واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روحانياي كه معمار حل اختلافات جنگ بود
در دوران دفاع مقدس كه دشمنان به دنبال نفوذ و رخنه در نظام نوپاي اسلامي بودند بركت حضور برخي چهرههاي سرشناس در جبههها، اتحاد و همبستگي ميان رزمندگان را بيش از پيش تقويت ميكرد و اجازه هيچگونه اختلافافكني و عرض اندامي را به كسي نميداد.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
حجتالاسلام شيخ عبدالله ميثمي هم يكي از چهرههايي بود كه با نگاهي فراجناحي و بدون داشتن حس تعلق به حزب و جريان خاصي، تمام فعاليتهايش را در راستاي بيانات و رهنمودهاي امام(ره) و در جهت تقويت جبههها خلاصه كرده بود. مردي كه با شيوه رفتار و گفتارش محبوب رزمندگان بود و به فردي قابل اتكا و اعتماد براي همه تبديل شده بود. عبدالله ميثمي كه در دوران حكومت پهلوي طعم زندان را چشيده و به قول خودش دو عاشورا را در زندان ديده بود، در سال 57 و چند ماه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در آبانماه 57 از زندان آزاد ميشود. با پيروزي انقلاب اسلامي در بهمنماه، شهيد ميثمي خود را بدهكار انقلاب ميداند و ميگويد: «من به دست همين انقلاب پيروز آزاد شدهام و چند سال به اين انقلاب بدهكارم و بايد آن دوسالي كه از زندانم مانده بود و با همت مردم آزاد شدم شبانه روز براي اين مردم كار كنم و هيچ طلبي از اين مردم ندارم.» شهيد ميثمي اعتقاد داشت بايد از تمام فرصتهاي عمر خود استفاده كند و كارهاي خود را از نيم ساعت مانده به اذان صبح شروع ميكرد و تا شب هنگام ميان ساعت 10، 11 ادامه ميداد. مرد خستگيناپذير انقلاب، حالا فرصت و فضا را براي دنبال كردن اهداف دينياش مناسب ميديد و نميخواست در اين راه ساعتي را از دست بدهد. شهيد ميثمي در حوزه علميه قم از محضر اساتيد بزرگواري چون شهيد قدوسي، آيتالله خزعلي و استاد حائري شيرازي بهرهها برد. وي در يك سال تحصيلي به اندازه دو سال پيشرفت علمي داشت. او خدمت گمنامانه در مناطق محروم و دورافتاده را جاي نشستن بر ميز مديريت ترجيح داد و كار تبليغ و آموزش در سرزمين محروم ياسوج و كهگيلويه و بويراحمد را در پيش گرفت. شهيد سهم بزرگي در ثبات سياسي و نظامي منطقه داشت و خدمات او را روستاييان و عشاير بوير احمد به خوبي ميدانند. در كمك به مستمندان و رسيدگي به خانوادههاي شهدا بينظير بود. طرح خوابگاه براي دانشآموزان مستمند از فكر او نشأت گرفت. شهيد بزرگوار حدود 200 كتابخانه در بويراحمد داير نمود. نفوذ او در قلبهاي مردم اين منطقه به گونهاي بود كه بعد از شهادتش بدون اغراق تمامي خانوادهها در تمامي روستاها داغدار شدند. بعد از 30 ماه خدمت شبانهروزي به اسلام و انقلاب در ياسوج از سوي نماينده امام در سپاه به مسئوليت دفتر نمايندگي امام در منطقه 9 سابق (فارس ـ بوشهر ـ كهگيلويه و بويراحمد) منصوب گرديد. از زماني كه شهيد ميثمي به شيراز آمد، مسئولان و افراد بيشتري با ايشان آشنا شدند و متوجه شخصيت بزرگش شدند. نگاه بزرگمنشانه شهيد، شهر و به ويژه سپاه را تا اندازهاي از مسائل اختلافي خارج كرد. ايشان به دليل اينكه خودش را به دور از هر دسته و گروهي ميديد و نيت قلبياش در جهت تحقق دستورات امام بود با عملش نشان داد كه ميشود با همه كساني كه متعهد به انقلاب، اسلام و امام هستند با تفاهم برخورد كرد. شهيد ميثمي را ميتوان معمار حل اختلافات و استاد يك وحدت حقيقي و پيوند قلوب آنگونه كه امام ميخواست، نام نهاد و در يكي از سخنرانيهايش در جمع رزمندگان اظهار داشت:«برادران! پيشروي و عقبنشيني در خاك، شكست و پيروزي نيست، حقيقت پيروزي، وحدت و انسجام و حقيقت شكست، اختلاف ماست. اگر خداي ناكرده به واسطه حرفهاي اختلافانگيز ما رزمندگان در كارشان سست شوند، تمام عواقب و گناهان آن به گردن ماست.» اين عالم وارسته همچنين خدمت در جبههها را بر همه چيز ترجيح ميداد و به رزمندگان گوشزد ميكرد:«اگر به خاطر مشكلات و به اسم پايان مأموريت و غيره بخواهيم برگرديم، نوعي سقوط است. برادران پيوسته از خداي خود بخواهيد كه توفيق ادامهنبرد را از ما نگيرد. خدا ميداند روز قيامت وقتي روزهاي جبههمان را ببينيم و روزهاي مرخصي را هم ببينيم، گريه خواهيم كرد كه اي كاش مرخصي نرفته بوديم.» سرانجام شهيد ميثمي در 9 بهمن 65 در منطقه عملياتي كربلاي 5، از ناحيه سر مورد اصابت تركش قرار گرفت و بعد از سه روز در 12بهمن كه مصادف با شب شهادت حضرت زهرا(س) بود به ديدار معبود و مهماني اولياي خدا شتافت و به آرزوي ديرينه خود نائل گرديد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]