تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816791384




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روزنامه ها با سیلی صورتشان را سرخ نگه می دارند


واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا آنلاین: تعاونی مطبوعات کشور شرکتی است با ۲۷سال سابقه که به عنوان قدیمی ترین و بزرگ ترین تشکل صنفی مطبوعاتی فعالیت می کند.اوایل، این مجموعه با شرکت حدود ۱۲نفر پایه گذاری شد و درحال حاضر، نزدیک به ۲هزارو۲۰۰نفر عضو دارد که این ها از میان مدیران مسئول و صاحبان امتیاز مطبوعات کل کشور هستند. این تشکل معمولا در بسیاری از کارهایی که وزارت ارشاد دارد همکاری می کند. گفتگو با علی اکبر بهبهانی، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات کشور را در ادامه می خوانید. ................................................ در شرکت تعاونی مطبوعات کشور، نشریات محلی چه جایگاهی دارند؟ از این ۲هزارو۲۰۰ عضو چیزی حدود ۷۰۰تای آن ها تهرانی و بقیه شهرستانی هستند. در همین استان خراسان، ما حداقل ۳۰عضو داریم. اعضای ما صرفا روزنامه ها نیستند. هفته نامه ها، دوهفته نامه ها و حتی فصلنامه ها هم هستند. یکی از آسیب های جدی مطبوعات در کشور ما درگیرشدن با مسائل جناحی و باندی است. نظر شما در این رابطه چیست؟ به نظر شما چه آسیب هایی از این ناحیه متوجه ماست؟ به نظر من، این موضوع در ایران نتوانسته آن قدر آسیب بزند و چالش ایجاد کند. مثلا عرض می کنم از این ۲۰۰روزنامه پنج تای آن ها شاید خیلی سیاسی باشد، اما الباقی که سیاسی نیستند! پس پنج نفر اگر سیاسی کامل باشند، روی بقیه موارد که اثری نمی گذارد! خود ما در تعاونی مطبوعات کشور همواره بی طرف بوده ایم. اعضای ما برداشت های مختلفی دارند، اما در ذیل قانون و ولایت فقیه عمل می کنیم؛ اما در مراتب پایین تر، خب، تضاد هست. اختلاف سلیقه هست و اگر نباشد، نمی تواند پیشرفت کند؛ اما با قاطعیت می گویم که این مسئله سیاسی بازی روی مطبوعات اثر نداشته است. شما کدام دوره و مقطع را بهار و خزان مطبوعات می دانید؟ بهار روزنامه ها کلا در طول این ۵۰سال اوایل انقلاب بود. روزنامه ها به تیراژ یک میلیون هم رسید. در دو هفته ای که فاصله رفتن شاه و دولت بختیار بود و مردم تشنه انقلاب بودند می شود بهار روزنامه ها. خزان ما هم وقتی است که هزینه کارگر، بیمه و نویسنده بالاست و امکانات و یارانه کم است. مجموعه این ها از ما مطبوعاتی ها انسان هایی درست کرده است که اگر توهین نکنم، باید بگویم مطبوعات الآن در حال جمود نعشی هستند. ان شاءا... این حرکت اشتراک ما را از این جمود نعشی خارج می کند و کمی تکان می خورد. به نظر شما، آستانه تحمل مسئولان در طول این سال ها هیچ تغییری نکرده است؟ نه، هیچ تغییری نکرده است. خود من به عنوان روزنامه نگار باید بپذیرم و مسئولان ما هم انتقاد را بپذیرند که از سر سوءنظر نیست، بلکه از راه دلسوزی است. ما باید نقد بشویم که بتوانیم اصلاح کنیم. باید بدانیم که انتقاد دشمنی نیست، راهنمایی و ارشاد است. اگر بخواهیم مقایسه ای میان مطبوعات ایران با سایر کشورهای منطقه داشته باشیم، به نظر شما چه جایگاهی داریم؟ نسبت ما با سایر کشورهای مطرح جهان نظیر فرانسه چگونه است؟ اگر بخواهم وضع مطبوعات را با کشورهای منطقه مثلا با کشور عربستان مقایسه کنم، ما حداقل یک قرن از عربستان جلو هستیم، برای اینکه آنجا همه چیز در تسخیر تفکر آل سعود است. اصلا این ها افتخار می کنند که کشور عربستان وابسته به آل سعود است! اما اگر بخواهیم مثلا با فرانسه مقایسه کنیم، نه. ما پایین تر هستیم و شاید این طبیعت کشورهای توسعه نیافته باشد. در کشورهای توسعه یافته ابراز عقاید راحت تر است و این مشکل رفع شده است. شما می بینید در آمریکا روزنامه نگاری می رود چهارپایه ای می گذارد و از سیاست های اوباما انتقاد می کند. این در آنجا یک امر پیش پاافتاده است، چون در بحث آزادی مطبوعات از ما جلوتر هستند. با آمدن و رفتن دولت ها، برخی از سیاست ها تغییر می کند. یکی از نهادهای مسئول در حوزه مطبوعات هیئت نظارت است. آیا تفاوتی در نحوه عملکرد این هیئت با گذشته می بینید؟ هیئت نظارت در گذشته بسیار سفت و سخت مانع امتیازدادن بودند. الآن به خصوص در دولت فعلی به راحتی هر کسی که درخواست نشریه بکند به شرطی که صلاحیت علمی و اخلاقی داشته باشد سه ماهه مجوز می گیرد، در حالی که در سال های قبل، هفت سال طول می کشید. من خودم زمانی که سال۸۳ امتیاز نشریه گرفتم، حدود پنج سال در نوبت بودم، ولی الآن این کار راحت انجام می شود. البته ممکن است عده ای انتقاد کنند که چرا این قدر سریع امتیاز نشریه می دهند. باور وزارت ارشاد فعلی این است که می گوید ما باید آزاد بگذاریم و به هر کسی که نشریه می خواهد مجوز بدهیم، اما باید مقررات را رعایت کنیم. به محض اینکه دوره معینی چاپ نکردند، باید امتیازشان لغو شود. الآن این رویه جاری است. مثلی هست که می گویند «زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد». به نظر شما، آیا واقعا همین طور است و هزینه فعالیت مطبوعاتی بالاست؟ برای افرادی که فعالیت می کنند خیلی بالاست. اگر دولت به فکر مطبوعات نباشد، مطبوعات نابود خواهندشد. ما حتی می گوییم مجری دولت هستیم. مگر در مطبوعات چه کار می کنیم؟ ما هم اقدامات دولت و سایر ارگان ها و نهادها را انعکاس می دهیم و درحقیقت مبلغ هستیم. ما انتظارمان این است که به ما لطف بیشتری شود. من چون سال هاست معلم هستم و اصلا در کلاس عادت کرده ام آزاد حرف بزنم و راحت بگویم، تا این لحظه که در خدمت شما هستم مشکلی نداشته ام و به دادگاه نرفته ام. در تعاونی هم همین وضع را داریم، اما سعی کرده ایم در مطبوعات وابسته به هیچ گروهی نباشیم. خب، آیا فکر می کنید در حال حاضر مطبوعات نماینده افکار عمومی هستند؟ ۹۰درصد باورم همین است. فکر نمی کنید خیلی خوش بینانه این نظر را دارید؟ اگر از من بپرسید، من در زندگی خصوصی خودم و در دانشگاه و در کار همین خوش بینی را دارم. من در زندگی معلمی خودم این گونه رفتار کرده ام. دوستان و همکاران بر این باورند که این اصل را رعایت کنند. خب، برخی می گویند یکی از دلایل مخاطب نداشتن مطبوعات این است که واقعا نماینده افکار عمومی نیستند. مثلا اگر کسی روزنامه ای را در دست بگیرد، می گوید: ای بابا! این هم که همه ش حرف های خودشان است! من این اعتقاد را ندارم. من علت استقبال نکردن مردم از مطبوعات را در مرتبه اول، فقر می دانم؛ یعنی در سبد خانواده بودجه ای برای خرید کالای فرهنگی و روزنامه نیست. مردمی که بسیاری شان با یارانه زندگی می کنند، چه فرصتی دارند بیایند روزنامه بخرند؟ وقتی که بر اساس آمار رسمی این مملکت، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی می گوید حدود ۶ میلیون بیکار داریم و از این تعداد ۸۰درصد هم تحصیل کرده و افراد بالای لیسانس هستند، خب، وقتی کسی کار ندارند، چه روزنامه ای بخواند؟ خواندن روزنامه ها هم نهایتا از پیشخوان کیوسک ها خواهد بود و بس. یکی از آسیب های فعلی فضای رسانه ای کشور مطبوعات زرد است. این ها از ابتدا هم بوده اند و تا به حال هم ادامه داشته اند. بله، این مطبوعات زرد همیشه بوده است. ما در ارشاد همه نشریات را درجه بندی می کنیم. حدود ۳۰فاکتور گذاشته شده است که بر اساس آن ها امتیازدهی می شود. ما به نشریه های زرد امتیاز نمی دهیم. وقتی ما می بینیم که یک نشریه زرد به رسالت اصلی اش یعنی حقیقت گویی پایبند نیست و مبانی اسلامی را رعایت نمی کند، باید چه کنیم؟ رسالت مطبوعاتی که این نشد که بنویسد فلان مربی با ورزش کارش قطع رابطه کرده و قهر کرده است! رسالت که این نشد که به شایعه دامن بزند! این نشریه زرد امتیازی نمی گیرد. ما به این ها امتیاز نمی دهیم. وقتی امتیازش کمتر شد، همین یارانه مختصر را هم به این ها نمی دهیم. نشریات زرد هم به مرور جمع می شوند. می بینید بسیاری از این نشریات زرد همان طور که به کیوسک آورده شده اند، همان طور دست نخورده هم برگشت می خورند. شبکه توزیع مطبوعات یکی از موضوعاتی است که در زمان های مختلف به آن پرداخته می شود. بسیاری از اصحاب مطبوعات بر این باورند که ما شبکه توزیع مناسبی نداریم. بسیاری از شبکه های توزیع ورشکسته می شوند و جمع می شوند. وقتی خریدار نباشد، چه سودی دارند؟ یکی از چالش های ما همین است که کیوسک های مطبوعاتی ملزم به فروش نیستند. تعهد ندارند. چرا؟ چون می گویند من تا زمانی که بخواهم یک نشریه را برای ۳۰تومان سود بفروشم، یک آدامس سود بیشتری نصیبم می کند. یک نخ سیگار سود بیشتر نصیبم می کند. یکی از چالش ها این است که این ها صاحبی ندارند. این ها باید مستقلا زیر نظر ارشاد باشند. الآن شهرداری، اماکن، پلیس و... نظارت دارند و اتحادیه خودشان هم هستند. هرچه هم ما می گوییم، روزنامه های ما را در دسترس نمی گذارند و کسی حریف این ها نشده است. در تهران کیوسکی سراغ دارم که یک میلیارد سرقفلی دارد. مگر می شود جایی به مساحت ۲مترمربع یک میلیارد سرقفلی داشته باشد؟! بله، کیوسک آنجا همه چیز غیر از روزنامه به فروش می رساند. یکی از انتقاداتی که به دستگاه های متولی مطبوعات وارد است این است که مشکلات نشریات محلی و بومی اصلا دیده نمی شود و به گونه ای رهاشده هستند و اگر خودشان توانستند به حیاتشان ادامه بدهند که هیچ، اما اگر نتوانستند، هیچ کس به این ها نگاهی نمی اندازد. اخیرا ارشاد خیلی محکم گرفته این مسئله را. مثلا بهنشریاتی که دوزیست هستند، مثلا نشریه ای که مربوط به کرمانشاه است، ولی تشکیلاتش را به تهران می آورد، می گوید یا باید کرمانشاه باشید یا تهران. این برنامه به زودی اثر خودش را می گذارد و بسیاری از روزنامه ها دیگر در مرکز کم خواهدشد. می روند در استان های خودشان. روزنامه ای که مربوط به خوزستان است آگهی هردوجا را می خواهد  بگیرد. تلخ ترین خاطره ای را که در حوزه مطبوعات دارید بفرمایید. سوال سختی است. می دانید چرا؟ چون من در هیچ چیزی جنبه منفی اش را نگرفته ام. تلخ ترین شاید مواقعی باشد که یک نشریه ما به دلیل نداشتن بودجه، بعد از سال ها مجبور به تعطیلی می شود برای من خاطره ای تلخ است. تعطیلی هر نشریه ای به نظر من یعنی بازگشایی یک زندان. چرا؟ چون هر نشریه می تواند مثل یک دانشگاه عمل کند. نشریه مخاطب داشته باشد، دنبال آن می روند. وقتی روزنامه نخوانند، وقتی از رسانه ها تاثیر نگیرند، از کجا و از چه کسی تاثیر خواهندگرفت؟ لابد می مانند سر چهارراه و هزار معضل به وجود می آید. ................................................ متولیان فرهنگ هوای نشریات را ندارند جریان های رسانه ای کشور به سمت باندهای قدرت و ثروت سمت وسو پیدا کرده اند. عده ای از کارشناسان این را یکی از آسیب های جدی مطبوعات کشور می دانند. از من بپذیرید که در حال حاضر از بین همه مطبوعات ما، شاید از تعداد انگشتان یک دست فراتر نرود روزنامه هایی که از خوان بی دریغ ثروتمندان استفاده می کنند. غیر از چند روزنامه ای که از دولت و منابع عمومی ارتزاق می کنند مثل روزنامه ایران، جام جم، همشهری و برخی روزنامه های وابسته به بانک ها و ارگان ها، درمورد بقیه به قول معروف «به هرکجا که روم آسمان همین رنگ است». طبیعتا بودجه از جایی تامین می شود. این هزینه ها واقعا از کجا تامین می شود؟ مثلا می گویند یا به پول نفت یا به فلان آقازاده متصل هستند. موسم انتخابات هم رنگ و لعاب این ها بیشتر می شود.  عرض کنم که موسم انتخابات برای مطبوعات خیلی خوب است. روزنامه ها و هفته نامه ها ویژه نامه های انتخاباتی درست می کنند و شاید یکی از راه های درآمد ما انتخابات است که می توانیم بدهکاری های گذشته را جبران کنیم؛ اما من هنوز بر این باورم که روزنامه ها با سیلی صورت خود را سرخ می کنند. بسیاری کارمندان را اخراج کرده اند. دفاتر عریض و طویل را جمع کرده اند و در منازلشان کار می کنند. بسیاری به سایت ها رو آورده اند، چون نه تیراژ داریم، نه آگهی. یعنی به نظر شما بیشتر از پنج یا شش مورد به باندهای قدرت و ثروت متصل نیستند؟ نه، یقین بدانید نیستند. از آنجایی می گویم که همه مطبوعات ما همینند. چون من از درون مطبوعات هستم می دانم چه مشکلاتی دارند. اما برای من سخت است که بپذیرم این مطبوعات با این تاثیرگذاری به جایی وصل نباشند. این ها وقتی وصل می شوند به یک گروه، حرکتشان دیگر در راستای منافع ملی و ملت نیست و کار عملا حزبی و قشری خواهدشد. من بر این باورم که وقتی دستگاه ها و متولیان فرهنگ هوای نشریات را ندارند، خب، این ها به کجا بند شوند؟ وقتی کسی هوای ما را نداشته باشد، باند قدرت و ثروت هم به ما تکیه نمی کند. گذشت زمانی که فلان آقا می گفت بگذار روزنامه داشته باشم و در آن بنویسم. الآن وقتی ما مخاطب نداریم، برای کی بنویسیم؟ وقتی تیراژ این همه پایین است، چه بگوییم؟ ما در تهران بالای ۲۰هزار تیراژ کم داریم. نمی توانیم هم اعلام کنیم که فردا مثلا شرکت ایران خودرو آگهی ندهد و بگوید کسی این را نمی خواند. مجبوریم بگوییم بالاتر است. می گویند رسانه باید پلی میان مردم و مسئولان باشد. فکر می کنید رسانه های ما چقدر توانسته اند این شعار را محقق کنند؟ به نظر من، پل نیستیم. پل باید زیربنا و ستون های محکم داشته باشد تا فرونریزد. ما وقتی الآن ستونی نداریم، چه پلی می توانیم باشیم؟! من فقط می توانم بگویم ما به عنوان نمایندگان افکار عمومی داریم وظیفه مان را انجام می دهیم، اما اگر فکر کنید پلی هستیم میان مردم و مسئولان و بالعکس، بر این باور نیستم. ما صرفا به عنوان نمایندگان مردم حرفمان را می زنیم. صدای مردم را به گوش مسئولان می رسانیم. ................................................ چالش صد ساله مطبوعات ایران من شنیده ام سابقه مطبوعاتی خوبی داشته اید. لطفا کمی از سابقه کاری تان بگویید و اینکه از چه زمانی وارد این فضا شدید. بنده هم مثل پدر و برادرم این کار را انجام دادم و ما خانوادگی سابقه ای ۸۰ ساله داریم. آن زمان خاطرم هست پدرم می گفت ما عاشقیم و وقتی من الآن با این همه سابقه مطبوعاتی در این سن به اینجا رسیدم، فهمیدم که عاشقم و آخر عشق هم دیوانگی است. همه افرادی که حرفه مطبوعاتی را انتخاب می کنند از عشاق هستند، برای اینکه در این حرفه نان و آب نیست و عشق و علاقه است و بس. از عشق هم کار انسان به دیوانگی می رسد. من خودم یک روزنامه سراسری به نام «سایه» دارم، دخترم هفته نامه سراسری «سرافرازان» را دارد و همسرم هم یک ماهنامه به نام «عشق و خلاقیت» دارد. در کنار این ها، مدیرعامل تعاونی مطبوعات کشور هستم. بنده در این سن ۶۰ سالگی بیشتر از روزی ۱۷ساعت نمی توانم کار کنم! تا ساعت۵ بعدازظهر در تعاونی هستم و از آن به بعد می روم تا ۱۰شب در روزنامه و این را هم بگویم که همسر بنده توفیق دیدار بنده را زودتر از ساعت۱۰ ندارد و شاید هم اصلا از این نکته راضی باشد! (می خندد) در کنار این، عضو هیئت علمی دانشگاه هستم و دکترای تربیت بدنی و دکترای مدیریت آموزشی دارم. در خارج از کشور هم تدریس می کنم و در رفت وآمدم. مجموعه این ها از بنده یک انسان درگیر ساخته است و شاکرم به الطاف بی کران خداوندی که مقداری از نظر حافظه یاری ام می کنم. به نظر شما ،عمده ترین چالشی که مطبوعات کشورمان امروزه با آن دست به گریبان هستند چیست؟ عرض کنم خدمت شما که مطبوعات ما صدسال است که با چالش روبه رو هستند. مشکلی که ما داریم این است که تا زمانی که از مسئولان و از افراد قدردانی کنیم و وقایع و فعالیت هایشان را انعکاس بدهیم، می گویند وظیفه است. وای به حال زمانی که یک نوشته خبرنگارمان را چاپ کنیم و بگوییم مثلا از در و دیوار فان شهر زباله بالا می رود! آن موقع است که ما با چالش مواجهیم. آن موقع، ما هستیم و اتهامات نشر اکاذیب و افترا و فلان و بهمان که همکاران من متعدد با این موضوع درگیر هستند. تا زمانی که از شخص شما تعریف کنیم، ما وظیفه مان را انجام داده ایم، اما یک بار نقد کنیم، سر از دادگاه درمی آوریم. این بزرگ ترین چالش ماست. با وجود این، به نظر می رسد از فعالیت خبری پشتیبانی مناسبی هم صورت نمی گیرد و در مشکلات و گرفتاری های پیش آمده، مطبوعات تنها می مانند. بله، همینطور است. از مطبوعات نه در گذشته و نه در حال آن پشتیبانی کامل صورت نمی گیرد، در حالی که شما نگاه کنید، شبکه ای به نام VOA آمریکا سال گذشته ۷۰۰میلیون دلار بودجه گرفته برای بخش فارسی که به ما بدوبیراه بگوید و برای ما نقشه بریزد؛ اما ما زمانی که ۴۰۰تا نشریه داشتیم، همین یارانه بود و الآن هم که ۸هزار نشریه داریم، همین یارانه است! خودبه خود مطبوعات ضعیف تر می شوند. کاغذ در همان موقع کیلویی ۵۰تومان بوده و الآن شده کیلویی ۲هزارتومان. یارانه هم به همان اندازه کمتر شده است، به خصوص که مردم در این چندساله روآورده اند به سیستم های مجازی. تیراژ خیلی کمتر شده و خواننده کمتر شده و نوشته های مکتوب در ۱۰سال آینده با چالش های شدیدتری روبه رو خواهدشد. خوشبختانه در این دولت، آقای جنتی و آقای انتظامی از طریق سیستم اشتراک مقداری از این چالش ها را کم می کنند. آرزوی من به عنوان یک مطبوعاتی این است که این برنامه در بودجه دولت گنجانده شود؛ یعنی هیئت محترم دولت در بودجه ای که به مجلس تقدیم کرده یارانه خواننده را تصویب کنند تا از این یارانه که ارشاد به مطبوعات کمک می کند کم نشود. ................................................ روزنامه نگاران تافته جدابافته نیستند آیا نظام توزیع یارانه به مطبوعات را عادلانه می دانید؟ ببینید، کاغذ که الآن متاسفانه اصلا توزیع نمی شود. ما به عنوان شرکت تعاونی مطبوعات کشور اعلام کردیم کاغذ را به همکاران عضو خودمان به صورت قسطی هم می دهیم. ما چون آن قدر سرمایه نداریم، صرفا به اعضای خودمان کاغذ می دهیم. اینکه بگوییم عدالت در رابطه با توزیع، نه الآن، نه دیروز و نه فردا، هرگز و هیچ وقت در مطبوعات ما به کلمه «عدالت محض» نخواهیم رسید. برداشت و تفسیر افراد فرق می کند. هر کسی خودش را محق می داند. از من بپرسید، اگر این بار یارانه خوبی به من داده باشند، می گویم به به، درحالی که دیگری نالان و مخالف من است. بالاخره باید شاخصی برای توزیع یارانه مطبوعات وجود داشته باشد. ببینید، الآن بر اساس فاکتورهایی که اخیرا ارائه شده است ۳۰شاخص داریم. مثلا سخن مدیرمسئول امتیاز دارد. تیتر اول، تیراژ، عکس اختصاصی، گستره توزیع و حتی کاریکاتور امتیاز دارد. هیئتی هستند که روزنامه ها را می خوانند و امتیاز می دهند. زمینه توزیع مثلا ورزشی است، در حالی که خیلی کم به ورزش پرداخته است. اما در حال حاضر از من بپذیرید که با این رویه داریم به عدالت نزدیک می شویم. سال ها در فضای مطبوعات کشور مدیرمسئول ها، سردبیرها و خبرنگاران مختلف مدام احضار شده اند، از هر طیف و جناح. هیچ فرقی هم نمی کند. به نظر شما، آیا در حوزه قوانین نیاز به به روزرسانی و وضع قوانین جدید نداریم؟ عده ای معتقدند اشکالاتی به قوانین موجود وارد است. قطعا ما در این حوزه اشکالات فراوانی داریم. ما اگر وظیفه هیئت نظارت را با وظیفه دادگاه و با وظیفه ای که ناشران به عهده دارند از هم جدا کنیم، به مشکل برنمی خوریم. الآن مطلبی چاپ می شود و می رود هیئت نظارت و مثلا حکم برائت می دهد، در حالی که این پرونده می رود در دادگاه رسانه و عکس آن نظر داده می شود؛ یعنی یک وجه مشترک و برداشت مشترکی از تخلف قانون نداریم. اما از سال قبل، یکی از نکاتی که پیگیری شده همین بوده است و قانون مطبوعات را خیلی سبک تر کرده ایم و محتاج تصویب در هیئت دولت و مجلس هستیم. مثلا فاصله توقیف تا اخطار را طولانی کرده ایم. اول تذکر، توقیف یک هفته ای، توقیف یک ماهه و... . این طور نیست که چون من تخلف کرده ام بلافاصله روزنامه توقیف شود. آقا، روزنامه باید بماند. منِ مدیرمسئول لیاقت و مجوز ندارم. سردبیر را عوض می کنم. این برنامه حاصل چندین ماه کارشناسی است. ساعت ها نشسته ایم و برنامه ریزی کرده ایم که مقرراتی وضع شده و پیش بینی شده با یک تخلف کوچک بلافاصله دادگاه نرود. آرزوی ما این است که در این دولت و در زمانی که مجلس جدید بر سر کار آمد، قانون جدید مطبوعات تصویب شود. در یک مسابقه فوتبال با یک خطای جزئی کسی به بازیکن حکم اخراج نمی دهد. تذکر، کارت زرد و... می دهند. کسی به این راحتی بازیکنی را اخراج نمی کند. ما همین الگو را درمورد مطبوعات هم رعایت کرده ایم. نظرتان در رابطه با تهدیدها و تطمیع هایی که در طول این سال ها به صورت موردی صورت می گیرد چیست؟  ما یک تافته جدابافته از مردم جامعه نیستیم. ما که نمی توانیم همه را کنترل کنیم. خبرنگاری مطلبی به ما می دهد. ممکن است کمی هم تساهل به خرج دهیم. این برمی گردد به همین که من در ذهنم اصل را بر برائت افراد می دانم. در طول فعالیتتان تهدید هم شده اید؟ فراوان! افراد مختلفی بودند که می گفتند: چرا این را نوشتید؟ اما من مسیرم را ادامه دادم. خبرنگار: حاتم مهجوری


یکشنبه ، ۴بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهرآرا آنلاین]
[مشاهده در: www.shahraraonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن