واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: ادبیات گاهی متعهد می شود به آسیب شناسی جامعه و این خصلت پایدار فرهنگی کشور های در حال توسعه است. تعهد اجتماعی به زیست بوم هنرمند که میراث ملی او است یک فرض اخلاقی است. سال های نسبتا قابل توجهی از قانون گرایی و محدود کردن خودکامگی قدرت در ایران می گذرد و ادبیات در طی این سال ها با زبان جد و طنز کوشیده است تا به بازسازی سنت ها و اصلاح ساختار ها و رفع نقایص جامعه ایران بپردازد؛ از سفر نامه حاجی بابای اصفهانی و کتاب احمد گرفته تا یادداشت های مرحوم دهخدا و قصه های زنده یاد محمد علی جمالزاده، حتی نقد ساختارشکنانه صادق هدایت و استعاره های نیما یوشیج و خیل عظیم سخنوران دهه سی و چهل که پایه گذار ادبیات متعهد اجتماعی ایران بودند، راه نجات و رستگاری ملی را در اصلاح ساختارهای داخلی و تمرکز بر خودسازی و یافتن اسرار خودی دانسته اند. امروزه تلقی نوینی از جامعه آزاد و دموکراتیک در ذهن و ضمیر جامعه نخبگان وجود دارد. اما در این میان عده ای به صورت ناخوشایند می اندیشند که جامعه آزاد لزوما جامعه ای با گفتمان تعاملی و تفاهم اکثریت نیست. در این میان منازعات قومی و ملی و مذهبی هم این حس را تقویت کرده است که جامعه زمانی بالغ می شود که انتقال مدیریت فرهنگی و اجتماعی در آن با حفظ آرامش و ذیل گفتمان اخلاقی صورت می گیرد، اما در سال های پس از انقلاب بارها شاهد این نقیصه جدی و فرهنگ ناهنجار در ساختار نیروهای کنشگر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بودیم که رها کردن صندلی و سپردن مسوولیت به دیگری را نمی پذیرند و رقیب را تا حد ممکن به صفات غیرقابل قبول متصف می کنند و به ویژه تهمت بیگانه گرایی و بیگانه پرستی که برخاسته از تفکر بیگانه هراسی است، نقل مجلس جناح ها است. راه تسطیح این مسیر ظاهرا دور را باید در جامعه فرهنگی کشور جست وجو کرد. رمان و شعر و قصه و نمایشنامه و موسیقی و سینما باید مداومتی پیگیر داشته باشند در بازسازی روح ملی و احیای گفتمان اخلاقی، چرا که سقوط اخلاقی در لایه های مختلف سیاسی و اجتماعی آلوده به ارتشا و اختلاس شده است و لطمه ای به امنیت ملی است. فضای مجازی و گروه های فعال در شبکه های اجتماعی به طور خودجوش بار بی مسوولیتی رسانه های رسمی را بر دوش دارند و از تحلیل سیاسی و فرهنگی گرفته تا موعظه و اخلاق و ادبیات در این بازار گسترده یافت می شود. در چنین بازار مکاره که جایی برای فرهنگ سازی نیست، ادبیات می تواند راهی برای تصحیح و مداوا باشد. ادبیات معاصر موظف است تا به دور از گفتمان های جناحی به احیای مبانی اخلاقی در جامعه بپردازد و حتی برای درک فهم پیروزی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کوتاهی رسانه ملی را با اهالی فرهنگ و هنر جبران کند و در شرایطی که بی اخلاقی و اقتدار گرایی تا حدی به افراط رسیده که سکوت و بی اعتنایی به تیم عقلای هسته ای و موفقیت بزرگ دولت مردم، رویه برخی از بلندگوهای موثر شده و ترس از دست دادن صندلی های قدرت در برابر رقیب آنها را به مرحله انکار این اتفاق بزرگ تاریخی انداخته، حمایت از گفتمان تفاهم آور و تعاملی که این موفقیت بزرگ را که زبان روز دنیا و اسباب فتوحات ملی است، باید ادامه داشته باشد.
سه شنبه ، ۲۹دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]