واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: كسي به اسبها شليك نميكند!
چهرهها- مهدي تهراني:
سه دهه بعداز شاهكار «آنها به اسبها شليك نميكنند، مگرنه؟» خود سيدني پولاك مورد اصابت قرار گرفت...
هر چند به زعم خودش از ابتداي 1999 فهميده بود كه قرار است سرطان مدام به او شليك كند تا پايان ماجرا كي باشد و چگونه داستان زندگياش به هم بپيچد. طرفه آنكه هر چند او در همين سال دستها را به نشانه خداحافظي بالا برد اما يك هفته بيشتر طاقت نياورد و پروژههاي نيمهتمام سال 99 را به پايان رسانيد: يكي شركت تاثيرگذار با بازي در فيلم آخر كوبريك فقيد «چشمان تمام بسته» و ديگري به سرانجام رسانيدن و كارگرداني اثر تحسين شده «قلبهاي تصادفي» و جالب اينكه او باز هم ادامه داد و با كارگرداني «مترجم» (2005) كه در آن هم حضوري كوتاه داشت و همچنين ساخت مستند «پلانهاي فرانكگري» (در همان سال)، دوستدارانش را اميدوار به ماندن كرد.
اما جالبتر از اين هم وجود دارد: همين حالا كه او به تازگي در گور خفته، آخرين فيلمش در مقام بازيگر يعني از جنس افتخار به روي پرده است و هنگامي كه او در 26 مي درگذشت، 20 روزي از اكران آخرين يادگارياش گذشته بود ضمن اينكه اشاره به فيلم «مايكلكلايتون» و بازي سيدني پولاك در نقش وكيل مبرز و مسن بهنام «مارليبچ» در آن به اين جهت كه فيلم در تهران نيز اكران كوچكي داشت، ضروري است.
حالا كه او مرده، بيش از پيش ته كيسه غولهاي دهه هفتادي خالي شده؛ كسي نمانده و اگر مانده در گريد آن غولها نيست. از بين متولدين 1930 تا 1935 و در اين حدود عمدتاً مرخص شدهاند. مانده ايستوود، جينهكمن، داستينهافمن، رابرت ردفورد؛ جك نيكلسون و پل نيومني كه البته متولد اواخر دهه 20 است.
اما همه اين نامها بهرغم بزرگيشان در گريد پولاك نيستند و حتي سوابقشان بهرغم كلان بودن به سابقه پولاك نميخورد.او در 1972 براي اولينبار در فستيوال فيلم كن چهره شد و براي كارگرداني فيلم «جريما جانسون» نامزد دريافت نخل طلاي كن شد و به ياد ميآوريم كه كن هر چه اعتبار دارد بهخاطر دهه 60 و 70 ميلادي و آن انقلاب دانشجويي 1968 است و مطرح شدن در آن سالها در كن به غايت سخت و سنگين مينمود.
به هر روي او عالي ادامه داد و پس از تثبيت شدنش در اواسط دهه 70 حدود 10 تا 12 سال در اوج ماند؛ روندي كه فقط براي چند نفر قابل ادعاست. او هر چه ساخت در اين سالها مورد توجه قرار گرفت وبا «توتسي» 1982 و « خارج از آفريقا» 1985 به نوك قله رسيد.كارنامه او در دهه 90 نيز شديداً پر بار است:«هاوانا» 1990 و بازي در اثر تحسين شده «زنها و شوهران» (يا شوهران و همسران) محصول 1992 از اين جملهاند.
در بزرگي او همين بس كه او را استاد هدايت و رهبري بازيگران تمام عيار دانستند.يعني حتي غولهايي مانند استرايسند و رابرت ردفورد خود را مديون پولاك ميدانستند. هر چند اين دين براي يك اثر بوده باشد. او در بازيگري نيز چنين بود. تعامل او با بازيگر مقابلش را تام كروز سفر با سورتمه نام گذارد.
او كه در «چشمان تمام بسته» با پولاك همبازي بود، اذعان كرده بود كه بهدليل شرايط فوقالعاده ناجوري كه در زندگي خانوادگياش پيش آمده بود تمركز نداشت و اگر پولاك بازيگر مقابلش نبود و اگر مساعدت و تعاملهاي او نبود او نميتوانست كارش را درست انجام دهد.
سيدني پولاك در تلويزيون بازي و كارگرداني كرد، به سينما آمد و به اوج رسيد، تهيهكننده مقتدر و مدبري لقب گرفت و در معتبرترين فستيوالهاي سينمايي بهعنوان عضو هيات داوران و بعضاً رئيس هيات ژوري(كن 86) حضور يافت. او 50سال تمام نماد حقيقي و واقعي سينما بود.
تاريخ درج: 19 خرداد 1387 ساعت 09:28 تاريخ تاييد: 19 خرداد 1387 ساعت 10:25 تاريخ به روز رساني: 19 خرداد 1387 ساعت 10:22
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]