واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری، حاشیه های دیدار پاسداران جوان و شجاع دریایی با حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را منتشر کرد.به گزارش قدس آنلاین و به نقل از ایرنا، از پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری، متن این گزارش به شرح زیراست: دیروز بیت رهبری مهمان های ویژه ای داشت؛ از جنوبی ترین نقطه کشور. مرزدارانی سبزپوش که خط مرزی شان آب است و خط قرمزشان هم! همانهایی که صدای ضرب شست شان هنوز درگوش قدرتها و رسانه های دنیاست و رهبرشان اینگونه آنها را می ستاید: «این حرکتی که جوان های عزیزسپاه پاسداران ما در دریا کردند و درمقابل تجاوز دشمن از خودشان هویّت و قدرت نشان دادند- که تا حالا فرصت نشده که از اینها تشکر بکنم؛ و واقعا هم تشکر میکنم از اینها- کار بسیار درستی کردند؛ دشمن تجاوز کرد به آبهای ما، اینها رفتند دشمن را محصور کردند. کسانی که مسئولین سیاست هستند، در همه ی عرصه های جهانی همین جورعمل کنند؛ مراقب تجاوز دشمن باشند و ببینند کجا تجاوز میکند، کجا دارد از خطوط تجاوز میکند، و با قدرت جلویش را بگیرند. (30/دی/94)» حالا فرصتی شده برای تشکر حضوری. ** دست و صورت شان سرخ است؛ سرخ نگه داشته اند با آفتاب خلیج همیشه فارس، تا در لحظه «بهنگام»، دست و صورت هر متجاوزی را داغ کنند. نماز که تمام می شود، یکی یکی به آقا معرفی می شوند؛ یکی از سرداران، با لحن آرام و مطمئنش، از گزینه های روی میز ما می گوید: «تمام ناوها، شناورها و هواپیماهای شان به صورت نقطه ای در تیررس ما هستند و ما منتظریم تا دست از پا خطا کنند و آن وقت...!» **آن یکی که لبخند شیرنش از ابّهت چهره اش کم نکرده، با افتخار و اقتدار توضیح می دهد: « با بالگرد تا پانصد متری ناوهای آمریکایی ها رفتیم. کپ کرده بودند و هیچ کاری هم نمی توانستند بکنند.» لبخند رضایت آقا، حسابی راضیش می کند. **پاسدار بعدی با حرارت از ترس و ضعف سربازان آمریکایی می گوید: «من 31 سال سابقه خدمت دارم؛ ]خارجی ها[ همواره نیروهای آمریکایی را برای ما گنده کرده اند! اما با چشم خودم دیدم با وجود اینکه بهترین قدرت بدنی را داشته و آموزش های لازم را دیده بودند اما در مقابل پاسداران ما بدل به ترسوترین و بزدل ترین آدم ها شدند» آقا برایش رمزگشایی می کنند: «باید هم بترسند! شما خدا دارید و آنها خدا ندارند.» دریادلان سپاه، قدرت هالیوودی کماندوهای امریکایی را با اتصالشان به خدا، کاریکاتوری کرده اند. **نوبت به معرفی پاسداری میرسد که درعکس منتشرشده از محل نگهداری متجاوزان هم دیده شده و چهره جهانی شده بود؛ همان عکسی که سربازان امریکایی را نشسته در اتاقی نشان می داد و یک پاسدار را نیز در جمع آنان. سردار فدوی می گوید او به چهار زبان دنیا مسلط است و در این ماجرا با لحن محکم و مقتدرانه با امریکایی ها صحبت کرد که حساب کار دستشان آمد؛ آقا با لبخند می گویند: « اگرخود ایشان را هم می دیدند بیشتر می ترسیدند.» صدای خنده همه بلند می شود و عکس ماندگاری از لبخند دلنشین آقا ثبت می شود. **نوبت به جوان ترها رسیده. فرمانده جوان ناوچه تندر از برگ های برنده ای که در این حادثه رو کردند، می گوید « آمریکایی ها را مجبور کردیم بیست دقیقه با ما فارسی صحبت کنند و به آنها گفتیم که به هیچ کدام از درخواست های تان پاسخ نمی دهیم تا آنچه را گفتیم انجام دهید. آنها هم مجبور به اطاعت شدند» خلیج فارس است دیگر! **جوانی ترکه ای با چهره ای آفتاب سوخته، اولین پاسداری است که در روز حادثه به شناور آمریکایی ها میرسد؛ و حالا توضیح می دهد که تا با به شناورهایشان رسیدیم، دست های شان را بالای سر گرفتند و بدون هیچ مقاومتی، تسلیم شدند. **پاسداران جوان بیش از آنکه از رشادتهای خود بگویند، خواسته هایی دارند! یکی زرنگی می کند و خارج از قول و قرارهای قبلی، چفیه آقا را می خواهد؛ آقا می گویند: «عجالتاً این چفیه را به ایشان بدهید.» یکی دیگر تسبیح آقا را می گیرد. دیگری فقط از آقا دعا می خواهد برای دو مشکلی که دارد؛ این هم از خواسته های رنگارنگ مرزداران حریم دریایی کشور! **حالا دیگر همه از نزدیک آقا را دیده اند؛ و همانطور که ایستاده ادند، فرمانده کل چند جمله ای درستایش شجاعت فرزندان خود می گوید: «بچه ها شجاعت به خرج دادند، فقط هم شجاعت نبود. شجاعت همراه با ایمان و همراه با درک بهنگام.یعنی در وقت عمل کردن. خیلی از کارهای ما انجام می گیرد منتها نه در وقت خودش. وقتی در کاری تأخیر افتاد آن وقت دیگر فایده ای ندارد.شما به لحظه عمل کردید، بسیار کارتان عالی و جالب بود و درست در وقت خودش هم این کار انجام گرفت. خدای متعال پشت گردن آنها زد و آنها را به آبهای ما کشاند که شما را به جان شان بیندازد و آن طور دست های شان را روی سرشان بگذارند. این حادثه کار خدا بود و در وقت خوبی انجام گرفت و شما هم عالی عمل کردید. زنده باشید.» رزمنده های قدیمی و سرداران، یاد آن روزی افتاده اند که امام (ره) فرمود:«خرمشهر را خدا آزاد کرد.» **پاسداران جوان هم مزد شجاعت، ایمان و موقع شناسی شان را گرفته اند و با انرژی و نشاطی چند برابر به مرزهای آبی باز می گردند؛ کارِ کارستانشان، آنقدرعالی بوده که حالا شده مثَل؛ آقا برای مسئولان، مثالشان می زند که جلوی دشمن باید اینگونه بود؛ و هرجا تجاوز کرد، با قدرت جلویش را گرفت.
دوشنبه ، ۵بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]