واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: تاکنون 10 برنامه توسعه پنج ساله تصویب و اجرا شده است، اما هنوز آموزش عمومی رایگان، باکیفیت و عادلانه در کشورمان محقق نشده است. حتی هنوز پوشش تحصیلی در مقاطع مختلف به صددرصد نرسیده و برخی از کودکان به مدرسه دسترسی ندارند. به نظر می رسد این ناکامی دو عامل مهم داشته باشد. 1- توسعه فرهنگی در قانون توسعه پنج ساله یا اصلا مطرح نبوده یا اینکه در اولویت نبوده است. 2- درک دقیق و روشنی از توسعه فرهنگی اساسا هنوز شکل نگرفته و رویکردها به مقوله فرهنگ غالبا شعاری و غیرعلمی است، مثلا در بند 7 ماده 19 قانون برنامه توسعه پنجم، بر افزایش بهره وری مدارس تاکید شده است که معلوم نیست با چه ساز و کاری این هدف باید تحقق یابد و ضمانت های اجرایی آن کدام است. این ابهام را سند تحول بنیادین رفع نکرده است، بلکه ابهامی بر ابهام های قبلی افزوده است. نظام آموزشی ایران گرفتار انواع و اقسام مشکلات کوچک و بزرگ است که ضروری است طراحان و تصویب کنندگان برنامه توسعه به صورت دقیق اولویت ها را در آموزش و پرورش مشخص کنند و روی این مسائل متمرکز شوند. فرض کنید یک خانواده گرفتار انواع مشکلات است، مثلا فقیر هستند، فرزندان خانواده بی نظم و مسئولیت گریزند، پدر مبتلا به اعتیاد و مادر خانواده خرافاتی و بی سواد است. اینجا برای برون رفت از این همه مشکل باید اولویتی را مشخص کرد تا بر مبنای آن کارآمدی خانواده را افزایش داد؛ مثلا درمان اعتیاد پدر را به عنوان نقطه شروع و اولویت نخست تعیین کرد تا با بهبودی پدر، امکان حل سایر مشکل ها فراهم شود. البته تشخیص این اولویت ها در نظام آموزشی بسیار پیچیده است و نیازمند تعامل قوای مقننه و مجریه و استفاده از نظرات کارشناسان و اندیشمندان حوزه آموزش و پرورش است و این امری نیست که صرفا با تلاش اقلیتی بی انگیزه و بی تجربه پشت درهای بسته حاصل شود. از نظر نگارنده این اولویت ها به ترتیب اهمیت عبارتند از: بودجه کافی و عادلانه: سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی کمتر از دو درصد است در صورتی که میانگین جهانی پنج درصد است. با توجه به اینکه بودجه سالیانه کشور، برنامه توسعه یک ساله تلقی می شود باید این رویکرد در آن اجرایی شود. البته باید نظارت موثری صورت گیرد تا بودجه آموزشی در مجرایی که برای خرج آن پیش بینی شده است، هزینه شود. نباید بودجه کیفیت آموزشی در جای دیگری هزینه شود. توانمند سازی معلمان: این توانمند سازی با توجه به استخدام های بی ضابطه ای که در سال های اخیر صورت گرفت، امری حیاتی است. استخدام معلمان جدید به عنوان امری پیشگیرانه باید با رعایت اصل شایسته سالاری صورت گیرد و ضابطه، جایگزین رابطه شود. توانمند سازی معلمان از چند طریق ممکن است: الف: استخدام برای شغل معلمی با رعایت اصل رقابتی بودن، مشروط به موارد شفاف و عادلانه شود مانند: قبولی در آزمون ورودی با شرایط برابر برای همه علاقه مندان، داشتن مدرک کارشناسی ارشد، گذراندن موفقیت آمیز دوره های مختلف کارورزی مانند یادگیری با روش های نوین تدریس، روانشناسی کودک و نوجوان، مهارت های کلامی و ارتباطی با دیگران به گونه ای که اطمینان نسبی ایجاد شود معلمان جدید می توانند اصول آموزشی نوین را در کلاس های خود عملا پیاده سازند. ب: اختصاص پنج درصد از بودجه آموزش و پرورش به آموزش ضمن خدمت و اعطای کمک های مالی به ادامه تحصیل معلمان در دانشگاه های برتر کشور یا حتی جهان. ج: افزایش دستمزد معلمان به بالاتر از خط فقر، زیرا قدرت خرید فرهنگیان در حال حاضر به شدت کاهش یافته است و با دستمزد فعلی، معلمان زیر بار سنگین هزینه های اولیه زندگی مانند مسکن، غذا، پوشاک و درمان به شدت آسیب خواهند دید. ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی و فرهنگی میهن عزیزمان به نظام آموزشی ناکارآمد برمی گردد. شایسته است قوای مختلف در فرآیند قانونگذاری، حل مشکلات آموزش و پرورش را در اولویت قرار دهند.
شنبه ، ۲۶دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]