واضح آرشیو وب فارسی:هم اندیشی: آش آن قدر شور بوده که یکی از اعضای هیأت انتخاب جشنواره سی و چهارم روی آنتن زنده با صراحت از تلخی اغلب آثار سینمایی جشنواره یاد کرد. این اعتراف بی نظیر و عجیب شاید بیش از هر چیز یک مساله را به ذهن متبادر می کرد؛ شکست مطلق سازمان سینمایی.پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: "رسیدن به اهداف کلان و اجرای تکالیف قانونی و حاکمیتی سازمان سینمایی"، "رونق و توسعه فعالیت های سینمایی و سمعی و بصری"، "اهتمام به متنوع سازی مضامین و گونه های سینمایی"، "افزایش سهم آثار سینمایی در سبد خرید خانوار"، "افزایش نشاط و امید به آینده"، "تقویت نگاه امیدآفرین به امروز و آینده فرهنگ و جامعه ایران"، "خلق و توسعه امید فرهنگی و دسترسی متوازن و عادلانه همگان در سراسر کشور به فرصت تولید و مصرف محصولات سینمایی". هفت سرفصلی که در بالا خواندید، سرفصلهای سخنان یک کارشناس یا منتقد سینما درباره سینمای آرمانی که ایران باید به آن دست یابد، نیست. اینها بخشهایی است از محتویات دفترچه ای به نام دفترچه سیاستهای سازمان سینمایی. دفترچه ای که در اردیبهشت ماه امسال منتشر شد و در آن رویکرد سازمان سینمایی به محصولات سینمایی و تمام جوانب مرتبط با آن شرح داده شده بود. همان طور که می بینید دو نقدی که در سالهای اخیر به سینمای ایران درباره تکراری شدن مضامین و محدودیت گونه اس و البته تلخی گریبانگیر آثار، وارد بود، با هوشمندی کامل در این دفترچه مورد اشاره قرار گرفته و هدف سازمان سینمایی هم رفع این دو مشکل بوده است. اما حالا که در آستانه برگزاری جشنواره سی و چهارم فیلم فجر هستیم سینمای ایران چقدر در دستیابی به این دو هدف موفق بوده است. برای پاسخ دادن به این سوال کافیست نگاهی بیندازیم به فهرست آثاری که در دو بخش اصلی جشنواره فیلم فجر یعنی سودای سیمرغ و نگاه نو حضور دارند. *فقط 4 فیلم هستند که اندکی تنوع ژانری دارند نخست از تنوع ژانر یا گونه شروع می کنیم. به غیر از "بادیگارد" که مایه های سیاسی دارد و البته نماهای اکشن هم در آن گنجانده شده، "آخرین بار کی سحرو دیدی؟" که درام جنایی است، "زاپاس" که در گونه کمدی است و "رسوایی2" که مقداری مایه های فانتزی دارد بقیه فیلمهای سودای سیمرغ آثاری اجتماعی هستند که در آنها بیشتر این تعارضات روابط آدمیان است که به خلق گره منجر می شود و نه عوامل تعلیق برانگیزی که نظیرش را در گونه هایی چون ماجرایی، ترسناک و حتی سینمای علمی-تخیلی می بینیم. در بخش نگاه نو که اوضاع از سودای سیمرغ هم بدتر است؛ به جز "ایستاده در غبار" و "جشن تولد" که در گونه بیوگرافیک و جنگی طبقه بندی می شوند بقیه آثار همچنان آثار اجتماعی هستند که بیشتر کنش و واکنش آدمیان به رفتارهای یکدیگر را به تصور درآورده اند. *آثار امیدآفرین به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد از منظر افزایش نشاط و امید به آینده هم که بخواهید بنگرید تقریبا اغلب آثار جشنواره امسال آثاری تلخ و با درونمایه خاکستری هستند. در تلخی آثار جشنواره همین بس که حتی تهیه کننده ای مانند حسین فرحبخش که کارکشته تولید آثار مفرح است هم با یک درام کاملا جدی با رگه های تلخ به نام "آب نبات چوبی" به جشنواره آمده است!! شاید تنها "زاپاس" برزو نیک نژاد باشد که فضایی مفرح و سرگرم کننده دارد وگرنه در بقیه آثار این وجه منفی تعارضات رفتاری ایرانیان است که رخ می نمایاند. خیانتهای زناشویی، قتل، فساد اقتصادی، تردیدهای درونی، اختلالات روحی، عوارض اعتیاد و مشکلات برآمده از فقر است که هسته اصلی آثار جشنواره سی و چهارم را تشکیل می دهد. آش آن قدر شور بوده که یکی از اعضای هیأت انتخاب جشنواره سی و چهارم روی آنتن زنده با صراحت از تلخی اغلب آثار سینمایی جشنواره یاد کرد. این اعتراف بی نظیر و عجیب شاید بیش از هر چیز یک مساله را به ذهن متبادر می کرد؛ شکست مطلق سازمان سینمایی. دو سال از دوران مدیریت حجت الله ایوبی بر سینمای ایران می گذرد و فقط دو سال دیگر از آن باقی مانده است که با رصد جشنواره امسال به نظر می رسد سال 95 هم سال سینمای تلخ ایران است و از هم اکنون باید "سینمای امید" را امید بر باد رفته بدانیم! م
دوشنبه ، ۲۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هم اندیشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]