تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805106209




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت خواندنی هیجان یک عراقی پس از بازداشت تفنگداران آمریکایی


واضح آرشیو وب فارسی:خاورستان: شما نمی دانید چکار کردید؟ خیلی کار بزرگی است! خیلی. خیلی. 10سال است آمریکایی ها در عراقند، بیشتر از 60سال است که به واسطه اسرائیل، در منطقه هستند. هیچکس تا حالا اینطوری شکارشان نکرده بود.به گزارش خاورستان، وطن امروز نوشت: اسد، یکی از رفقای عراقی- فرانسوی ام، وقتی خبر بازداشت ملوانان آمریکایی در خلیج فارس توسط جوانان پاسدار نیروی دریایی سپاه را دیده و شنیده بود، به سرعت از طریق یکی از این شبکه های اجتماعی مکالمه اش را با من شروع کرد. بعد از سلام، بریده بریده و طوری که انگار عجله دارد برای رساندن پیام- با غلط املایی هایی که به خاطر مسلط نبودنش به فارسی طبیعی است- این کلمات را برایم می فرستاد: «شما نمی دانید چکار کردید؟ خیلی کار بزرگی است! خیلی. خیلی. 10سال است آمریکایی ها در عراقند، بیشتر از 60سال است که به واسطه اسرائیل، در منطقه هستند. هیچکس تا حالا اینطوری شکارشان نکرده بود. دست بسته و از پشت. طوری شبیه ترسوها. طوری که همه اقتدار تفنگداران آمریکایی می شکند. طوری که من و دوستانم داریم از خوشحالی گریه می کنیم. خیلی کار بزرگی کردید. نمی دانید آمریکایی متجاوز را اسیر کردن چقدر کار بزرگی است». پشت سرهم داشت می فرستاد. چندباری برایش فرستادم: «می دانم اسد، می دانم». باز فرستاد: «همین که سریع جوابم را می دهی، یعنی نمی دانی. شما مثل ماهی هایی که داخل آب هستند، قدر آب را نمی دانید. فکر نکنم تا حالا صدای تیر تفنگ را شنیده باشی! شنیده ای؟ می شود کسی از شما برای کاری بیرون برود و مطمئن نباشید که آیا سالم برمی گردد یا نه؟ اما بغداد هفته ای یک بار بمبگذاری است. از جاهای دیگر هم خبر داری حتما. سوریه، لبنان، بحرین، لیبی، مصر و... اوضاع یمن را هم که می دانی لابد». هرچه تایید می کردم، مصر تر می شد که بیشتر برایم توضیح بدهد که «ایران چقدر امنیت دارد». نمی دانم بیت «خوش تر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران» اینجا مناسبت دارد یا نه. اما اسد مدام توضیح می داد و من مدام افتخار می کردم. تا به حال اینقدر به افتخار کردنم، افتخار نکرده بودم! «ایران آرام» ترجیع بند حرف هایش بود و ادامه می داد. حال و اوضاع پاریس را هم مثال زد و گفت: «ماشاءالله به شما و قائدتان. داعش تا قلب اروپا و زیر برج ایفل رسیده اما جرات نزدیک شدن به ایران را ندارد، ماشاءالله به شما. ماشاءالله». چند روز پیش و بعد از تجلیل رهبر انقلاب از پاسداران نیروی دریایی، دوباره دیدم اسد صدایم می کند برای گفت وگو. پای کامپیوتر نشستم و شروع کرد: «حالا که قائد گفته «کار خدا بود» باید بیشتر حرف هایی که آن روز درباره «کار بزرگی» که کردید گفتم را بفهمی». چه باید می گفتم وقتی همه حرفش را قبول دارم که «ما مثل ماهی هایی هستیم درون آب که نعمت آب را آنطور که باید شکرگزار نیستیم». اسد کمی سیاسی و نظامی نشست و برایم تشریح کرد که وسعت ماجرای بازداشت ملوانان و تفنگداران آمریکایی تا به کجاست. می گفت: شما جنگ نکرده را تمام کردید. عربستان و ترکیه با آن همه طمطراق شان پشت شان در دریا به آمریکا گرم بود که اگر چنین شود و چنان شود، چه خواهند کرد با حمایت و هدایت آمریکا در دریا. شما اما آنها را به کناری گذاشتید با این کار. تفنگداران کدخدای شان را چند ساعت، دست بستید و تحقیر کردید. تحلیل های او بود. من زیاد از این پیچیدگی هایی که می گفت مطلع نبودم و فقط به این فکر می کردم که پاسداران رفته اند و گل کاشته اند در بازداشت نیروهای آمریکایی، کیف و حالش را همه می کنیم. من که با خلیج فارس 5-4 تا عکس یادگاری بیشتر ندارم، طوری از سوی رفیق آنور آبی ام، به خاطر کارستان پاسداران در خلیج فارس، خطاب می شوم که انگار من بی سیم زدم و آمریکایی ها را به هراس آوردم! انگار من بازداشت شان کردم. انگار من کاری کردم که دیگر جرات نکنند دور و بر خلیج فارس آفتابی شوند! به دوست دیگرم گفتم: می بینی! وقتی یک ایرانی «کار درست و بجا و عالی» انجام می دهد، همه سربلند می شویم. آمریکا بعد از برجام می خواست خود را نشان بدهد که «کار خدا»، کار دستشان داد. ذلیل شدند در دنیا. تحقیر شدند پس از برجام. تعریف های اسد از ایران و اقتدار و امنیتش و اینکه کابوس آمریکا و اسرائیل و عربستان شده، تمامی ندارد. هر روز تحلیل هایش نوتر می شود. می گوید: شما همه اینها را به خاطر وحدت تان دارید. به خاطر اینکه وقتی انتخابات می شود، صف می ایستید برای رای دادن. فکر کردم، دیدم وقت انتخابات هم، هر یک نفری که بیشتر در انتخابات شرکت می کند، همه سربلند می شوند؛ همه.


پنجشنبه ، ۸بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خاورستان]
[مشاهده در: www.khavarestan.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن