تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834004545
علی دایی : هر دختری پولیورم را در شلوارم می دید با من ازدواج نمی کرد / فردوسیپور اشک علی دایی را درآورد + تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سرمربی تیم صبا گفت: «پس از تصادفم فهمیدم آدم برای خودش زندگی نمی کند و برای کسانی زندگی می کند که دوستش دارند.»
مصاحبه فردوسی پور با علی داییعلی دایی در گفتگوی مفصل با عادل فردوسی پور درباره مسائل مختلف صحبت کرد. صحبت هایی دایی در ادامه پیش روی شماست:
مصاحبه فردوسی پور با دایی* فکر کنم درس و دانشگاه مسیر زندگی مرا عوض کرد. شاید اگر تهران دانشگاه قبول نمی شدم، علی دایی نمی شدم. سال ۱۳۶۶ و هم سال ۱۳۶۷ دانشگاه شریف قبول شدم که ما را به خاطر پوشیدن شلوار جین و کاپشن در اردبیل رد کردند!* اواخر دانشجویی من بود که شما (فردوسی پور) به دانشگاه شریف آمدید. تیم ما خوب بودند. بچه های متالوژی خوب بودند و با بقیه فرق داشتند! بچه های دانشکده ما یک مقدار از شما خشن تر بودند.* سه سال و نیم در خوابگاه زندگی کردم. نمی توانستم سر کلاس حاضر شوم. سال دوم که به تیم تاکسیرانی رفتم، فوتبال زیاد وقتم را می گرفت. همان موقع در کار پوشاک بودم و زیاد سر کلاس حاضر نمی شدم.* درس هایم را اکثرا شب امتحان می خواندم. در دانشگاه فقط یک درس را افتادم و خوشبختانه آن درس هم با درس های عمومی جبران شد!* پدرم دوست داشت من مهندس شوم. بیشتر به خاطر او مهندس شدم. او از بچگی روی من حساس بود. در فوتبال مادرم خیلی کمکم کرد ولی پدرم مخالف فوتبال بود.* تابستان ها خودمان کار می کردیم و خرج یک سال را در می آوردیم. خودم دوست نداشتم فشار مالی به پدرم بیاید. خدا را شکر می کنم آنطور که او دوست داشت بزرگ شدیم. من مدیون پدر و مادرم هستم. باور نمی کنید الان حس می کنم پدرم دارد مرا دعا می کند.* پشت خانه ما یک زمین خاکی کوچک بود که متعلق به خودمان بود و آنجا گل کوچک بازی می کردیم. محمد ما در استقلال اردبیل بازی می کرد ولی ما آنقدر حساسیت نداشتیم.* محمد چون در استقلال اردبیل بازی می کرد، یکسال به این تیم رفتم. آن موقع دفاع راست بودم ولی جا دارد از جابر نعمتی که آن موقع سرمربی استقلال بود، یاد کنم. در یک بازی مهاجم ما مصدوم شد و مرا در این پست گذاشت. همانجا دو سه گل زدم و دیگر مهاجم شدم.* تلخ ترین اتفاق زندگی ورزشی من پاره شدن طحالم در بازی با بحرین بود. آن موقع تعویضهایمان را انجام داده بودیم. آن ۲۰ دقیقه پایانی برای ۲۰۰ سال گذشت! بعد از بازی در رختکن بیهوش شدم و به بیمارستان منتقل شدم.* بعد از بازی در بیمارستان دنبال یک تلفن می گشتم که به خانواده ام وضعیتم را اطلاع بدهم. یکی آمد بالای سر من. نمی توانم اسم ببرم. در خانه ما هیچ کس از وضعیت من خبر نداشت. به این دوست عزیز گفتم اگر می شود با تلفن همراهش منزل ما را بگیرد و به خانواده ام بگوید که من زنده ام و نمرده ام. این دوست دو بار زنگ زد و گفت اشغال است و رفت. بعد از آن امیر عابدینی آمد و یک خط موبایل داد و خیالم راحت شد. مادرم یک هفته روضه گرفته بود که مشکلی برایم پیش نیاید. گاهی آدم نمی تواند بعضی مسائل را تا ۱۰۰ سال فراموش کند.* شاید باور نکنید. با لباس کیمونو مرخص شدم! به خاطر اینکه هزینه را ندهیم، با ۱۰ تا سرم و لباس کیمونو مرخص شدیم!* دخترم هر چه بگوید می گویم چشم! جا دارد از همسرم تشکر کنم در این چند سال خیلی با من مدارا کرده و کنار من بوده است.* وقتی حادثه تصادف برایم رخ داد، دیدگاهم نسبت به مرگ عوض شد. بعد از تصادف، دخترم بالای سرم آمد و مرا نوازش کرد. آن موقع فهمیدم که آدم فقط برای خودش زندگی نمی کند و افراد دیگر به ما نیاز دارند.* تیپ های آن موقع فرق می کرد. زمانی که به دیدار مرحوم حجازی رفته بودم، هوا سرد بود و پولیورم را در شلوارم کردم. شاید اگر کسی آن موقع این تیپ را می دید با من ازدواج نمی کرد. (با خنده)* ناصر حجازی برای من خیلی زحمت کشید. او بعد از تمرین نیم ساعت بیشتر می ماند و با من تمرین اختصاصی می کرد. او به من لطف زیادی کرد و مدیونش هستم.* سه سال با بایرن قرارداد داشتم. آن موقع سنم بالا بود. پیشنهاد هرتابرلین سه برابر بایرن بود. خدا را شکر می کنم در آن تیم هم خوب کار کردم. هیچ موقع فکر نمی کردم برای دانشگاه به تهران بیایم و مسیر زندگی ام عوض شود و حتی به لیگ قهرمانان اروپا بروم.* در دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا و در بازی با منچستر، از این تیم جلو بودیم و خودمان را برای قهرمانی آماده کرده بودیم. در آن بازی خیلی بهتر از منچستر بودیم. یادم نمی رود که اگر قهرمان می شدیم ۳۰۰ هزار مارک پاداش می گرفتیم که همه این پاداش در عرض یک دقیقه پرید!* نگاه تبعیض آمیز در بایرن و برای بازی کردن من یا «یانکر»نبود. من دوران خوبی در این تیم داشتم. شاید باور نکنید یانکر در تمرین مرا زد و رباط انگشتم پاره شد. آن موقع انگشتم را جراحی کردند و هیتسفلد تاکید داشت که به بازی همان هفته برسم ولی من تیم را رها کردم و برای بازی در تیم ملی به ایران برگشتم.* سبیلم را زمانی که در هرتابرلین بودم، زدم! خب آن موقع سبیل مد بود. ما اردبیلی هستیم و بر اساس مد جلو می رویم (خنده). شما خودتان را نگاه کنید! اگر آن موقع کسی شما را در دانشگاه می دید فکر نمی کرد اینطوری شوید!* زبان آلمانی را تا حدودی یاد گرفتم و توانستم کارهایم را انجام بدهم. انگلیسی هم می دانستم. این مهم بود که بتوانیم با دیگران ارتباط بگیریم.* از من بازیکنان خیلی بهتری در فوتبال ایران بودند ولی شاید من چیزهایی داشتم که آنها نداشتند؛ مثل تلاش و کوشش. از لحاظ فوتبالی خیلی ها بهتر از من بودند که نتوانستند آن مراحل را طی کنند.* باید برای رسیدن به یک هدف از خیلی چیزها بگذرید. همیشه به بازیکنانم می گویم، در آلمان یازده شب به بعد را نمی دیدم. در تیم ملی همبازیان و دوستان خیلی خوبی مثل علی کریمی، خداداد عزیزی، مهدی مهدوی کیا و کریم باقری داشتم و بدون آنها به این تعداد گل (۱۰۹) نمی رسیدم. هیچ موقع این رکورد را برای خودم نمی دانم. این رکورد برای ایران است و من فقط نماینده نسل خودمان بودم که بتوانم این رکورد را بزنم. مطمئنا یک روزی می رسد که یک نفر دیگر می آید و رکورد مرا می شکند.* بازی با کره جنوبی (۶ بر ۲)، بازی با آمریکا و بازی با استرالیا برای من شاخص ترین مسابقات زندگی ام بوده است.* دو پاس گلم در بازی با استرالیا و آمریکا را بیشتر از تمام گل هایم دوست دارم.* هر موقع می دیدم بازیکنان دیگر فرصت بهتری از من دارند، پاس می دادم. در محوطه جریمه که توپ به دستم می رسید، اولین چیزی که به آن فکر می کردم، گل زدن بود و بعد از آن پاس دادن به دیگران که در موقعیتی بهتر از من بودند.* در جام جهانی چند بازیکن تیم ملی که می گفتم در چشمم نگاه می کردند و پاس نمی دادند، در نهایت از من حلالیت خواستند. در جام جهانی آلمان چندبار جلسه گذاشتند. چرا دایی را به جلسات دعوت نمی کردند؟ چرا نباید کاپیتان تیم ملی را در جلسات دعوت نمی کردند؟ چون می دانستند دایی وقتی حرفی بزند، سر حرفش می ماند.* اگر در جام جهانی ۲۰۰۶ همدلی وجود داشت که آن مسائل رخ نمی داد. مطمئنا همدلی نبود. این برای من تجربه است. برای همین در تیمهایی که کار می کنم سعی می کنم اول از همه دوستی و همدلی ایجاد کنم.* درباره زمان خداحافظی تصمیم درستی گرفتم اگر به گذشته برگردم، دوباره در همان زمان خداحافظی می کنم. متاسفانه یکسری اتفاقات رخ داد که نتوانستم توانایی هایم را نشان بدهم. یکسری مسائل بود؛ طریقه رفتن تیم به جام جهانی آلمان و اتفاقاتی که قبل از این بازی ها رخ داد.* قبل از بازی با پرتغال برانکو به من گفت می خواهم تو را بیرون بگذارم. او گفت به خاطر جوی که درست کردند مرا بیرون می گذارد. اگر دست برانکو بود مرا بیرون نمی گذاشت.* من هیچ موقع با کریمی اختلافی نداشتم. شاید او از من خوشش نیاید ولی من همیشه برایش احترام قائل بوده و هستم. کریمی را به عنوان کسی که توانسته این مردم را خوشحال کند، دوستش دارم. از او ناراحت نیستم ولی شاید او چیزی از من دیده است که ناراحت است.* من سر تمرین تیم سایپا بودم که علی کفاشیان حداقل ۱۰ بار برای سرمربیگری در تیم ملی به من زنگ زد که پاسخش را دادم. کفاشیان گفت مهندس می خواهد شما را ببیند. گفتم کدام مهندس؟ گفت آقای علی آبادی. من هم یک روز فکر کردم و بعد برای سرمربیگری تیم ملی پاسخ دادم. من آدم سیاسی نیستم و فقط از جنبه ورزشی به آن نگاه کردم.* کفاشیان اصلا نمی دانست من اخراج شده ام. قبل از اینکه این مسئله پیش بیاید (خبر اخراجم رسما اعلام شود) با بازیکنان تیم ملی خداحافظی کردم. کفاشیان در جریان نبود. او حتی بعد از بازی با عربستان به من زنگ زد و گفت محکم به کارت ادامه بده ولی به ایشان گفتم که اخراج شده ام!
فردوسی پور و علی دایی* بهزاد غلامپور شخصیتی دارد که من کسی مثل او را نه در زندگی خصوصی و نه در زندگی فوتبالی ندیده ام. فکر نمی کنم دیگر کسی مثل غلامپور بیاید. البته به پرشهای بهزاد روی دوشم عادت کرده ام ولی گاهی اوقات یکهو می بینم زانوی او به پهلوهایم می خورد! (با خنده)* بهترین گل های ملی ام ضربه سر به مصر، گل به کره جنوبی، پاراگوئه و یکی هم به کویت بود. بهترین گل باشگاهی هم گلی دومی بود که به تیم چلسی زدم.* همه مربیانم بهترین بودند ولی مرحوم حجازی چیز دیگری بود.* من در تیم ملی بیشتر با افشین پیروانی بودم.* در ورزشگاههای زیادی بازی کرده ام ولی بازی با لباس تیم ملی در ورزشگاه آزادی همیشه برایم هیجان انگیز بود.* همیشه در نشست های خبری بعد از بازی های تیممنمیگویم که تیم ما بهتر از تیم حریف بازی می کند. در بازی با نفت کجا این تیم سه بار به تیرک ما زد؟ شاید من آن موقع زندان بودم! (با خنده)* "ببخشید" گفتنهایم را کم کرده ام. «کجای دنیا» که تکه کلامم است! به هر حال آدم خودش وقتی صحبت متوجه نیست. سعی می کنم خودم را اصلاح کنم.* وقتی به منِ مربی میگویند درباره فوتبال صحبت نکن، مجبورم درباره شلغم و آب و هوا صحبت کنم!* زمان سرمربیگری محمد مایلی کهن و قبل از بازی با سوریه، تیم ملی ما صعود کرده بود. در همان بازی تصمیم گرفته شده بود من و افشین پیروانی بازی نکنیم. یکی از اعضای کادر فنی گفت اگر یک موقع در این مسابقه بازی نکردید، ناراحت نشوید. در آن بازی محسن گروسی به جای من داخل زمین بود ولی ایران یک بر صفر عقب بود. دقیقه ۲۰ مایلی کهن از من خواست گرم کنم ولی گفتم اگر اجازه بدهید بین دو نیمه این کار را بکنم. آن موقع یک خبرنگار نظرم را درباره ترکیب پرسید که من هم پاسخ دادم اگر من بودم افشین پیروانی را بازی می دادم که آقای مایلی کهن یک برداشت دیگر کردند. من همیشه برای مایلی کهن احترام قائل بوده ام.* برای برگشت به تیم ملی عذرخواهی نکردم و حتی یک دست خط هم ننوشتم. آن زمان تیم ملی با کانادا بازی داشت و یک بر صفر هم این بازی را برد. در راه بازگشت تیم ملی به ایران، بعضی از مسئولان فدراسیون به آلمان آمدند و از من خواستند که عذرخواهی کنم که گفتم اگر سرم هم برود به خاطر کاری که نکرده ام، عذرخواهی نمی کنم.* مادرم همیشه می گوید با یک کُت به تهران آمدی و خودت را فراموش نکن. خدا چیزهایی به من داده که خوابش را هم نمی دیدم.در پایان این گفتگو، عادل فردوسی پور با گفتن اسامی مختلف نظر علی دایی را جویا شد:علی پروین: اسطورهعلی کریمی: اسطوره، همبازی و رفیقمایلی کهن: بزرگترکی روش: (بعد از چند لحظه مکث) با دانشغلامپور: رفیق خوبایویچ: خدا بیامرزدش. بر باد رفته! ظلمی که در حق او شد را هیچ وقت ندیدم.برانکو: معلمنورا (دختر علی دایی): عشق، زندگیبزرگترین حسرت: در جام جهانی گل نزدمبزرگترین اشتباه: اشتباه زیاد داشتم. همه آنها هم بزرگ بوده!جام نیوز
دوشنبه 12 بهمن 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]
صفحات پیشنهادی
هرآنچه در برنامه نود اتفاق افتاد / علی دایی : به چیزهایی رسیدم که هیچ گاه فکرش را هم نمی کردم
هرآنچه در برنامه نود اتفاق افتاد علی دایی به چیزهایی رسیدم که هیچ گاه فکرش را هم نمی کردم مصاحبه علی دایی با برنامه نود سوپرایز ویژه عادل فردوسی پور برای مخاطبان برنامه بود علی دایی در این مصاحبه طولانی به همه سوالات فردوسی پور در موارد مختلف پاسخ داد سوالاتی که برخی شان حاحاشیه دیدار پرسپولیس- قم سلفی بازیکنان صبا و بیتفاوتی علی دایی/پرسپولیسیها نای بلند شدن نداشتند
حاشیه دیدار پرسپولیس- قمسلفی بازیکنان صبا و بیتفاوتی علی دایی پرسپولیسیها نای بلند شدن نداشتنددر پایان دیدار تیمهای پرسپولیس و صبای قم در فینال جام شهدا بینظمی در کنار زمین مسابقه موج میزد به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس تیم فوتبال صبای قم با پیروزی یک بر صفر در فینالعلی دایی: شاید کریمی از من خوشش نمیآید، ولی او عزیز و رفیق من است
علی دایی شاید کریمی از من خوشش نمیآید ولی او عزیز و رفیق من است ورزش > لیگ برتر - اختلاف با علی کریمی یکی از بخش های مهم مصاحبه علی دایی با عادل فردوسی پور بود به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین در مصاحبه حضوری عادل فردوسی پور با علی دایی مجری برنامه نود درباره اختلافاتفاقی که باعث شد دید علی دایی به زندگی عوض شود
اتفاقی که باعث شد دید علی دایی به زندگی عوض شود ورزش > لیگ برتر - در زندگی علی دایی یک اتفاق افتاد که باعث شد دید او به زندگی عوض شود به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین علی دایی در مصاحبه با عادل فردوسی پور گفت كه تصادفی كه چند سال قبل داشت باعث شد دید او به زندگی عوض شوددر برنامه ۹۰ چه گذشت؟/ علی دایی: گذشته ام را فراموش نمی کنم/ پس از تصادف آخرم، نگرشم نسبت به زندگی تغییر کرد
برنامه نود این هفته از ساعت 22 43 دوشنبه شب از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت و ساعت 1 23 بامداد سه شنبه به پایان رسید به گزارش خدمت برنامه نود این هفته از ساعت 22 43 دوشنبه شب از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت سئوال مسابقه پیامکی این هفته به خاطره انگیزترین تصویر از علی دایی اختصاص یانمی توانیم جنایات آمریکا بر علیه کشورمان را نادیده بگیریم و بگوییم که کلید ارتباط در دست شیطان است/آمریکا اگر
عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا را جز در مسئله هسته ای ممنوع اعلام کردند گفت مسئولان دولتی حق مذاکره با آمریکا در سایر زمینه ها را ندارند به گزارش پ ایگاه خبری تحلیلی اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجیعلی دایی و جدا کردن فروکروم از آهن قراضه!
علی دایی و جدا کردن فروکروم از آهن قراضه علی دایی که دو روز دیگر 46 ساله میشود و از حالا مدام اس ام اسهای تبریک را جواب میدهد در بهترین روزهای مربیگری بعد از قهرمانی با سایپاست آفتاب علی دایی در شرایطی امروز خود را آماده بازی گسترش میکند که برای مدتهای طولانی الگوی موفقجواب علی دایی به عادل فردوسی پور درباره علی کریمی چه بود؟
جواب علی دایی به عادل فردوسی پور درباره علی کریمی چه بود تاریخ انتشار دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵ ۰۸ امشب گفت و گوی مفصل عادل فردوسی پور با علی دایی در برنامه ۹۰ پخش می شود به گزارش خبرآنلاین دو روز قبل بود که عکسی از عادل فردوسی پور رودروی علی دایی منتشر شد که نشان می داد آنهدایی فرهاد به علی منصور درس فوتبال داد / ادامه ناکامی های امیر پاشا
لیگ برتر ایران - هفته هجدهم دایی فرهاد به علی منصور درس فوتبال داد ادامه ناکامی های امیر پاشا در روز دوم رقابتهای هفته هجدهم لیگ برتر فوتبال ایران سیاهجامگان نفت را شکست داد و راهآهن و تراکتورسازی به تساوی بدون گل رضایت دادند ۱۳۹۴ جمعه ۹ بهمن ساعت 16 25 به گزارش خبرگزاریحاشیه دیدار پرسپولیس - صبا همه پرسپولیسیها به سمت دایی رفتند/برانکو فارسی زبان شد!
حاشیه دیدار پرسپولیس - صباهمه پرسپولیسیها به سمت دایی رفتند برانکو فارسی زبان شد همه بازیکنان نیمکتنشین و اصلی پرسپولیس پیش از شروع بازی به سوی علی دایی سرمربی صبای قم رفته و با وی به خوش و بش پرداختند به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس حدود 7 هزار تماشاگر در ورزشگاه شهدای-
ورزش
پربازدیدترینها