واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: مهران کرمی در روزهای اخیر پس از کنفرانـــس خبــری رئیس جمهــوری بــا نخست وزیر ایتالیا در کنار پیکره مارکوس اورلیوس، امپراتور رم باستان که در ایتالیا به عنوان نماد صلح و فلسفه شناخته می شود و البته در نبرد با اشکانیان نیز پیروزی هایی داشته است، این مساله به عنوان موضوعی رسانه ای مهم شده که گویا طرف ایتالیایی به عنوان نماینده امروزین تمدن رومی قصد تحقیر حسن روحانی را داشته است، چه اگر به حساب تصادف هم بگذاریم روحانی هم در جایی (سمنان) زاده و زیست کرده که خاستگاه امپراتوری اشکانیان بوده است. این موضوع به خودی خود نشان می دهد که در جهان امروز بخواهیم یا نخواهیم نمادها و فراتر از آن تاریخ و هویت مدنی و تمدنی هر ملت هنوز نقشی تعیین کننده دارد.... و از توجه به گذشته تاریخی گریزی نیست. در بخشی از تاریخ، جهان شناخته شده آن روز را دو تمدن نمایندگی می کردند؛ ایران اشکانی و سپس ساسانی نماینده تمدن های شرقی و امپراتوری رم غربی و سپس بیزانس نماینده تمدن غربی، قرن ها بر سر تصرف قلب جهان در محدوده شرق مدیترانه با هم سر ستیز داشتند که گاهی پیروزی با غرب و گاهی با شرق بوده است. چرا اشکانیان به یک باره مهم شده است؟ بسیاری از تاریخ دانان و صاحب نظران چه میان مستشرقان چه پژوهشگران ایرانی، یکی از ویژگی های سرزمینی را که ایران نامیده می شود در استمرار هویتی و تمدنی آن می دانند و اذعان می کنند که گرچه اسلام تاثیر ژرفی بر فرهنگ، تاریخ، زبان و دیگر عناصر هویتی مردم سرزمین ایران داشته ولی ابعاد تمدنی مربوط به دوران پیش از اسلام، در گستره ایران زمین باقی مانده است؛ شاید در این میان نقش دو تن برجسته تر از دیگران باشد، یکی فردوسی که با تلاشگری 30 ساله زبان پارسی را به عنوان اولین زبانی که در برابر هجوم اعراب سر خم نکرد و تسلیم نشد، زنده نگه داشت و دیگری شهاب الدین سهروردی که توانست با حکمت اشراق و انتقال بسیاری از مفاهیم حکمی و عرفانی ایران پیش از اسلام به متون دوران اسلامی و البته جان سپردن بر سر این کار، امتزاجی میان «به دینی» و «نوکیشی» پدید آورد و باز به تعبیر خود سهروردی، پیش از او کسانی چون حسین بن منصور حلاج، بایزید بسطامی، قصاب آملی و ابوالحسن خرقانی در کار انتقال مفاهیم از ایران کهن به دوران جدید بودند که سهروردی این چهار تن را استاد خود در انتقال حکمت و خمیره خسروانیه می داند. از زمانی که تحقیقات مستشرق فرانسوی هانری کربن به ویژه پس از همنشینی اش با علامه طباطبایی و آشنایی با تشیع منتشر شد، دیدگاهی جدید نیز افزون شد و آن اینکه ایرانیان وقتی آیین جدید یعنی دین مبین اسلام را پذیرفتند در این آیین نیز دست به انتخاب زدند و مذهب تشیع را برگزیدند که هم با مذهب اکثریت مسلمانان در سرزمین های عربی (شبه جزیره عربستان) یا عرب شده (مصر و سوریه) متفاوت بود و هم قرابت بیشتری با روح انتزاعی ایرانی داشت. بدین سان باز این روح ایرانی بود که توانست میان حکمت خسروانی و کلام شیعی پیوندی برقرار کند که تاکنون در برابر امواج مهاجم از همسایگان دور و نزدیک، سر خم نکرده است. این که برخی از جوسازی رسانه ای علیه مصاحبه مطبوعاتی رئیس جمهوری، در میان جریاناتی به پا شده که میانه ای با دوران پیش از اسلام ندارند و ایران را به دوران اسلامی خلاصه می کنند، نشان از آن دارد که هویت و تاریخ یک ملت را نمی توان از آن پس گرفت و حتی اگر اعتقادی ظاهری به آن هم وجود نداشته باشد دست کم می تواند دستمایه منازعات جناحی باشد؛ هرچند که ظاهری بودن این اعتقاد هم محل تردید جدی است و واکنش ها به هجوم غربی ها به هویت تاریخی ایرانیان پیش از این و در جریان اکران فیلم ضدایرانی 300 در سال 2007 نیز سابقه داشته است و از این جهت نمی توان جامعه فکری ایرانی را به اصولگرا و ملی گرا تقسیم کرد. درواقع اگر در این ماجرای رسانه ای حق را به منتقدان حسن روحانی و سیاست تنش زدایانه او درباره کشورهای غربی بدهیم باز نمی توان منکر اهمیت تاثیر هویت تاریخی و تمدنی ایرانی پیش و پس از اسلام در مناسبات امروزین شد. با این تفاوت که در کشورهایی چون ایتالیا با وجود گسست های تاریخی از امپراتوری رم تلاش بر ایجاد پیوند میان عناصر قدیم و جدید هویتی آنان است و این کشورها خودآگاهی تاریخی را در لایه لایه کتاب ها و محصولات فرهنگی خود و در قالب ایجاد موزه ها و نگهداری از میراث فرهنگی و تاریخی به مردم یادآور می شوند، ولی در کشوری چون ایران که در زیر هر تپه ای بخشی از تاریخ افتخارات آن نهفته است، تلاشی برای نگهداری و معرفی این آثار و نمود آن در فرهنگ امروز دیده نمی شود مگر آنکه بازتابی از این فرهنگ و تمدن در روایت دیگر ملت ها یافت شود تا واکنشی ناخودآگاه برانگیزد.
جمعه ، ۹بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]