تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804829107




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هم نشینی رنگ و شیشه


واضح آرشیو وب فارسی:فرصت امروز: دنیای هنر حد و مرز ندارد؛ هنر، گاه تابلوی نقاشی آویخته به دیوار است و گاهی دست ساخته ای زیبا، گاه چین چین ابریشم است بر سر و رو و گاهی نقش و نگاری است افتاده به زیر پا! هنر می تواند صدای جیرینگ جیرینگ شیشه با طرح و نقش رنگین کمانی باشد با چاشنی دقت و باریک بینی که مشخصه هنر-صنعت شیشه گری است. گپ وگفت ما با سعید گل کار شیشه گر برجسته کشور را که در نخستین روزهای فصل سرما در ساختمان مرکزی سازمان میراث فرهنگی انجام شد، به تفضیل بخوانید. سعید گل کار متولد 1331 تهران است. لیسانس باستان شناسی دارد و کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی. دوره مرمت آثار شیشه و سفال را در دانمارک گذرانده و از ابتدای تاسیس موزه آبگینه در سال 1359 همان جا مشغول کار بوده و به عنوان موزه دار ارشد شناخته شده است. با تجربه 33 سال طراحی آثار هنری و 28 سال تدریس در دانشگاه های تهران، هنر، اصفهان و سوره و همچنین 14سال مدیریت موزه آبگینه و سفالینه تهران، تحولی بدیع در هنر شیشه گری کشور به وجود آورده است. دارای نشان درجه یک هنری (معادل دکترا) در رشته شیشه گری سنتی است. ساخته هایش به کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، کانادا، فرانسه، ژاپن، ایتالیا، آلمان، هلند، انگلیس، کره جنوبی و... صادر شده است. وی بسیاری از ظروف آبگینه قدیمی را دوباره سازی کرده و در طراحی آثار شیشه ای مدرن نیز موفق و پیشرو عمل کرده است. برای شروع سعید گلکار نخستین روزهای فعالیتش را در موزه و نحوه گرایشش به این رشته، این طور تعریف می کند: «از همان اوایل کار در موزه با شیشه ها و اشیای بلوری در تماس بودم. رفته رفته به این اجسام بلوری علاقه مند شدم. چون موزه دار بودم متوجه شدم چه کارهای زیبا و قشنگی در ایران وجود دارد. چقدر آثار قابل توجهی در گذشته آفریده ایم که مربوط به 2 تا 4هزار سال پیش بوده است. همه اینها نشان از یک تمدن دیرپا با قدمت طولانی است، حال دلیل اینکه الان نمی توانیم انجام بدهیم چیست؟ بنابراین پروژه ای را تعریف کردم که با استقبال مدیریت وقت موزه مواجه شد.» درباره چند و چون پروژه اش می پرسم که انگار یک کند و کاو تاریخی-هنری است: «تاریخ سرگذشت نوشتاری بشر است و باستان شناسی لمس گذشته! مثالی برایتان می زنم: یک ظرفی را پیدا می کنید که داخل آن ماده ای باقی مانده؛ آن را آزمایش می کنید و متوجه می شوید که سرمه است و آن ظرف سرمه دان، از نوع لباس متوجه پوشش ساکنان یک منطقه می شوید. شکل و نوع وسایل و ابزار در آثار باستانی قابل استخراج و بررسی است. به همین علت تصمیم گرفتم پیوندی بین گذشته و حال با توجه به تخصصم بدهم. طرحم این بود: بازدید از کارگاه های شیشه گری که درحال فعالیت بودند و اینکه ببینیم در چه وضعیتی هستند و چه کاری می کنند. سرکشی کردم و دیدم وضعیت چندان مناسبی ندارند و کارکردشان محدود به ساختن چند استکان، نعلبکی، فنجان و لیوان بود! شیشه های بلند چراغ های گردسوز و استکان های کمرباریک عمده تولیدات شان بود، با اینکه از نظر تولید و اجرا خیلی ضعیف بودند، استعداد و پتانسیل بالایی داشتند و جا داشت که بیشتر و بهتر کار کنند. دیدم نحوه اصولی کار را بلد هستند، فقط مدیریت و هماهنگی را کم داشتند تا آنها را در مسیر درست برای طراحی، ترکیب و شکل دهی و احیای فرم های قدیمی در دستور کار قرار دهد. از اینجا بود که شروع به کار کردم و انگیزه من این شد که این کار را به سامان برسانم. این شد که در چندین سفر کاری به بیشتر کارگاه های سفالگری و شیشه در سطح کشور سرکشی کردم و گزارش هایی از شهرهای مختلف مثل قم، لاله جین، شهرضا، اصفهان و اطراف شیراز تهیه و برای بررسی ارائه کردم.» در مورد شیوه کاری اش، چارچوب منحصر به فردی را تعیین و پیاده می کند: «دسته بندی سه گانه ای را انجام دادم. 1. نمونه سازی از کارهای قدیمی، 2. الهام از کارهای قدیمی و تلفیق با کارهای جدید و 3. ساخته های مدرن. این 3 روش، روش های اصلی کارم هستند. برای نخستین بار در ایران موفق شدم فلز را در لابه لای شیشه قرار بدهم. سازه شیشه ای و فلزی را با هم تلفیق کردم. کار اصلی من طراحی فرم، رنگ و طریقه اجرا است.گروهی که من با آنها کار می کنم مثل یک گروه موسیقی است. یک رهبر ارکستر دارد و چند نوازنده و شاید یک خواننده؛ من در واقع رهبری کار را انجام می دهم. چه رنگ هایی کار کنیم، از ترکیب رنگ ها چه چیز جدیدی به دست می آید، تعداد و شکل کارها، ترکیب مواد، ساخت فرم های تازه و... همه را خودم تصمیم می گیرم. شیشه گری یک کار به شدت تخصصی است. یکی در قسمت دمیدن کار می کند. دیگری در ریخته گری مشغول است. نفر بعدی کارهای حجمی انجام می دهد، یکی قالب گیر است، همچنین تفاوت هایی در خود بخش شیشه وجود دارد؛ بنابراین افراد به سختی می توانند از تخصص خودشان خارج شوند و در اصل فرصت آن را پیدا نمی کنند تا به شاخه های دیگر بپردازند.» درباره اینکه چه مدت طول کشیده تا کار را یاد بگیرد و در این هنر- صنعت ماندگار شود، با ذوق و شوق خاصی جواب دهد: «از کار ستادی و پشت میز نشینی بیزار بودم. دوست داشتم فعال و پر تحرک باشم، چه در کارگاه، چه در سازمان. پیگیر بودم تا شیشه گرها را دعوت کنیم، به موزه بیایند و کارهای شان را به نمایش عمومی بگذاریم. کمی بعدتر برای میل شخصی و دلخوشی خودم کار می کردم. به کارگاه های مختلف می رفتم و طرح های ساده را می ساختم. هر روز خروس خوان بیدار می شدم تا کارم را شروع کنم. کارگاه های شیشه گری ساعت 5 صبح شروع به کار می کنند تا ساعت 1 تا 2 بعدازظهر. چون گرمای کوره ها زیاد است باید صبح خیلی زود که هوا خنک تر است، مشغول شوند. با این حال فرصت کافی داشتم و کار روزانه ام همین بود تا فاصله 50کیلومتری تهران تا حوالی جاده ساوه را بروم و برگردم. از آن به بعد ساعت 9 صبح در اداره بودم و کارهای اداری را انجام می دادم. ازهمان موقع دست به ابتکار زدم و و شیشه و فلز را در اندازه محدود تلفیق کردم. آنقدر تمرین کردم تا بالاخره به مهارت هایی هم دست پیدا کردم. مثلا ما موفق شدیم با بالا و پایین بردن حرارت، مدت زمان سرد شدن شیشه را محاسبه کنیم. بعضی از اشیا را با ترکیبات تازه شکل دهیم. مواد اولیه را به نوع دیگری کار کنیم و مانند اینها. شیشه های دولایه، سه لایه و چهارلایه روی هم فشار می آورند و احتمال شکستن زیاد است. مهم این است که این لایه ها طوری طراحی و اجرا شوند که به کلیت کار آسیب نزند. برای یادگیری دو کار می کردم: 1. در موزه اشیای قدیمی را از نزدیک می دیدم و لمس شان می کردم، روش های ساخت آنها را می گشتم و پیدا می کردم. 2. با خود استادکار آن وسیله در ارتباط بودم و از نزدیک با طریقه ساخت آشنا می شدم. گاهی اوقات پیشنهاد هم می دادم و تبادل نظر بین ما شکل می گرفت که به خلق مدل ها و طرح های جدید و زیبایی ختم می شد. بعد از مدتی ترکیبات فلزی را در شیشه به کار بردم. مثلا کشف کردیم که آهن فشار زیادی به لایه شیشه ای وارد می کند و باید بسیار نازک باشد تا شکستنی به وجود نیاید. غیر از آهن از مس، برنج و آلومینیوم هم استفاده کردم.» آقای گل کار درمورد نخستین کار حرفه ای اش که دست بر قضا بین المللی هم شده می گوید: «در گام های اولیه کارم که بیشتر به دنبال کسب تجربه بودم، یک نمایشگاه از ساخته های خودم برپا کردم. بعد در یکی دو تا از نمایشگاه های بین المللی شرکت کردم، یکسری کارهای محدود ارائه دادم. حدود 25 سال پیش در یکی از این نمایشگاه ها چند نفر ژاپنی آمدند و طرح های من را دیدند و اتفاقا خوش شان آمد تا حدی که سفارش کار به من دادند. کارهایی که من تک تک و با صرف وقت زیاد درست می کردم، حالا از هر کدام 400-300 تا می خواستند! با ترس و لرز قبول کردم و قرارداد بستم. باورکردنی نبود، نخستین کار حرفه ای من برای تحویل به یک کشور خارجی آن هم ژاپن که از قطب های هنر و صنایع دستی است. پس شروع کردیم به ساختن و تولید انبوه که حدود سه سال طول کشید.» از گذشته های دور تاکنون شیشه گری در ایران پیشینه ای 5 هزار ساله دارد و از جمله هنرهایی است که از دیرباز در پهنه سرزمینی ایران و نواحی مرکزی خاورمیانه سابقه داشته است. «پروفسور شینجی فوکایی» پژوهشگر برجسته ژاپنی کتابی دارد به عنوان «شیشه ایرانی» که به ریز این هم اشاره کرده و نخستین نمونه های یافت شده در ایران را مربوط به شمال کشور می داند. «شیشه گری از هنرهای اصیل ایرانی است و یکی از پایگاه های اصلی این حرفه بوده؛ شیشه گری از ابتدا در فینیقیه (لبنان امروزی) و مصر باستان کار می شده و در قسمت های مرکزی خاورمیانه هم رایج بوده. شیشه گری که امروز در ایتالیا مرسوم است پایه و اساسش ایرانی است که بعد از دوره جنگ های صلیبی به آنجا انتقال پیدا کرده است. رومی های مسیحی عده ای از مسلمانان را به اسارت می گیرند که در بین این اسرا چند نفر شیشه گر هم بوده اند. آنها را در جزیره مارانو در نزدیکی ونیز محبوس می کنند. بعد از مدتی آنجا کارگاه دایر می شود و آنها هم آنجا ماندگار می شوند. این را هم اضافه کنم که شیشه گری در قدیم یک کار خاص و پنهانی بوده. حرفه ای شیک و لوکس که مخصوص بزرگان و اشراف بوده و خود شیشه گرها یکی از طبقات مهم و سرشناس زمان خودشان بوده اند.» در مورد فراگیری این رشته جویا می شوم که چقدر رونق دارد و کجاها بیشتر رایج است که پاسخ می دهد: «درایران عمدتا تهران و در تبریز و اصفهان و میمند فارس هم کار می شود اما عمده فعالیت ها در تهران است. شیشه گری واقعا کار سخت و زمان بری است و به همین دلیل خیلی کم سراغش می روند و فراگیری زیادی ندارد. چون جمع کردن افراد مرتبط با این کار سخت است. فرض کنید حمله مغول اتفاق افتاده و انواع کارگاه های هنری از بین رفته اند. پس از واقعه آن صنف و حرفه ای زودتر شروع مجدد داشته اند که توانسته اند همکاران باقیمانده خود را پیدا کنند و دوباره از نوع شروع کنند. ولی در شیشه گری قدری تفاوت وجود دارد، چون آن مجموعه ای که با هم کار می کردند، مثل استادکار و قالب گیر و رنگرز یکی در جنگ کشته شده، دیگری متواری شده و آن یکی دچار نقص عضو شده و پیدا کردن اشخاص جدید خیلی سخت بود. ولی مثلا سفال گری با یک نفر و در یک زیرزمین 20 متری کوچک هم می توانست کارش را دوباره از سربگیرد.» در مورد میزان فعالیت در خارج از کشور حرف های جالبی دارد: «شیشه گری در دنیا خیلی مرسوم و شناخته شده است. در ایتالیا، چین، ژاپن، سوریه (قبل از حمله تروریست ها)، مصر، اسپانیا، پرتغال و انگلیس فعالیت های گسترده ای انجام می شود. ساخته های بسیار خوبی در این کشورها عرضه می شود که قابل توجه است.» سختی مسیر در مورد تولید و چالش های موجود از آمار و ارقامی می گوید که قابل توجه است: «هزینه های تولید واقعا بالاست. مواد اولیه گران است و بازار فروش ضعیف. نبود کارگر متخصص و تبلیغات بسیار کم از دیگر مشکلات پیش پای ماست. سیلیس که ماده اصلی کار است از قرار هر تن 50هزار تومان خریداری می شود.رنگ از کیلویی 15هزار تومان تا 500هزار تومان برای نوع مرغوبش خرج روی دست ما می گذارد. به همه اینها دستمزد پرسنل و مخارج جاری و هزینه های جانبی را هم اضافه کنید، ببینید چه رقم هنگفتی می شود. البته ما هم اکنون 12هزار مشتری دائمی داریم که از طریق شبکه های اجتماعی (اینستاگرام) و پیامک با ایشان در ارتباط هستیم و دعوت می کنیم که به گالری های ما بیایند. هدف ما ایجاد ذوق و شوق در مردم به وسیله هنر و بردن آثار هنری به داخل خانه های مردم است که هم جنبه تزیینی داشته باشد و هم جنبه کاربردی. این کار باید از کارگاه به بطن زندگی مردم آورده شود. اگر خوراکی در یک ظرف زیبا میل می کنید، هنر و زیبایی درونی به همراه غذا به شما منتقل شده و لذت و حلاوت آن چند برابر می شود. *** آموزش داخل گود سراغ بحث آموزش می رویم و از گلکار در این باره می پرسیم:«در حال حاضر، آموزش شیشه گری در ایران نداریم به دلیل اینکه آموزش این رشته کاملا تجربی است. به همین خاطر در کلاس و پشت میز نمی شود آموزش داد. کسی که می خواهد یاد بگیرد باید دم کوره بایستد، لوله دم را بگیرد، هزار بار بشکند و خراب کند تا استاد شود. این مسئله وقفه در کار تولید ایجاد می کند. ما تولید را از آموزش جدا می دانیم. برای آموزش باید فضای مناسب با امکانات لازم مهیا کنیم که فعلا نداریم. کارگاه مناسب نیست، استادکارها وقت ندارند و هزینه اش هم بسیار سنگین است. این کار باید از سوی نهادهای ذی ربط که مسئول این امور هستند سازماندهی شود مانند خود میراث فرهنگی و سایر دستگاه های فرهنگی و هنری.» از گل کار می خواهم درباره شیوه کار شیشه گری توضیح مختصری بدهد: «سیلیس ماده اولیه شیشه است. به اضافه هفت- هشت ماده دیگر که ترکیب آنها با هم شیشه را تشکیل می دهند. سیلیس را باید تا 1800درجه حرارت داد تا ذوب شود. (همین ماسه کنار دریا از سیلیس تشکیل شده) طی فرآیند کار با شیشه انواع مواد نمکی، خاکستر چوب، مواد رنگی و... به آن اضافه می شود که اینها درجه حرارت را بین 1200 تا 1500 درجه پایین می آورد. بعد به آن آهک می افزایند تا استحکام را بالا ببرند. این مواد با به صورت خشک و پودری با هم مخلوط می شود و داخل کوره می رود تا حرارت ببیند. در این زمان شیشه عین عسل نرم و آمده شکل دهی می شود. آن وقت یک لوله دم را داخل می کنند و پیچ می دهند و فوت می کنند. شیشه مذاب باد می کند و فرم می گیرد. در ابتدای کار شیشه گری، کارگاه ها کوره های کوچکی داشتند و امکانات محدود بود. اصلا نمی دانستند که می شود در شیشه ذوب شده دمید. عمل دمیدن در شیشه از قرن اول میلادی ابداع و به کار گرفته شد.بعد از کلی صحبت بحث اشتغال و صادرات را پیش می کشم و اینکه جایگاه ما کجاست: «ما تا قبل از سال 1384 صادرات خوبی داشتیم.اما به خاطر مسائل سیاسی و تحریم ها حجم آن بسیار پایین آمد. ما زمانی کانتینری به کره جنوبی و کشورهای آسیای شرقی صادر می کردیم، اما الان نیست ولی با توجه به شرایط جدید پیش رو می تواند از این به بعد باشد. وقتی نشود پول واریز و جابه جا کرد قطعا سفارش برای صادرات هم نخواهد بود. شیشه گری در واقع یک هنر صنعت است و در ایران می تواند توسعه پیدا کند و اشتغال زایی داشته باشد. اما این مهم به وام نیاز دارد، امکانات می خواهد و از همه مهم تر حمایت و برنامه ریزی درست و دقیق که تا حالا اقدام موثری صورت نگرفته است. الان فقط هزار نفر که اکثر آنها در تهران مشغول به این حرفه اند، در این عرصه فعال هستند.»


پنجشنبه ، ۱۷دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرصت امروز]
[مشاهده در: www.forsatnet.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن