تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835423477
به بهانه درگذشت زنده ياد نادر ابراهيمي؛ همچون يك عاشقانه آرام ...
واضح آرشیو وب فارسی:قدس: به بهانه درگذشت زنده ياد نادر ابراهيمي؛ همچون يك عاشقانه آرام ...
نادر ابراهيمي پس از تحمل بيش از هشت سال بيماري، روز پنج شنبه، 16 خردادماه، از دنيا رفت. اين نويسنده و فيلمساز پيشكسوت به دليل عوارض ناشي از تومور مغزي كه از اسفند سال 78، او را رنج مي داد و توان نوشتن را از او گرفته بود، حدود ساعت 15 روز پنج شنبه در سن 72سالگي در منزلش درگذشت. پيكر اين هنرمند، به گفته خانواده اش، ساعت 9 صبح روز دوشنبه، 20 خردادماه، از خانه هنرمندان ايران تشييع مي شود و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) آرام مي گيرد. نادر ابراهيمي متولد 14 فروردين ماه سال 1315 در تهران بود. علاوه بر نگارش كتابهاي داستاني زيادي براي بزرگسالان و كودكان و نوجوانان، چندين كتاب پژوهشي، نمايشنامه و فيلمنامه، چندين فيلم مستند و سينمايي و همچنين دو مجموعه تلويزيوني را نوشته و كارگرداني كرده، و آهنگها و ترانه هايي براي آنها ساخته است.او فعاليت حرفه اي خود را در زمينه ادبيات كودكان، با تأسيس مؤسسه همگام با كودكان و نوجوانان با همكاري همسرش در آن مؤسسه متمركز كرد. ابراهيمي در زمينه ادبيات كودكان، جايزه نخست براتيسلاوا، جايزه نخست تعليم و تربيت يونسكو، جايزه كتاب برگزيده سال ايران و چندين جايزه ديگر را هم دريافت كرده است. او همچنين عنوان نويسنده برگزيده ادبيات داستاني 20 سال بعد از انقلاب را به خاطر داستان بلند و هفت جلدي «آتش بدون دود» به دست آورده است.از آثار اين نويسنده به «يك عاشقانه آرام»، «بار ديگر شهري كه دوست مي داشتم»، «چهل نامه كوتاه به همسرم»، «آتش بدون دود»، «خانه اي براي شب»، «افسانه باران»، «در سرزمين كوچك من» (منتخب آثار)، «مكانهاي عمومي»، «غزل داستانهاي سال بد»، «ابن مشاغل» و «ابوالمشاغل» (زندگينامه)، «مردي در تبعيد ابدي» (بر اساس زندگي ملاصدرا» و «ديدار با مردي كه از فراسوي باور ما مي آمد» (داستان بلند سه جلدي، بر اساس زندگي امام خميني (ره) » مي توان اشاره كرد.انتشار پنج جلد «بر جاده هاي آبي سرخ» (بر اساس زندگي ميرمهناي دغابي) نيز سال گذشته به سرانجام رسيد. * شناخت نامه نادر ابراهيمي به قلم همسرش فرزانه منصوري در شناخت نامه اين نويسنده كه سال 81 نوشته، آورده است: «نادر ابراهيمي در ]چهاردهم [فروردين ماه سال 1315 در تهران به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي را در اين شهر گذراند و پس از گرفتن ديپلم ادبي از دبيرستان دارالفنون، به دانشكده حقوق وارد شد. اما اين دانشكده را پس از دو سال رها كرد و سپس در رشته زبان و ادبيات انگليسي به درجه ليسانس رسيد. او از13 سالگي به يك سازمان سياسي پيوست كه بارها دستگيري، بازجويي و زندان رفتن را برايش در پي داشت. ارايه فهرست كاملي از شغلهاي ابراهيمي، كار دشواري است. او خود در دو كتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» ضمن شرح وقايع زندگي، به فعاليتهاي گوناگون خود نيز پرداخته است. از جمله شغلهاي او بوده است: كمك كارگري تعميرگاه سيار در تركمن صحرا، كارگري چاپخانه، حسابداري و تحويلداري * بيانيه انجمن نويسندگان كودك و نوجوان براي درگذشت نادر ابراهيمي انجمن نويسندگان كودك و نوجوان براي درگذشت نادر ابراهيمي بيانيه اي منتشر كرد.در اين بيانيه آمده است: نادر ابراهيمي - نويسنده نامي و از پيشكسوتان ادبيات كودك ايران - چشم از جهان فروبست و به ديار باقي شتافت. وي نقشي بارز در ادبيات نوين كودكان ايران،چه در قلمرو ادبيات خلاقه و چه در قلمرو آثار نظري، داشت. انجمن نويسندگان كودك و نوجوان اين ضايعه را در درجه اول به خانواده وي، بويژه به همسر و همكار دلسوزش سركار خانم فرزانه منصوري و سپس به كليه اهالي فرهنگ و ادب و همه همكاران ادبيات كودكان و نوجوانان تسليت مي گويد. براي آن عزيز از دست رفته اجر فراوان و براي بازماندگان صبر بي كران آرزو مي كنيم. * علي كاشفي: نادر ابراهيمي به نحو غيرقابل باوري تحت تأثير امام (ره) بود نادر ابراهيمي تا حدي تحت تأثير امام خميني بود كه كتابي را با عنوان «سه ديدار با مردي كه از فراسوي باور ما مي آمد» شامل تصورات و تجربيات شخصي خودش از ديدار با امام نوشت. علي كاشفي خوانساري - نويسنده كودك و نوجوان - در گفتگو با مهر، با اشاره به آشنايي اش با نادر ابراهيمي از طريق برنامه تلويزيوني «سفرهاي دور و دراز هامي و كامي در وطن» گفت: آن زمان من كودكي خردسال بودم و عمده آشنايي ام با او از طريق خواندن كتابهايش حاصل مي شد. پس از آن در سال 73 به كارگاه دفتر ادبيات ايثار بنياد جانبازان - كارگاهي كه مؤسس آن مجتبي رحماندوست بود -رفتم. اين كارگاه جلسات منظمي داشت كه براي جانبازان و معرفي آنان در حوزه ادبيات در نظر گرفته شده بود كه در اين جلسات نويسندگاني نظير نادر ابراهيمي، جواد جزيني، ناصر ايراني، قاسمعلي فراست و محمود جوانبخت حضور داشتند. وي در ادامه افزود: اما آشنايي اصلي من با نادر ابراهيمي به سال 74 در حوزه هنري برمي گردد كه در واحد ادبيات و در كارهاي تحقيقي نظير «عناصر داستان» و «صوفيانه ها و عارفانه ها» - يك جلد آن بيشتر منتشر نشد - همكاري داشتيم. كاشفي خوانساري درباره ديگر همكاريهاي خود با ابراهيمي توضيح داد: برنامه ريزيهايي در زمينه توليد كتابهاي صوتي انجام شده بود كه قرار بود در شركت »صدا» - كه به پيشنهاد حجة الاسلام زم تشكيل شد - منتشر شود. البته تنها دو اثر به نام «بهداشت و سلامتي» و «تاريخ ايران» منتشر شد و خيلي زود به فعاليت خود پايان داد.وي درباره ويژگيها و خصيصه هاي ابراهيمي گفت: وي بسيار جدي و پرشور بود، به شكل بسيار صادقانه اي به بچه ها و كودكان عشق مي ورزيد و به نحو غيرقابل باوري تحت تأثير امام(ره) بود. ابراهيمي به نسل نويسندگان انقلاب هم بسيار خوشبين بود. * جمال ميرصادقي: نويسنده اي به پرنويسي نادر ابراهيمي نداريم جمال ميرصادقي گفت: نادر ابراهيمي نويسنده پرنويسي بود؛ پرنويس به معناي واقعي كلمه.اين داستان نويس پيشكسوت در پي درگذشت نادر ابراهيمي متذكر شد: از جنبه پرنويسي، گمان نمي كنم نويسنده ديگري در ايران با ابراهيمي برابري كند. غير از داستانهايي كه دارد، در زمينه داستان كوتاه، كتاب نقد و تحليل كودك، تصوير پردازي كتاب كودك، ابزار داستان نويسي، شرح حال خود و ترجمه نمايشنامه هم آثاري را منتشر كرده است. او نويسنده اي تجربه گراست و در زمينه هاي مختلف ادبيات داستاني نيز طبع خود را آزموده است.وي همچنين عنوان كرد: ابراهيمي، هم در زمينه معنا و ساختار و محتوا و شكل داستان و هم در زمينه آفريدن انواع داستان تجربه دارد؛ اما به جز چند مورد استثنايي، به پختگي و كمال نسبي نمي رسد؛ زيرا اغلب از سير منطقي معنايي و شكل ساختاري بي نقص و ايرادي برخوردار نيست. او داستان نويسي واقع گرا بوده و طرحهايش، جز موارد استثنايي، كمتر بي عيب و ايراد است. ميرصادقي معتقد است: ابراهيمي از بعضي از آثارش به نام داستان و بعضي به نام قصه نامه ياد مي كند؛ بدون اين كه وجوه تمايز اين دو گونه كار را بداند. او افزود: در مجموعه داستان هاي «خانه اي براي شب»، «آرش در قلمرو ترديد»، «مصابا و رؤياي گاجرات» و «افسانه باران» بيشتر داستانهاي تمثيلي و نمادين گرد آمده است كه با بهره گيري از داستانهاي ايراني به خوبي روايت مي شود. ميرصادقي تصريح كرد: سه خصوصيت خرق عادت، پيرنگ ضعيف و كلي گرايي در بعضي از داستانهاي ابراهيمي وجود دارد. او همچنين درباره نثر داستانهاي نادر ابراهيمي گفت: نثر ابراهيمي، نثري حساب شده و تقريباً بي عيب و ايراد و به مقتضاي گفتار و نوشتار است. همچنين گاهي از جملات قصار بهره مي گيرد و نثرش از نثر محمد حجازي - نويسنده دهه 20 - بي بهره نيست. * عبدالعلي دستغيب: نادر ابراهيمي در دهه 40 فرم تازه اي در نوشتن پديد آورد عبدالعلي دستغيب گفت: نادر ابراهيمي نويسنده اي بود كه در دهه 40 احساس كرد بايد فرم و محتواي قديمي داستان را عوض كند.اين نويسنده و منتقد ادبي در پي درگذشت نادر ابراهيمي گفت: ابراهيمي از نويسندگاني بود كه در دهه 40 شروع به كار كرد؛ يعني دوره اي كه نويسندگاني مانند صادق هدايت، بزرگ علوي، صادق چوبك و كمي بعدتر جلال آل احمد و سيمين دانشور كارهاي خوبي در زمينه داستان نويسي ارائه داده بودند.او در ادامه افزود: در دهه 40، هم در شعر و هم در قصه كوششهايي به عمل آمد كه فرم و محتواي داستان نويسي را عوض كنند. كم كم نويسندگان ما با آثار ژان پل سارتر، آلبر كامو، ويليام فاكنر و ارنست همينگوي آشنا شده بودند و احساس مي كردند فرم داستانهاي محمدعلي جمالزاده، صادق هدايت و بزرگ علوي كمي قديمي به نظر مي رسد. يكي از نويسندگاني كه اين احساس را كرده بود و فرم تازه اي در نوشتن پديد آورد، ابراهيمي بود كه به شكل داستانهاي آمريكايي، داستان مي نوشت. دستغيب يادآور شد: در دهه 40، چند نفر كوششهايي در تغيير فرم و محتواي داستاني به عمل آوردند، كه از ميان آنها، غلامحسين ساعدي، بهرام صادقي، جمال ميرصادقي، احمد محمود، محمود دولت آبادي و نادر ابراهيمي شاخص ترند. ابراهيمي داستانهاي كوتاهي نوشت و چاپ كرد، كه حتي يكي از آنها كه ماجراي حمله گرگي به يك ده است،مورد توجه نويسندگان قديمي تر از جمله جلال آل احمد قرار گرفت. او همچنين يادآور شد: در دهه 40، ابراهيمي چند مجموعه داستان از جمله «مصابا و رؤياي گاجرات» و «انسان، جنايت و احتمال» نوشت، كه در اين داستانها از وقايع روزانه آن سالها الهام گرفته است. چند داستاني كه ابراهيمي در دهه 40 نوشت، تا حدودي تازگي داشت. بعد از آن، مدتي شروع به همكاري با تلويزيون كرد. مدتي به تركمن صحرا رفت و گزارشهايي تهيه كرد. رمان «آتش بدون دود» هم بعد به فيلم تبديل شد. در اين دوره شروع به كارهاي سفارشي كرد و كارهاي متفاوتي انجام داد، مانند: فيلمنامه نويسي، فيلم سازي، تحقيق در ادبيات معاصر و قديم و همچنين مطالبي براي كودكان، مانند: سريال «سفرهاي دور و دراز هامي و كامي» كه درواقع قصد اين برنامه بر آن بود كه ببينند كودكان زماني كه زير نظارت پدر و مادرشان نيستند، چگونه زندگي و عمل مي كنند. اين منتقد تصريح كرد: به هرحال، نادر ابراهيمي در تمام زمينه ها وارد شد و سفارش قبول مي كرد و كار نويسندگي او با كتاب «آتش بدون دود» تمام شد. او نويسنده اي بود كه مي بايست توجه خود را به قصه هاي كوتاه متمركز مي كرد؛ ولي متأسفانه به كارهاي سفارشي و روزنامه نگاري پرداخت و ديگر نتوانست از نظر فرم و محتوا كار تازه اي انجام دهد؛ در حالي كه بهرام صادقي در داستان كوتاه، فرم تازه اي به وجود آورد. دستغيب تصريح كرد: دوره اول داستان نويسي ابراهيمي با رمان «آتش بدون دود» تمام مي شود. اما دوره دوم نويسندگي او كه در دهه 60 شروع شد، تا زماني كه در بستر بيماري افتاد و قادر به نوشتن نبود، شاخصه اي ندارد. كارهايش تبليغاتي، سفارشي و بدون ابداع هستند. درواقع، نادر ابراهيمي قصه نويس جوان در دوره دوم به يك نويسنده ژورناليستي تبديل شد. * سيمين دانشور: نادر ابراهيمي ادبيات را به كودكان شناساند سيمين دانشور گفت: كار بزرگ نادر ابراهيمي، معرفي و شناساندن ادبيات به كودكان بود.اين داستان نويس پيشكسوت در پي درگذشت نادر ابراهيمي در گفتگو با ايسنا، متذكر شد: نادر ابراهيمي در معرفي ادبيات به كودكان اين سرزمين كمك بسياري كرد. كار بزرگ او، معرفي و شناساندن ادبيات به كودكان به وسيله قصه هايي كه نوشته بود، است و اين شناخت ادبيات براي كودكان بسيار ارزنده و قابل توجه است. دانشور با اشاره به ارزش آثاري كه نادر ابراهيمي در ادبيات بزرگسال خلق كرده است، ادامه داد: علاوه بر آثار او در زمينه ادبيات كودك، كارهايش در ادبيات بزرگسال نيز بسيار ارزنده است كه بسياري از آنها را دوست دارم. * كمال تبريزي: «نادر ابراهيمي» كاشف راز پروانه ها بود كمال تبريزي در پي درگذشت نادر ابراهيمي نويسنده و فيلمساز پيشكسوت، نوشتاري را در اختيار ايسنا گذاشت: هوالباقي؛ آخرين باري كه ديدمش همين چند سال پيش در خانه هنرمندان بود! خيره نگاهم مي كرد! برايش لبخند زدم و دست تكان دادم؛ همسرش با مهرباني كنار گوشش زمزمه كرد: كمال تبريزي! برق چشمانش را احساس كردم و مطمئن شدم كه هر دو داريم به يك لحظه در گذشته اي نسبتاً دور، فكر مي كنيم! لحظه اي كه براي ابد در ذهن من باقي مانده بود و او نيز اين را مي دانست! زيرا مملو از نام پروانه ها بود! لحظه اي كه من و ابراهيم شاگردش بوديم و او اين بار خواسته بود كه با ما در سفرِگاه و بيگاهي كه به مناطق جنگزده داشتيم؛ همسفر شود تا بعدها كتاب با سرودخوانان جنگ در جبهه نام و ننگ را بنويسد و ياد پروانه ها را زنده كند! پروانه ها كشف او در اين سفر بودند! لحظه اي كه راننده اتومبيل لندكروز با سرعت تمام در جاده هاي داغ جنوب جنگزده پيش مي رفت؛خطاب به او عتاب كرد كه: كجا مي روي؟! با اين سرعت! آرام باش! مقصد ما راه ماست! من و ابراهيم كه هميشه تشنه جملات قصار معلم بوديم؛ و مي دانستيم كه آنها را لابلاي حرفهايش مي گنجاند تا نقاط عطف را به ما آموخته باشد؛ از تعبير زيبايش لذت برديم و راننده نيز تحت تأثير نفوذ كلامش! بلافاصله و به ميزان قابل توجهي سرعت اتومبيل را كاهش داد؛ به نحوي كه اكنون آرام و باطمأنينه در حاشيه جاده پيش مي رفتيم و درحالي كه هرازگاهي صداي شليك انواع گلوله ها شنيده مي شد؛ معلم گفت: پروانه ها!..... و همه پروانه ها را ديديم كه چگونه تلاش مي كنند تا از عرض جاده عبور كنند و خود را سالم به آن سوي جاده برسانند و به راهشان ادامه دهند! راننده سرعتش را كمتر كرد! و مراقب شد كه پروانه ها بتوانند عبور كنند! معلم گفت: مقصد پروانه ها هم راهشان است! مهم اين است كه هميشه در راه باشي و در حركت! توقف، لحظه مرگ پروانه هاست! گرچه، دير يا زود، مرگ، حتمي است! اما براي پروانه ها مهم اين است كه همواره در راه و در حركت باشند! بعد از آن لحظه بود كه در تمام طول سفر، دائم و به هر بهانه اي مي گفتيم: پروانه ها! و مقصد ما راه ماست!... و آن روز، نگاه خيره اش در خانه هنرمندان، دوباره مرا به ياد پروانه ها انداخت !و بار ديگر با نگاهش، يادآوري كرد كه، مقصد ما راه ماست!... لحظه اي كه خبر رفتنش را شنيدم؛ با خودم گفتم: پروانه اي ديگر كه مقصدش، راهش بود؛ متوقف شد! اما به قول خودش، مرگ، دير يا زود، حتمي است! مهم اين است كه همواره در راه و در حركت باشي! نادر ابراهيمي، كاشف راز پروانه ها بود...... روحش شاد.»
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]
-
گوناگون
پربازدیدترینها