واضح آرشیو وب فارسی:پپنا: سایت خبری پپنا ( www.ppna.ir ): میشل آتگانا کارآفرینی دشوار است به خصوص وقتی که در دوره ای زندگی می کنید که بازاری برای کارتان وجود ندارد. آغاز کار اپل، ایده ای دیوانه وار بود. تصور کنید هنری فورد به مردم بگوید که شما به اتومبیل نیاز دارید؛ در حالی که مردم حتی نمی دانند اتومبیل چیست. همین داستان برای اپل هم اتفاق افتاد، کامپیوترهای شخصی برای کارهای روزانه مردمی که نمی دانستند با آن چه کاری باید انجام دهند ابتدا محصول وارد می شود برای جابز، به نظر نمی رسید که موضوع اصلی مردمی باشند که محصول او را خریداری می کنند یا از آن استفاده می کنند، بلکه خود محصول و این که چقدر عالی می تواند باشد یا باید باشد. جابز وسواس محصول عالی و کامل داشت، محصولی که می توانست باعث پیشرفت و توسعه مصرف کنندگان آن شود. او ابتدا در مورد محصول فکر کرد، سپس به افراد. بهتر نباشید، متفاوت باشید وقتی که در اوایل دهه ۹۰ اولین مدل روز مک به بازار آمد، موضوع مهم بهتر بودن نسبت به آن چه در بازار وجود داشت یا رقابت نبود. درباره متفاوت بودن بود. برای جابز رقابتی وجود نداشت زیرا هیچ کس دیدگاه او را نداشت. او می خواست چیزی بسازد که مردم به آن نیازی نداشته باشند اما میل به داشتن آن را داشته باشند. بسیار هوشمندانه بود، اگر با طرفداران آی فون ملاقاتی داشته باشید، متوجه این موضوع می شوید. اگر بخواهید که بازنده باشید، ادامه دادن راه خودتان آسان است استیو جابز پس از اخراج از اپل کمی گریست و سپس کار دیگری را آغاز کرد که پس از آن محصول خود را به اپل می فروخت. در آن مرحله، آن شرکت در بازار سهام رشد کرد و تصمیم گرفت که جابز را برگرداند. بنابراین آنان درخواست کردند و او حدود یک میلیون از سهام اپل خود را فروخت که باعث افزایش ارزش سهامی شد که همیشه در پایین ترین سطح بود. آن ها از او خواستند تا مدیر اجرایی شود. او قبول کرد، همه کسانی را که او را اخراج کردند، اخراج کرد و بازسازی شرکت خود را آغاز کرد. آشفته کردن بازاریابی بدین شکل، حرکت خطرناکی ست اما اگر طرحی دارید، برای اجرای آن فداکاری هایی لازم است. همیشه نابغه را در اتاق پشتی نگه دار، همه از خوش صحبت ها خوش شان می آید . داستان تولد اپل در واقع داستان استیو ووزنیاک است. این داستان یک فوق نابغه است که خسته شد و برای خودش یک کامپیوتر شخصی ساخت، چیزی که افرادی نظیر او دوست دارند داشته باشند. بنابراین جابز ایده او را گرفت، سرمایه گذاران را با احتیاط نگه دارید تا زمانی که دستور توقف را بگیرند . اولین سرمایه گذار اپل، تنها به این دلیل سرمایه خود را از شرکت خارج کرد که جابز بسیار بی رحم بود. وقتی که تیم مهندسانی که اپل۲ را ساختند، با هم کار کردند تا کامپیوتر را آماده کنند، جابز وقت خود را صرف جستجو برای سرمایه گذار گوشی صرف کرد. هر کسی در دنیای جابز نقشی را ایفا می کند و اگر نمی توانی به گونه ای بازی کنی که در توصیفات او قرار داشته باشی، کنار گذاشته می شوی. یک مذاکره کننده مسلط باشید هر کسی سعی می کند تا محبتی به جابز بکند و در کار جدیدش که هیچ پولی ندارد و ممکن است هر لحظه متوقف شود سرمایه گذاری کند و او با آن ها مذاکره می کند. بله او می خواست محصولی بی نظیر بسازد اما می خواست سرمایه گذاران همه پول دنیا را به او بدهند. در دفاع از او، او ترجیح می داد که سرمایه گذار پول زیادی بپردازد تا مصرف کننده مجبور نباشد پول زیادی بدهد.
شنبه ، ۱۹دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پپنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]