واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگیان نیوز: فرهنگیان نیوز - تدبیر https://telegram.me/edufarhangian : به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه روزان، احمدرضای 13 ساله دانش آموز کلاس نهم خودش را کشت. روسری مادر را به میله بارفیکس روی در اتاق گره زد و... پیکر کوچکش با چند تکان کوتاه از حرکت بازایستاد و نفسش برای همیشه در گلو حبس شد. 4 ماه از آغاز سال تحصیلی می گذرد و تعداد دانش آموزانی که خودخواسته خودکشی را برای پایان دادن به زندگی انتخاب می کنند بیشتر می شود. تنها د رآبان ماه، پنج نفر از د انش آموزان کود ک و نوجوان به شیوه های مختلف د ر سطح کشور به زند گی خود پایان د اد ه اند. آنقدر عجیب و دور از ذهن است که حتی وقتی به زبان می آوردند کسی باور نمی کند. کودکان 14 یا 15 ساله ای که حرف از خودکشی می زنند و با لبخندی مطمئن روی لب هایشان به همکلاسی ها یا مادر و پدرشان می گویند خودکشی می کنم. در ذهن کودکانه شان تنها مرگ می تواند به همه چیز پایان دهد. تعدادی از این دانش آموزان وضع مالی خوبی داشتند یا از وضعیت تحصیلی خوبی برخوردار بودند اما باز هم دست به این کار زده اند. آنها عکس العمل آدم ها را در مقابل خودکشی می بینند اما باز همین راه را انتخاب می کنند. تعداد زیادی از این دانش آموزان، پسران 13 تا 15 ساله هستند. آنها همگی با روش دار زدن به زندگی خود پایان داده اند. همگی قبل از خودکشی جدی یا شوخی درباره علت خودکشی با دوستان و پدرومادر صحبت کرده اند اما نتوانسته اند گرهی از مشکلاتشان باز کنند و به مرگ پناه برده اند. وقتی معلم جلوی همه بچه ها تحقیرت می کند "از اینکه خودم و خانواده ام تحقیر شویم وحشت دارم. هر روزی که معلم پای تخته و جلوی بچه ها تنبیهم می کند شب کابوس می بینم. وقتی خانواده ام به خاطر نمره های پایین در مدرسه تحقیر می شوند و من را در خانه سرزنش می کنند به خودم می گویم که یک بار کاری می کنم که همه چیز تمام شود. توی دفتر مشقم با خط درشت وصیتم را بنویسم تا بعد از مرگم همه بدانند چه کسانی باعث این کار شدند. دلم می خواهد بدانم وقتی جسد مرده ام را توی اتاق می بینند صورت هایشان چه شکلی می شود؟»این ها حرف های علیرضا، دانش آموز کلاس هشتم یکی از مدارس مناطق شرق تهران است. وقتی داستان خودکشی دانش آموز بافقی را می شنود که با چادرنماز مادرش خودش را دار زده اصلا تعجب نمی کند. چشم های روشنش پر از اشک می شود. دلش از مدرسه گرفته. وقتی می پرسم به نظرت دلیل خودکشی این دانش آموز چه بود می گوید: «وقتی معلم جلوی بچه ها تحقیرت می کنه دلت می خواد یه جوری نشون بدی که تو هیچ گناهی نداری. اون بلد نیست با دانش آموزا چه جوری برخورد کنه. بعد دلت می خواد یه کاری کنی که خودش هم بفهمه." فردا همه تان به تشیع جنازه ام بیایید عصر هفدهم آبان امسال نیز مهرشاد، دانش آموز کلاس نهم رستم کلای مازندران، صندلی چوبی را زیر پنکه سقفی اتاقش گذاشت؛ یک تکه پارچه سفید دور گردنش پیچید و با یک ضربه کوچک به صندلی زیر پایش چشم هایش را برای همیشه بست. یکی از دوستان صمیمی مهرشاد می گوید: روز قبل از خودکشی در مدرسه با مهرشاد والیبال بازی کردیم. او خوشحال و سرحال بود. وقتی بازی مان تمام شد به چند نفر از ما که دورش جمع شده بودیم، گفت «فردا مراسم تشییع من است. در آن شرکت کنید و ناهار آن را بخورید». ما فکر کردیم شوخی می کند. برای همین اهمیت ندادیم. روز بعد که فهمیدیم خودکشی کرده باورمان نمی شد.» از مهرشاد یک برگ وصیتنامه به جا مانده. او آخرین بار با دستان خود، روی یکی از برگ های دفترش گواهی نوشت: «من هیچ مشکلی با کسی ندارم و کسی در این حادثه مقصر نیست.» اگر به مدرسه پول ندهید خودکشی می کنم هاوری یکی از دانش آموزانی اهل اشنویه است که روز چهارم آبان خود را حلق آویز کرد. جنازه او ظهر همان روز به وسیله پدر و مادرش پیدا شد. آنها که برای چیدن سیب به باغ های اطراف محله تاج الدین آباد اشنویه رفته بودند وقتی به خانه برگشتند پسرشان را دیدند که با چشم های باز و گردن کبود شده زیر طناب تلو تلو می خورد و نفس ندارد. مادر هاوری گفته:«مدرسه برای خرید تجهیزات از همه دانش آموزان پول خواسته بود. هاروی گفته بود اگر آنها این پول را به او ندهند، خود را خواهد کشت. خودکشی ۱۱۱ کودک طی سه سال در ایران تا کنون هیچ گونه آمار رسمی درباره خودکشی دانش آموزان در کشور منتشر نشده است. اما در مهرماه ۹۴، فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران خبر داد که از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ تعداد ۱۱۱ کودک در ایران اقدام به خودکشی کرده اند. این کودکان بین هشت تا ۱۳ سال سن داشته اند و خودکشی آن ها به شیوه مسمومیت بوده است. او افزوده ۵۹ نفر از این کودکان پسر و ۵۲ کودک نیز دختر بوده اند. این نخستین بار است که چنین آماری در مورد خودکشی کودکان ایرانی اعلام می شود. این آمار بر اساس پژوهش مؤسسه رحمان به دست آمده است. خشونت علیه خود آخرین سلاح اعتراضی سعید معیدفر، جامعه شناس در مورد خودکشی دانش آموزان در ایران در مصاحبه ای گفته است: وقتی انسجام و همبستگی خانوادگی کاهش یابد، خانواده از کودک و نوجوان خود حمایت عاطفی و اجتماعی لازم و کافی نمی کند؛ به همین دلیل هم کودک و نوجوان خود را تنها و رها شده احساس می کنند. به نظر می رسد که کودک و نوجوان تحت شرایط روانی و روحی ناشی از توقعات خانواده از یک طرف و ضعف پیوند عاطفی با والدین و دیگر اعضای خانواده از طرف دیگر، زندگی اجتماعی را پیچیده، دشوار و ناامن احساس می کنند. با حادث شدن یک برخورد ناخوشایند اجتماعی، برخورد نامناسب و تحقیر از سوی همکلاسی ها یا معلم، نمرات کم یا شکست در کنکور و دیگر موارد شکست اجتماعی و فردی، کودک و نوجوانی که حمایت عاطفی و اجتماعی چندانی از سوی خانواده دریافت نمی کند، بیشتر ممکن است که به فکر خشونت علیه خود بیفتد. نظام آموزشی هنوز اعتقادی به روان شناسی ندارد نظام آموزشی کشور هنوز اعتقادی برای به اشتراک گذاشتن آموزش های روان شناسی و کلاس هایی در این زمینه ندارد. همچنین سیستم آموزش کشور خودش را از اول جدا با اولیای دانش آموزان می داند. درصورتی که شاهد ارتباط دو سویه نظام آموزشی کشورهای دیگر از ورود محصل به مدرسه و کلاس های آموزشی متعدد هستیم؛ اولیا همیشه در بستر آگاهی و پیشبرد فرزندان خود با مدارس در ارتباط هستند و این رابطه دوسویه سبب آرامش فکری و روانی فرزندان می شود یا به گونه ای سلامت روانی دانش آموزان را تحت کنترل دارند. اگر سیاستگذاران و متولیان آموزشی و اجتماعی در کشور به فکر ارائه راهکارهای عملی نباشند، دانش آموزانی که دچار بیمار روحی هستند وضعیت نامناسب تری را در جامعه پیدا می کنند که آسیب های سوئی به همراه دارد.
شنبه ، ۱۹دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگیان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]