واضح آرشیو وب فارسی:جهان اقتصاد: دکترسید محمدرضا میررازقی – این روزها که شرایط اقتصاد ایران بعد چند سال تحریم های منحصر بفرد (در نوع خود در جهان) و بعد سالها مدیریت اقتصادی باز هم منحصر بفرد!!!! در حال طی کردن شرایط گذار است، مشاهده می شود که تحلیل گران اقتصادی دچار نوعی خلاء دانشی، پشتوانه علمی و تجربی گشته اند. در زمانی که اقتصاد کشور توسط تحریمهای سخت اقتصادی مانند تحریم بانک مرکزی که در دنیا منحصر به فرد است تحت فشار قرار گرفت، به دلیل وجود نداشتن چنین تجربه ای نه در ایران بلکه در کشورهای جهان، مغز اقتصاد بیمار ایران تا برهه ای به کما رفت و متاسفانه به هیچ تحریکی چه از سوی بازار و چه برنامه های احیای دولت واکنش نشان نداد. تحلیل گران با نوعی سردر گمی مواجه گشتند و از آنجا که به دلیل گستردگی تحریمها، گستردگی حوزه های آسیب پذیر و وجود اهداف تحریمی که مستقیما با امنیت اقتصادی کشور با داده های کاملا سری سرو کار داشت، بررسی آثار تحریم و هزینه های پنهان و آشکار آن نیازمند ماه ها مطالعه و جمع بندی بود. به طبع آن بازار سرمایه به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان اقتصاد، با توجه به نوپا بودن و در کنار آن جوان بودن اکثریت تحلیل گران حاضر در این بازار که به نظر می رسد تا زمان پختگی و توان اظهار نظر در مورد شرایط اقتصاد و تحلیل بازار و اثرات تحریم زمان نیاز داشته باشند، بازار های مالی را با نوعی سردرگمی و آرای مختلف و گاها متناقض رو به رو نمود. بزرگان بازار نیز با توجه به پیچیدگی موضوع یا سکوت اختیار نمودند و یا از اظهار نظرهای رسمی و علمی تا زمان روشن شدن ابعاد اقتصادی موضوع خودداری کردند و یا گاها عملکردی بسیار ناامید کننده تر از جوانان در تحلیل بازار داشتند که البته این نکته ایست که باید در زمانی مناسب به صورت مفصل به آن پرداخت زیرا بازارهای مالی همواره از نبود گفتمان اقتصادی جهت شناخت شرایط، همگرایی در تصمیم سازی و سیاست گذاری آسیب پذیر بوده اند. از زمان تحریمها حدود ۱۰ سال می گذرد. طبیبان اقتصادی و دولتمردان برای احیا و سلامت این اقتصاد بیمار جلسات متعدد برگزار کرده و در نهایت به این نتیجه رسیدند که در مرحله نخست بدست آوردن هوشیاری بیمار به کما رفته و در مرحله بعد رساندن آن به شرایط ثبات از هر چیز دیگری ضروری تر است و در صورت نداشتن هشیاری و ثبات هیچ کمکی به این اقتصاد نمیتوان نمود. به نظر میرسد در هردو هدف خود به صورت نسبی موفق بوده اند اما در آنچه که ناموفق عمل کرده اند ایجاد اعتماد و آرامش در خانواده اقتصاد و بازاریست که همچنان نگران اقتصاد بیمار خود هستند. ظاهرا آنها تا زمان سرپا ایستادن بیمار خود به نتایج کار دولت در زمینه های اقتصاد اعتماد نمیکنند. آنها فراموش نموده اند که این دولت اقتصادی به کما رفته و با وضعی در مرحله هشدار را تحویل گرفته و در حال حاضر آن را تا حدودی به وضعیت قابل ثبات رسانده است. باید قبول کرد که هنوز تا ایستادن اقتصاد برروی پای خود زمان زیادی لازم است اما دیگر نباید نگران حال او بود. باید بجای نگرانی برای قوی شدن و تحرک آن تلاش نمود. اشکال امروز بازار سرمایه نیز به عنوان بخشی از وابستگان درجه یک این اقتصاد از همین جا نشات می گیرد. آنها فراموش نموده اند که برای بازیابی هوشیاری اقتصاد، زمان لازم بود و این زمان در دوسال و نیم گذشته از دولت یازدهم اتفاق افتاد. آنها نمیدانستند که برای احیا و ثبات اقتصاد زمان لازم است و هرگونه تحرک اقتصادی قبل از ثبات شرایط، یعنی آسیب جدی بر بدنه اقتصادی و احتمالا به تبع آن آسیب سیاسی کشور. این انتظار عجولانه آنها اگرچه گناهی نابخشودنی نبود اما خواستی غیر عقلایی بود و کارهای غیر عقلایی در این دنیا بازخواست خواهد شد. این دوسال را تحلیلگران به جرم برداشت نادرست خود از اقتصاد به زیان و سرخوردگی محکوم گشتند. اما حقیقت آن است که دیگر زمان رشد اقتصاد فرا رسیده است. افزایش رتبه اعتباری، امکان تامین مالی خارجی، ورود سرمایه گذار خارجی، کاهش هزینه ای مبادلات مالی، کاهش هزینه ای واردات، ورود تکنولوژِی جدید و تبع آن افزایش کیفی و کمی تولید جزئی از نتایج رفع تحریمهاست. به نظر میرسد با شرایط جدید سیاسی، بیش از نیمی از اقتصاد ایران که به سبب تحریمها بلااستفاده مانده بود احیا خواهد شد. یادآور می شود که نویسنده از وجود نرخ پایین بهره وری و یا فساد به عنوان عوامل درونی عدم کارائی ناآگاه نیست اما بخشی از عوامل آن و همچنین الزامات بهبود آن را نیز وابسته به رفع تحریمها می داند. اما تحلیل گران هنوز از گذشته و تحلیلهای نامناسب خود و حکمی که بر آنها اصول اقتصاد جاری نمود در هراسند و به جای در نظر گرفتن شرایط جدید، دوباره در راهی اشتباه قدم میگذارند. اشتباهی تاریخی است که نمایشی شور انگیز از مراحل احیای اقتصاد ایران را بصورت بریده بریده تماشا نموده و در بخشهای ابتدایی آن که پر از ملال و غم است، ماند. مهمترین اشکال این روزهای بازار سرمایه ایران نیز از این جنس است که بدلیل دوری از بازارهای جهانی و عدم توجه به شرایط جدید جهانی که برای کشور در حال شکل گیری است نوع تحلیل ها بسیار کوته بینانه است. هنوز هم تحلیل گران داخلی از امکان گرفتن افزایش قیمت محصولات! کاهش قیمت مواد اولیه، کاهش قیمت نفت و کمودتیها و …. صحبت می کنند. به قول خوش ذوقی نوع تحلیل های موجود آنقدر ناامید کننده و خارج از واقعیت های موجود است که انسان را بیشتر به یاد مهندسانی در شرکتهای خودرو سازی میاندازد که ظاهرا بدلیل عدم آگاهی و یا خواست پذیرش واقعیات، رشد و تغییرات سریع صنعت خودرو در جهان را نادیده میگیرند و در حالیکه این صنعت برای تولید خودروهایی با قابلیت پرواز در تلاش است، خودرو سازان داخلی از مطالعه و تحلیل برای تغییرات چراغ خودروهای وطنی و احتمالا صندوقدار کردن و یا اتومات کردن خودروها صحبت میکنند و اتفاقی غیر از آن را برای این وطن غیرقابل تصور میدانند. به نظر می رسد بازارهای مالی در ایران بجای افزایش کانالهای بورسی که ذائقه تحلیل در ایران را خراب نموده است، باید کمی سبک تحلیلهای خود را عوض کند. این تحلیلها در بازارهای ساختارمند و توسعه یافته که با حداکثر کارایی و در رقابتی شدید در حال فعالیت هستند نه تنها مفید بلکه کاملا ضروریست اما در اقتصادی که بیش از ۵۰ درصد از ظرفیت آن بدلیل تحریمهای اقتصادی بلا استفاده مانده است، انجام تحلیلهایی سطحی و با نگاهی جزیی به شرکتها، به نظر شباهت به طراحی مجدد چراغهای پراید و صندوق پژو دارد. نگاه به اقتصاد ایران به عنوان بازاری ناب و نجات بخش قسمتی از صنعت گرفتار در رکود اروپا آنقدر با اهمیت است که آنها برای حضور در ایران برنامه ریزی مینمایند اما ظاهرا تحلیل گران خودی به این نتیجه رسیده اند که تحریمها کاغذ پاره ای بیش نبوده و برداشته شدن آن هم هیچ تاثیری بر این اقتصاد نخواهد داشت!!!!!!!!!!!! بیایید لطفا کمی نگاهمان را عوض کنیم. مهمترین اشکال این روزهای بازار سرمایه ایران نیز از این جنس است که بدلیل دوری از بازارهای جهانی و عدم توجه به شرایط جدید جهانی که برای کشور در حال شکل گیری است نوع تحلیل ها بسیار کوته بینانه است. هنوز هم تحلیل گران داخلی از امکان گرفتن افزایش قیمت محصولات! کاهش قیمت مواد اولیه، کاهش قیمت نفت و کمودتیها و …. صحبت می کنند.
جمعه ، ۲۵دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]