واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كودك پرخاشگر را به آرامش دعوت كنيد
يك نوزاد تا شش ماه اول زندگي خود محتاج شير مادر است و انتظار غذا را ميكشد و اگر مادر از شير دادن به او امتناع كند نوزاد خشم خود را با گريه نشان ميدهد.
نویسنده : بهنام صدقي
اين خشم در دورههاي مختلف زندگي متفاوت است. كنترل خشم كودكان همگام با رشد سني و عقلي آنان بهتر ميشود و بهبود اين امر به شخصيت و محيط خانوادگي و هوش آنان بستگي دارد. درباره خشم كودكان با محمد مهدوي، كارشناس مشاوره به گفتوگو نشستهايم تا در اين زمينه بيشتر بدانيم و به عنوان پدر يا مادر برخوردي آگاهانهتر با موضوع داشته باشيم. لجبازي، از يك تا 3 سالگي كودكان از سن يك تا سه سالگي در دوره لجبازي به سر ميبرند و دوست دارند حاكم خانه باشند و هرچه ميخواهند عملي بشود و اگر كسي مخالف آنها رفتار كند يا مانع بازيشان شود خشم و عصبانيت خود را با پرتاب اشيا نشان ميدهند. به خصوص اينكه در يك و نيم سالگي خشم خود را با لگد زدن ابراز ميكنند. در سن دو تا دو و نيم سالگي احتمال زدن دوستان يا خواهر و برادر خود براي به دست آوردن اسباب بازي زياد است. 4 سالگي، غر ميزند! كودكان وقتي به سن چهار، پنج سالگي ميرسند، به تدريج متوجه ميشوند كه ديگر با پرتاب و لگد زدن نميتوانند امورات خود را پيش ببرند. آنها ابزاري كارآمد مثل حرف زدن را دارند و از اين طريق ميتوانند خود را خالي كنند و در واقع غر ميزنند! از 6 سالگي كتككاري شروع ميشود جالب است بدانيد كه در سن شش سالگي لگد و كتككاري در كودك دوباره جوانه ميزند و در سن هشت و 9 سالگي با به كار بردن دشنام پرخاشگري ميكنند. طي دورههاي زندگي خشم و پرخاشگري حالتهاي مختلف به خود ميگيرد. اگر خشم باعث شود كه به ديگران آسيبي برسد، به آن پرخاشگري ميگويند. خشم تعارض و تفاوتي بين خود و شخصيت در حال رشد كودك است كه در ديدگاه و نگاههاي والدين هم تأثير فراواني دارد. وقتي فرزند شما متوجه اين امر شود كه با خشم خود ميتواند به والدينش استرس وارد كند و امورات خود را پيش ببرد، اين كار را تكرار ميكند و از آن لذت ميبرد. وقتي والدين علت ايجاد و بروز هر مشكل را پيدا كنند، سريعتر و منطقيتر آن را حل ميكنند. پرخاشگري كودكان اكثراً به خاطر به دست آوردن اموال و متعلقات است و اگر با لگد دري را باز ميكند و آسيبي به فرد پشت در وارد ميآيد، دليل بر پرخاشگر بودن بچه نيست مگر اينكه از قبل بداند فردي پشت در است. علل پرخاشگري همانطور كه رنگ چشم، مو و قد افراد وابسته به عوامل ارثي است خصوصيات رواني هم وابسته به اين موضوع است و احتمالاً در افراد خانواده فردي پرخاشگر بوده است. كودكاني كه از نظر بينايي يا كمكاري و پركاري غدد و حتي كمخوني مشكلاتي دارند آمادهتر نسبت به كودكان سالم در برابر پرخاشگري هستند. تربيت غلط نيز از عوامل پرخاشگري كودكان است. انسان يكسري نيازها در خود دارد كه براي ارضاي آنها ميكوشد و اگر مانعي در برابر خود ببيند، زمينه پرخاشگري در وي به وجود ميآيد. گاهي اوقات ديدن فيلمهاي نامناسب سن و فيلمها و بازيهاي جنگي و هيجاني و همچنين پرخاشگري والدين و دعواهاي خانوادگي كه در مقابل ديد كودكان اجرا ميشود، باعث ميشود كه آنان الگوبرداري و تقليد نموده و خانه را مكاني ناامن و بدون محبت فرض كنند. علم روانشناسي تنبيه را جزئي از تربيت خوانده است اما برخي از خانوادهها تنبيه را فقط و فقط كتك زدن و تحقير كردن فرزند ميدانند در صورتي كه خود تنبيه هم انواع مختلف دارد و بايد مراحل آن به ترتيب روي يك كودك اجرا شود تا جواب دهد. مراحل تنبيه، بيدار كردن، هشدار دادن، تذكر دادن يا محروم كردن موقت است و خانوادههايي كه خلاف اين قواعد را اجرا كنند يا هنگامي كه ناهماهنگي در خانه وجود داشته باشد مثلاً پدر و مادر در گفتوگوها و درخواستها با يكديگر مطابق نباشند، اينها همگي زمينهاي براي بيدار شدن حس پرخاشگري در كودك ميشود. ديده شده است در خانوادههايي كه مادر شاغل است و كمتر در منزل حضور دارد يا پدر به مدت طولاني نيست، تبعيض بين فرزندان وجود دارد و اينها عواملي هستند كه بيتأثير در بروز پرخاشگري نيست. روشهاي برخورد با كودك پرخاشگر هنگامي كه تصميم بر آن ميشود كه كودك پرخاشگر را معالجه كنيد ابتدا از نظر جسماني او را چك كنيد تا از نظر غدد و كمكاري و پركاري مشكلي نداشته باشد. هرگز به فرزندتان هنگام پرخاشگري بها ندهيد زيرا اين امر براي او عادت ميشود و وقتي متوجه ميشود كه با اين كار اسباب خواستههايش فراهم شده پرخاشگري را تكرار ميكند. وقتي كه فرزند پرخاشگري ميكند سعي كنيد عصباني نشده و به هيچ عنوان سر او فرياد نكشيد. شايد اين كار شما اثر فوري داشته باشد اما در دراز مدت بيهوده است. به جاي فرياد زدن براي او داستان بخوانيد و حرفهاي خود را در غالب داستان به او بگوييد تا سطح آگاهي او بالا برود. در داستانهاي خود از عاقبت بچههايي بگوييد كه پرخاشگري كردهاند و در مورد شخصيتهايي حرف بزنيد كه با آرامش كار خود را پيش بردهاند. به كودك ياد بدهيد كه نسبت به ديگران وظيفهاي دارد و قرار نيست هر چه ميگويد عملي بشود و اگر برخلاف آن بود خشمگين شود. كودك بايد متوجه اين امر شود كه با پرخاشگري خود كار زشتي انجام داده و فرد يا افرادي را ناراحت كرده و بايد بابت كار زشت خود عذرخواهي كند. بايد به كودك تفهيم كرد كه با پرخاشگري كه دارد نميتواند دوست خوبي براي خود پيدا كند و كم كم طرد ميشود و بايد مفهوم محبت كردن و خوبي كردن را به او آموخت كه بهترين نوع آموزش اين امر ايجاد محبت و فضاي صميمانه در خانه است. به كودك وظيفهاي بدهيد تا حس مسئوليت در او بيدار شود و هم سرگرم باشد و نتواند به دعوا و تهاجم فكر كند. بايد حتيالامكان كودكان را از محيط پر سر و صدا و پر هيجان و صحنههاي پرخاشگري دور نگه داشت و هنگامي كه كودك غيظ دارد و خشمگين است نبايد خشم خود را بر سر ديگران خالي كند بلكه بهتر است خشم خود را به عروسك يا اسباببازيهايش منتقل كند. كودك را از بازيهاي جنگي دور كنيد و هنگام خشونت او را دلداري بدهيد و به او بگوييد كه چرا چنين كردي؟ و... من به تو كمك ميكنم. گاهي با اجراي تمام مراحل بالا كودك به پرخاشگري خود ادامه ميدهد كه در چنين مواردي بايد ضربهاي نه چندان محكم به او زده شود تا معني و مفهوم درد را بداند و بفهمد آزار دادن ديگران چه درد و احساسي دارد. البته تنبيه بدني آخرين مرحله است و هميشه با آرامش با كودكان رفتار كنيد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]