تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816937966




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قدرت یک نقش آفرینی ساختارشکن/ نقد و بررسی بازی Undertale


واضح آرشیو وب فارسی:گیمفا: صنعت محبوبمان الحق که چه زیباست. به راستی که چه هنرمندانی در این صنعت داریم و چه شاهکارها و عناوین بی نظیری در آن خلق می شوند. هر کدام یک اثر هنری هستند و یک تابلوی متحرک. تابلوهایی به غایت زیبا که برعکس بقیه آثار در شاخه های دیگر هنری، ما هم حق دست بردن در آن ها را داریم و می توانیم آن ها را به دلخواه خود رقم بزنیم. کدام اثر هنری و کدام تابلوی نقاشی و کدام فیلم سینمایی و تئاتر است که از The Witcher 3: Wild Hunt زیباتر باشد؟ کدامین اثر هنری است که داستانی پر و پیمان تر و پیچیده تر از شاهکاری به نام Metal Gear solid دارد؟ کدام شاخه هنری است که نابغه های آن با کمترین امکانات و کمترین بودجه شاهکاری مانند To The Moon یا FEZ بسازند؟ کدام اثر هنری ذهن شما را بیشتر از Bloodborne و Dark Souls به چالش می کشد؟ کدامین اثر، داستان را زیباتر از The Last of Us و Bio Shock روایت می کند؟ فکر می کنم جواب تک تک این سوال ها را بهتر از من می دانید. صنعت محبوبمان پر است از بهترین ها. پر است از شاهکارهای هنری که هر یک از دیگری زیباتر هستند و قدرت و نبوغ و خلاقیت خالقشان را به رخ دنیا می کشند. اگر به صنعت محبوبمان ببالیم، حق داریم و اگر به گیمر بودنمان افتخار کنیم حقا که سزاواریم. اینجا جایگاهی است که بازی هایی مثل Undertale منتشر می شوند و همه را انگشت به دهان می گذارند و کسی نیست که بتواند آن ها را تحسین نکند. عناوینی که به دنیا می گویند در صنعت بازی های رایانه ای چنین هنرمندانی وجود دارند و چنین آثار هنری ساخته می شوند و از آن ها لذت می بریم. عنوانی که باید قدرش را دانست عناوین بزرگ و شاهکار AAA را معمولا تمام گیمرهای دنیا می شناسند و کمتر کسی است که یکی از آن ها را از دست بدهد یا نشناسد. با تبلیغات بزرگی که ناشران ثروتمند و بزرگ این صنعت برای غول هایشان انجام می دهند همه و همه در مورد آن بازی خبردار می شوند و آن را تجربه می کنند. اما در این بین شاخه ای هست به نام بازی های مستقل. شاخه ای که در آن چه شاهکارهایی که نمی بینیم. شاخه ای با عناوینی سرشار از خلاقیت و زیبایی که گاها با پیکسل های ساده کاری را که عناوین بزرگ دنیا انجام می دهند را انجام داده و همان سطح از لذت و گاها بیشتر را برای ما به ارمغان می آورند. عناوین مستقل متاسفانه گاها زیاد شناخته نمی شوند و برخی از آن ها را گیمرها به دلیل ناشناخته بودن بازی نمی کنند زیرا تبلیغات عظیمی برایشان انجام نمی شود. البته جای شکرش باقی است که در چند سال اخیر کمی اوضاع این عناوین بهتر شده است و جایگاهی برای شناخته شدن و جولان دادن پیدا کرده اند و مثلا عنوانی مثل Her Story می آید و کلی جایزه در مراسم برترین های سال و در رقابت با عناوینی بزرگ برنده می شود و به لطف امتیاز متا و نقد سایت های بزرگ دنیا، بیشتر شناخته می شوند و شانس مورد توجه واقع شدن زا پیدا کرده اند. Undertale نام بازی: Undertale سازنده: tobyfox ناشر: tobyfox ژانر: Role-playing پلتفرم: PC تاریخ انتشار: ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵ (۲۴ شهریور ۱۳۹۴) امتیاز متا: ۹۳/۱۰۰ موفقیت اتفاقی نیست… یکی از عناوین مستقل و فوق العاده زیبایی که چندی پیش منتشر شد و تمامی صنعت بازی های رایانه ای یکصدا آن را تحسین کردند و بسیار مورد استقبال نقش آفرینی بازان قرار گرفت عنوان زیبای Undertale است که به راستی یکی از افتخارات صنعت محبوبمان محسوب می شود. با وجود نقدهای فوق العاده و امتیازات بسیار بالا شاید بسیاری از شما حتی نام این بازی را نیز نشنیده اید چه برسد به این که آن را بازی کرده باشید. به همین خاطر است که تصمیم بر نقد این عنوان شاهکار گرفتیم تا اگر احیانا کسی از شما عزیزان و مخصوصا علاقمندان به سبک نقش آفرینی با این بازی آشنا نیست و آن را تجربه نکرده است بتواند یک عنوان بی نظیر را به لیست عناوین خود اضافه کند و لذت انجام یکی از برترین عناوین امسال را از خود دریغ نکرده نباشد. مطمئن هستم که پس از تجربه Undertale چنان حس لذت خالص و شور و شوقی دارید که با کلمان قابل وصف نیست و تمامی وجودتان از هنر سازندگان این عنوان لبریز و مشعوف خواهد شد. پس اجازه دهید تا با هم به بررسی قسمت های مخنلف این بازی بپردازیم و ببینیم چگونه سازندگان بازی موفق شده اند چنین بازی زیبا و منحصر به فرد و البته ساختارشکنی را برای ما آماده کنند. در ادامه این مقاله با وبسایت گیمفا همراه باشید. شخصیت های بازی بی نظیرند… دوستان عزیزم بگذارید در ابتدای این نقد یک نکته را برای شما روشن کنم. واقعا اگر می خواهید Undertale را بازی کنید، از همین قسمت، دیگر ادامه نقد را نخوانید. هر چه کمتر در مورد این بازی قبل از انجام آن بدانید، لذت و شگفتی بازی برای شما بیشتر خواهد بود. نقد این بازی بسیار کار سختی است زیرا به هیچ وجه نباید چیزی را در مورد بازی اسپویل کرد و بدون اسپویل کردن نیز کار نقد بازی بسیار سخت می شود زیرا نمی شود اوج لذتی را که بازی به شما هدیه می دهد را شرح داد. با این که کاملا سعی بر این دارم که هیچ موردی از بازی و روند آن را اسپویل نکنم ولی باز هم می گویم اگر می خواهید بازی را انجام دهید این نقد را نخوانید. اگر قصد دارید از روی این نقد تصمیم بگیرید که آیا بازی را انجام دهید یا خیر بگذارید برایتان یک نقد یک جمله ای انجام دهم: اگر ذره ای در بازی کردن Undertale شک به دل خود راه دهید بدانید که دارید اشتباه بزرگی می کنید و یکی از بهترین های ۲۰۱۵ را از خود دریغ می کنید. Undertale را تجربه کنید تا لذتی جدید، خنده دار، سرگرم کننده، چالش برانگیز، شگفتی ساز و پر از سورپرایز را تجربه کنید. فکر می کنم اکنون می توانید تصمیم بگیرید که بازی کنید یا خیر. با هم نقد را ادامه می دهیم. راست گفته اند که نباید زود قضاوت کرد. زمانی که بازی Undertale را آغاز می کنید در همان صحنه های ابتدایی بازی گمان می کنید با یک نقش آفرینی کلیشه ای روبرو هستید که در آن در یک جهان مرموز بیدار می شوید و رهسپار سفری خواهید شد به امید آن که زندگی عادی خود را باز پس گیرید. علی رغم این فرضیه آشنا، به زودی متوجه خواهید شد که موضوع به همین سادگی ها هم نیست و خبری از کلیشه و … که نیست هیچ، بلکه کلی هم سورپرایز عجیب و غریب و جدید انتظارتان را می کشد. در حالی که بسیاری از بازی ها تلاش بسیار زیادی برای آموزش اصول اولیه بازی به شما انجام می دهند، Undertale تلاش می کند که نه تنها شما را با محتوای عظیم بازی آشنا کند بلکه به شما بیاموزد هیچ چیزی را در بازی از روی ظاهرش قضاوت نکنید. بگذارید در این مورد مثالی بزنم: مبارزات بازی عجیب، خلاقانه و چالش برانگیز است. نخستین شخصیتی که در بازی ملاقات می کنید از شما می خواهد که خوب و عادلانه بازی کنید ولی بعد، آن موزیک شاد و مهربانانه جای خود را به خنده های شیطانی او می دهد و “دوست” جدیدتان، شما را یک احمق خطاب می کند و متوجه می شوید که وی دشمنتان است. این جاست که پیغام بازی را می گیرید: منتظر هر چیزی در بازی باشید. Undertale با تکنیک های داستان سرایی غیرمعمول و مکانیک مبارزه مخصوص به خود، نامی برای خود دست و پا کرد و خود را از دیگر عناوینی که فکر می کنید از آن ها تقلید کرده است، جدا می کند. همچنین لازم به ذکر است که بازی بسیار بسیار هوشمندانه نوشته شده است و به طور مداوم انتظارات شما از بازی را دگرگون می کند. بسیاری موارد فوق العاده جذاب در مورد داستان و روند بازی وجود دارد که شدیدا وسوسه می شوم که آن ها را برایتان اسپویل کنم ولی وارد شدن زیاد به جزییات بازی، یک المان اصلی بازی را برایتان نابود می کند، المان سورپرایز، چیزی که Undertale در آن تبحر زیادی دارد. گرافیک بازی هر جور دیگری بود به این خوبی با فضای بازی هماهنگ نمی شد. در حالی که ابتدا به نظر می رسد Undertale یک بازی است که در درجه اول برای طرفداران RPG (نقش آفرینی) طراحی شده است، اما بسیاری از جوک ها و شوخی های این بازی در خواست تجدید نظر در این مسئله را دارند! یک جفت اسکلت کمیک بوکی بی کفایت، به طور منظم و مرتب در حال پرتاب کردن انواع چوک ها و مسخره بازی ها به سمت شما هستند در حالی که تلاش می کنند – و البته شکست می خورند!- تا شما را از پیشرفت در بازی باز دارند. همچنین ضعف خنده دار و مشهود روابط اجتماعی یکی از منابع اصلی خنده در بازی است. بازی پر است از موجودات عجیب و غریب و دیوانه. مثلا یک هیولای دیوانه در بازی به نام Woshua وجود دارد که فقط از شما می خواهد تمیز باشید و یا یک روح که برای این که مودب باشد و شما را ناراحت نکند وقتی به او حمله می کنید خودش از جان خود می کاهد تا مثلا شما فکر کنید با ضربه شما این طور شده است! شخصیت پردازی در بازی بسیار هوشمندانه صورت گرفته است و البته عجیب و غریب و نامتعارف. مثلا تصور کنید که شما با دقت شرایطی در بازی را پیش می برید و با توجه به رفتارهای عرف، انتظار دارید که فلان موضوع به فلان شکل در بازی پیش برود و آن نتیجه ای را که انتظار دارید ببینید اما سخت در اشتباهید! چنان واکنش های عجیب و غریب و نامتعارفی را در بازی از سوی شخصیت ها می بینید که دیگر در بازی پیش بینی نمی کنید. با همین موارد ساده ولی هوشمندانه است که بازی خنده و لذت را به شما هدیه می دهد. بازی پر است از سورپرایز کردن شما آن هم به غیرمنتظره ترین شکل ممکن! بازی شما را تشویق می کند که به جای پیشروی سریع در داستان، بایستید و با تک تک شخصیت ها در بازی تعامل و گفتگو گنید و این را بدانید که لازم است این کار را انجام دهید زیرا همین صحبت ها و تعاملات سرگرم کننده و متنوع با هیولاها و … اطلاعات بسیار ارزشمند و مهمی را در مورد جهان گسترده بازی برای شما به همراه دارد. Undertale پر است از اتفاقات عجیب و غریب و ساختار شکن و غیر معمول که به بهترین شکل ممکن شما را شگفت زده می کند و لبخند را به کرات بر روی لب های شما می نشاند. به طور همزمان بازی های مختلف و طبیعت انسان را شوخی می گیرد و شما را سرگرم می کند. لذتی که از این بازی می برید از جنسی متفاوت با دیگر بازی هاست و طنز بسیار ظریف و هوشمندانه ای که در رگ های سراسر بازی جریان دارد کاملا شما را نیز با خود همراه می کند و هر بار برای شنیدن طنز و شوخی بعدی در بازی تشنه تر می شوید. همچنین باید بگویم تجربه بازی Undertale از آن دست تجربه هایی است که شما را وادار می کند برای بار دوم یا سوم نیز بازگردید. این امر به این دلیل است که در دوره ای مثلا ۵ ساعته در بازی، شما کلی تصمیمات بزرگ می گیرید که کل جهان اطراف شما را تحت تاثیر قرار می دهد. اهمیت انتخاب، مخصوصا خود را هنگام مبارزات بازی نمایان می کند که به شما اجازه می دهد مبارزه کنید و یا با صحبت کردن خود را از جنگیدن و میدان نبرد خلاص کنید. تلاش برای قانع کردن حریفان در بازی بسیار پاداش دهنده تر از مبارزه کردن با آن هاست. و این پروسه ای است که برای هر نوع مختلف از دشمنان متفاوت است. بازی شیوه داستان سرایی بسیار هوشمندانه ای دارد… غور غوری! برای به دست آوزدن لطف دشمنان، باید رفتار آن ها را کاملا تجزیه و تحلیل کنید و زنجیره صحیح رفتار در برابر آن ها را کشف کنید. در یک سناریو شما ممکن است بخواهید با یک سگ خشن و وحشی دوست شوید و در یک سناریوی دیگر ممکن است تصمیم بگیید که یک روح با اعتماد به نفس پایین را تشویق کنید و به او روحیه دهید! موفقیت شما به تواناییتان در همدردی و واکنش صحیح نشان دادن در موقعیت های مختلف بستگی دارد. بازی از از لحاظ تنوع دشمنان و حریفان، فوق العاده عمل می کند و شما را کاملا راضی نگاه می دارد. تنوع دشمنان متمایز و سرگرم کننده ای که با آن ها در بازی روبرو می شوید و تنوع بسیار بالای حملات و رفتارهای آن ها، کمک می کند تا یک مشکل که در بسیاری از عناوین نقش آفرینی مشترک است و وجود دارد حل شود، یعنی برخوردهای تکراری تصادفی. با توجه به این که اکثر دشمنان در بازی به راحتی نظرشان جلب نمی شود، در نهایت شما باید بدون توجه به این که قصد مبارزه دارید یا نه، از خود دفاع کنید. شاید در ابتدا نوع رویکرد بازی به مبارزات و مکانیک های آن به نظرتان عجیب و کمی آزاردهنده به نظرتان بیاید ولی پس از مدتی، سرانجام کاملا در دلتان جا باز می کند و به آن علاقمند می شوید مخصوصا اگر کمی اهل چالش باشید، زیرا این مسئله مبارزات را کاملا درگیر کننده و غیرقابل پیش بینی می کند البته در یک مسیر خوب و لذت بخش. حملات دشمنان به مانند موج هایی از اشیای پرتاب شونده به سمت شما به پرواز در می آیند و همین طور که به سمت شما پرواز می کنند شما باید یک آیکون قلب کوچک را به دور از مسیر حرکت آن ها هدایت کنید تا آسیب نبینید. این یک مکانیک غیر معمول است ولی به سادگی قابل درک است و به طرزی هوشمندانه پیاده سازی شده است تا هم چالش برانگیز و هم لذت بخش باشد. دوست یا دشمن؟ نه اشتباه نکنید… نمی خوام بگم مسئله این است! حتی در وسط مبارزه نیز، Undertale لایه های طنز خود را از دست نمی دهد. گاهی اوقات شما یک گلوله را جاخالی می دهید درحالی که باید مراقب قورباغه هایی که عضله دو سر آن ها مجهز به اسلحه شده است و حتی اشک های یک دشمن افسرده نیز باشید! مرتبط کردن شکل، سایز و رفتار این اشیایی که به سمت شما پرتاب می شوند با رفتار و خصوصیات شخصیتی مختلف دشمنان، بازی را چالش برانگیز نگاه می دارد و همچنین شما را به خنده بیشتر وا می دارد مخصوصا هنگامی که مشغول جاخالی دادن از انواع و اقسام حملات عجیب و غریب و گاها پوچ هستید. واقعا نمی شود که از بازی Undertale صحبت کنیم و اشاره ای به ساندترک بی نظیر آن نکنیم که پر است از ملودی های Bit-based بسیار زیبا که کاملا با اعمال و اتفاقات رخ داده در صحنه بازی هماهنگ است و ترکیب بی نظیری را شکل می دهند. هر باس در بازی یک تم موسیقی مخصوص به خود را دارد که کاملا در جهت پررنگ تر کردن ویژگی های رفتاری خاص آن باس عمل می کند. این موسیقی ها به طور خاصی به شما انرژی می بخشند و باعث می شوند در هر لحظه بازی روی صندلی خود نیم خیز باشید چه در زمان مبارزه و چه در زمانی که سعی می کنید محبت و دوستی حریفان را به خود جلب کنید. در خارج از مبارزه نیز این آهنگ ها کاملا مود و ریتم مناسبی دارند، از یک موسیقی بسیار خوش ریتم و جذاب در دهکده Temmie تا یک ملودی غم انگیز که در نزدیک به انتهای بازی کاملا کشش و کیل شما را به بازی بیشتر می کند. علیرغم استایل رترو که موسیقی Undertale داراست، ولی کاملا در به هیجان آوردن و بیرون کشیدن احساسات شما فوق العاده و عالی عمل می کند. اسکلت های عقب مانده خنگ! واقعا نقد این بازی بدون اسپویل کردن راه های بسیاری که بازی برای ضایع کردن شما و غیر قابل پیش بینی بودن، رو می کند، شرح دادن و روشن کردن این که این عنوان تا چه حد بی نظیر و فوق العاده است، ممکن نیست. شما نمی توانید این بازی را با یک نگاه گذرا و سطحی بشناسید اما این را مطمئن باشید که Undertale یکی از برترین، پیشروترین و خلاقانه ترین عناوین نقش آفرینی است که نه فقط در امسال، بلکه در چندین سال اخیر منتشر شده است. Undertale به طرز بسیار شجاعانه ای در جهت خلق نوآوری پا روی سنت گذاشته است و باید گفت کاملا و به طور صددرصد و بدون ذره ای اشتباه، توانسته است به این موفقیت دست یابد. این عنوان با قدم گذاشتن در مسیری ساختارشکن و شخصیت پردازی هایی نامتعارف و سیستم مبارزات عجیب و … موفق می شود تا از هر نظر شمارا راضی و خشنود نگاه دارد. Undertale از آن دست عناوینی است که یک نقش آفرینی باز نباید سال را بدون تجربه آن به پایان ببرد وگرنه قطعا یکی از چند نقش آفرینی با ارزش سال پر از نقش آفرینی های بزرگ را از دست داده است. شاید لذتی که عنوانی مثل Undertale به شما می دهد از جنس متفاوتی نسبت به غول هایی مثل ویچر و فال آوت و بلادبورن باشد ولی این را مطمئن باشید که اگر این عناوین شاهکار هستند (که هستند)، Undertale نیز بی شک شاهکاری در قالب و کلاس رترواستایل خود است. باز هم سازندگان مستقل خلاقیت و هنر خود را به رخ دنیا کشیدند و نشان دادند که با امکانات کم چه گارها می توان کرد. می توان عنوانی به نام Undertale ساخت که از بزرگ ترین رسانه های گیم دنیا و از مجموع ۳۰ نقد، امتیاز متای ۹۳ را دریافت کند. می دانید ۹۳ یعنی چه؟ ۹۳ یعنی امتیاز متای The Witcher 3: Wild Hunt، یعنی امتیاز متای برترین بازی سال ۲۰۱۵٫ همان طور که طبق قانونی که برای خود دارم همیشه گقته ام باز هم می گویم: بد بودن متای یک عنوان دلیل بر بد بودن بازی نیست ولی بالا بودن متای یک بازی قطعا دلیل بر جذابیت و زیبایی بازی است. پس عجله کنید و تا دیر نشده به تجربه Undertale بپردازید، به ویژه اگر نقش آفرینی باز و علاقمند به عناوین رترواستایل هستید.


پنجشنبه ، ۱۷دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیمفا]
[مشاهده در: www.gamefa.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن