واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: فاطمه (س) ؛فرياد مظلوميت و نمونه ايثار
حضرت فاطمه زهرا(س) سرور زنان عالم و دخت گرامي پيامبر اسلام بنا به نقل مشهور دانشمندان شيعه، در بيستم جمادي الثاني سال پنجم هجرت و به نقل اكثر تاريخ نگاران و محدثان اهل سنت پنج سال پيش از بعثت رسول گرامي اسلام پاي به عرصه وجود گذاشتند. بنا به وحي و سفارش الهي، رسول گرامي (ص) نام او را فاطمه نهادند.
خـداونـد ايمـان را بـراى تطهيـر شمـا از شـرك قـرار داد، و نماز را براى پاك شدن شما از تكبر، و زكـات را بـراى پـاك كـردن جـان و افزونـى رزقتان، و روزه را براى تثبيت اخلاص، و حج را براى قوت بخشيدن دين ، و عدل را براى پيراستن دلها، و اطاعت ما را براى نظم يافتن ملت، و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه.
حضرت فاطمه زهرا(س) سرور زنان عالم و دخت گرامي پيامبر اسلام بنا به نقل مشهور دانشمندان شيعه، در بيستم جمادي الثاني سال پنجم هجرت و به نقل اكثر تاريخ نگاران و محدثان اهل سنت پنج سال پيش از بعثت رسول گرامي اسلام پاي به عرصه وجود گذاشتند. بنا به وحي و سفارش الهي، رسول گرامي (ص) نام او را فاطمه نهادند.
ساير اسامي و القاب آن حضرت كه حاكي از كمالات روحي و معنوي ايشان است، عبارتند از : زهرا، بتول ، طاهره، ام ابيها، ام الائمه، عذرا، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، صديقه و مريم كبري.
حضرت فاطمه (س) تحت تربيت پدر و مادري قرار گرفت كه هر كدام نمونه هاي بارزي از ارزش هاي والاي انساني و الهي بودند. حضرت محمد(ص) شخصيتي بود كه حتي قبل از رسيدن به مقام پيامبري به جهت صداقت و امانت داري و ديگر فضائل اخلاقي شهره خاص و عام بود به طوري كه در ميان مردم به " محمد امين" معروف شد.
خداوند رحمان در مدت بيست و پنج سال زندگي مشترك محمد و خديجه به آنان دو پسر و چهار دختر عطا فرمود. حضرت فاطمه آخرين فرزند خديجه و محمد بود كه پنج سال پس از اين كه حضرت محمد به پيامبري برانگيخته شد، به دنيا آمد. اين زمان حساس ترين دوران زندگي حضرت محمد(ص) بود.
مشركين بنا به سنت غلطي كه در زمان جاهليت مرسوم بود، بقا و دوام نسل يك فرد را در داشتند فرزند پسر مي دانستند و چون دو پسر پيامبر در كودكي از دنيا رفته بودند، آنها از انقراض نسل پيامبر و زماني كه آن حضرت از دنيا برود كسي نيست كه پرچم پاسداري از اسلام را بر دوش نگه دارد، شاد و خرسند بودند.
اما پيامبر يقين داشت كه از او نسل پاك و با بركتي به وجود خواهد آمد كه سرمنشا تمام خوبي هاي جهان خواهد شد و ديري نپائيد كه قلب پيامبر به نويد پروردگار روشن شد و آن زماني بود كه سوره كوثر بر پيامبر(ص) نازل گشت.
خداوند در اين سوره بر روي تمام تصورات واهي دشمن خط بطلان مي كشد و پيروزي نهايي حق و شكست باطل را نويد مي دهد و به پيامبر خطاب مي كند: " ما به تو كوثر را عطا نموديم، پس به شكرانه آن نماز بجاي آور و قرباني كن. همانا (نسل ) دشمن تو بريده خواهد ماند. و به زودي وعده خدا با ولادت حضرت زهرا(س) تحقق يافت."
مصحف فاطمه(س)
برخى از علما معتقدند كه از حضرت فاطمه زهرا(س) دو كتاب بر جاى مانده است كه يكى از آن ها " صحيفه حضرت فاطمه زهرا(س) " است كه حاوى احاديث و سخنان پدر ارجمندش حضرت محمد(ص) است و ديگرى "مصحف فاطمه(س) " است كه پس از رحلت پيامبر خدا(ص)، آن را املاء و تدوين نمود و چون خواستند بين آن دو كتاب تمايزى باشد، آن ها را به دو نام، يكى را صحيفه و ديگرى را مصحف خواندند.
برخى ديگر معتقدند كه مصحف فاطمه(س) در آغاز، در صفحات پراكنده تحرير يافته بود كه بعدها آن را امير مؤمنان(ع) و يا امامان بعدى در يك نسخهاى گردآورى كرده و نام "مصحف" را برآن گذاشتند.
بى ترديد تدوين اين كتاب گران بها، در اواخر عمر شريف حضرت فاطمه زهرا(س) و در مدتى كوتاه به وقوع پيوست و اگر بخواهيم تاريخ تدوين آن را بيان كنيم، با برداشت از احاديث و روايات متعدد، فاصله رحلت پيامبر خدا(ص) تا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، يعنى از 28 صفر تا سوم جمادى الثاني سال يازده هجرى قمرى را بايد بيان كرد.
محل نگهدارى مصحف
اما اين كه مصحف فاطمه در كجا است و در دست چه كسى نگه دارى و محافظت مى شود، بايد گفت: مصحف فاطمه(س) در آغاز تدوين و تأليف، در خانه امير المؤمنين على بن ابى طالب(ع) نگه دارى مى شد و در اختيار آن حضرت بود و پس از شهادت آن حضرت، در اختيار امام حسن مجتبى(ع) و پس از شهادت وى، در اختيار امام حسين(ع) قرار گرفت.
به همين ترتيب، رسيد به حضرت حجت بن الحسن(عجل الله تعالى فرجه الشريف) و هم اكنون در دست ايشان نگه دارى شده و از سوي آن حضرت، از آن استفاده مىگردد وهيچگاه در اختيار نااهلان و نامحرمان قرار نگرفته است.
تسبيحات حضرت زهرا(س)
حضرت فاطمه (س) محور درسهاست و حيات شخصي، عبادت، نيايش، كار و تلاش، احساس تعهد و انجام مسؤليت، تكليف نسبت به خود، خدا و جامعه، نظارت اجتماعي، امر معروف نهي از منكر و مبارزه و حقطلبي بي نظير است.
در شرايطي كه حضرت فاطمه از سختي كارهاي خانه در زحمت بود. امير مؤمنان (ع) به فاطمه توصيه كرد نزد پدر برود و خدمتكاري درخواست كند تا در امور منزل يار و همكارش باشد.
وقتي پيامبر(ص) از خواسته آنان آگاهي يافت، فرمود: " اي فاطمه چيزي به تو عطا كنم كه از خدمتكار و دنيا با آنچه در آن است، ارزشمندتر است، بعد از نماز 34 مرتبه «الله اكبر» و 33 مرتبه «الحمدلله» و 33 مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با لا اله الا الله ختم كن . اين كار برايت از چيزي كه ميخواهي و از دنيا و آنچه در آن است، بهتر است».در آن لحظه كه اين هديه آسماني به فاطمه (س) عطا شد، فرمود: « از خدا و رسول خدا راضي شدم.»
امام باقر(ع) درباره تسبيح حضرت فاطمه ميفرمايد: « خداوند متعال با هيچ ستايشي، بالاتر از تسبيحات فاطمه زهراعبادت نشده است. و اگر چيزي افضل از آن وجود داشت، رسول خدا آن را به فاطمه اعطاء ميكرد. »
تسبيح حضرت فاطمه كه به مناسبت مداومت آن حضرت در انجام آن به وي منسوب گرديد، در واقع تسبيح حق تعالي است.
امام خميني(ره) در كتاب اربعين حديث چنين مينگارد: «...پر واضح است كه تسبيح و تقديس حق تعالي مستلزم علم و معرفت به مقام مقدس حق و صفات جلال و جمال اوست.»
فاطمه (عليها السلام) پس از پيامبر
هنوز چيزي از وفات رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نگذشته بود كه سفارش رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهي توسط ايشان در روز غدير، مبني بر نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان حاكم و ولي مسلمين پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، توسط عده اي ناديده گرفته شد و آنان در محلي به نام سقيفه جمع گشتند و از ميان خود فردي را به عنوان حاكم برگزيدند و شروع به جمعآوري بيعت از سايرين براي او نمودند.
به همين منظور بود كه عدهاي از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حكومت و ناديده گرفتن فرمان الهي در نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان ولي و حاكم اسلامي پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در خانه فاطمه (عليها السلام) جمع گشتند.
هنگامي كه ابوبكر - منتخب سقيفه - كه تنها توسط حاضرين در سقيفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بيعت با وي مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (عليها السلام) نمود تا امام علي (عليه السلام) و سايرين را به زور براي بيعت در مسجد حاضر نمايد. عمر نيز با عدهاي به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (عليها السلام) شد.
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتي كه به او بر اثر هجوم به خانهاش و وقايع پس از آن وارد گشته بود، بيمار گشت و در بستر بيماري افتاد. گاه به زحمت از بستر برميخاست و كارهاي خانه را انجام ميداد و گاه به سختي و با همراهي اطفال كوچكش، خود را كنار تربت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ميرساند و يا كنار مزار حمزه عموي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و ديگر شهداي احد حاضر ميگشت و غم و اندوه خود را بازگو مينمود.
در ايام بيماري، فاطمه (س) روزي امام علي (عليه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصي خويش قرار داد و به آن حضرت وصيت نمود كه پس از وفاتش، فاطمه (س) را شبانه غسل دهد و شبانه كفن نمايد و شبانه دفن كند و احدي از كساني كه در حق او ستم روا داشتهاند، در مراسم تدفين و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.
شهادت
سرانجام روز سوم جمادي الثاني سال يازدهم هجري فرا رسيد. فاطمه (س) آب طلب نموده و بوسيله آن بدن مطهر خويش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهاي نو پوشيد و در بستر خوابيد و پارچهاي سفيد به روي خود كشيد؛ چيزي نگذشت كه دخت پيامبر، بر اثر حوادث ناشي از هجوم به خانه ايشان، دنيا را ترك نموده و به شهادت رسيد؛ در حاليكه از عمر مباركش بنا بر مشهور، 18 سال بيشتر نميگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در اين دنيا زندگي نمود.
مردم مدينه پس از آگاهي از شهادت فاطمه (عليها السلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشييع و تدفين فاطمه (س) بودند؛ اما اعلام شد كه تدفين فاطمه (عليها السلام) به تأخير افتاده است.
لذا مردم پراكنده شدند. هنگامي كه شب فرا رسيد و چشمان مردم به خواب رفت، امام علي (عليه السلام) بنا بر وصيت فاطمه (عليها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج ديده همسر خويش پرداخت و سپس او را كفن نمود. هنگامي كه از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) (در حالي كه در زمان شهادت مادر هر دو كودك بودند.) امر فرمود: تا عدهاي از صحابه راستين رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) را كه البته مورد رضايت فاطمه (عليها السلام) بودند، خبر نمايند تا در مراسم تدفين آن بزرگوار شركت كنند. (و اينان از 7 نفر تجاوز نميكردهاند). پس از حضور آنان، امير مؤمنان بر فاطمه (عليها السلام) نماز گزارد و سپس در ميان حزن و اندوه كودكان خردسالش كه مخفيانه در فراق مادر جوان خويش گريه مينمودند، به تدفين فاطمه (عليها السلام) پرداخت. هنگامي كه تدفين فاطمه (عليها السلام) به پايان رسيد، رو به سمت مزار رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نمود و گفت: "سلام بر تو اي رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختري كه بر تو و در كنار تو آرميده است و در زماني اندك به تو ملحق شده. اي رسول خدا، صبر و شكيباييام از فراق حبيبهات كم شده، خودداريم در فراق او از بين رفت... ما از خداييم و بسوي او باز ميگرديم... به زودي دخترت، تو را خبر دهد كه چه سان امتت فراهم گرديدند و بر او ستم ورزيدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه كه ديري نگذشته و ياد تو فراموش نگشته..."
امروزه پس از گذشت ساليان متمادي همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفي است و كسي از محل آن آگاه نيست. مسلمانان و بخصوص شيعيان در انتظار ظهور امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بزرگترين منجي الهي و يازدهمين فرزند از نسل فاطمه (عليها السلام) در ميان ائمه هستند تا او مزار مخفي شده مادر خويش را بر جهانيان آشكار سازد و به ظلم و بي عدالتي در سراسر گيتي، پايان دهد.
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]