محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830892737
گشتی در شهر اصفهان پیش از انتخابات دهم
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۰
از آن کودک سمج لواشک فروش خط بی آرتی که خودش هم از التماسهای کاذب و نفرینهای تکراریاش به رهگذران بیتفاوت خسته شده تا آن جوانک یخ زده از سرمای لاکردار شبهای بهمن که مجبور است برای استمرار عایدی یک و نیم میلیونیاش جلوی پیشخوان کوچک بیرون مغازههای لوکس جنوب شهر ساعتها مردم را به خریدن یک کالای مارک ترغیب کند همه چیز در تعداد اسکناسها خلاصه میشود؛ به جز اخبار مربوط به یارانه، تعطیلی احتمالی مدارس، آب زاینده رود، گران شدن برخی اقلام کلیدی، مذاکرات هسته ای و گاه آلودگی هوا بقیه اخبار از شانس چندانی برای جلب توجه مردم برخوردار نیستند حتی اخباری که به سرنوشتشان گره خورده است. به گزارش ایسنا-منطقه اصفهان، اغلب مردم نه از رقم بودجه شهرداری و تفاوت آن با سنوات گذشته آگاه هستند و نه وعدههای یک سال پیش مسئولان را به یاد میآورند؛ جدا از تصمیماتی که در عین اجرا شدن هرگز علنی نمیشوند تصمیماتی هم هستند که درست لحظاتی پیش از پیاده شدن رونمایی میشوند و مردم نیز خواه ناخواه ناچار به پذیرشاند؛ در نگاه ساکنان این شهر پرداختن به سیاست مسأله ای غیر واجب و دردسر ساز است؛ بیشتر مردم نه تنها نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی را نمیشناسند بلکه هیچ اقدام موثری نیز از سوی آنها در تغییر شرایط معیشتی، شهری یا فرهنگی خود به یاد نمیآورند. چهارباغ بی رمق، خسته از تونلهای ناتمام مترو به دامن تکدی گران فرصت طلب و دوره گردان ناامید پناه برده است؛ روبه روی بساط عریض دو شال فروش، پیرمردی فرتوت اما شاداب به دسته دوچرخه زنگ زدهاش تکیه زده و بی اعتنا به آدمهایی که رفتارش را با نگاههایشان قضاوت میکنند دم گرفته است؛ "در جوانی هر چه نالیدم کسی یادم نکرد/ در قفس مردم ولی صیاد آزادم نکرد" کلاهش را تا زیر گوش پایین کشیده و با صورت منبسط از سوز خشک سرما میخکوبِ جورابهای کلفتی است که تا ساق پا روی شلوار پلوخوری قدیمیاش بالا کشیده است؛ میگوید شغلش بیکاری است! صبح تا شب با میراث به جا مانده از جوانی خیابانها را روی دو چرخ دید می زند؛ نماینده های شهر را نمی شناسد اما می گوید: انشالله همه صالحاند همه اونایی که میاند انشالله صالحاند من به بچهها که بیشتر میدونند اعتماد میکنم و به هر کسی بچه هام بگن رای میدم. چند چهارراه پایین تر از دانشگاه هنر روبه روی یکی از بیمارستانهای خصوصی شهر زنی جوان با نگاهی کم خواب در مدلهای هم رنگ لباسهای شب یک مغازه غرق شده است؛ نمیداند دقیقاً چه تاریخی اما شنیده که انتخابات در راه است؛ معترض است میگوید: به عنوان یک ماما از نظام پرداختی که از سوی وزارت بهداشت در بیمارستانها اعمال میشود راضی نیستم؛ در همین بیمارستان خصوصی بسیاری از زایمانهای طبیعی توسط ماماها انجام میشود اما پول اصلی در جیب پزشک سهام دار میرود و به دلیل همین سیستم سهام داری نیز در بیمارستانهای خصوصی نوعی زورگویی وجود دارد! چرا یک پزشک فلوشیپ 10 درصد هزینه یک زایمان طبیعی دو میلیونی را نباید به مامایی بدهد که به جای او وقت گذاشته و بچه ای را به دنیا آورده است؟ او میافزاید: بیمارستان خصوصی از اجرای طرح تحول نظام سلامت معاف شدهاند اما پیراپزشکان بیمارستانهای دولتی هم از وضعیت عدالت پرداختها اصلاً راضی نیستند؛ چرا تفاوت کارانه پزشک و پرستار باید گاه تا چندین میلیون برسد؟ کارانه من الان 100 هزار تومن هست و بدون هیچ نظارتی سنوات کاری کارمندان هم هر ماه به فیش حقوقی آنها اضافه میشود تا حقوق پایانی به شکلی کاذب بالا نشان داده بشود؛ ما حق اعتراض هم نداریم چون کسی فرش قرمزی برای ما پهن نکرده؛ هر کی ناراضیه میتونه بره! می گویند طرح تحول نظام سلامت مدیون و محصول مجلس شورای اسلامی است پس چرا هیچ کس به مشکلات پس از اجرای آن در بیمارستانها نظارتی نمیکند؟ او ادامه میدهد: دوره پیش به اصرار خانواده به دو کاندیدای پیشنهادیشان رأی دادم که این دو را نیز فقط به اسم می شناختم؛ دو مرکز درمانی کار میکنم، متأهل هستم و فرصت مراجعه به نمایندهها رو در عمل ندارم؛ این دوره اگر شیفت باشم که به احتمال زیاد مجالی برای رأی دادن ندارم و الان هم پیش زمینه ای برای انتخاب کاندیدا در ذهنم نیست. کمی جلوتر از چهارراه نیکبخت؛ کُنج دنج پیاده رو، دو، سه پایه کوتاه چوبی با روکش چهارخانه آبی جا خوش کرده است یک کیف سامسونت بزرگ با انبوهی اسناد و مدارک کمکی حقوقی، کنار یک ماشین تحریر کوچک اسلوب دفتر سیار و روباز "مُحلِّل" را تکمیل میکند؛ روی یک تکه مقوای قدی انواع خدماتی که در توان مشاورههای غیر کارشناسانه او است نوشته شده است/ شکایت نامه کیفری، اظهار نامه، دادخواست طلاق، سفته، چک برگشتی، نفقه، مهریه، و مطالبه آنها، حضانت فرزند ..../ مقوا به مویی بند است و وزش نسیم سرد معلوم نیست تا چه زمانی تک چسب نواری بالای لیست را مغلوب میکند؛ شاگردش دم جوی آب منتظر مشتری است؛ "اوستا" از نماینده آینده مجلس انتظار برقراری عدالت دارد؛ اما مگر وظیفه نماینده برقراری عدالت است؟ پاسخ میدهد: "کسی را می خوایم که رأی را نگیره و همه چیز یادش بره از زیر کار در رو نباشه، همه اینا عدالت می خواد" نمیخواهد به این سؤال که نمایندههای اصفهان را میشناسد یا خبر پاسخ دهد فقط میگوید: "ما از اول تا حالا به دو نفر رأی دادیم؛ رأی دادیم چون قبولشون داشتیم، نه این که کاری برامون کردن، نه، کاری هم برامون نکردن اما قبولشون داریم متوجهی؟! درد مردم مشکلات اقتصادیه. " گوشه پارک رو صندلی نشسته حدود 34 ساله به نظر می رسه وقتی درباره هفت اسفند میپرسم کمی روی صندلی جا به جا می شه تا راحت تر صحبت کنه نمایندگان اصفهان را یکی یکی نام می بره همه را می شناسه و به عملکردشان نمره میانه می ده و معتقده بهتر میتونستن برای شهر کار کنن البته بعد از این حرف لبخندی می زند و میگوید: ما همیشه ملت متوقعی هستیم دوست داریم همه رستم باشن و کارهای شگفت انگیز بکنن اما اینجا اصفهان است و انتظارها همیشه بالاست خودتون که می دونید. او با جدیت میگه در انتخابات شرکت می کنه چون معتقده بی توجهی کار درستی نیست معتقده باید برای خودمون تصمیم بگیریم اگه رأی ندیم بالاخره یکی میره مجلس که شاید صدای ما را اصلاً نشنوه. صدای بلند ترانه خوان غربی، آخرین بوتیک طبقه دوم یکی از پاساژهای قدیمی و معروف چهارباغ بالا را در سکوت فرو برده است؛ پرده مخملی آبی آویزان روی در ورودی خط قرمز دنیای زنانه و مردانه را پر رنگ میکند؛ فروشنده زنی است جوان، شیک پوش و نه چندان خوش بین؛ " اگه نماینده واقعاً نماینده است باید برای وضعیت اقتصادی مردم فکری بکند، اجارهها سرسام آور بالا است، ماهی سه میلیون تومن اجاره مغازه می دم؛ روزای اول شاگرد گرفتم بعد دیدم اجاره بهای اینجا رو هم به زور در میارم، آخر برج برای خودم هیچی نمی مونه" میگوید برای یک تصادف ناخواسته همسرش مرتکب قتل غیر عمدی شده که بر اساس قانون تنها 20 درصد مقصر بوده اما به خاطر مشاوره اشتباه مأمور بیمه و اعلام 50 درصد تقصیری برای راننده به بهانه تخصیص بیمه به خانواده نیازمند شاکی اکنون همسرش در آستانه زندان است؛ میافزاید: خدا شاهد است ساعت شش صبح برای وساطت و رفع سوء تفاهم با خانواده شاکی به یکی از نمایندگان اصفهانی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مراجعه کردیم اما او حتی حاضر به شنیدن صحبتهای ما نشد و اعلام کرد که این مشکل شماست و به من هیچ ارتباطی نداره! نماینده ای که عهده دار رفع مشکل مردم حوزه انتخابیهاش نشود نباید انتظار رأی آوری نیز داشته باشد. کلاهش را کج روی سر گذاشته، در مغازه ای که به زور به سه متر میرسد نزدیک ظهر بساط عطر میچیند، عجله دارد؛ عرض و طول قدمهایش از دو متر تجاور نمیکند اما این مسیر پر تکرار رفت و برگشتی را در دقیقه بیش از 50 بار طی میکند؛ پیش از این بارها رای داده، اما این بار شک دارد در پاسخ به چراییاش میگوید: نماینده باید یه چیزی داشته باشه که آدم بهش رأی بده! حالا باید فکر کنم ببینم این دفعه کسی پیدا میشه که ارزش رای دادن داشته باشه.... نمیخواهد شاید هم نمیتواند دقیقاً منظورش را بیان کند میگوید: "خوب هر کدومشون که اومدن برای کسی کاری نکردن؛ برای خودشون کار کردن؛ به شغل من نگاه کنید! این کار درست و حسابیه؟!" کمی پایین تر از شهر کتاب، جنب مجتمعی بی نام، زنی با چادر ملی زیر یک چادر ساحلی راه راه که هیچ مناسبتی با فصل و خیابان ندارد برای یک خیریه بیماریهای خاص تبلیغ میکند؛ بروشورهای تبلیغیاش را روی میز گرد پلاستیکی پهن کرده و در سکوت، بی نگاهی صید میکند؛ زبانش گرم نیست و تلفنهای مکررش به این طرف و آن طرف ناراحتیاش را جار می زند؛ درباره ویژگیهای یک نماینده خوب میگوید: بالاخره باید شناخته شده و تحصیل کرده باشد. نمایندههای اصفهان که سابقه چندین بار حضور در مجلس شورای اسلامی را دارند میشناسد اما ادامه میدهد: من این دوره دیگر به آنها رأی نمیدهم؛ بسیاری از مراجعان خیریه می گویند آنها فقط ما را به بانکها ارجاع میدهند؛ اصلاً کسی که توان پرداخت وام را ندارد چه طور وام مثلاً دو میلیونی پرداخت کند؟ آنها حتی نگاه نمیکنند که فرد مراجعه کننده تا چه حد نیازمند است شاید این مبلغ اصلاً برای یک فرد نیازمند کافی نباشد. او از بی توجهی نمایندگان مجلس به امور خیریهها نیز گلایه مند است و میافزاید: این نمایندهها حتی یک بار برای کمک نقدی هم نه، برای اطلاع از وضعیت بیماران صعب العلاج به خیریه ما سری نزدهاند؛ اما شنیدهام که در محلهها و بعضی از مساجد میروند و فعالیتهایی هم دارند؛ مشکل امروز جامعه ما بیکاری است؛ خیلی از خانمها به دلیل نوع نگرش و باور همسرانشان اجازه خارج شدن از منزل را ندارند اگر شغلی در منزل برای این افراد فراهم بشود آنها بسیار بهتر میتوانند وضعیت معیشتی خود و خانوادههای خود را تحت پوشش بگیرند. روبه روی سی و سه پل جوانی در لباس سربازی در خودش فرو رفته و قلیان دود میکند؛ اصالتش اراکی است؛ میگوید در سربازی چیزهایی درباره انتخابات اسفند ماه گفتهاند میگوید حتما رأی می دهم و ادامه میدهد: متاسفانه شناختی که از انتخابات به مردم میدهند صحیح نیست؛ نامزد انتخاباتی باید به وعدههایی که به مردم میدهد حتما عمل کند. او میگوید: خداییش نمایندههای شهر ما آدمهای بدی نیستند؛ ما برای یک معرفی نامه به بهزیستی به آنها مراجعه کردیم که به خانواده ما کمک کردند؛ من انتخابات مجلس شورای اسلامی حتما شرکت میکنم. عکاس عکسهای فوری لب رودخانه است؛ به بهانه لقمه ای نان خاطره نگاری میکند از نوع سریع السیر؛ دوربین مدل قدیمیاش را گردن انداخته و با دستهای توی جیب عرض پیاده رو را روی دور تکرار سیر میکند؛ گاه گاهی رو به عابران پر عجله سوزنش روی چند تک جمله "عکس فوری، عکس فوری، آقا عکس بگیرم؟! " گیر میکند؛ میگوید تقریباً از حادثه اسفند خبر دارد! و رأی هم میدهد. درباره ویژگیهای یک نماینده خوب میگوید: اون دیگه گردن خودشونه که خوب باشند یا بد از آب در بیان! من که شناختی ندارم روی نمایندهها و کاندیدا، من خودمم نمیشناسم! ما رو حساب این که وظیفمونه سر صندوق رأی می رویم؛ بعدم نگاه میکنیم اکثریت به کی رأی می دن ما هم به همونا رأی می دیم؛ سعی میکنیم دلسوزها را انتخاب کنیم؛ همونایی که برای مردم یه کاری انجام میدن. یک دفعه اوج میگیرد: حالا نکردن و دنیا و آدما گولشون زد هم که نمی شه کاریشون کرد! گردن خودشون؛ ما کاری که میتونیم بکنیم اینه که بریم سر صندوق رأی؛ اصلاً ما نباید از اونها بپرسیم چی کار کردن ما باید از خودمون بپرسیم که چی کار کردیم! مثلاً آگه من نوعی دیدم چند تا پرنده گرسنه هستند منتظر دولت و مجلس نباشم دست کنم توی جیبم و یه تیکه نون بهشون بدم؛ یاد بگیریم آگه از دستمون بر میاد زیر بال و پر بقیه رو بگیریم. با تعجب و بهت در پاسخ به این سؤال که نمایندههای اصفهان را میشناسد یا خیر میگوید: نه! من از کجا باید بشناسمشون! بذار یه چیزی بگم؛ منم که برم مجلس اول دخترم رو میذارم سر کار؛ نه فقط منا همه همین طورند والسلام. کمی پایین تر از پل آذر روبه روی هنرستان هنرهای زیبا چند شبه آرتیست نوجوان مشغول مباحثهاند؛ عینکهای فِرِم بزرگ رنگی، مدل موهای متفاوت و شالهای پسرانه کم عرض و بلند از دیگر آدمهای شهر جدایشان میکند؛ یکی موهای لخت و بلندش را پشت سر دم اسبی بسته و دیگری قامت موهای مجعدش را با تکنیکی عجیب به آسمان سپرده است؛ جمع پنج نفره شان یک صدا میخندند یکی میگوید: والا ما اصلاً توی سیاست و این برنامهها نیستیم؛ شاید رأی بدیم شاید هم نه؛ انتظارتان از نماینده چیست؛ خنده و صدا در هم میپیچد؛ در این میان صدایی غالب میشود؛ "میدونین! از فاز انتظار دیگه گذشته؛ بذار هر چیزی دلش می خواد پیش بره تا خودش تغییر کنه؛ انتظار بی معنیه! نوجوان صاحب موهای مجعد با کمی ته لهجه اصفهانی پاسخ میدهد: خیلیها آمدند و رفتند تغییر کو؟! چرا راه دور میرید! همین چند وقت پیش یه نفر توی نجف آباد مدام به خانه هنرمندان رفت و آمد میکرد؛ چند نفری ته و توش و درآوردیم فهمیدیم میخواد نماینده مجلس بشه؛ یکی نیس بگه آقای محترم وقتی قبل از انتخابات توی فضای هنرمندان میتابید و بهشون میرسید برای جمع کردن رأی خوب چه فایده؟! فردا که رفت مجلس هنر و هنرمند اصلاً یادش می ره. دیگری میگوید: ما خودمون توی کار هنری هستیم البته اگه خدا بخواد! هر کدوم توی یه چیزی تئاتر، انیمیشن، نقاشی؛ بحث نمایندگی و هنر خیلی پیچیدس؛ همین سال پیش یکی از نمایندههای خیلی معروف اصفهان از نمایشگاه هنرستان ما بازدید کرد؛ اصلاً برخورد این آقا با مقوله هنر تأسف بار بود! بزرگترین کاری هم که میخواستن برای ما انجام بدن این بود که هنرستانمون رو بگیرن که به همت خودمون موفق نشدن! به اساسیترین نیازهایشان که میرسیم یکیشان با صدایی شبیه فریاد پیش دستی میکند؛ بزرگترین نیازمون یه سالن تئاتر استاندارده؛ سالنی که سیستم نور و صدا داشته باشه؛ بیننده تئاتر روی صندلیهای سالن احساس راحتی کنه نه اینکه یه دفعه دستی صندلی از جا کنده بشه! الانم ما به شرطی میریم رأی میدیم که این وسط تضمینی برای ما باشه؛ طرف بیاد بگه این بودجه اینم طرح من براتون عملیاتی میکنم! نفر کناریاش میگوید: اصلاً موضوع انتخابات مجلس نیست بذارین خوردترش کنم؛ "انتخابات شورای دانش آموزی" طرف توی مدرسه قبل از انتخابات شعار میدهد "من زمینه فروش غذاهای خوشمزه به دانش آموزان را فراهم میکنم" بعد از رأی آوری اصلاً جلسه شورای دانش آموزش تشکیل نمی شه که فرد بخواد نظری اعمال کنه! اون وقت چه طور از نماینده مجلس انتظار داشته باشیم. مردسبز پوش درختها را که آب میدهد در کنار جدول مینشیند تا گرمای آفتاب خستگیش را از تنش بیرون کند او میگوید به خاطر خون شهدا هم که شده باید رأی بدیم الکی که نرفتند برای خدا و قرآن و کشور رفتن ما که نباید همه چی را رها کنیم. نمایندهها را نصف و نیم میشناسد فامیلشان را نصف و نیمه میگوید چون برای حل مشکلاتش پیششان رفته نتیجه هم نگرفته اما میگوید: شاید خواسته باشن از دسشون بر نیومده انشالله بعدیها بیشتر تلاش کنن اصفان آباد بشه. یک دانش آموخته جامعه شناسی سیاسی معتقد است ایران به سرطان پوپولیسم از نوع بدخیمش دچار شده است، او میافزاید: یک نماینده در درجه نخست باید از نظر پست و مقام و شهرت سیر باشد؛ به دنبال خودنمایی نباشد و توانایی اداره یک تیم مشاوره قوی را داشته باشد؛ نماینده خوب باید خود را نماینده کل جامعه بداند نه تنها مردم حوزه انتخابیهاش. او ادامه میدهد: نماینده باید تیم مشاوره قوی داشته باشد و حتماً برای چند مسأله اساسی مانند اقتصاد، حقوق شهروندی، توسعه سیاسی، بحران آب و آموزش و پرورش برنامه مدون قابل اجرا شدن داشته باشد. او معتقد است: برای مردم ایران دو تا چیز خیلی مهمه؛ یکی چیزایی که براش هزینه می گیرند و دیگری مسائلی که برایش هزینه پرداخت می کنند؛ سواد سیاسی مردم درست با مورد دوم در ارتباط هست؛ اگر ما مردمی بودیم که برای هر چیز مالیات پرداخت میکردیم از کنار هر چیزی ساده عبور نمیکردیم؛ما نه حزب درستی داریم نه سمن قدرتمندی؛ به جز یه اقلیت خاص برای دیگران اصلاً مهم نیست که در کشور و شهرشان چی می گذرد. تیتر درشت اخبار روی کاغذهای کاهی بی خریدار، گرد غریبی خیابان گرفتهاند؛ جلفا در قرق لودرهای شهرداری نُطَق نمیکشد با این همه بوی سیب سرخ شده و داغ هنوز هم به نگاههای مشکوک عابران روح میبخشد؛ درون دکه ای کوچک وسط خیابان؛ مردی تنها روی چهارپایه ای بلند و کم مساحت در صفحات اطلاعات گم شده است؛ با دقتی هر چه تمام تر خودش را روی کفی چهارپایه جمع کرده و پاهایش را از شدت سرما به هم میفشارد؛ تا ارتفاعی نامحدود از سقف تنقلات بی ارزش سوپرمارکتهای درجه چندم دورش را گرفتهاند؛ فریاد کارگران حفر مترو سکوت ناهنجار بعد از ظهر را نقض میکند؛ او اما بی توجه به همه چیز به چهار دیواری دکهاش پناه برده و دست به دامان روزنامههای غریب صبحش شده است؛ "کارایی" معیار او برای رأی دادن به نامزدهای انتخابات است؛ میگوید: " من شجره نامه نمایندههای مجلس را نخوندم که ادعا کنم آنها را میشناسم؛ از این نمایندههای فعلی تا آن قدیمی ترهاشون والا من به یاد نمیآورم که کاری برای ما انجام داده باشند؛ این نمایندهها بعد از یه مدتی همه چیز را مردم را و حتی شعارهای خودشون در بدو ورود به مجلس را هم فراموش میکنند." او ادامه میدهد: "مردم اصولاً به لیستهای انتخاباتی رأی نمیدهند؛ شناخت فردی مردم نامزدهای خاصی را به مجلس میفرستند؛ در اصفهان هم تنها چند نماینده معروف وجود دارد که در هر دوره از شانس زیادی برای ورود به مجلس نیز برخوردار هستند." نیسان رنگ و رو رفته و اسقاطی، نیمه آفتاب خور زینبیه روبه روی مغازه آهن فروشی افتاده است؛ صورت صاحبش در چینهای ممتد و متقاطع فراوان غرق شده است؛ با ادای هر کلام دانههای سرسیاه چرکی از لای چروکهای روی هم صورتش رخ مینمایند و دوباره ناپدید میشوند؛ پیرمرد درون صندلی شاگرد فرو رفته و ناخنهایش را میگیرد؛ جثهاش لاغر است؛ دستانش خشن اما لحن کلامش گرم؛ میگوید: بله! اسفندم انتخاباته؛ منم رأی می دم؛ همه انتخاباتا رأی دادم؛ نمایندهها هم بد نیستن؛ یقین کار هم انجام می دن. اوادامه میدهد: "ما دو تا نامه درباره از کار افتادگی برای احمدی نژاد دادیم! انگار نامه من رو به مجلس فرستاده بودند!؛ آخرش هم بهم گفتن باید بری زیر پوشش کمیته امداد؛ بهشون گفتم من 70 سالمه؛ منم و همین زن و وانت! اما آبرو دارم خوش ندارم عروس و دامادم بفهمن من زیر پوشش کمیته امدادم؛ آخرش ناچار شدم مخفیونه برم زیر پوشش کمیته امداد؛ زندگی نمی چرخه؛ این جا هم خدا وکیلی میبینی یه دفعه سه روز هیچی دشت نمیکنیم یه روز یه بار بهمون می خوره؛ با این وضعیت سه تا دختر و سه تا پسرمو بیرون کردم اما اون ها هم مشکل دارن؛ پسرها همه کارگرن". به یکی از نمایندههای اصفهان هم نامه نوشته است؛ توضیح میدهد" بله به اونم یه نامه دادیم؛ بعدم گفت من توی مجلس مطرح کردم و یه کارایی می خوام براتون بکنم؛ یه نامه هم برای فرمانداری به من داد اما وقتی رفتم خیابان 22 بهمن، مسئول بهم گفت برو زیر این میز رو ببین پر نامه آدمایی مثل تو هست؛ برو نامه ات رو بذار همون جا کنار بقیه! اما ما کاری ازمون ساخته نیست؛ فقط زیر پوشش کمیته ام. کامبیز رحیمی، دانش آموخته مطالعات منطقه ای با انتقاد از مدل انتخاباتی ایران معتقد است: تحقیقات روان شناسان غربی بر رفتار ایرانیان نشان میدهد که قالب اصلی مدل تصمیم گیری اکثر مردم ایران مدل تصمیم گیری احساسی است. اکثریت مردم ایران در هنگام تصمیم گیری و به ویژه تصمیم گیریهای اجتماعی از مدل تصمیم گیری عقلانی که بر محور عقل و منطق استوار است استفاده نمیکنند؛ در واقع مردم از روی احساس خود تصمیمی میگیرند حتی اگر عقلانی نباشد؛ کسانی که براساس مدل تصمیم گیری عقلانی با انتخابات روبرو میشوند به سختی نظرشان تغییر میکند اما افرادی که از مدل تصمیم گیری احساسی تبعیت میکنند با عوامل احساسی تحریک میشوند و به سرعت تغیر موضع میدهند . او با تاکید بر اینکه مردم به جای احزاب افراد را میشناسند، ادامه میدهد: احزاب نیز در لیستهای انتخاباتی خود سعی میکنند یک یا چند شخصیت شاخص را در صدر قرار دهند چرا که آنها نیز به این باور رسیدهاند که مردم بیش از احزاب به افراد اعتماد میکنند. به گزارش ایسنا، احزاب در تکاپوی تأیید صلاحیتها برای وضعیت لیستهای انتخاباتی فکر چارهاند؛ سخنرانیها همه از لزوم وحدت می گویند؛ ستادهای انتخاباتی احزاب و گروههای سیاسی در هفتههای آتی تشکیل میشوند؛ کانالهای خبری و تبلیغی یک به یک راه اندازی میشوند؛ و اخبار موثق یا غیر موثق با سرعتی وصف ناشدنی در انواع گروهها و شبکههای اجتماعی و موبایلی بازنشر میشوند؛ اما در حاشیه این جنجالهای انتخاباتی مردم این شهر همان قدر نمایندگانشان را میشناسند که احزاب را؛ مردمی که قرار است کسانی را راهی مجلس کنند که صدای خواسته های آن ها برای کشور باشند مردمی که صندوق ها در آخرین ساعات رای گیری با حضورشان شگفت زده می کنند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
صفحات پیشنهادی
شرق اصفهان در هفته ای که گذشت… ترک هایی بر فراز گنبد امامزاده عبدالعزیز(ع) شاهتور/ خیرین دستشان را برای بازساز
به گزارش اصفهان شرق پربازدیدترین اخبار اصفهان شرق در هفته ی گذشته را در بین اخبار زیر مشاهده کنید برای دیدن متن کامل اخبار روی تیتر آن ها کلیک کنید تعداد رد صلاحیت ها طبیعی بود برخی به دنبال ایجاد حاشیه در بین مردم هستند امام جمعه شهر اژیه گفترئیس دادگستری شهرستان لنجان خبر داد تشکیل ستاد پیشگیری از وقوع جرائم انتخاباتی در لنجان
رئیس دادگستری شهرستان لنجان خبر دادتشکیل ستاد پیشگیری از وقوع جرائم انتخاباتی در لنجانرئیس دادگستری شهرستان لنجان از تشکیل ستاد پیشگیری از وقوع جرائم انتخاباتی در لنجان خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس در لنجان جمشید رضایی ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان لنجان اظهار کرد ستپیش بینی 99 شعبه اخذ رای در شهرستان قاین/انتخابات با پسابرجام حساس تر می شود
کهن ترابی گفت انتخابات ما همیشه مهم وسرنوشت ساز است اما انتخابات امسال به دلیل موضوع برجام وپسابرجام حساسیت خاصی دارد به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نسیم قائن کهن ترابی فرماندار قاین در نشست خبری با اصحاب رسانه که شامگاه شب گذشته برگزار شد گفت درآستانه پیروزی شکرییس ستاد پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی استان اصفهان دستور داد شکیل کمیتهای فرعی به منظور رصد و اعلام هر گو
رییس ستاد پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی استان اصفهان دستور دادشکیل کمیتهای فرعی به منظور رصد و اعلام هر گونه تخلف انتخاباتی به دادگستریهارییس کل دادگستری و رییس ستاد پیشگیری از وقوع جرایم انتخاباتی استان اصفهان در پایان دستور تشکیل کمیتهای فرعی به منظور رصد و اعلام هر گونه تدر آستانه انتخابات مجلس دهم محدودیتهای تبلیغاتی در اردبیل اعلام شد / ممنوعیت راهاندازی ستاد در هسته مرکزی شه
در آستانه انتخابات مجلس دهممحدودیتهای تبلیغاتی در اردبیل اعلام شد ممنوعیت راهاندازی ستاد در هسته مرکزی شهرفرماندار اردبیل در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و ایام انتخابات محدودیتهای راهاندازی ستادهای تبلیغاتی و تبلیغات کاندیداهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی را اعلام کرپیش بینی یخبندان در برخی شهرهای خوزستان
مدیرکل هواشناسی خوزستان یخبندان و کاهش دمای هوا به صفر یا زیر صفر درجه سانتی گراد را در اواخر هفته برای برخی شهرهای خوزستان پیش بینی کرد کوروش بهادری سه شنبه اظهار کرد کاهش شدید دمای هوا در شهرهایی از جمله ایذه دهدز و دزفول گتوند و لالی دور از انتظار نیست و امروز نیز دمای هومحمد حسن پور به همراه 4 تن دیگر به عنوان هیات بازرسی انتخابات شهرستان رشت منصوب شدند
تابناک گیلان طی حکمی از سوی رئیس هیات بازرسی انتخابات گیلان اعضای هیات بازرسی انتخابات ۹۴ در شهرستان رشت منصوب شدند به گزارش خبرگزاری تابناک گیلان و به نقل از روابط عمومی استانداری گیلان حجت شعبان پور طی حکمی رضا ثقتی علی اکبر منصوری کریم رحمتی محمدحسن پور و مونا ابروفراخ رمعاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری سیستان و بلوچستان: مشارکت درانتخابات ضامن امنیت اجتماعی و اقتدار
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری سیستان و بلوچستان مشارکت درانتخابات ضامن امنیت اجتماعی و اقتدار ملی استمعاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری سیستان و بلوچستان گفت مشارکت در انتخابات ضامن امنیت اجتماعی و اقتدار ملی است و مردم ایران در انتخابات پیش رو بار دیگرمعاون فنی و عمرانی شهرداری اراک: پروژه پردیس خودرویی اراک 28 درصد پیشرفت فیزیکی دارد
معاون فنی و عمرانی شهرداری اراک پروژه پردیس خودرویی اراک 28 درصد پیشرفت فیزیکی داردمعاون فنی و عمرانی شهرداری اراک از پیشرفت 28 درصدی پروژه پردیس خودرویی اراک خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از اراک به نقل از روابط عمومی شهرداری اراک محمدرضا خسروی گفت پروژه پردیس خودرویی اراک هگردهمایی بهورزان شهرستان اردکان در سمینار بهورزی
گردهمایی بهورزان شهرستان اردکان در سمینار بهورزی سمینار بهورزی دی ماه با حضور جمعی از بهورزان و کارشناسان ناظر مناطق در سالن اجتماعات شبکه ی بهداشت و درمان شهرستان اردکان برگزار شد سمینار بهورزی دی ماه با حضور جمعی از بهورزان و کارشناسان ناظر مناطق در سالن اجتماعات شبکه ی بهداشت-
گوناگون
پربازدیدترینها