌دهند، از آسیب‌پذیرترین اقشار هستند. کارگری با 15 سال سابقه در کارگری، می‌گوید: حسرت به دلم مانده که در تمام این سال‌ها به جای ساخت خانه مردم، خانه خودم را می‌ساختم، اما با این وضعیت کاری مطمئن هستم به این زودیها تحقق پیدا نخواهد کرد، ما همچون کوزهگرانی هستیم که از کوزه شکسته آب می‌خوریم. *فصل آخر، بی‌پولی، فصل مشترک کارگران فصلی روز چهارم، روزی سرد و برفی، سوز سرما تا مغز استخوان فرو می‌رود، امروز تعداد کارگران از چند روز قبل کمتر و کمتر شده است. همان تعداد کم هم از روی ناچاری و برای اینکه شرمنده اهل خانه نباشند به اینجا آمده‌اند، وگرنه سوز سرما اجازه لحظه‌ای ایستادن در این هوا را نمی‌دهد، چه برسد به کار ساختمانی. صورت سرخ شده و دست‌های پینه بسته از سرما، کمر خم شده، وضعیت این روز کارگران است، آتشی در کنار میدان برپا می‌کنند، تا شاید سرمای هوا را کمتر حس کنند و منتظر می‌مانند تا شاید خبری از کار شود، اما انگار نه انگار، گویا صنعت ساخت و ساز در زنجان یخ کرده و به خواب زمستانی عمیقی فرو رفته و به این زودی خیال بیدار شدن ندارد. صدای کارگران را می‌شنوم که از درد و دل‌های خود به هم می‌گویند، یکی روایت‌گر بیماری مادرش، یکی از زندگی مشترکش، دیگری از مسافری در راهش، اما به گفته یکی از کارگران، آنها پولی برای محقق کردن آمال و آرزوهای خود ندارند، چون از فرط بی‌پولی، «شپش در جیب‌های آنها لانه کرده است»، همه و همه این کارگران مشتی از خروار کارگرانی هستند که هر روز از کنارشان رد می‌شویم، بی‌آنکه بتوانیم ذره‌ای از مشکلات انبوه آنها را درک کنیم. اما آنچه که مسلم است، کارگران ساختمانی زحمت‌کشانی که قشر عظیمی از جامعه را نیز تشکیل می‌دهند، به علت ناپایدار بودن شغلشان همیشه در معرض آسیب قرار دارند و انگار راحتی برای آنها وجود ندارد، کارگرانی که هر فصل از سال باید تن آنها به لرزه بیفتد، چون یک نوع بیکاری فصلی هر آن در انتظار آنها است. با این وجود رکود و کاهش کارهای ساختمانی نیز موجب شده که بیکاری در این صنف بیش از پیش افزایش پیدا کند، اما آن چیز که واضح است، کاهش کار ساختمانی موجب شده که کارگران به مشاغل کاذب دیگر از جمله دست فروشی، فال فروشی، جوراب فروشی و فروش مواد خوراکی و ... روی بیاورند. *کارگران ساختمانی از پرداخت حق بیمه نیز عاجز هستند یکی از کارگران ساختمانی در توضیح مشکلات این قشر زحمت‌کش می‌گوید: متاسفانه کارگران هیچ جایگاه اجتماعی و اقتصادی در جامعه ندارند. وی که خود را س- الف معرفی و نمی خواهد هویتش مشخص شود، با اشاره به اینکه فصلی بودن کار و بار، کارگران موجب وضعیت بد شغلی آنها شده است، ادامه می‌دهد: در برخی از مواد کارگران حتی از پرداخت حق بیمه ماهیانه خود نیز عاجز هستند. وی که از آغاز فصل پاییز حتی یک روز را نیز سرکار نرفته است، ادامه می‌دهد: وضعیت برخی از کارگران واقعا بغرنج و اسفبار است، چرا حتی از تامین مایحتاج زندگی خود نیز عاجز هستند. این کارگر با اشاره به اینکه با وجود وضعیت بد شغلی هر روز تعداد کارگران ساختمانی بیشتر و بیشتر می‌شود، ادامه می‌دهد: نیمه راکد شدن و تعطیل شدن واحدهای صنعتی نیز از طرفی دیگر موجب افزایش بیکاری و در نتیجه تجمع بیکاران در میدان ارک شده و همین امر هم مشکلی بر مشکلات کارگران افزوده است.
*13 هزار کارگر ساختمانی در زنجان بیمه هستند رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی شهرستان زنجان نیز با اشاره به رکود ساخت و ساز در زنجان ادامه می‌دهد: رکود ساخت و ساز و فصلی بودن شغل موجب شده که برخی از کارگران به مشاغل دیگری از جمله دست فروشی روی بیاورند. رزاق محمدی با اشاره به اینکه کارگران از اقشار زحمت کش شهری هستند، می‌گوید: برای حمایت بهتر از کارگران و ارائه خدمات بیمه‌ای، با همکاری فنی و حرفه‌ای دوره آموزشی برای اعطای کارت مهارت به کارگران برگزار شده است، اما به علت محدودیت‌هایی که برای بیمه این قشر وجود دارد، سالانه تعداد کمی از کارگران می‌توانند از این بیمه استفاده کنند. به گفته محمدی، هم اکنون در شهرستان زنجان 8 هزار نفر و در کل استان 13 هزار کارگر ساختمانی زیر پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گرفته‌اند، اما اتحادیه در تلاش برای افزایش استفاده کنندگان از بیمه است. معاون امور تعاون اداره‌کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان هم از تشکیل تعاونی برای کارگران فصلی و ساختمانی خبر می‌دهد و می‌گوید: هدف از تشکیل این تعاونی حمایت بهتر از این قشر است. حمید دنیایی با اشاره به اینکه یکی از مهم‌ترین اهداف تشکیل تعاونی کارگران ارائه خدمات بیمه‌ای است، ادامه می‌دهد: یکی از اساسی‌ترین نیازهای هر شخص در جامعه کنونی بیمه است، از همین رو ارائه این خدمت در دستور کار و اولویت کار تعاونی مربوط به کارگران ساختمانی قرار گرفته است. *رکود کار، کارگران ساختمانی را سخت‌تر کرده است مدیر روابط کار اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان زنجان نیز با اشاره به اینکه رکود اقتصادی موجب بروز مشکلاتی در کار کارگران ساختمانی شده است، می‌گوید: فصلی بودن شغل کارگران از یک طرف و مشکلات اقتصادی و رکود نیز از طرف دیگر منجر به افزایش بیکاری در این قشر شده است. هومن امیدوار با اشاره به تشکیل تعاونی مربوط به کارگران ساختمانی ادامه می‌دهد: این تعاونی تشکیل شده تا شاید گوشه‌ای از مشکلات این قشر را حل کند.
*نرخ بیکاری در زنجان 8.6 است مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان زنجان نیز در همین راستا با اشاره به اینکه نرخ بیکاری در استان زنجان 8.6 است، ادامه می‌دهد: استان زنجان از نظر کاهش آمار بیکاری در رتبه هفتم کشوری قرار دارد. احمد غریوی با اشاره به راهکارهای اداره کل تعاون برای کاهش بیکاری ادامه می‌دهد: استفاده از ظرفیت آموزش‌های فنی و حرفه‌ای با هماهنگی فنی و حرفه‌ای شهرستان به منظور توانمند‌سازی متقاضیان و راه‌اندازی مراکز کاریابی از جمله اقداماتی است که در این بخش انجام شده است. به گفته غریوی، هم اکنون 15 موسسه کاریابی در استان زنجان فعال است و هدف از راه‌اندازی این دفاتر ساماندهی به وضعیت اشتغال کارجویان است. *زنجان شهری سرما زده است رئیس اتحادیه فروشندگان مصالح ساختمانی زنجان نیز با اشاره به اینکه زنجان در حال حاضر 200 واحد فروشنده مصالح ساختمانی شامل فروشندگان در بخش‌های سنگ‌فروشی، موازییک ساز، داربست فلزی، واحد قیر فروشی، تیرچه و بلوک، دفتر شن و ماسه، کاشی‌کاری، سنگ‌تراشی و ... در زنجان فعال هستند، ادامه می‌دهد: زنجان شهری سرما زده است و همین امر موجب کاهش ساخت و ساز در این استان شده است. رسول ارشدی با بیان اینکه کاهش ساخت و ساز کاهش فروش مصالح ساختمانی را به دنبال دارد، می‌گوید: همین که فروش مصالحی ساختمانی کم می‌شود بالطبع کار کارگران ساختمانی نیز کم شده و به عکس آن بیکاری افزایش پیدا می‌کند. به گفته ارشدی، هزینه بالای اعطای مجوز ساخت و مراحل سخت و پیچیده اداری برای گرفتن وام ساخت و ساز را یکی از علل رکود ساخت و ساز است که باید برای حل این مشکل چاره‌اندیشی شود. وقت ظهر است از کارگران دور می‌شوم، صدای اذان از مسجد نزدیک میدان شنیده می‌شود، تعدادی از کارگران که هنوز در میدان هستند با گفتن ذکر به سمت مسجد برای اقامه نماز جماعت می‌روند و چه خوب که در گیر و دار نداری، هنوز یاد خدا هستند و فراموش نکرده‌اند، که هر قدر هم فشار اقتصادی زیاد باشد و بیکاری بیشتر، روزی دست خداست، رزق و روزی همه مخلوقات، توسط خداوند ضمانت شده است و به هر طریق ممکن به آنان خواهد رسید، گویا روزی هر کس قبل از بیدار شدنش برای او مقدر شده است، به قول ضرب المثل معروف «هر آن که دندان دهد، نان دهد» و همانطور که در آیه 58 ذاریات نیز آمده است که «اِنَّ اللّه َ هُوَ الرَّزاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ»، «تنها خداوند، روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است». -------------------------- گزارش: از زهرا رسولی
94/11/17 - 12:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]
-
گوناگون
پربازدیدترینها