تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):گوش خود را به شنيدن خوبى‏ها عادت بده و به آنچه كه به صلاح و درستى تو نمى‏افزايد گو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821189616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

از روابط تهران و پاریس تا چشم انداز تاریک مذاکرات ژنو


واضح آرشیو وب فارسی:سوک: روزنامه ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه ها و نظریات اصلی و اساسی خود می پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله های روزنامه های صبح کشور با گرایش های مختلف سیاسی را می خوانید:جهنم تروریست ها و برزخ ژنو محمد صرفی در سرمقاله امروز روزنامه کیهان نوشت: براساس اخبار منتشر شده فردا قرار است اولین دور از مذاکرات میان دولت سوریه و شورشیان در شهر ژنو سوئیس برگزار شود. این مذاکرات بخشی از توافق دومین نشست وین 2 میان اعضای کشورهای موسوم به «گروه بین المللی حمایت از سوریه» است. آن نشست با طرح صلحی که حاوی یک جدول زمانی بود به کار خود پایان داد. این جدول زمانی عبارت بود از؛ 1- نشست دیپلمات ها برای بررسی پیشرفت طرح پس از یک ماه که در نیویورک برگزار شد. 2- تا اول ژانویه (11 دی) سازمان ملل نشست دولت دمشق و مخالفین سوری را تشکیل دهد. 3- شش ماه آینده (25 اردیبهشت 95) میان دولت و مخالفان آتش بس - با هدف تدوین قانون اساسی جدید- برقرار شود. 4-18 ماه آینده (25 اردیبهشت 96) انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل و در چارچوب قانون اساسی جدید برگزار شود. مذاکرات فردا در واقع دومین گام از جدول زمانی فوق است که با تاخیر و تعویق چند باره انجام می شود. درباره این مذاکرات چند نکته مهم و قابل توجه وجود دارد؛ 1- اوضاع میدانی؛ مهم ترین فاکتور در مذاکرات پیش رو، تغییر شدید اوضاع میدانی جنگ است. زمان به هیچ عنوان به نفع شورشیان و متحدان آنها به پیش نمی رود. ورق جنگ در تمام مناطق درگیری به نفع سوریه و پشتیبانان آن برگشته است. این لیست مختصری از اصلی ترین تحولات میدانی در فاصله میان نشست وین تا ژنو است؛ 19آبان- آزادی فرودگاه کویرس بعد از سه سال محاصره و ادامه پیشروی ها به سمت شمال فرودگاه تا دروازه های شهر الباب 19 آبان- آزادسازی فرودگاه مرج السلطان در دمشق 3 آذر- هدف قرار گرفتن جنگنده روسی توسط ترکیه 6 آذر- ژنرال رشید بکتاش از فرماندهان ارشد ارتش آزاد در حما کشته شد. 8 آذر- 94 فرد تحت تعقیب در استانهای دمشق و حلب خود را تسلیم نیروهای دولتی کردند. 12 آذر- روسیه اعلام کرد دومین پایگاه هوایی عملیاتی خود در حمص را به راه می اندازد و 100 جنگنده دیگر به سوریه می فرستد. 5 دی- زهران علوش سرکرده جیش الاسلام در حمله هوایی به غوطه شرقی دمشق کشته شد. 14 دی- ارتش سوریه 60 درصد شهر شیخ مسکین را آزاد کرد. 16 دی- ابوراتب الحمصی فرمانده گروه احرارالشام در حمص ترور شد. 22 دی- شهر سلما در شمال لاذقیه آزاد شد. 4 بهمن- شهر ربیعه آخرین شهر استان لاذقیه به تصرف ارتش سوریه درآمد. 6بهمن- شهر راهبردی شیخ مسکین کاملاً آزاد شد. و بالاخره آزادسازی بیش از 500 کیلومتر مربع از اراضی جنوب و جنوب غربی حلب طی مراحل مختلف. همانطور که مشخص است، در این مدت حدود دو ماهه، تروریست ها هیچ پیروزی قابل ذکری در میدان عمل به دست نیاورده اند و شکست های پی در پی آنان را در موضع انفعال و ضعف قرار داده است. 2- شورشیان گله بی صاحب؛ واقعیت آن است که امروز شورشیان در سوریه بیشتر شبیه گله ای بی صاحب هستند. گله ای که البته یکدست هم نیست و به گله شتر گاو پلنگ بیشتر شبیه است. آمریکا، عربستان و ترکیه به عنوان سه کشور اصلی حامی تروریست ها، در عین اهداف مشترک، اختلافات فاحشی نیز در این زمینه دارند. عربستان سه هفته پس از نشست وین، حدود 100 تن از سران گروه های شورشی را به ریاض فراخواند تا هماهنگی های لازم برای حضور آنان در مذاکرات امروز را فراهم کند اما با مرگ زهران علوش فرمانده جیش الاسلام ضربه سختی خورد. ترکیه حضور نیروهای کُرد در مذاکرات را خط قرمز خود اعلام کرده است. اختلافات میان شورشیان چنان عمیق و گسترده است که جان کری مجبور شد آنان را تهدید کند که اگر با یکدیگر برای حضور در ژنو به توافق نرسند، پشتیبانی حامیان خود را از دست خواهند داد. این اختلافات باعث شده است آنان از گفت و گوی رو در رو با نمایندگان دمشق خودداری کنند و مذاکرات ژنو به صورت «مذاکره از نزدیک» و با واسطه نماینده سازمان ملل انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن همه این شرایط، بقول روزنامه رای الیوم؛ وقتی طرف های اصلی معارضان با یکدیگر کنار نمی آیند و نمی توانند اعضای خود را مشخص کنند، چگونه خواهند توانست با دولت سوریه مذاکره کرده و به نتیجه ای هم برسند؟! 3- هیاهو با دست خالی؛ در حالی که واقعیت های میدانی در سوریه کاملاً علیه شورشیان در جریان است، آنان برای سرپوش گذاشتن بر اختلافات، ضعف ها و شکست های خود، اکنون به جنجال و هیاهو روی آورده اند. این جنجال رسانه ای عمدتا دو محور دارد؛ اول بزرگنمایی و اغراق درباره تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی روسیه و دوم دروغ پردازی و مظلوم نمایی رسانه ای و بین المللی درباره مناطق اشغالی که توسط ارتش سوریه محاصره شده است.(این در حالی است که شورشیان مناطق مختلفی از جمله نبل، الزهرا، فوعه و کفریا را سالهاست در محاصره دارند و مردم این مناطق علاوه بر محرومیت از غذا و تجهیزات پزشکی، در سایه سکوت مرگبار جامعه جهانی، هر روز با آتشباری شورشیان نیز مواجه هستند.) در همین راستا شورشیان چند روز پیش اعلام کردند شرط موفقیت مذاکرات قطع حملات هوایی روسیه و پایان محاصره مناطق اشغالی است. 4- بازی با مدل برجام؛ یکی از موضوعات به ظاهر فرعی - اما به شدت مهم و قابل تامل- در مذاکرات پیش رو، نقش جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات است. اهمیت این ماجرا از آنجایی دوچندان می شود که با دوره موسوم به پسابرجام مصادف است. آمریکایی ها برنامه های خاص خود را در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در این دوره دارند. چندی پیش نشریه آمریکایی نیویورکر در پایان گزارشی مبسوط نوشت؛ «آزمایش بعدی درباره نیات واقعی ایران، مذاکرات صلح سوریه است که قرار است این ماه آغاز شود و هیچ پاداش مالی ندارد! این آزمون بهتری به منظور سنجش آمادگی ایران برای تعامل با بقیه جهان خواهد بود.» معنای واقعی آنچه نیویورکر آمادگی تعامل با جهان می خواند، تسلیم شدن ایران در برابر طرح آمریکا برای آینده سوریه است. روزی که تروریست های اجاره ای آمریکا با دلارهای نفتی آل سعود و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی ترکیه سرمست برخی پیروزی های خود بودند، واشنگتن نتوانست به اهداف خود برسد، امروز که ورق به کلی برگشته است و آمریکایی ها بهتر از هرکس دیگری می دانند سرنخ تغییر روند شرایط میدانی درکجاست و نمی توانند با مدل سازی از برجام، بازی باخته را به برد تبدیل کنند. 5- بازگشت به زمین؛ تقریبا تمام دیپلمات ها و تحلیلگران درگیر مسائل سوریه امیدی به مذاکرات پیش رو در ژنو ندارند و معتقدند این مذاکرات به نتیجه خاصی نخواهد رسید. چرا که طرف ها، بخصوص شورشیان و حامیان آنها هنوز حاضر به پذیرش واقعیت های میدانی جنگ نیستند و از لحاظ روانی آمادگی مذاکراتی واقعی و نتیجه بخش را ندارند. شواهد نشان می دهد بازیگران صحنه سوریه ضمن باز گذاشتن کانال دیپلماتیک، دست خالی از ژنو باز خواهند گشت تا باز هم شانس خود را روی زمین امتحان کنند. اخبار منتشر شده مبنی بر فعالیت های لجستیکی آمریکا در شمال شرق سوریه و راه اندازی یک فرودگاه نظامی و بلوف جان کری مبنی بر اینکه اگر راه حل سیاسی جواب ندهد، آمریکا برای راه حل نظامی آماده است، ناظر به همین روند است.  ایران و کانادا سزاوار روابط ویژه فریدون مجلسی در بخش سرمقاله امروز شرق نوشت: روز گذشته «استفن دیون»، وزیر خارجه کانادا، اعلام کرد کشورش تحریم علیه ایران را لغو کرده است و سفارت آن کشور در ایران بازگشایی می شود. از هنگامی که حزب لیبرال در انتخابات اخیر این کشور پیروز شد - انتخاباتی که در آن دو ایرانی فرهیخته نیز به عضویت پارلمان کانادا درآمدند- پیش بینی می شد به زودی روابط دو کشور به سوی عادی شدن برود. منابع کانادایی به نقش مؤثر دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، در تماس با نمایندگان کانادایی متنفذ در کنفرانس اخیر داووس سوئیس در سرعت بخشیدن به برقراری این روابط اشاره کرده اند. درواقع در شرایط متعارف بین المللی، روابط ایران و کانادا نه تنها باید عادی باشد بلکه سزاوار روابطی ویژه است. نباید فراموش کنیم که اکنون نزدیک دو درصد جمعیت کانادا ایرانی تبار هستند. اینان در تورنتو، ونکووِر، مونترال و تا حدی در کالگری متمرکز هستند؛ یعنی در مراکز اصلی جمعیتی، صنعتی، دانشگاهی و بازرگانی. اما تأثیرگذاری آنان در زندگی اجتماعی و اقتصادی آن کشور بسیار بیشتر از درصد جمعیتی آنان است. ایرانی تباران کانادا در بالاترین رده های فرهنگی، تخصصی و تجاری آن کشور جای دارند. یک دلیل آن شرایط سخت گیرانه کانادا در پذیرش مهاجران ایرانی در دو دهه اخیر، از جمله داشتن حداقل مدرک دانشگاهی لیسانس بوده است. این شرایط موجب شد که ایرانیان مهاجر در کانادا در مقایسه با گروه های دیگر و حتی میانگین آموزشی کانادا در سطح تحصیلی بالاتری قرار بگیرند. مهاجران نسل اول به عادت و شیوه ایرانی در تحصیلات فرزندانشان هرگز کوتاهی نکرده اند. نمونه آن برجستگی تحصیلی دو نماینده اخیر ایرانی تبار در مجلس عوام کاناداست که اگر واجد هر صفتی باشند، عوام بودن به معنی ایرانی آن هرگز برازنده آنان نیست! از قضا ما در همان نخستین روز اعلام انتخاب شدن آنان پیش بینی کرده بودیم که خصوصا با حضور آنان یخ های روابط ایران و کانادا به زودی آب خواهد شد. رفتار دولت دست راستی قبلی کانادا در سخت گیری نسبت به ایران و ایرانی تباران حتی ناقض حقوق انسانی این گروه از شهروندان خودشان بود که با ایجاد سد در ارائه خدمات کنسولی در روابط انسانی و خانوادگی و اجتماعی آنان نیز خلل ایجاد کرده بودند. صدهاهزار ایرانی مرفه و اغلب فرهیخته ایرانی، بازار مطلوبی برای بسیاری از تولیدات ایرانی هستند و می توانند در روابط تجاری آینده میان دو کشور نقش مهمی داشته باشند. نیاز فوری این چندصد هزارنفر و خانواده های آنان در ایران به مراودات هوایی نیز می تواند بخش هواپیمایی کشورمان را منتفع کند. اکنون سود این مراودات نصیب شرکت های هواپیمایی عربی و ترک می شود اما اگر ایران پروازهای مستقیم میان تهران- تورنتو، تهران- ونکوور و تهران - مونترال را برقرار کند چنین خطوطی باید پاسخ گوی نیاز میلیون ها ایرانی تبار مقیم آمریکا نیز باشد که با تنظیم پروازهای خود از طریق فرودگاه های کانادا می توانند دستیابی مستقیم تر، کم توقف تر و ارزان تری به تهران داشته باشند. یقینا چنین پروازهایی از روز نخست با فهرست های طولانی ذخیره جا مواجه خواهد بود. مرکز هوانوردی بین المللی نیز در مونترال است و لابد شرکت های ایرانی مشکلات دوران تحریم را با «یاتا» نیز در این میان حل وفصل خواهند کرد. کانادا تولیدکننده برخی انواع پیشرفته هواپیماهای با ظرفیت های متوسط و پایین است و در صنایع نفت و گاز و راه آهن نیز در رده های بالای تخصصی جهان قرار دارد و می تواند پاسخ گوی نیازهای بازار ایران باشد. دوران پسابرجام و تلاش برای بازسازی روابط با کشورهای مختلف، حتما می تواند با دولت جدید کانادا نیز روابط پرسودی را به همراه داشته باشد. دو نکته درباره برجام روزنامه رسالت در بخش سرمقاله خود نوشت: 1- مراقبت از نفوذ ما با آمریکایی ها هیچ گفتگویی به جز "برجام" نداریم. خطوط کلی توافقات در برجام مشخص است. آنها باید به تعهدات خود عمل کنند. چون امضای 5 قدرت دیگر پای برجام است قاعدتاً نباید بازی درآورند. اما اگر هم بازی درآوردند باید در مقام مقابله به مثل بود. نیازی به گفتگو هم بود در همین چارچوب، باید کوتاه و مختصر باشد. آمریکایی ها فریبکارانه عمل می کنند. باید هوشیار بود، آنها هم جیب ما را می خواهند بزنند و هم مشروعیت انقلابی ما را نزد ملت های جهان زیر سئوال ببرند. لذا هر گفتگویی درباره منطقه و یا هر موضوعی غیرموضوع هسته ای باید ممنوع شود. دیپلمات های ما اگر یک مقدار هوشیار باشند دقت و ظرافت این ممنوعیت را می توانند درک کنند. لذا برقراری تلفن قرمز یا تلفن به هر رنگ دیگر با آمریکایی ها در این باره معنا ندارد.آمریکا در عراق، سوریه، یمن، بحرین، افغانستان و لبنان حرکت ایذایی علیه ایران دارد. در روابط ما با همسایگان اخلال می کند. در کنار این اقدامات می خواهد با گفتگوهای محرمانه، خود را بی طرف نشان دهد و بگوید بااقدامات ضد ایرانی ارتباط ندارد. این گفتگوها در هر سطحی باید تعطیل شود. ما هیچ گفتگویی در هیچ زمینه ای در مسائل منطقه با آمریکایی ها تا موقعی که بر طبل خصومت می کوبند، نباید داشته باشیم.آمریکایی ها دارند مسائل انتخابات ما را رصد می کنند. از طریق عناصر نفوذی نوعی فتنه گری را کلید زده اند. باید مراقبت کرد از نفوذ در هر سطحی در این باره جلوگیری کرد. مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی با میلیونها رای ایرانیان با رعایت حق الناس باید شکل گیرد. آمریکا و غرب هیچ حقی در این باره ندارند. مردم با رصد بوق های آمریکایی و غربی باید رد نفوذی ها را در داخل بگیرند و با رای قاطع خود، آنها را منزوی کنند. 2- بسط روابط با دنیا و توجه به منافع ملی برجام یک فرصت است تا ما دوستان و دشمنان انقلاب را در میان قدرت ها مورد سنجش قرار دهیم. برقراری روابط راهبردی با روسیه و چین یک رویکرد هوشمندانه است. این رویکرد نشان می دهد ما از بدعهدی و بدرفتاری و تداوم خصومت غربی ها به ستوه آمده ایم و اعتمادی به آنها نداریم ولو آنها از روی فریب در باغ سبز به ما نشان دهند. غرب اکنون در مشکلات اقتصادی و به ویژه رکود به سر می برد. آنها بازار ایران را منفذی برای تنفس خود می دانند. عقلانیت حکم می کند در مناسبات با غرب دقیق تر عمل کنیم. نباید کشور را تبدیل به بازار مصرف کالاهای غربی کنیم. برجام فرصتی است تا میزان دوری و نزدیکی با هر کشوری را خودمان تعیین کنیم و در این رویکرد کاملاً به منافع و مصالح ملی توجه داشته باشیم. با اوضاع کنونی جهان، بعید است در صورت بر هم خوردن تعهدات برجام توسط آمریکایی ها آنها دوباره موفق به ایجاد اجماع علیه ایران شوند. چینی ها حتی در دوران تحریم، این اواخر نشان دادند که حاضر به ادامه اجماع علیه ایران نیستند. روس ها هم پس از ماجرای اوکراین همین مسیر را می رفتند. لذا آمریکایی ها حتی در طول دو سال مذاکرات هسته ای از این باب دستشان خالی بود. سلاح تحریم اگر می توانست موثر باشد، کره شمالی به بمب هیدروژن نمی رسید. لذا تحریم یک سلاح زنگ زده است و کاری از آن برنمی آید. بازگشت تحریم ها به بهانه حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر است و فعالیت های موشکی به رسوایی و انزوای آمریکا منجر می شود. آمریکایی ها در ادامه تحریم ها علیه کره شمالی فقط باید منتظر یک فاجعه باشند.رژیم صهیونیستی در پسابرجام منزوی تر می شود و یک حرکت جهانی برای خلع سلاح هسته ای رژیم غاصب و اشغالگر قدس پدید می آید. این همتی است که باید دستگاه دیپلماسی ما با استفاده از اهرم جنبش غیرمتعهدها و کنفرانس اسلامی و... پیگیری کند. موج بیداری اسلامی پس از یک دوره فترت، دوباره در کشورهای اسلامی شروع می شود، علائم آن ظهور کرده است. باید در این دوره با استفاده از تجربیات گذشته جلوی انحراف آن را بگیریم. جهان به سوی اسلام و آرمان ها و ارزش های مهدویت در حرکت است و هیچ قدرتی نمی تواند جلوی این حرکت را بگیرد. فصل بازگشت به همکاری اقتصادی با فرانسه فریدون مجلسی در بخش نگاه روز روزنامه اعتماد نوشت: ادامه نخستین سفر رسمی رییس جمهور روحانی به اروپا از ایتالیا به پاریس رسید. تقدیر این بود این سفر که باید در آبان انجام می شد در اثر اقدام تروریستی سلفی- وهابی به تعویق بیفتد. در آن زمان توافق حاصل شده بود اما هنوز به مرحله اجرایی شدن برجام نرسیده بود. اکنون به قول اهل وصال مقتضا موجود است و مانع مفقود. فرانسه که در زمان مذاکرات ١+٥ با سخنان منفی و کارشکنی های مقاماتش مردم ایران را رنجانده بود اینک می کوشد آن سابقه را بزداید و تاثیری نیک برجای بگذارد. برخوردها در ایتالیا بسیار محترمانه و امیدبخش بود و در فرانسه هم استقبال صمیمانه و امید بخشی انجام شد. در واقع روابط ایران و فرانسه در ٢٠٠ سال اخیر اصولا خوب بوده و از رنجش های امپریالیستی روسی و انگلیسی به دور بوده است. بعد از انقلاب تا مدتی کوتاه ماه عسلی در پرتو نوفل لوشاتو وجود داشت اما روابط با کشورهای غربی از جمله فرانسه به دنبال گروگان گیری و پیامدهای گوناگون آن رو به سردی نهاد. اکنون به یمن همین برجامی که دلواپسان به نافرجامی اش می کوشند، بلندپایگان شان به ایران سفر کرده اند و در پی آن از رییس جمهور ایران و تیم اقتصادی و صنعتی همراه او دعوت کردند به آن کشور سفر کند، تا باشد که به روابط متعارف بازگردیم و طرفین از «مزایای اقتصادی و اجتماعی آن بهره مند شوند.» فرانسه پژو و رنو را به ایران آورد، و پیش از آن نیز آلستوم و ایرباس و توتال را. اکنون زمان بازگشت به همکاری اقتصادی است. با پژو به توافقی دست یافته اند و با رنو در راه دست یابی اند و ایرباس که هم خریدش و هم فروشش برای طرفین اهمیت حیاتی دارد. در کنار این توافق ها و امیدهای اقتصادی و صنعتی مسائل سیاسی و امنیتی مطرح است. فرانسه در سوریه و لبنان نوعی گذشته تاریخی و فرهنگی دارد و نگران این دو کشور مدنی مدیترانه ای است. ایران نیز در نیم قرن گذشته به بالا آوردن سطح فرهنگی و اجتماعی اکثریت سرکوب شده لبنان، یعنی جامعه فقیر شیعه آن کشور کمک کرده تا به جایگاه در شأن خود برسند و طبیعتا علائقی سیاسی و اجتماعی دارد. فرانسه مورد هجوم امواج مهاجران جنگ سوریه قرار گرفته است و اکنون در می یابد که ایران بر خلاف رقبای مساله آفرین منطقه می تواند نقشی ثبات بخش بازی کند. روحانی در کنفرانس مطبوعاتی در ایتالیا در پاسخ خبرنگاری که نظرش را درباره ادعای جدید الفیصل پرسیده بود، که برای بهبود روابط با عربستان خواهان عذرخواهی ایران شده بود به نکات جالبی اشاره کرد که اکنون، پس از تروریسم وهابی در پاریس، برای فرانسویان بیشتر قابل درک است. ایشان گفت که آری عذرخواهی می کنیم! از کشتار منا عذرخواهی می کنیم، از کشتار مدینه عذرخواهی می کنیم، از کشتار مردم بی دفاع یمن عذرخواهی می کنیم، از ایجاد القاعده و داعش و... عذرخواهی می کنیم. فهرست این پوزش خواهی طنزآمیز می تواند طولانی باشد، بمب های کنار جاده ای در عراق و کشتارهای گوناگون در افغانستان و پاکستان، عراق، سوریه، پاریس، کالیفرنیا و جاهای دیگر. در واقع پاسخ به پرسشی که می توانست روحانی را در موضعی تدافعی قرار دهد با این طنز تلخ که تلخی طعم آن با حوادث دوسال اخیر در پاریس برای فرانسویان آشناست او را در موضعی قرار داد که دفاعی برای الفیصل، رییس پیشین سازمان امنیت عربستان و طراح بسیاری از ماجراها و شاگردش که اکنون وزیر خارجه ماجراجوی عربستان است باقی نمی گذارد. من جنبه سیاسی سفر آقای روحانی را هم بسیار مهم می دانم و امیدوارم با وارد شدن ایران به ترتیبات بین المللی هم حقوق داخلی و منطقه ای ایران محفوظ بماند و هم ایفای نقش ثبات آفرین و آشتی جویانه آشتی و ثبات بیشتری که مایه اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی حتی سیاسی است برای کشورمان به ارمغان آورد. ایران آرام محمدرضا کردلو در سرمقاله روزنامه وطن امروز نوشت: اسد، یکی از رفقای عراقی- فرانسوی ام، وقتی خبر بازداشت ملوانان آمریکایی در خلیج فارس توسط جوانان پاسدار نیروی دریایی سپاه را دیده و شنیده بود، به سرعت از طریق یکی از این شبکه های اجتماعی مکالمه اش را با من شروع کرد. بعد از سلام، بریده بریده و طوری که انگار عجله دارد برای رساندن پیام- با غلط املایی هایی که به خاطر مسلط نبودنش به فارسی طبیعی است- این کلمات را برایم می فرستاد: «شما نمی دانید چکار کردید؟ خیلی کار بزرگی است! خیلی. خیلی. 10سال است آمریکایی ها در عراقند، بیشتر از 60سال است که به واسطه اسرائیل، در منطقه هستند. هیچکس تا حالا اینطوری شکارشان نکرده بود. دست بسته و از پشت. طوری شبیه ترسوها. طوری که همه اقتدار تفنگداران آمریکایی می شکند. طوری که من و دوستانم داریم از خوشحالی گریه می کنیم. خیلی کار بزرگی کردید. نمی دانید آمریکایی متجاوز را اسیر کردن چقدر کار بزرگی است». پشت سرهم داشت می فرستاد. چندباری برایش فرستادم: «می دانم اسد، می دانم». باز فرستاد: «همین که سریع جوابم را می دهی، یعنی نمی دانی. شما مثل ماهی هایی که داخل آب هستند، قدر آب را نمی دانید. فکر نکنم تا حالا صدای تیر تفنگ را شنیده باشی! شنیده ای؟ می شود کسی از شما برای کاری بیرون برود و مطمئن نباشید که آیا سالم برمی گردد یا نه؟ اما بغداد هفته ای یک بار بمبگذاری است. از جاهای دیگر هم خبر داری حتما. سوریه، لبنان، بحرین، لیبی، مصر و... اوضاع یمن را هم که می دانی لابد». هرچه تایید می کردم، مصر تر می شد که بیشتر برایم توضیح بدهد که «ایران چقدر امنیت دارد». نمی دانم بیت «خوش تر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران» اینجا مناسبت دارد یا نه. اما اسد مدام توضیح می داد و من مدام افتخار می کردم. تا به حال اینقدر به افتخار کردنم، افتخار نکرده بودم! «ایران آرام» ترجیع بند حرف هایش بود و ادامه می داد. حال و اوضاع پاریس را هم مثال زد و گفت: «ماشاءالله به شما و قائدتان. داعش تا قلب اروپا و زیر برج ایفل رسیده اما جرات نزدیک شدن به ایران را ندارد، ماشاءالله به شما. ماشاءالله». چند روز پیش و بعد از تجلیل رهبر انقلاب از پاسداران نیروی دریایی، دوباره دیدم اسد صدایم می کند برای گفت وگو. پای کامپیوتر نشستم و شروع کرد: «حالا که قائد گفته «کار خدا بود» باید بیشتر حرف هایی که آن روز درباره «کار بزرگی» که کردید گفتم را بفهمی». چه باید می گفتم وقتی همه حرفش را قبول دارم که «ما مثل ماهی هایی هستیم درون آب که نعمت آب را آنطور که باید شکرگزار نیستیم». اسد کمی سیاسی و نظامی نشست و برایم تشریح کرد که وسعت ماجرای بازداشت ملوانان و تفنگداران آمریکایی تا به کجاست. می گفت: شما جنگ نکرده را تمام کردید. عربستان و ترکیه با آن همه طمطراق شان پشت شان در دریا به آمریکا گرم بود که اگر چنین شود و چنان شود، چه خواهند کرد با حمایت و هدایت آمریکا در دریا. شما اما آنها را به کناری گذاشتید با این کار. تفنگداران کدخدای شان را چند ساعت، دست بستید و تحقیر کردید. تحلیل های او بود. من زیاد از این پیچیدگی هایی که می گفت مطلع نبودم و فقط به این فکر می کردم که پاسداران رفته اند و گل کاشته اند در بازداشت نیروهای آمریکایی، کیف و حالش را همه می کنیم. من که با خلیج فارس 5-4 تا عکس یادگاری بیشتر ندارم، طوری از سوی رفیق آنور آبی ام، به خاطر کارستان پاسداران در خلیج فارس، خطاب می شوم که انگار من بی سیم زدم و آمریکایی ها را به هراس آوردم! انگار من بازداشت شان کردم. انگار من کاری کردم که دیگر جرات نکنند دور و بر خلیج فارس آفتابی شوند! به دوست دیگرم گفتم: می بینی! وقتی یک ایرانی «کار درست و بجا و عالی» انجام می دهد، همه سربلند می شویم. آمریکا بعد از برجام می خواست خود را نشان بدهد که «کار خدا»، کار دستشان داد. ذلیل شدند در دنیا. تحقیر شدند پس از برجام. تعریف های اسد از ایران و اقتدار و امنیتش و اینکه کابوس آمریکا و اسرائیل و عربستان شده، تمامی ندارد. هر روز تحلیل هایش نوتر می شود. می گوید: شما همه اینها را به خاطر وحدت تان دارید. به خاطر اینکه وقتی انتخابات می شود، صف می ایستید برای رای دادن. فکر کردم، دیدم وقت انتخابات هم، هر یک نفری که بیشتر در انتخابات شرکت می کند، همه سربلند می شوند؛ همه.  فصل نوین روابط تهران و پاریس علی آهنی سفیر ایران در فرانسه در بخش دفتر اول روزنامه ایران نوشته است: پیشینه ارتباط و تعامل بین دو ملت بزرگ ایران و فرانسه به بیش از 6 قرن قبل برمی گردد. نخستین تماس میان دو کشور در سال 670 هجری شمسی (1291 میلادی) صورت گرفت و چند قرن بعد در سال های 1085 و 1094 هجری شمسی (1706 و 1715 میلادی) با تبادل نمایندگان ویژه بین دو دولت، ارتباط و مناسبات دو کشور رسمیت یافت. در سیصدمین سالگرد مناسبات رسمی بین دو کشور، چهارشنبه و پنجشنبه این هفته شاهد سفر رسمی رئیس جمهوری کشورمان به پاریس به دعوت فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه بودیم. با وجود تعامل خوب و نگاه مثبت دو ملت متمدن و برخوردار از فرهنگ غنی ایران و فرانسه به یکدیگر از گذشته دور و انتظار دو ملت برای شکوفایی بیشتر مناسبات در پی اقامت کوتاه و تاریخی امام خمینی(ره) در فرانسه، در دهه های اخیر روابط دو کشور فراز و نشیب های زیادی داشته و متأسفانه از فرصت ها و ظرفیت های موجود برای گسترش مناسبات فی ما بین بهره برداری لازم صورت نگرفته است. علاوه بر این، تبلیغات گسترده و جوسازی ها پیرامون برنامه صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران و رویکرد سیاسی و ناعادلانه شورای امنیت سازمان ملل متحد در این زمینه نیز بیش از پیش مناسبات دوجانبه را تحت تأثیر قرار داده بود. اما خوشبختانه، طی دو سال اخیر تبادل برخی هیأت های پارلمانی و سیاسی روند رو به رشدی داشته و زمینه را برای تفاهم و همکاری بیشتر آماده کرده است. بعد از سفر رسمی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به فرانسه در آبان ماه1393، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی که با هدف تقویت رایزنی های پارلمانی بین دو کشور صورت گرفت و متعاقباً سفر وزیر امور خارجه کشورمان به پاریس، روابط شتاب بیشتری به خود گرفت. علاوه بر این دیدارهای رؤسای جمهوری دو کشور در نیویورک طی سه سال گذشته و در حاشیه نشست های سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز آثار سازنده خود را بر روند روابط داشت. پس از توافق هسته ای در تیرماه سال جاری نخستین سفر رسمی فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه به تهران انجام شد که در اصلاح نگاه گذشته ایشان به روابط بسیار مؤثر بود و روابط دو کشور در عمل، وارد مرحله سازنده و جدیدی شد. پیرو انجام سفر هیأت عالی رتبه اقتصادی فرانسه، به ریاست سخنگوی دولت و وزیر کشاورزی و همراهی دبیر دولت و مسئول تجارت خارجی و توریسم این کشور متشکل از 130 نفر از مدیران و مسئولان شرکت های مختلف فرانسوی و همچنین نخستین سفر رسمی رئیس سنای فرانسه به تهران، شاهد ارتقای روابط بودیم که بسیار حائز اهمیت بود. طی چند ماه اخیر، مقامات عالی فرانسه با فاصله گرفتن از رویکرد انتقادی گذشته خود پیرامون برنامه هسته ای کشورمان، تمایل شان را برای تقویت رایزنی ها نشان دادند و با درک نقش و جایگاه مهم کشورمان در منطقه، خواستار مشارکت و ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل برخی چالش های منطقه ای شده اند که این خود گویای ورود روابط به شرایط جدید و در چارچوب اهمیت نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه ای، قابل تفسیر است. در پی دستیابی به توافق هسته ای و آغاز اجرای برجام، فصل جدیدی در روابط دوجانبه با فرانسه گشوده شده است و بدون شک بهره برداری از فضای مثبتی که ایجاد شده، برای تحکیم و تقویت مناسبات فیمابین در راستای تأمین منافع مشترک دو ملت ایران و فرانسه خواهد بود. سفر رئیس جمهوری کشورمان به پاریس با توجه به روند جدید حاکم بر روابط دوجانبه و همچنین با در نظر گرفتن شرایط زمانی کنونی و تشدید خطر تهدیدات تروریستی بویژه از سوی گروه تروریستی داعش و تحولات پیچیده منطقه ای و بین المللی از اهمیت ویژه ای برای هر دو کشور برخوردار است و قطعاً آثار مهم و گسترده ای در حوزه های فوق الذکر خواهد داشت. در پایان این سفر، قرار است یادداشت تفاهم ها و توافق های متعددی در زمینه همکاری های صنعتی، کشاورزی، حمل و نقل، بهداشت، محیط زیست، مالی، صنعتی، علوم و تحقیقات، فناوری اطلاعات، گردشگری و نیز توافقنامه و قراردادهایی بین شرکت ها و بخش خصوصی دو کشور و نیز توافق هایی درخصوص برخی سرمایه گذاری های مشترک به امضا برسد. همچنین با توجه به امضای سند رایزنی های سیاسی توسط وزیران خارجه دو کشور، این سفر به ارتقا و تعمیق گفت وگوی سیاسی بین دو کشور درخصوص موضوع های منطقه ای و بین المللی و تلاش مشترک برای یافتن راه حل سیاسی درخصوص بحران های منطقه ای کمک خواهد کرد. علاوه براین با توجه به تهدید مشترک تروریسم برای دو کشور، این سفر می تواند بستر بهتری برای همکاری و مبارزه مشترک با این پدیده شوم فراهم آورد. از سوی دیگر به مناسبت انجام این سفر مهم، هفته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نیز در آستانه دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاریس برگزار خواهد شد که در معرفی بهتر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در فرانسه تأثیر مهمی خواهد گذاشت. نکته مهم دیگر اینکه با امضای سند مهم نقشه راه درخصوص همکاری های بین دو کشور در زمینه های مختلف از سوی وزیران خارجه و در حضور رؤسای جمهوری دو کشور، چارچوب همکاری های جدید و همه جانبه ترسیم خواهد شد و فصل نوینی در مناسبات فیمابین گشوده خواهد شد. بدون تردید در سال آینده شاهد برنامه ریزی و تبادل هیأت هایی در سطوح و ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و پارلمانی خواهیم بود و با لغو شدن تحریم ها، همکاری های اقتصادی صنعتی دو کشور با شتاب جدید و چشمگیری مواجه خواهد شد. دومین مظلوم انقلاب دکتر عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت: اگر اهل سیاست و قدرت هم این و جیزه را بنویسند هیچ تأثیری در آیت الله جنتی ندارد، اما نگارنده به جهت دوری از قدرت و بی علاقگی به مسیرهایی که به شورای نگهبان ختم می شود، بر این باور است که دفاع از مظلومیت آیت الله جنتی، دفاع از یک شخص نیست که دفاع از فقهای تراز اول انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی است، دفاع از عالم بزرگی که توسط بی ریشه ها در سایه آزادی مورد ستم قرار می گیرد و اما بعد... بدون تردید در فاصله 34 سال بعد از شهادت شهید مظلوم دکتر بهشتی، هیچ یک از شخصیت های منصوب امام به اندازه آیت الله جنتی مظلوم نبوده است. فقط تفاوت ماجرا در این است که شهید بهشتی آماج «تهمت ها» و «شایعات» بود، اما آیت الله جنتی آماج «تمسخرها و کنایه ها» است. علت اینکه نمی توانند مانند شهید بهشتی هزاران تهمت را نثار وی کنند، این است که آینده ای برای اندوختگی دنیوی او قابل تصور نیست. بنابراین با هزاران ذره بین نتوانستند ردپایی از دنیا طلبی و دنیاگرایی را در این مرد بزرگ ببینند. یقیناً اگر او اهل دنیای ما بود با اندک هجمه و فشار عرصه را رها می کرد و آرامش خود در این سنین را بر هر چیز دیگری ترجیح می داد اما او در پیمانی که با امام بست و اعتمادی که امام به ایشان نمود مأمور است تا از پلشتی ها در حکومت صالحان پیشگیری نماید. او دغدغه دارد تا امام را از خوفی که داشت دور سازد: «من خوف از آن دارم که ما یک جمهوری اسلامی درست کردیم اما هر کجایش برویم همان حکومت طاغوت باشد». واقعاً این همه هجمه و تمسخر یک مرد پارسا برای چیست؟ او منفعت خاصی را دنبال می کند؟ از مسئولان با سابقه نظام کسی را می توان یافت که فرزندش کار یدی (نجاری) کند؟ ممکن است آیت الله جنتی مانند همه ما دچار اشتباه شود اما خروجی هایی همچون خاتمی، روحانی، اصلاح طلبان مجلس ششم و اخیراً هاشمی نشان می دهد که آیت الله جنتی برای حساس ترین مناصب کشور نیز به سلیقه خود عمل نمی کند. او در قالب سازوکار شورایی ظاهر می شود و براساس تقوی رأی می دهد. اما علت هجمه ها به وی این است که او اهل زد و بند نیست. او «اصحاب معامله» را پشت در نگه می دارد. تاریخ اسلام مملو از ظلم به چنین اشخاصی است که غربت امیرالمؤمنین در کوفه بارزترین مصداق این سلامت و مظلومیت است. مثل آیت الله جنتی مَثل شیخ فضل الله نوری است. دیروز (1285ش) مشروطه خواهان، مشروطه انگلیسی را عامل توسعه و شکوفایی ایران می دانستند و به همین دلیل هر نفسی که بر خلاف این مسیر استنشاق می شد به مسلخ می بردند. هنوز ایرانیان در بهت و حیرتند که چگونه عالم تراز اول آنان در تهران به چوبه دار سپرده شد و مردمی که باور کرده بودند مشروطه انگلیسی راه حل مشکلات کشور است برای کشته شدن او کف می زدند. او روی قرآن کوچک خود دست می گذاشت و قسم می خورد اما مشروطه خواهان قرآن را پاکت سیگار معرفی کردند تا هلهله غرب گرایان صدای وی را خاموش کند. شیخ فضل الله را مقابل خواسته های مردم معرفی کردند تا بتوانند خون او را توجیه کنند و پسرش کف می زد تا حقانیت اعدام باور پذیر تر گردد. اگر اهل دنیا همه تلاش شان برای بهبود رفاه زن و فرزند باشد آیت الله جنتی قبلاً بین فرزند و انقلاب یکی را انتخاب کرده است. کسی که از فرزند برای انقلاب گذشته باشد هیچ شاخص دنیایی او را اسیر نمی نماید. جرم جنتی ایستادن در مقابل سکولاریسم است. جرم آیت الله جنتی ایستادگی بر اصول امام در همه ادوار انقلاب اسلامی است. او در واپسین سال های حیات، حفظ سلامت انقلاب و صلابت راه امام را ذخیره و توشه خود کرده است و این چیزی است که اهل دنیا از فهم آن عاجزند، همانگونه که در تاریخ معاصر میرزای شیرازی ماند و ناصرالدین شاه نماند، همانگونه که شیخ فضل الله ماند و شیخ ابراهیم زنجانی نماند، همانگونه که قبر مدرس زیارتگاه شد و رضاخان به زباله دان تاریخ پیوست و همانگونه که امام جاودانه تاریخ و پهلوی دوم مدفون شهوات قدرت شد، جنتی نیز در تاریخ آیندگان چون کوه خواهد ماند و هلهله اهل قدرت همچون کف و باد گذر خواهد نمود. امام قاعده و فرمولی را برای بعد از خود به جای گذاشت که هر گاه دشمن از شما تمجید کرد در خود شک کنید و هرگاه دشمن بر شما شورید بدانید مسیر درستی را طی می نمایید. امروز آیت الله جنتی مغضوب دشمنان است چرا که راه نفوذ را سد نموده است. از لس آنجلس تا تهران برای او جوک می سازند، از «من و تو» تا تجدید نظر طلبان به سخره اش می گیرند. اما او همچون عمار تا لحظه آخر دچار تردید نشده است و از هیچ کس شکایتی نمی کند. او به دنبال عقبه اجتماعی و سیاسی برای دفاع از خود و جریان سازی علیه دیگران نمی گردد. او زخم زبان ها و تمسخرها را «تأدیب نفس» می داند و هر روز استوارتر می شود. دشمن تلاش کرده است تا شورای نگهبان را معادل جنتی معرفی کند حال آنکه از درون شورا چنین نگاهی اعلام نمی شود. آنچه راز هجمه به جنتی است پایبندی واقعی او به انقلاب اسلامی است چرا که او به یک جمهوری اسلامی بزک شده با اسلام نمی اندیشد. بدون تردید اگر تصمیم با آیت الله جنتی بود هرگز فرزند خود را وزیر ارشاد نظام جمهوری اسلامی نمی کرد. چنین مردی اگر مورد هجمه مدعیان اسلام رحمانی، سکولارهای وطنی و دمکراسی خواهان غربی و CIA نباشد به درد این مسئولیت خطیر نخواهد خورد. مظلومیت او جوهره درخشانی وی در تاریخ آینده اسلام سیاسی و تشیع است و هجمه کنندگان به او مفقودان آینده تاریخ اسلام و تشیع اند. روزی آیندگان حسرت وجود او را خواهند خورد، همانگونه که ما امروز حسرت بهشتی را می خوریم.  چرا باید درصحنه ماند غلامرضا ظریفیان در بخش سرمقاله روزنامه آرمان نوشت: اصلاح طلبی نوعی مدارا، صبوری و نگاه به آینده است. اصلاح طلبان باید بتوانند از فضا های حداقلی برای تعامل با جامعه، احزاب و گروه های مختلف استفاده کنند. اصلاح طلبان همواره باید تلاش کنند که عرصه را برای گفت وگو میان جریانات مختلف سیاسی فراهم نمایند. جریان اصلاح طلبی به خوبی می داند که مساله دموکراسی و مشارکت جمعی یک امر صرفا ذهنی نیست بلکه امری انضمامی است و برای این امر علمی جامعه باید تلاش و تمرین جدی انجام دهد. در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی از نظامات سلطنتی و با نگرش کلی گرا به نگرش تکثرگرا و دموکراتیک رسیده ایم؛ در این سیر تاریخی همواره این بستر بسیار طولانی را پشت سر گذاشته ایم و تمرینی آرام انجام داده ایم لذا باید برای رسیدن به نقطه اوج تحمل کرد و صبور بود. واقعیت این است که تاریخچه مردم سالاری در جامعه ما تاریخچه کوتاهی است و ما ایرانیان رفتار واقعی دموکراتیک به معنی جمهوری را حدود 35سال است تمرین کرده ایم و این تمرین در بسیاری از کشورها سابقه بسیار طولانی تری دارد. بنابراین با پذیرش اینکه در ذات اصلاح طلبی نوعی تحمل و شکیبایی وجود دارد؛ با شکیبایی هم باید بپذیریم که بهترین راه برای اداره امور جامعه خردجمعی و استفاده از ظرفیت ها برای توسعه علمی و ملی است و راهی غیر از صبر و تحمل برای رسیدن به توسعه پایدار وجود ندارد. به عبارتی شتاب در راه توسعه عواقبی می تواند داشته باشد که با آرامش می توان از آسیب ها آن جلوگیری کرد. استراتژی شرکت در انتخابات استراتژی حکیمانه ای است و راه اساسی برای استمرار اصلاحات را که همانا مدارا، تحمل و صبوری و آینده نگری است در خود دارد. امور ذهنی باید به تدریج در درون اقشار مختلف جامعه و در درون زوایای گونه گون جامعه به بالندگی برسد تا اتفاق مهمی برای استفاده همیشگی از ظرفیت ها و مشارکت عمومی و همچنین استفاده از خردجمعی تحقق پیدا کند. باید تلاش شود از هر نوع تندروی جلو گیری کرد؛ زیرا تندروی مانند چیدن میوه های کال است و خوردن میوه های نرسیده مشکلات زیادی به وجود می آورد. تجربه 35 سال گذشته نشان داده هر جا تندروی صورت گرفته و توجه به منافع ملی به حاشیه رانده شده است کل ملت ایران متضرر شده اند و نمونه عینی این مطلب را مردم با پوست و استخوان خود درک کرده اند. بنابراین این تجارب ذی قیمت به نگاه اصلاح طلبی ناب اضافه شده و راهی جز نگاه گام به گام، آموزش، گفت وگو و پذیرش این مورد که هیچ جامعه ای بدون اصلاح به اهداف خود و توسعه پایدار نمی رسد، وجود ندارد. رسیدن به این مفهوم حاصل تجربه های مهمی است که از مشروطه تا به امروز بر روی هم انباشته شده و مسیر درستی است که باید آن را بسط و توسعه داد. حاصل و میوه صبوری توام با ماندن در صحنه چیزی جز موفقیت نخواهد بود. چشم انداز تاریک مذاکرات ژنو 3 دکتر علیرضا رضاخواه در بخش یادداشت روز روزنامه خراسان نوشت: آخرین اخبار حاکی از آن است که مذاکرات ژنو 3 درباره سوریه پس از تاخیر چند باره قرار است در روز جمعه29 ژانویه آغاز شود. استفان دی میستورا، فرستاده سازمان ملل به سوریه اخیرا اعلام کرده است که مذاکرات ژنو 3، 29 ژانویه جاری آغاز می شود و احتمالا شش ماه به طول بینجامد. با این حال تحلیل گران امیدی به برگزاری این نشست یا دستیابی آن به نتایج قابل قبول و موثری ندارند. دلایل چنین بدبینی را می توان در موارد زیر جستجو کرد: اقدامات مخرب سعودی تحلیل گران معتقدند مهمترین عامل به تاخیر افتادن دور جدید مذاکرات را می توان در اقدامات مخرب دربار سعودی جستجو کرد. پیش از برگزاری نشست ژنو، عربستان با گردآوری مخالفان سوری که تحت پوشش مالی و تسلیحاتی اش قرار دارند تلاش کرد تا مجموعه ای تحت عنوان مخالفان نظام سوری گرد آورد و آنها را به عنوان تنها نماینده مخالفان معرفی کند. اجتماع مخالفان در عربستان که به کنفرانس ریاض مشهور شد هیئتی را برای شرکت در مذاکرات ژنو 3معرفی کرد. این هیئت بیش از آن که نماینده مخالفان دولت سوریه باشد نماینده تروریست های تحت حمایت عربستان و همپیمانانش بود. لذا ترکیب پیشنهادی با مخالفت های جدی بین المللی مواجه شد. مسکو و دمشق به شدت مخالف حضور گروه های تروریستی چون احرار الشام هستند و آمریکایی ها هم از عدم حضور اپوزیسیون مستقل مانند (رئیس «شورای دموکراتیک سوریه» به ریاست هیثم مناع و «جبهه ملی آزادسازی و تغییر» به ریاست قدری جمیل) ناراحتند.در همین راستا استفان دی میستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه بدون اشاره به نام سعودی اعلام کرد که تلاش طرفی که خواستار تحکیم سلطه اش بر مخالفان نظام سوریه است عملا موجبات تاخیر در مذاکرات را فراهم کرده است. همسو نبودن مذاکرات سیاسی و تحرکات میدانی از سوی دیگر روند تحولات نظامی و میدانی با گرایش به سوی مذاکرات سیاسی با هدف استقرار صلح و پایان جنگ در سوریه و عراق همخوانی ندارد. پیشروی های میدانی نیروهای مقاومت در سوریه و عراق باعث شده تا ائتلاف حامی تروریست ها در منطقه به رهبری عربستان و ترکیه خود را در شرایط مناسبی برای ورود به مذاکرات سیاسی نبیند. علاوه بر این در یک سطح بالاتر نیز شاهد رقابت میان مسکو و واشنگتن برای توسعه نفوذ در منطقه می باشیم. آمریکایی ها با 1800 نیروی جدید در پایگاه عین الاسد در استان الانبار عراق در نزدیکی مرز سوریه مستقر شده اند که امکان استفاده از نیروی هوایی این کشور در عراق و سوریه را تسهیل می کند. برخی کارشناسان نظامی معتقدند این پایگاه در مقابل استقرار نیروی هوایی در منطقه لاذقیه سوریه است. همچنین گزارش های رسانه ای حاکی از آن است که آمریکایی ها در حال تکمیل و راه اندازی یک فرودگاه قدیمی در شمال شرقی استان حسکه برای پشتیبانی از کردهای سوریه علیه داعش هستند. حمایت میدانی از کردهای سوریه در حالی است که در عرصه سیاسی آمریکایی ها با نبود کردها در هیئت مذاکره کننده مخالفان سوری مشکلی ندارند. در مقابل روسیه خواستار حضور کردهای سوریه در مذاکرات است و پیداست که نبردی پنهان بین روسیه و آمریکا بر سر کرد های سوریه آغاز شده است اما یکی با تکیه بر پشتیبانی نظامی و دیگری با پشتیبانی سیاسی. این نقشه سیاسی وقتی ناموزون به نظر می رسد که ترکیه مهمترین هم پیمان آمریکا به شدت مخالف هرگونه کمک نظامی به کردهای سوریه در نبرد با داعش است.همچنین روسیه در شمال شرق سوریه در قامشلی اقدام به ایجاد یک پایگاه نظامی جدید در نزدیکی مرز ترکیه کرده است تا به این ترتیب وحدت عملیاتی بین کردها و عرب های منطقه به منظور نبرد با داعش ایجاد کند. این اقدام مسکو واکنش جدی آنکارا را به دنبال داشته است، علاوه بر این سیاستی که روسیه در قبال کردهای منطقه در پیش گرفته بیانگر آن است که روسیه در توسعه روابط با کردها تلاش دارد دست پیش را بگیرد و نمی خواهد آمریکا در این حوزه پیش دستی کرده و بر روند تحولات سوریه تاثیر منفی بگذارد. تلاش ها برای تغییر نقشه خاورمیانه در کنار این تحرکات نظامی و سیاسی شاهد تقویت اظهارات جنجالی برای تغییر نقشه خاورمیانه هستیم. این روزها برخی در عراق به دنبال ایجاد یک اقلیم مستقل هستند، همزمان مقامات کردستان عراق از لزوم استقلال این منطقه سخن می گویند. در این میان می توان به اظهارات مسعود بارزانی در گفت وگو با روزنامه گاردین مبنی بر لزوم استقلال کردستان عراق و بر هم خوردن مرزهای سایکس پیکو اشاره کرد.  گویی بارزانی در آستانه مذاکرات سوریه در ژنو می خواهد بگوید که تفاهمی در منطقه تحقق نخواهد یافت و تجزیه و استقلال کردستان امری اجتناب ناپذیر شده است. این سخنان با حمایت و استقبال مقامات رسمی رژیم صهیونیستی همراه شده است تا جایی که وزیر دادگستری این رژیم صراحتا بر شکل گیری کشور مستقل کردستان تاکید کرده است. روشن است که هرگونه تغییری در کردستان عراق امتداد تجزیه فراگیر در خاورمیانه خواهد بود. این ها همه همان حرکات ناموزون غیر همسو با روند مذاکرات سیاسی در ژنو درباره سوریه است. عواملی که باعث شده تاکنون دور جدید مذاکرات چند بار به تعویق بیفتد و چشم انداز و آینده آن هم روشن ترسیم نشود.


پنجشنبه ، ۸بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سوک]
[مشاهده در: www.sook.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن