تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به صداى قارى‏اى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏كند گوش دهد، براى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816903444




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سینۀِ سرخ شقایق، داغِ عشق/ بوی زهرا می دهد آفاقِ عشق


واضح آرشیو وب فارسی:پیک هشترود: به مناسبت سالگرد عملیات کربلای پنج و تشییع ۹۴ شقایق گمنام در شیراز مثنوی «داغ شقایق» به شهدای گمنام هشت سال دفاع مقدس تقدیم می شود.به گزارش خبرنگار پیک هشترود ، متن این مثتئی بدین شرح است: چشم دریا خون فشان، غَم داغ را کربلا برپا همه آفاق را شد خبر دل را که بویی می رسد صاحب سِرِّ مگویی می رسد کربلا را لاله رویی می رسد غرقه در خون روی و مویی می رسد از خُم کوثر سبویی می رسد از مِی حق تَر گلویی می رسد دست بازو بسته چون حیدر کَسی پیکر دریادلانی اطلسی می چکد خون از گلوی لاله ها شهر حافظ مست بوی لاله ها عاشقی یعنی که زهرا پیشگی یار و غمخوار ولی، هَمّیشگی عاشق یعنی که در بحر بلا همچو غواصان بنوشی مِی زِ لا لا چو گشتی در اِلای فاطمه ره بیابی کربلا را خاتمه چشم دریا خون فشانِ یاسِ عشق غرقه در خون آمده غواصِ عشق آنکه شیرینش به جان، زهراست او هر دَمَش یک کربلا برپاست او گفتم از زهرا نفس آتش گرفت سینه شوقِ یالثاراتش گرفت گفتم از زهرا لبانم سوختند آتشی در سینه ام افروختند کیستی اِی زُهرۀِ مغموم عشق؟ نقشِ خونین خدا بر بوم عشق سینۀِ دریا غریقِ داغِ یاس کرده بر تن خاکِ صحرا، خون لباس سینۀِ سرخ شقایق، داغِ عشق بوی زهرا می دهد آفاقِ عشق می تپد دریادلی را دل به خاک عشق زهرا کرده مستان را هلاک یادگار از عشق زهرا سینه چاک استخوانی مانده بر جا و پلاک استخوان ها را کفن پوشیده اند در کنارِ هم شقایق چیده اند کربلا را محرم راز آمدند کربلای پنجیان بازآمدند آن پرستوها به پرواز آمدند بال وپرها غرقه خون بازآمدند از سفر بازآمدند آن یارها با خمینی آن علم بردارها گَشته گم یوسف به کنعان آمدند شهرِ حافظ را به مهمان آمدند در کفن پوشیده تن ها آمدند جان فدایی های زهرا آمدند استخوان ها بوی همت می دهند بوی درد و رنج و محنت می دهند بوی یاس خورده سیلی می دهند بوی روی گشته نیلی می دهند بوی پهلویِ شکسته می دهند بوی بازوهایِ بسته می دهند بوی فرقِ غرقه در خون می دهند بوی فکه بوی مجنون می دهند استخوان ها بوی خیبر می دهند داغ همت بر دل ما می نهند دستِ دل بر دامن سروی بلند رفته دل در دام گیسویی به بند قومِ بوده کربلا آرامشان بی کفن در خاکِ غربت بی نشان دسته گل های کفن پوش آمدند گشته یاران فراموش آمدند کرده نوش از لعل حیدر جام ها بازگشتند از سفر گمنام ها آتشی در سینه، بر لب آهِ سرد رود خون از دیده ها جاری به درد کاروانی می رسد لبریزِ مَرد عاشقانِ کربلا را خون نَوَرد کربلا آن قبلۀِ آمالشان نُه فلک آشفته حالِ حالشان می زند بر ساحلِ دل، موج غم استخوان ها خفته در آغوش هم خفته در خاک بلا غواص عشق حرمت حق تا بدارد پاس عشق حق که باشد جز حسین و فاطمه کربلا باشد بر این ره خاتمه حق حسین است و حسین است عین حق وز غم او گشته این عالم خَلَق در ازل او عهد ما را بست اَلَست از برایِ او هویدا گشته هست یک بلی گفتیم و عالم شد بلا قبلۀِ شش گوشه بر پا کربلا نقطه پرگار هستی شد حسین برمدار او بگردد عالمِین در حریمش کَس نگردد خاصِ عشق تا نگردد در یمش غواصِ عشق آنکه غواصی کند در بحر او کی نماید جز بلا را آرزو غوطه چون خوردی در این بحر عمیق یابی اندر او همه دُرّ و عقیق هرکه این ره رفته برگشتش چو نیست عمق این دریا نداند کَس که چیست هرکه یک قطره خورد زین آب عشق تا ابد گردد دلش بیتاب عشق در یم او هرکه ای غواص شد عاقبت بر نیزه چون عباس شد به امید ظهور حضرت یار … منصور نظری پایان پیام/م.ا پسندیدن ( 0 ) نپسندیدن ( 0 )


شنبه ، ۳بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پیک هشترود]
[مشاهده در: www.peykehashtrood.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن