واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رئيس بنياد باران گفت: دموكراسي يك روش است؛ ميتوان هم مسلمان بود هم دموكرات؛ دموكراسي بايد با معيارهاي ديني ما بسازد و اگر بخواهيم ميزان راي مردم باشد و جمهوري اسلامي داشته باشيم دين را هم بگونهاي بفهميم كه تعارضي با آن نداشته باشد. به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي بنياد باران، سيد محمد خاتمي در ديدار با اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه تهران ضمن تقدير از فعاليت اين انجمن، پايبنديشان به دين و در عين حال روشنبيني و اعتدال آنان اظهار داشت: انجمن اسلامي به طور مطلق، پيوندگاه دو امر است يكي دين و ديگري دانش به معني عام كه اين مساله خيلي مهم است. وي خاطرنشان كرد: دانشجو كسي است كه در روز گار خود به سر ميبرد، با مسائل روز آشناست، دغدغههاي روز را دارد. دانشجوي ديني كسي است كه در عين حال كه همه اين دغدغهها را دارد يك دغدغه ديگر دارد و آن دغدغه دين است. رييس بنياد باران با بيان اينكه اسلام در مورد نسبت ميان دين و انديشه، دين و زندگي، دين و تكليف اجتماعي انسان، حرف و سخن دارد، گفت: امام يك عالم ديني و مرجع تقليد بودند، ولي خيليهاي ديگر نيز اين موقعيت و عنوان را داشتند. تفاوت در كجاست؟ همه ميگفتند نماز بخوانيد، روزه بگيريد، دروغ نگوئيد و ... امام هم بر اين اصرار و تاكيد و پافشاري ميكردند، اما امام امر دين را به گونهاي ميبيند كه با زندگي اجتماعي پيوند پيدا ميكند و معتقد است دين بايد در امر زندگي اجتماعي دخالت كند. سيد محمد خاتمي گفت: يك انسان روشنبين و مسؤل ديني چشمانداز روشني از زندگي اجتماعي را نشان ميدهد كه دين به آن سو فراميخواند، به همين جهت نهضت مردمي – اسلامي به رهبري امام بر اين تاكيد داشت كه رژيم سابق برود و نظام جمهوري اسلامي بيايد. رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها خاطرنشان كرد: سالهاي سال است حتي قبل از مسائل رياست جمهوري روي كلمه جمهوري اسلامي تاكيد ميكردم و اينكه چرا امام جمهوري اسلامي را پيشنهاد كردند و مردم به آن راي دادند؟ وي تاكيد كرد: وقتي از مسووليتهاي انجمن اسلامي صحبت ميكنيم، بايد پرداختن به مساله روشنفكري ديني و مساله اصلاحات مد نظر باشد خاتمي گفت: ورود اصطلاحات و ترمهاي دنياي جديد در متن ذهن و زندگي ما آشوب ايجاد كرد كه هنوز هم حل نشده است، در دنيا يك تحولاتي رخ داده و منجر به پيدايش نظامها، سيستمها و انديشههايي شده است كه داراي آثار و نتايج بوده است. وقتي در غرب تحول پيدا ميشود شكل و محتوي زندگي را عوض مي كند و اين شكل و محتوا به همه دنيا به گونهاي كه همه عالم تحث تاثير آن قرار ميگيرد سرايت ميكند. عينيت زندگي و سختافزاز زندگي تحت تاثير اين جريان قرار گرفته، امروز بدون برق، بدون ماشين، بدون سيستمهاي شهري و شهرسازي، بدون بكارگيري ابزارهاي توليد و ارتباطي نميتوانيم زندگي كنيم. وي افزود: همراه اين پديده و تحول ترمهايي وجود دارد كه نشان دهنده يك سلسله اصول و ارزشها هستند كه آنها هم وارد شده و آنجا آشوب ايجاد كرده است. آشوب از آن جهت كه ما يك هويت فكري، ذهني و اعتقادي داشتهايم، اين ترمها با آن سازگار نبود و آشفتگي فكري در كار ما حاصل شد. خاتمي خاطرنشان كرد: همين مساله روشنفكر كه رايج شده همه هم به كار ميبرند و بعد اصطلاح يا جريان روشنفكري ديني. اينها يعني چه؟ دو اصطلاح در غرب وجود داشته و دارد يكي "ان لانتين مينت" است كه روشن يابي، روشن جويي، روشن طلبي يا منورالفكري و ديگري روشن فكري كه ترجمه "ايتيلكتوال" است كساني كه يك نوع تفكر بازي دارند اينها در غرب جايگاه و معني و كاركرد خود را دارد ولي در جوامعي مثل ما چطور؟ وي اظهار كرد: اگر روشنگري آن است كه غرب ميگويد ما چگونه ميتوانيم آن را با معيارهايي كه اعتقاد داريم متناسب كنيم؟ در عين حال همراه صنعت، تكنولوژي، علم اينها هم آمده است، منتهي فرهنگ سخت جانتر است و رويه زندگي سستتر و زودتر عوض ميشود. ماشين، شهرسازي، برق و... جا ميافتد اما فرهنگ چون در عمق جان است سخت جانتر است و يك نوع آشفتگي ايجاد ميشود كه معتقدم اين آشفتگي هنوز هم وجود دارد. خاتمي تاكيد كرد: يكي از كارهايي كه بايد بشود اين است كه معني و جايگاه روشنفكري و بخصوص وقتي با دين توام ميشود معين شود، مثلاً در مورد روشنفكري، كسانيكه پاينديهاي سخت به معيارهاي ديني دارند تا كسانيكه اصلاً از دين تعبيرهايي ميكنند كه از دين چيزي نميماند ـ كه در زمان خودمان هم ميبينيم و البته نميگويم سوءنيت وجود دارد ـ يكي از كارهايي كه بايد بشود و بحمد الله بدون سرو صدا شده است اين است كه بيائيم اصلاحات را تعريف كنيم. يك سلسله بحثهاي تئوريك و فلسفي ميشود كه اشكالي ندارد، اما عليالقاعده بايد به عنوان اصول موضوعه اموري را مشخص كنيم، و مبنا قرار دهيم. رييس بنياد باران خاطرنشان كرد: اين كه دين و حقوق بشر را چگونه ميپذيريم، آزادي، مردمسالاري را چگونه ميپذيريم، نسبت ميان آنها را چگونه برقرار ميكنيم كه توضيح هم بايد داشته باشد، اينها بايد مشخص شود كه فكر ميكنم مشخص است. ممكن است در آينده اعلام شود هر كسي اين را قبول دارد بيايد و شروع كنيم بر مبناي آن دانش خودمان را و پشتوانههاي تئوريك براساس اصول موضوعه را بالا ببريم. خاتمي گفت: من بر اين عقيده هستم كه مرحوم نائيني، آخوند ملامحمد كاظم خراساني، مرحوم محلاتي، حضرت امام (ره) يا كسان ديگري كه بودند اينها را مصاديق روشنفكري ديني بدانم گرچه آن طرف هم برويم به سيد جمال الدين و ... مي رسيم. خيلي دلمان ميخواهد موضع كسي كه مي خواهد دين داشته باشد در عين حال در امروز هم زندگي كند و در جامعه حضور داشته باشد لرزان نباشد؛ الان از هر كسي بپرسند نسبت دين و روشنفكري، نسبت دين و آزادي، دين و مردم سالاري چه ميشود توجيهي ميشود ولي به يك گفتمان جمعي نرسيده ايم كه بشدت بتوانيم دفاع و ترويج كنيم. وي ادامه داد: ميتوان آشفتگيهاي موجود را حول محور يك سلسله اصول مشخص و معين و روشني جمع كرد و در طول زمان اصلاح هم بشود. رييس بنياد باران يادآور شد: ما يك انقلاب بزرگي كردهايم، ايران كشور بزرگي است و ميتواند آينده خيلي خوبي داشته باشد. انقلاب ما بسيار بزرگ و مردمي بوده، شهداي زيادي داده است، امام(ره) بزرگوار در راس اين انقلاب بودند كه منجر به تحول نه تنها در ايران دركل منطقه و جهان شده است و همه ما افتخار ميكنيم وابسته به اين حركتيم و هويت ما وابسته به آن است. خاتمي تاكيد كرد: ما متدينيم، خدا، پيغمبر و وحي الهي را قبول داريم در عين حال هم روشنفكريم؛ يعني دغدغه روز را داريم. دغدغه انسان و جامعه را، اين جامعه را رشيد، آباد و پيشرفته ميخواهيم. از افتخارات ماست كه در جمهوري اسلامي، در قانون اساسي ما آمده است حاكميت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعي خود حاكم گردانيده است و هيچ كس حق ندارد اين را از انسان بگيريد؛ اصل 56 قانون اساسي فوق العاده است. وي ادامه داد: درست است دمكراسي در غرب در دوران جديد محور و مبنا قرار گرفت، انسان مبنا قرار گرفت كه يك تحول بسيار بزرگي بود اما انسان كه او تعريف كرد با انساني كه ما تعريف مي كنيم و با خدا نسبت خاصي دارد متفاوت است. ولي انسان، حقوق انسان، جايگاه او و نيز جامعه انساني براي روشن فكر بسيار مهم است. خاتمي خاطرنشان كرد: به هر حال در انقلاب اسلامي گفتهايم كه نظامي كه ما داريم جمهوري اسلامي است؛ در جمهوري اسلامي مردم سالاري داراي اهميت است و اين، يعني حقوق انسان را به رسميت شناختن و براي آن حساب باز كردن. معتقدم اگر بخواهيم حكومت كنيم راهي جز دموكراسي وجود ندارد. مساله رضايت و راي مردم حتي در زمان معصوم هم معتبر است. امام زمان (عج) هم كه بيايند ديكتاتوري نخواهند كرد همچنان كه پيامبر اكرم(ص) و امير المومنين(ع) نكردند. وي با اشاره به اينكه "اما يك تفاوتي كه ما با دنياي مدرن داريم اين است كه دنيا ميگويد دموكراسي يك مصداق دارد و آن ليبرال دموكراسي است كه در غرب تحقق يافته است" ادامه داد: ولي ما ميگوئيم دموكراسي يك روش است؛ ميتوان هم مسلمان بود هم دموكرات؛ دموكراسي بايد با معيارهاي ديني ما بسازد. واقعاً اگر بخواهيم ميزان راي مردم باشد و جمهوري اسلامي داشته باشيم دين را هم بگونهاي بفهميم كه تعارضي با آن نداشته باشد. پيش از سخنان خاتمي، دبير انجمن اسلامي دانشگاه تهران و اعضاي شوراي مركزي توضيحات مفصلي درباره فعاليتهاي اين انجمن و وضعيت دانشگاهها و انتظاراتشان بيان كردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]