تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827787453




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قوم نفرین شده ای که آدامس می جویدند!


واضح آرشیو وب فارسی:تفرش نیوز: هر جا در قرآن، سخن از شخصیت یا قومیتی رفته است، بدانید پای یک نکته اخلاقی در میان است در قرآن، هر جا سخن از شخصیت یا قومیتی رفته است، پای یک نکته اخلاقی در میان است. اگر از گذشتگان، سرگذشتی می آورد، برای تنبّه است و درس آموزی و نه تفنّن و بازی. با این نگاه اگر بروید سراغ قرآن، آن وقت دیگر در گیر و دار زندگی، گیر نمی کنید و در مشق های روزگار، بدون سرمشق نخواهید ماند قوم لوط بزرگی می گفت: عالم، کتاب تکوین خداست و قرآن کتاب تدوین او. خِرد خُرد من از این جمله این را می فهمد که قرآن، آئینه تمام نمای حقایق هستی است. هر چه در عالم خلقت، رنگ وجود به خود بگیرد می شود “شیء”. و قرآن ، “تبیانا لکل شیء” است. این حرف البته نباید تو را به سوی این انگاره باطل بکشاند که تصور کنی قرآن یک کتاب صرفا علمی است! نه که نیست، هست اما آنقدر که اخلاقیات در قرآن موضوعیت دارند علوم ندارند. درست است که قرآن از جنبه علمی، هم برای عرب بادیه نشین دیروز حرف داشته است برای گفتن و هم برای بشر امروز هزاره سوم. اما فروزان ترین بعد اعجازآمیز قرآن، آموزه های اخلاقی این کتاب وحیانی است که به تعبیر علامه طباطبایی،[۱] این سبک اخلاقی، در هیچ آئینی مسبوق به سابقه نبوده و نیست. با این همه، اما قرآن امروز نیز چون قرآن دیروز، همچنان غریب است و مهجور. مهجوریت قرآن در بلاد کفر، البته عجیب نیست؛ شگفتی اینجاست که قرآن در ام القرای جهان اسلام نیز، آنگونه که باید در متن زندگی ها ساری و جاری نیست. مسلمانیم و در کسوت اسلام اما سلوکمان بر مسلک قرآن نیست. این نقشه تمام گنج های بزرگ دنیا است که حالا در پستوی خانه ها و روی طاقچه روزمرگی و عادت، به دست فراموشی اش سپرده ایم. بگذارید یک متر و مقیاس به دستتان بدهم. هر جا در قرآن، سخن از شخصیت یا قومیتی رفته است، بدانید پای یک نکته اخلاقی در میان است. اگر از گذشتگان، سرگذشتی می آورد، صرفا برای تنبّه است و درس آموزی و نه تفنّن و بازی. با این نگاه اگر بروید سراغ قرآن، آن وقت دیگر در گیر و دار زندگی، گیر نمی کنید و در مشق های روزگار، بدون سرمشق نخواهید بود. بیایید همینجا یک نمونه کوچک را به صورت کارگاهی، بررسی کنیم. گفتیم در قرآن اگر از عاد و ثمود و لوط و تُبَّع، نقل حکایت می کند برای تذکار یک نکته اخلاقی است مثلا قوم عاد را کبر و استکبارشان به زمین زد که « فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَق » [۲]. و قوم شعیب(اصحاب أیکه)، را کم فروشی. اما تعبیری که قرآن برای قوم لوط می آورد، وصف “فاحشه” است. اصل این کلمه از ماده ف ح ش یه معنای ظهور یا زیادی است هر دو. وقتی می گویند: فلان با بهمان اختلاف فاحش دارد. (از این حسن تا آن حسن، صد گز رسن) منظور این است که اختلاف بین این دو، بسیار زیاد است؛ آنقدر که اظهر من الشمس است و بی نیاز از بیان. روی همین حساب، به سخن زشتی که با سایر سخنان عادی، زیاد فاصله دارد می گویند: فحش. در قرآن هم از عملی که دایره قبحش فراگیر است و در سرشت و سرنوشت جامعه، موج و اثر منفی ایجاد می کند، تعبیر به «فحشاء» می شود. جالب است بدانید قوم لوط، مردمی بودند که در غایت رفاه و برخورداری زندگی می کردند. با این حال، به رذیله اخلاقی بخل و خست مبتلا بودند. آنها در چند شهر ساحلی که قرآن از آن تعبیر به “مؤتفکات” می کند سکنی داشتند. شهرهاىی در نواحی فلسطین شمالی و شام، به اسم سدوم ، عامورا، دوما و صبواءیم که سدوم بزرگ تر از همه بود و لوط هم در آن شهر زندگى مى کرد. آنها در برخی گناهان پیشکسوت بودند و جلودار. قرآن می فرماید: وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَهَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمین [۳] اینها گذشته از عمل شنیع همجنس بازی که متاسفانه غرب متمدن امروز نیز بدین بلیه خانمانسوز گرفتار است، تفریحاتی دیگری هم داشتند که با اغراضی خاص، در محافل اجتماعی و معابر عمومی انجام می دادند. قرآن در این باره می فرماید : أَإِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَر… [۴] «نادی» یعنی مجلس عمومی و به اصطلاح امروز یعنی همان پارتی های شبانه و میهمانی های گناه آلود. اگر الف و لامی که بر سر کلمه “المنکر” آمده است را ” عهد” بگیریم، معنا این می شود که آنها، عمل شنیع لواط را در انظار عموم مرتکب می شدند. اما اگر الف و لام را ” جنس” بگیریم، یعنی همه منکراتی که تا آن روز بلد بودند را در جلوی چشم اغیار مرتکب می شدند. از لواط که بدعت ابتکاری خودشان بود، گرفته تا تفریحاتی همچون سنگ ریزه پراندن، سوت زدن، تیله بازی، یقه باز گذاشتن، سقز(آدامس) جویدن و الخ.  جویدن سقز (آدامس)، سوت زدن و باز گذاشتن دگمه هاى قبا و پیراهن از کارهای قوم لوط بود طبرسی، در مجمع البیان می گوید: « مراد این است که مجالس آنان از افعال ناشایسته و قبیح پر بود، از بدگوئیها، پستیها، کتک کاریها با دست و دستار، قماربازیها، سنگ پرانى بطرف عابرین، سازندگى و نوازندگیها، کشف عورت و انجام کارهاى زشت- و خلاصه آنچه افعال ناشایسته و منافى با مقام انسانیت بود در انجمنهاى خویش انجام میدادند-»[۵] در تایید سخن مرحوم طبرسی، از پیشوایان پاک، روایات عدیده رسیده است که از باب نمونه، به نقل یک روایت، کفایت می شود. مرحوم حر عاملی در وسایل الشیعه، (ره ) از امیرمؤ منان(علیه السلام) روایت کرده که شش عمل میان این امت، از اخلاق قوم لوط است: مهره بازى (تیله بازى)، تلنگر زدن، جویدن سقز (آدامس)، سوت زدن، دامن بر زمین کشیدن، و باز گذاشتن دگمه هاى قبا و پیراهن. [۶] این حدیث، شاید دلیلی باشد بر اینکه الف و لام “المنکر”، عهد ذکری نیست بلکه جنس است. با این پیش فرض، باید گفت حضرت در مقام بیان نیستند بلکه تنها پاره ای از مصادیق را از باب نمونه، ذکر کرده اند. هرچند گناه عظیم اکتفاء مردان به مردان و زنان به زنان، علت العلل نابودی این قوم عنود و هوسباز بود اما تعبیر «المنکر» نشان می دهد که آنها در منظر و مرآی عمومی، عادات سخیف دیگری هم داشتند که ای بسا، در گرایش شان به آن عمل شنیع بی تاثیر نبوده است. عاداتی که بعضا قلم حیا می کند از بیانش. مع الاسف پاره ای از این عادات ناپسند، امروزه روز، کم و بیش، به صورت یک خرده فرهنگ ناهنجار در جامعه قابل مشاهده است همچون؛ سوت زدن، یقه باز گذاشتن و آدامس جویدن. پیش از بعثت حضرت خاتم، عادت نکوهیده سوت زدن، رسم مشرکان عصر جاهلی بود که در کنار خانه خدا، سوت می کشیدند و کف می زدند: « وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیتِ إِلاَّ مُکاءً وَ تَصْدِیهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ….»؛ [۷] در روایتی، راوی از صادق آل محمد(علیهم السلام) می پرسد: قوم لوط از کجا با خبر شدند که گروهی از مردم نزد لوط آمدند؟ و حضرت می فرمایند توسط همسر لوط که از منزل بیرون آمد و سوتی زد، وقتی صدای سوت را شنیدند وارد شدند؛ از این رو سوت زدن مکروه شده است.[۸]. درباره آدامس جویدن اما مساله اندکی متفاوت است. جویدن سقز (آدامس) به تنهایی ایرادی نداشته و حتی روایاتی را می توان یافت که پیشوایان دینی نیز برای استحکام لثه به این کار مبادرت می کردند. دانش دنیای امروز هم در کنار اندکی عوارض، ده ها فایده پزشکی برای آن اثبات کرده است. جویدن آدامس به طور مطلق مورد نهی شارع مقدس نیست بلکه این کار، اخلاقا زمانی مورد مذمت است که در حضور جمع باشد و یا مانند افراد هوس باز برای تحریک شهوت، صورت پذیرد. حال بیایید با این اِشل قیاس کنید بقیه موارد را و بگذارید روی جامعه، تا ببینید فاصله سبک زیست مسلمانی ما با آنچه قرآن می گوید، از کجاست تا به کجا؟ ======================= پی نوشت ها: ۱٫ المیزان، ج۱، ص۵۹۳ ۲٫ فصلت/۱۵؛ امّا قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند ۳٫ اعراف/۲۸: و لوط را فرستادیم هنگامى که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتى انجام مى دهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است ۴٫ عنکبوت/۲۹؛ آیا شما به سراغ مردان مى روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى دهید؟! ۵٫ ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۹، ص: ۴۷ ۶٫ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۴۵، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. و نیز : خصال، ج ۱،ص ۱۶۰ و ۱۶۱؛ «… أَبِی الْقَاسِمِ بْنِ قُولَوَیهِ عَنِ الْأَصْبَغِ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیاً(ع) یقُولُ سِتَّهٌ مِنْ أَخْلَاقِ قَوْمِ لُوطٍ الْجُلَاهِقُ وَ هُوَ الْبُنْدُقُ وَ الْخَذْفُ وَ مَضْغُ الْعِلْکِ وَ الصَّفِیرُ وَ إِرْخَاءُ الْإِزَارِ خُیلَاءَ وَ حَلُّ الْأَزْرَارِ» ۷٫ انفال/۳۵؛ آنها( که مدّعى هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزى جز «سوت کشیدن» و «کف زدن» نبود، پس بچشید عذاب (الاهى) را به خاطر کفرتان. ۸ . وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۰۷ منبع: tebyan.net 


دوشنبه ، ۲۸دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تفرش نیوز]
[مشاهده در: www.tafreshnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن