واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
گستاخی ریزقدرتها علیه ایران/خواری اروپا پس از میکونوس یادتان باشد
شناسهٔ خبر: 3017146 - دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۳
بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی
رفتار آل سعود و اقمار آن در قطع روابط سیاسی با ایران بدلیل شکستهایی است که در منطقه متحمل شدند. در این باره باید به آنها ماجرای میکونوس را یادآور شد که سفرای اروپا با خواری به تهران برگشتند. خبرگزاری مهر ـ گروه بین الملل: عربستان سعودی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در راستای دشمنی با ایران حرکت کرده و در این راه همسو با غرب و سیاست های توطئه گرانه آنها عمل کرده است. سعودی ها در جریان جنگ تحمیلی کمک های شایانی به رژیم بعث عراق کردند و پس از آن نیز از هیچ اقدامی علیه ایران دریغ نکردند. کشتار حجاج ایرانی در دهه شصت هجری شمسی و فاجعه منا در زمره اقدامات خصمانه علیه ایران بود که همسویی با کشورهای غربی در موضوع برنامه هسته ای و سنگ اندازی در مسیر مذاکرات را نیز باید به آن بیافزاییم. ایران هراسی نیز یکی از سیاست هایی بود که سعودی ها در آن نقش بارزی داشتند. در زمینه اقتصادی نیز تلاش کردند که با پایین آوردن قیمت نفت به ایران ضربه اقتصادی وارد کنند. سعودی ها در جریان موضوعات داخلی ایران نیز با بهره گیری از رسانه های وابسته به خود از جمله العربیه به دنبال سیاه نمایی بوده و هستند. عربستان سعودی از زمانی که شورای همکاری خلیج فارس تشکیل شد به دنبال این بر آمد که ریاست آن را برعهده گیرد. قدرت مالی فزاینده به علت افزایش قیمت نفت دلارهای فراوانی نصیب آل سعود کرد و آنها را به این باور رساند که خود داعیه دار جهان اسلام و جهان عرب بدانند به ویژه که رقبای سنتی آن در جهان عرب یعنی مصر و عراق و سوریه سرگرم مشکلات داخلی هستند. آل سعود با پشتوانه دلارهای نفتی به تطمیع کشورها و دشمنی آنها با ایران برخاست. جنگ یمن نیز این توهم را نزد سعودی ها ایجاد کرد که می توانند ائتلاف تشکیل دهند و از همین رو بود که پس از آن به دنبال تشکیل ائتلاف موسوم به اسلامی بر آمد تا چنگ و دندان خود را بیشتر نشان دهد. تکلیف سعودی ها مشخص است اما چرا برخی کشورها از جمله بحرین و امارات و برخی دیگر دنباله رو سعودی می شوند؟ درباره کشورهای حوزه خلیج فارس این موضوع به شورای همکاری خلیج فارس بر می گردد که این کشورها سیادت و قیادت آل سعود را بر خود پذیرفته اند و قبول کرده اند که زیر چتر رهبری ریاض حرکت کنند. در این میان کشوری که به دنبال اعدام شیخ النمر و ماجرای سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این رژیم در مشهد، اقدام به کاهش روابط کرد قابل تامل به نظر می رسد زیرا همگان از روابط تجاری و سودی که از حضور ایرانی ها در امارات نصیب این کشور حاشیه خلیج فارس می شود آگاهند. اماراتی ها که همواره سعی داشتند به دور از هیاهوهای سیاسی فقط به اقتصاد و جذب سرمایه و رفاه و آسایش فکر کنند و در کاخ های مجلل نظاره گر تحولات باشد مدت مدیدی است که دنباله رو سعودی ها شده اند و این همسویی در جریان جنگ یمن خود را نشان داد. بدون شک ادامه این رویکرد می تواند همه دستاوردهای سالهای اخیر امارات را بر باد دهد. کشور دیگری که مدتی است دنباله رو سعودی ها شده، سودان است که از روابط با ایران سود زیادی کرده و رفتار تامل برانگیز مقامات سودانی در تبعیت از ریاض به پول پرستی آنها مربوط می شود. کسانی که از نزدیک روابط خارطوم با تهران را پیگیری می کنند همواره شاهد نوعی از روابط استراتژیک میان دو کشور بوده اند و سخن چندی قبل «علی کرتی» وزیر خارجه سودان که گفت سودان حتی یک روز هم متحد ایران نبوده است و آنچه در این زمینه گفته می شود حقیقت ندارد، قابل تامل است! کاملا طبیعی است که سودان خدمات ایران را فراموش کرده است. همه کسانی که از سابقه حمایتها و کمکهای کشورمان به عمر البشیر (در سختترین دوران حکومتش) با خبر بودند، این حد از وقاحت و بیاخلاقی سیاسی را انتظار نداشتند. اما بحرین که حداکثر اندازه یک شهر ایران است و تا چند سال پیش، بخشی از خاک ایران بود چرا تا این اندازه گستاخانه عمل می کند به این علت که موجودیت خود را مدیون سعودی هاست زیرا در جریان شروع انقلاب مردم بحرین در سال 2011 با حمایت زره پوش های و نظامیان جلاد سعودی توانست پابرجا بماند و به جنایات خود ادامه دهد. پر واضح است که این کشورها گذشته خود را فراموش کرده اند. بحرین که بخشی از خاک ایران بود، هم اکنون برای ایران عرض اندام می کند. امارات نیز همان کشور بیچاره ای بود که مردمانش در ساحل می ایستادند و چشم به دریا می دوختند تا لنج های ایرانی برایشان آب آشامیدنی ببرند. اما چرا اوضاع این گونه شده است که عربستان و ریز قدرت های دیگر برای ایران به عنوان کشور بزرگ منطقه عرض اندام می کنند، به علت توان داخلی و پشتوانه خارجی آنهاست و باید همین دو نقطه هدف قرار گیرد و آن رابطه هوشمندانه ایران با جهان است. اگر ایران با جهان تعامل متقابل سازنده داشته باشد، آنگاه دیگر کشوری به نام عربستان نمی تواند سهم نفت ایران در بازار را از آن خود کند و بعد با پول همان نفت برای ما شاخ و شانه بکشد. اگر رابطه ایران با جهان در سطحی که شایسته ایران است باشد، آن وقت کشوری به نام امارات، محل سرمایه گذاری غرب و شرق عالم نمی شود و ایرانی ها مجبور نمی شوند واردات و صادرات خود را با واسطه گری امارات انجام دهند. این به ایران امکان می دهد که این کشورها را به جایگاه نخست خود در منطقه باز گردانند. کشورهای شورای همکاری نگران هستند که با بهبود تعامل ایران با جامعه بین الملل اعتبار خود را از دست بدهند. رفتار آل سعود و اقمار آن در بستن سفارتخانه و احضار دیپلماتهای خود در نتیجه شکست هایی است که در سوریه و دیگر پرونده های منطقه ای متحمل شده اند. آنها می کوشند که از موضوع اعدام شیخ النمر را به مسیر و مجرای دیگری بکشانند. در این باره اما باید به آنها ماجرای قطع روابط سیاسی اروپاییان پس از قضیه ساختگی میکونوس را یادآور شد، که پس از مدتی با خواری مجبور به بازگشت به تهران شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]