واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
ماجرای شکایت هاشمی از احمدی مقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی در مصاحبه ای از شکایتی می گوید که هاشمی رفسنجانی علیه او به دادگاه کرده بود و وی برای رفع سوء تفاهم به ملاقات هاشمی می رود.
به گزارش فرهنگ نیوز، سردار اسماعیل احمدی مقدم، ششمین فرمانده نیروی انتظامی، در گفتگو با تاریخ انقلاب، به شکایتی اشاره کرده که ماحصل برداشت های غلط هاشمی از اظهارات وی بوده و همچنین عنوان کرده در حین گفتگو، هاشمی، او را "فامیل احمدی نژاد" خطاب می کرده است. موضوعی که باعث آزردگی خاطر احمدی مقدم می شود. روایت فرمانده سابق نیروی انتظامی را از این ماجرا می خوانیم:وزارت چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن از ما پشتیبانی اطلاعاتی نمی کرد. اینجا موضوعی را به شما می گویم که تا به حال نگفتم. وزارت اطلاعات به نحوی آقای هاشمی را در جریان انتخابات ریاست جمهوری هدایت و حتی تشجیع می کرد. آقای هاشمی در انتخابات ۸۴، از ستاد انتخاباتی کل کشور و بسیاری دیگر از جمله من به این عنوان که در انتخابات مداخله کردم و نظامیان حق این کار را ندارند، شکایت کرده بود. اتفاقا آقای خاتمی هم در همان اولین ملاقات به من گفت که یک عذرخواهی به شما بدهکارم. گفتم: «چرا؟» گفت: «رفتم خدمت آقای خامنهای، به ایشان گفتم: «این آقای احمدی را که میخواهی به فرماندهی ناجا منصوب کنید در انتخابات مداخله داشته» آقای خاتمی تعریف می کرد که آقا پاسخ داده بودند که آن احمدی که شما می گویید ایشان نیست، او شخص دیگری است. ایشان احمدی مقدم است. مشخص بود که حضرت آقا به او گفته است ولی قانع نشده است اما آن روز در هرحال به ظاهر از من عذرخواهی کرد.
آقای هاشمی بعد از انتخابات خیلی عصبانی بود. تصمیم گرفتم پیش ایشان بروم. قبل از دیدار با دفتر حضرت آقا هماهنگ کردم، که به آقای هاشمی چه بگویم بهتر است. سیاست بیت رهبری حفظ آقای هاشمی است. احمد توکلی به خود من می گفت از هاشمی نباید منتظری و از میرحسین نباید بنیصدر بسازیم. استراتژی ما این باشد که از هاشمی، منتظری درست نکنیم. پیش آقای هاشمی که رفتم به ایشان گفتم شما شکایتی از من کردهاید؟ گفت: «من خبر ندارم!» خودش را به آن راه زد. ولی گفت: به من گفته اند: «که شما ۵۲ درصد رأی آورده ای.» گفتم: «این آمار را وزارت اطلاعات به شما گفته است.» ما هم در نظرسنجی هایمان آمار داشتیم که میزان آرای شما ۶۲ درصد است. منتها در مرحله دوم.
به هاشمی گفتم جریان اجتماعی به سمت احمدی نژاد رفته بود و تقصیر خود شما بود. طبیعی است که بسیجیها به شما رأی نمیدهند. گفت: «چرا؟» گفتم: «فیلم درست کردی، پسرت مهدی اسمش را گذاشته مارمولک۲!» منظورم فیلم انتخاباتی اش بود. وقتی این جریان را گفتم به فکر فرو رفت. اگر یادتان باشد در فیلم انتخاباتی هاشمی، ایشان در میزگردی با دخترها و پسرها نشسته بود. در آنجا آقای هاشمی گریه می کند! تا ایشان گریه می کند میگویند «کات، فیلم خراب شد. از نو!» آقای هاشمی عصبانی می شود و می گوید: «یعنی چه؟ من را مسخره کردید. مگر گریه کنم چه اتفاقی می افتد؟!» پسرش می گوید: «بابا غصه نخور ما در حال ساخت مارمولک ۲ هستیم»! (باخنده) در آن دیدار به آقای هاشمی گفتم وقتی در فیلم انتخاباتی تان می گویید برای پوشش لخت نبودن کافی است! وقتی حتی یک سفر استانی نرفتی و متکبرانه گفتی: ما اینجا برندهایم، کاری نداریم که برویم. روشن است که به بسیجیها بگوییم یا نگوییم به شما رأی نمیدهند. بسیجی دنبال آرمان امام است. در آن دیدار آقای هاشمی چند بار با کنایه به من می گفت:« فامیلتان احمدی نژاد!» گفتم من با آقای احمدینژاد نسبتی ندارم. اما دو - سه بار حرفش را تکرار کرد.
در آن دیدار آقای هاشمی چند بار با کنایه به من می گفت:« فامیلتان احمدی نژاد!» گفتم من با آقای احمدینژاد نسبتی ندارم. اما دو - سه بار حرفش را تکرار کرد.
به نظر من آقای هاشمی،آن فرد باهوش گذشته نیست. زمانی که بررسی می کنی، متوجه می شوی مطلبی را می گوید اما پس از مدتی مطلب دیگری می گوید که صحبت اولش را نقض می کند. مشخص است که کیاست گذشته را ندارد و البته بالارفتن سن هم اثر دارد. تصور آقای هاشمی این بود که من با احمدینژاد خیلی صمیمی هستم و دلیل روی کار آمدنش بنده هستم. آقای هاشمی در ضمن صحبت چند بار گفت: «فامیلتان احمدی نژاد». متوجه شدم به شایعه ی فامیل بودن من با احمدی نژاد اشاره می کند. به ایشان گفتم «اصلاً احمدی مقدم با احمدی نژاد چه طوری شناسنامه ای باجناق میشوند؟ خنده دار نیست؟ همسر من اهل کردستان است و ما هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد نداریم. بچه محل بوده ایم ولی حتی یادم نمی آید او را در محل دیده باشم. در شهرداری با او آشنا شدم. این شایعات مال بی بی سی است. البته آقای روحانی هم یک بار همین مطلب را به من گفت اما آقای هاشمی از شما تعجب می کنم که چنین حرفی می زنید!» چون از زمان جنگ با هم آشنا بودیم به شوخی به ایشان گفتم: «حاج آقا! مثل اینکه شما هم مشتری بی بی سی هستی؟! اگر تلویزیون خودمان را گوش داده باشید، من سه بار در تلویزیون توضیح دادم که من هیچ نسبتی با آقای احمدی نژاد ندارم.» گفت: «من اصلاً تلویزیون خودمان را نگاه نمیکنم. ارزش دیدن ندارد؛ معلوم نیست چه میگویند، همش چرت و پرت است.»
پیش از انتخابات جلساتی در دفتر آقای هاشمی تشکیل می شد که بخش راهبردی در آنجا بود. این جلسات در دفتر آقای هاشمی با حضور خاتمی، هاشمی، میرحسین، ناطق و سیدحسن خمینی تشکیل می شد و برنامه ریزی ها در آنجا بود. در آنجا روی یک کاندیدا با هم توافق کردند. البته ابتدا موسوی در جلسات عضو نبود، زمانی که کاندیداتوری او قطعی شد به جمعشان اضافه شد. برگزاری جلسات مشخص می کرد که آنها در حال سازماندهی هستند تا با تمام قوا در میدان حاضر شوند. ما با این مجموعه اطلاعاتی که در اختیار داشتیم حدس می زدیم انتخابات پرچالشی در پیش روی داریم؛ اگر انتخابات را ببرند جشن پیروزی دارند. و پس از انتخابات با افزایش سرعت عمل کارهای نکرده ی دوم خرداد را می خواهند انجام دهند. اگر هم ببازند قطعا زیربار نتیجه نمی روند و چالش می کنند.
از سازماندهی آن ها مطلع بودیم اما از چگونگی آن اطلاع نداشتیم. شبکه های آنها مبهم بود؛ اینکه چه طور پلاکارد میآورند؟ چگونه شعارها تنظیم میشود؟ چه طور به افراد میگویند این طرف یا آن طرف برو؟، تمام این مسایل برای ما سوال بود. پس از اینکه در پویش ۸۸ اسامی دو هزار نفر از شبکه آن ها را یافتیم شبکه میدانیشان متلاشی شد. تمام برنامه ها، فراخوانی و سازماندهی میدانی آن ها از بین رفت. وقتی محسن آرمین و افراد دیگر که بیانیه ها را مینوشتند، راهپیمایی ها را برنامه ریزی و خارج و داخل را با هم هماهنگ میکردند بازداشت کردیم، ضربه سختی خوردند.
94/10/21 - 08:45 - 2016-1-11 08:45:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]