واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: 1ـ برجسته ترین پیش بینی نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مخالفت با مذاکره ایران و 1+5 این بود که سرانجام موفق آن، به شکست «بایکوت» بین المللی جمهوری اسلامی ایران می انجامد. بر همین اساس پس از موفقیت «برجام» و به مرحله اجرایی رسیدن آن، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعتراض شدید خود را در آمریکا و اروپا اعلام کرد. اولین گام شکست رژیم صهیونیستی با سفر رئیس جمهور، دکتر روحانی، به ایتالیا و فرانسه چنان آشکار شد که در ایتالیا و فرانسه سرکوب فلسطینیان و ادامه شهرک سازی ها در فلسطین اشغالی مورد اعتراض سران سیاسی این دو کشور از جمله وزیر خارجه فرانسه قرار گرفت و سکوت در برابر جنایات انسانی صهیونیست ها را شکست. دیدار رئیس جمهور از دو کشور مهم اروپایی ـ ایتالیا و فرانسه ـ به روایت همه محافل رسمی و غیررسمی سیاسی در این دو کشور، بازشدن روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با اروپا نامیده شد تا ایران را نه با واسطه تبلیغاتی صهیونیست ها بلکه به صورت مستقیم ببینند. دو رژیم در منطقه یکی دولت سعودی در عربستان و دیگری رژیم صهیونیستی با نقد منفی از سفر رئیس جمهور ایران و استقبال بی سابقه از آن از سوی دولت های ایتالیا و فرانسه، عمق نگرانی خود را از فروپاشی «حصر» ایران و شکستن بایکوت دوران «تحریم» اظهار کردند. روحانی با این سفر، نظر رهبری را به اجرا در آورد؛ رهبری چندین بار گفتند ما با کشورهای اروپایی تنافر نداریم و می توانیم براساس عرف بین المللی و تشخیص منافع ملی خود روابط خوب داشته باشیم. اگر چه بسیاری دستاورد مهم این سفر ملی را اقتصادی می دانند اما به نظر نگارنده اولین سفر دکتر روحانی بعد از توافق اجرایی «برجام» نقطه عطفی مهم از دیپلماسی نوین دولت یازدهم است. حال پرسش نگارنده با وجود اظهارنظرها و نوشتن مقالات و تیتر زدن های زهرآگین برخی این است: آیا این سفر خود اقدامی مهم در برابر دشمنان جمهوری اسلامی ایران نبود؟ اگر بود که بود، چرا جملات و نقدهای تخریبی در برخی از رسانه های داخلی در راستای همان برداشت های سعودی ها و اسرائیلی ها قرار گرفته و شباهت شکلی و محتوایی با دیدگاه آنها پیدا کرده است!؟ 2ـ هرآنچه که در این سفر گذشت، پنهانی و سری نبود تمامی متن قراردادها و تفاهم نامه ها علنی و در اختیار اصحاب رسانه ها قرار گرفت. اولین انعکاس مخالفت علیه آن از سوی لابی صهیونیست ها و طرفداران سعودی ها در برخی روزنامه ها در کشورهای اروپایی و در آمریکا بود. آن ها انگشت بر حجم بزرگ و تنوع قراردادها گذاشتند و چنین نقد کردند که با تنظیم این قراردادها، ایران به صورت قدرتمند ترین کشور خاورمیانه مورد تأیید کامل غرب قرار گرفت. این قراردادها فقط در حد روابط دوجانبه دولتی ایران با دولت های ایتالیا و فرانسه نبود، بلکه شرکت های بزرگ صنعتی و تجاری را با بخش خصوصی در ایران پیوند زد. اکنون ایران به صورت رسمی و اجرایی از بایکوت بانکی، سرمایه ای و مالی خارج شده، که خبری بسیار امیدوار کننده است پرسش از قلم ها و اظهارنظرهای منفی و نقدهای مخرب در داخل از دستاوردهای اقتصادی سفر این است: با کدام دیدگاه حرفه ای و تخصصی اقتصاددانان چنین در رد دستاوردهای آن، مرثیه راه انداخته اند؟ و آن را مقابله با «اقتصاد مقاومتی» می خوانند؟ مگر آنکه اقتصاد مقاومتی را به مفهوم دیوار کشیدن دور خود و محصور کردن ایران بدانید! هشداری که رهبری در تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی بارها دادند این بود که این مفهوم به معنای دیوار کشیدن و محصور ماندن نیست و آن را تفسیر غلط و اشتباه از اقتصاد مقاومتی نامیدند. 3ـ سفر کوتاه رئیس جمهور و نتایج آن دستاوردهای ملی چشمگیری داشت. مردم را خوشحال کرد و چهره تعامل با جهان از سوی ایران امروز را نشان داد. ایرانی که در امواج تبلیغاتی جنگ طلبی از سوی دشمنان قرار داشت و در سال های «تحریم» نه تنها در بایکوت اقتصادی که در چهره سازی نفرت آمیز سیاسی و فرهنگی میچرخید. روحانی در این سفر به پرونده «ایران هراسی» پایان داد و غرب به جای ستیزه گری و دشمن سازی، با ایرانی مواجه شد که منادی «صلح» و جهان عاری از خشونت است. در ایتالیا و در فرانسه سران این دو کشور رسماً و به صورت علنی اعلام کردند که بزرگترین دشمن جهان «تروریسم» است و ایران کشور قدرتمندی است که در مبارزه با تروریسم فقط شعار نمیدهد و صادقانه در میدان اقدام علیه تروریست ها حضور دارد. سیاست خارجی دولت روحانی نه تنها در جامعه ملل مقبول، بلکه سیاستی عقلانی خوانده می شود که برای حل بسیاری از بحران ها می تواند مورداستفاده قرار گیرد. پرسش: چرا از سفری ملی، ماجراسازی باندی و جناحی در درون کشور ترسیم می کنیم و نقد تحقیر و نفرت در حد تضارب سیاسی و تشکیلات گروهی می دهیم! آیا خوشحالی مردم را تبدیل به نگرانی کردن، خدمت است!؟ 4ـ باور کنیم یا نکنیم، ما دچار ضیق صدر و تنگ چشمی شده ایم و این هر دو با اخلاق دینی تنافر دارد. رهبری همه را به داشتن «بصیرت» دعوت می کنند. با ضیق صدر و تنگ چشمی هرگز بصیرت حاصل نمی شود. آنقدر دچار آفت تنگ چشمی شده ایم که قرارداد خرید هواپیماهای مسافربری در مجلس از سوی نماینده ای نقد می شود در حالیکه همان نماینده مجلس می داند که مسئول ناوگان هوایی کشور در صدا و سیما چند بار گفته است، بیش از 90 هواپیمای مسافری به لحاظ فرسودگی و نقائص فنی، زمین گیر شده و اجازه پرواز ندارند. همان نماینده از سقوط چندین بار هواپیماهای مسافری و کشته شدن شهروندان مسافر، مطلع است و اعتراض کرده اما، حالا در مجلس، سفر ملی رئیس جمهور را بدون سخن مستدل و با نقد مخرب، مخاطب قرار می دهد و خرید هواپیماهای مسافری و نوسازی ناوگان هوایی کشور را غیرضروری می خواند. پرسش این است که چرا از وزراء و مسئولان همراه رئیس جمهور در این سفر ملی، همچنین از بخش خصوصی برای شرح این سفر و نقد آن دعوتی در رسانه ملی نشده است تا مردم را در جریان بخش های گوناگون آن قرار دهند. بخش رسانه ای دولت بعد از انجام سفر برای اطلاع رسانی به مردم فاقد برنامه و فعالیت مناسب بوده است. این سفر ملی نقطه عطفی در اجرای برجام بود و نیاز است تا دستاوردهای آن از سوی همراهان رئیس جمهور به اطلاع عموم برسد. ماجراسازی سیاست زده از سفری ملی که در داخل و خارج کشور موردتحسین قرار گرفته است، دولت سعودی و نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی را عصبانی و نگران کرده است و میدان تعامل با کشورهای جهان را فراهم آورده است. در این شرایط «بداخلاقی» علیه دولت که تلاش برای نگران سازی ملت است آنهم در آستانه انتخابات مجلس چه معنایی دارد؟ نگران سازی مردم به یقین خلاف نظر رهبری است که همه را به شرکت در انتخابات و انجام پرشور آن دعوت می کنند.چه بسا ماجراسازی از سفری ملی با هدف نگران سازی در متن جامعه انجام می پذیرد و چنین تاکتیکی به یقین در راستای منافع ملی نیست.
دوشنبه ، ۱۲بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]