واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ریاض چگونه بازیچه نقشه های آنکارا و تلآویو برای مقابله با تهران شد؟
اعدام شیخ نمر؛ پاسخی اشتباه به یک مساله
ریاض که حالا دیگر هیچ بهانه ای برای ترساندن همسایگان ایران از قدرت هسته ای کشورمان ندارد، می خواهد با دامن زدن به جنگ های فرقه ای، دولت های عرب و اسلامی را از این مواضع انقلابی بترساند.
یک سال قبل در چنین روزهایی، مقامات ریاض سرخوش از آن بودند که سفر ناگهانی وزیر وقت امور خارجه شان به وین و دیدار غیرمترقبه او با همتای آمریکایی اش در هواپیما، مانع از امضای توافق هسته ای میان تهران و کشورهای موسوم به 1+5 شده است. اما حالا یک سال پس از آن سرمستی کوتاه مدت، آل سعود با نگرانی منتظر است تا ایران و قدرت های جهانی با اعلام «روز اجرا»، روند اجرایی شدن توافق هسته ای را آغاز کنند. ریاض به خوبی می داند که با عملیاتی شدن این توافق، مهندسی غرب آسیا دچار تغییر شده و نظم جدیدی بر منطقه حاکم خواهد شد. نظمی که نه مورد نظر وهابی های دارای قدرت در عربستان است و نه اخوانی های حاکم بر ترکیه. این نظم جدید، به معنی افزایش نفوذ تهران در غرب آسیا و میدان دادن به متحدان جدیدی است که ایران قدرت مانور آن ها را ترسیم می کند. چنین است که حالا نه فقط ریاض و برخی کشورهای کوچک عرب همسو با آن، بلکه حتی آنکارا و تل آویو نیز از شرایط تازه منطقه وهم دارد. اعدام شیخ نمر؛ ادامه دومینوی اشتباهات سلمان در چنین فضایی، اعدام شیخ نمر، عالم شیعی را باید واکنشی عجولانه به مهندسی تازه غرب آسیا توصیف کرد. پاسخی که هدفش، ایجاد رعب و وحشت در کشورهای اسلامی از نفوذ ایران و افزایش قدرت شیعیان است. ریاض که حالا دیگر هیچ بهانه ای برای ترساندن همسایگان ایران از قدرت هسته ای کشورمان ندارد، می خواهد با دامن زدن به جنگ های فرقه ای، تهران را مدافع همه گروه های انقلابی منطقه معرفی کرده و دولت های عرب و اسلامی را از این مواضع انقلابی بترساند. دولتمردان عرب درحالی همچنان راهبرد «ایران هراسی» را به منظور توجیه اقدامات مداخله جویانه خود پیگیری می کنند که دیگر کسی گوشش به این ادعاها بدهکار نیست. عربستان که بلافاصله پس از سفر اردوغان به ریاض، حکم اعدام آیت الله نمر را به اجرا گذاشت، نیک می داند که حتی برای آنکارا هم این دست ادعاها قابل قبول نبوده و اصولا ترکیه دغدغه ای به نام قدرت گرفتن شیعیان ندارد و تنها هراسش، اتحاد تهران و مسکوست که باعث شده او با پادشاه عربستان در یک سنگر قرار گیرد و سلمان را برای مقابله با ایران تحریک کند. اعدام یک رهبر انقلابی، همزمان با اجرای سیاست های ریاضتی اما چرا اعدام شیخ نمر یک اشتباه به شمار می رود؟ اگر این فرض را در نظر بگیریم که عربستان می خواهد با اعدام این رهبر انقلابی، از یکسو معترضان شیعی حجاز را سرکوب کند و از سوی دیگر به تهران پیام بدهد که حاضر نیست رهبری اش در مهندسی غرب آسیا را بپذیرد، چرا باید این اعدام را نشانه یک اشتباه تصور کرد؟ پاسخ به این سوال را باید در شرایط داخلی عربستان جُست. واقعیت این است که هفته گذشته عربستان سعودی اعلام کرد که با توجه به کاهش قیمت نفت و نیز هزینه های جنگ یمن، مجبور شده سیاست های ریاضت اقتصادی را در کشورش به اجرا درآورد. سیاست هایی که احتمالا موجی از نارضایتی را در میان اعراب به وجود خواهد آورد. واقعیت این است که شیعیان عربستان، از جمله محروم ترین اقشار عربستان هستند که از رشوه های نفتی دولت این کشور به مردمش بی بهره اند. همین واقعیت ها به خوبی نشان می دهد که سیاست های اقتصاد ریاضتی در کنار اعدام یک رهبر شیعی، عملا طیفی از مردم عربستان را به سمت اقدامات رادیکالی سوق خواهد داد. عربستان هرچند امیدوار است با ایدئولوژیک توصیف کردن این اعتراضات، جلوی طبقاتی شدن و اقتصادی شدن انقلابی که در پیش است را بگیرد و از همراهی اهل سنت با شیعیان معترض جلوگیری کند، اما در جامعه نفتی ریاض، اجرای سیاست های اقتصاد ریاضتی، چیزی به جز سقوط مشروعیت آل سعود را در پی نخواهد داشت. بازی خوردن عربستان در تنش زایی با تهران درست در میانه این بی ثباتی داخلی، ریاض با دمیدن بر آتش اختلاف با تهران، عملا انزوای خود را بیشتر می کند. عربستان به خوبی می داند که تشکیل ائتلاف های نظامی صوری با کشورهای ضعیف منطقه که اکثر آن ها برای اداره کشور خود محتاج کمک های روزانه ریاض هستند، درمان این انزوا نیست. ریاض انزوای بین المللی خود را در کنفرانس های صلح سوریه و یا در منازعات میدانی منطقه به خوبی درک کرده و می کند. عربستان نه متحد استراتژیک روسیه است و نه دیگر همراهی آمریکا و اروپا را دارد. برای ریاض تنها مشتی لابی مواجب بگیر در کنگره ایالات متحده باقی مانده که تلاش می کنند با کمک ایپک (لابی صهیونیست ها)، جلوی اجرای برجام را بگیرند. در چنین شرایطی، می توان گفت که رژیم صهیونیستی و تُرک ها، با تحریک عربستان به منازعه رودررو با تهران، می خواهند ضمن دامن زدن بر اختلافات در جهان اسلام، خود را از رویارویی با دولتی که به زودی رهبری غرب آسیا و حتی شمال آفریقا را در اختیار داشت، بپرهیزند. ریاض به دلیل بی تجربگی سیاستمداران جدید حاکم بر این کشور، از درک این واقعیت که عملا در حال اجرای نقش یک پادوی سیاسی است، غافل است و با وجود اینکه تهران تلاش دارد از رودررو شدن با این کشور خودداری کند، مدام خود را در موقعیت برخورد با کشورمان قرار می دهد. موقعیتی که پیامدهایش به سود جهان اسلام نیست. اشتباهات پی در پی ریاض وقوع تحولات در عربستان گریزناپذیر است. در یک سال اخیر، سیاست های ملک سلمان در کاهش قیمت نفت علیه روسیه و ایران، جنگ با یمن، فروپاشی اقتصادی در این کشور، سوءمدیریت فاجعه منا، سرکوب شیعیان، استفاده از تروریست ها برای ناامن کردن کشورهای حاضر در محور مقاومت، شکست در مانع تراشی مقابل برجام و از دست دادن ابتکار عمل در یمن، عراق و سوریه، باعث شده تا ریاض بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و اعتبار منطقه ای و بین المللی خود را از دست بدهد. عربستان که در سه دهه گذشته پس از انقلاب همواره اهداف ضدایرانی خود را پُشت تحریک غرب برای رویارویی با تهران مخفی کرده بود، این روزها در تنهایی مطلق، مجبور شده، خودش مستقیما در مقابل تهران قرار بگیرد، چون دیگر دولتی حاضر نیست به نیابت از ریاض به جنگ تهران برود. عربستان که این روزها تهران را متهم به حمایت از تروریسم می کند، می داند که دولت های غربی تا چه اندازه ریاض را به سبب حمایت مالی و ایدئولوژیک از گروه های تروریستی سرزنش می کنند. ریاض می داند که «ایران هراسی» در حال تبدیل شدن به «عرب هراسی» است و بازنده این نگاه جدید، آل سعود است. خاندانی که بعید است مردم حجاز بیش از این اشتباهاتش را تحمل کنند. مصطفی انتظاری هروی پایگاه رصد انتهای متن/
http://fna.ir/AQXRXF
94/10/15 - 00:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]