واضح آرشیو وب فارسی:شارا: حسین محمدیان - به نظر می رسد دوباره برندهای ایرانی انبارهای شان مملو از کالا شده که به هر روشی برای فروش آن رو می آورند. معلوم نیست چرا این کالاها به راحتی فروش نمی روند که چنین برندهایی برای عرضه آنها به استفاده از شیوه های تبلیغاتی پروموشنی گرایش پیدا می کنند.به نظر می رسد دوباره برندهای ایرانی انبارهای شان مملو از کالا شده که به هر روشی برای فروش آن رو می آورند. معلوم نیست چرا این کالاها به راحتی فروش نمی روند که چنین برندهایی برای عرضه آنها به استفاده از شیوه های تبلیغاتی پروموشنی گرایش پیدا می کنند. شیوه تبلیغاتی که تقریبا امسال حس و حال خود را از دست داده بود و کمتر برندی سراغ استفاده از آن می رفت. با تغییر این رویکرد اکثر کارشناسان تبلیغات گمان می کردند که برندهای داخلی ذهنیت شان نسبت به تبلیغات تغییر کرده و دیگر به این صنعت فقط به چشم فروش محصولات شان آن هم به سرعت و آنی نگاه نمی کنند. در این دوره که برندها دست از سر شیوه تبلیغات پروموشنی برداشته بودند و هرازچند گاهی آگهی های خلاقانه ای را می دیدیم که نشان از آن داشت که برندها برای تبلیغات از مشاوران یا شرکت های تبلیغاتی راهکارهای خلاقانه ای را طلب می کنند.هرچند در همین دوره حذف شیوه پروموشنی، موج کپی کارهای به طور گسترده شیوع پیدا کرده ولی باز به نظر کپی کاری و درگیر کردن ذهن مخاطب و جلب نظر آن به برند به مراتب بهتر از شیوه جایزه دار و ترغیب آن به زور به سمت برند است. مطمئنا گرایش دوباره برندها به استفاده از این شیوه یعنی جایزه دادن روی کیفیت محصولات آنها تاثیر خواهد گذاشت و باز نگاه مشتریان نسبت به تبلیغات به سال های قبل باز خواهد گشت. سال هایی که مشتریان نگاه بدبینانه ای به تبلیغات داشتند و تبلیغات را فقط وسیله ای به منظور فروش محصولات بی کیفیت برندهای ایرانی می دانستند و گمان شان براین بود که برندهایی تبلیغ می کنند که محصولات خوبی ندارند اما کسب سود بیشتر موضوع مهم تری نسبت به تغییر تفکر مشتریان نسبت به تبلیغات است. کسب سودی که برندهای ایرانی برای رسیدن به آن اقدام به انجام هزار و یک شیوه می کنند. ارسال کد برابراست با گرفتن جایزه با نزدیکی به پایان سال، برندها یکی پس از دیگری شروع به اکران آگهی هایی کرده اند که در همگی آنها سکه ها و اسکناس هایی به هوا پرتاب شده و بازیگری با لبخند به مخاطبان نوید جایزه ای ویژه را می دهد؛ جایزه ای که مخاطب با ارسال کد روی بسته بندی و طی مراحل سخت شاید به آن دست یابد.در این راستا یکی از برندهای حوزه نوشیدنی آگهی تلویزیونی را اکران کرده که معلوم نیست سازنده آن ضریب هوشی مخاطبانش را چند فرض کرده است، چون طراحان آن هنوز فکر می کنند که نخستین برندی هستند که از این شیوه استفاده کرده اند و به راحتی می توانند مخاطبان را جذب خود کنند. این آگهی مانند کارتون های دهه 60 به شیوه فتوانیمیشن ساخته شده و بازیگران در آن با همان حال و هوا با یکدیگر صحبت می کنند.این آگهی با حرکت یک پسر آغاز می شود که به دنبال ماشینش در یخچال و کابینت های آشپزخانه می گردد. پسر دائم می گوید: ماشینم ماشینم. البته در این آگهی خانمی نیز در نقش مادر بازی می کند که وقتی پسر جوان در یخچال به دنبال ماشینش می گردد به او می گوید: به دنبال چی می گردی؟ خانم بازیگر در حالی این جملات را می گوید که لبخند تمام صورتش را پوشانده و لحظه ای نیز نسبت به کاری که پسر می کند، احساس نگرانی بروز نمی دهد. آگهی با پیدا کردن بسته بندی آبمیوه توسط پسر به پایان می رسد و گوینده می گوید با ارسال کد درج شده روی بسته بندی برنده ماشین فلان شوید. این آگهی نیز مانند هزاران آگهی ای که به این شیوه ساخته می شود، هدفی جز ترغیب مخاطبان برای شرکت در قرعه کشی ندارد. هدفی که بارها باعث ضدتبلیغ برای برندها شده و عاملی برای از دست دادن مخاطبان بیشتر خواهد شد. ویروسی خطرناک در مقابل ارائه آگهی های خلاقانه استفاده از این شیوه مانند ویروس به سرعت از برندی به برندی در حال سرایت کردن است؛ ویروسی خطرناک که مجددا جلوی خلاقیت و ارائه آگهی های هدفمند و متفاوت را خواهد گرفت و برند دیگر ترغیب به هزینه کردن برای اجرای کمپین های تبلیغاتی متفاوت نخواهد شد. اکثر برندها وقتی از شیوه جایزه دادن در تبلیغات شان استفاده می کنند، دیگر برایشان مهم نیست که شرکت تبلیغاتی از چه راهکار تبلیغاتی برای ساخت آگهی های شان استفاده می کند. برای آنها فقط مهم این است که در آگهی با صدای بلند فریاد زده شود «جایزه جایزه». به هرحال استفاده از این شیوه امتحان خود را در کشورمان پس داده و برندها باید با بررسی عملکرد برندهایی که قبلا از این شیوه استفاده کرده اند، نسبت به اقدامات جدیدشان تجدید نظر کنند. چون بسیاری از مخاطبان در اواخر اجرای این شیوه توسط برندها در سال های گذشته به طورکلی اعتماد خود را نسبت به آنها از دست داده بودند و تمایلی به شرکت در این مسابقات نداشتند و گمان می کردند که برندها قصد فریب آنها را دارند. برخی از مخاطبان در این راستا شروع به تبلیغات دهان به دهان علیه برخی برندها کرده بودند. در نتیجه برندها بهتر است جلوی آسیبی که شاید در آینده ببینند را سریع تر بگیرند و سعی کنند که با شیوه های خلاقانه تری مخاطبان را به سمت خود جذب کنند تا نتایج بهتری را از اجرای شیوه های تبلیغاتی خود بگیرند.
چهارشنبه ، ۱۶دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شارا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]