تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را براى بزرگداشت خداوند زيبا بنويسد، خداوند او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821202921




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درد بی درمان کتاب نخوانی


واضح آرشیو وب فارسی:همدان پیام: گوناگون این روزها نمی توان برای درد "کتاب نخوانی" و معضلات و موانع کتاب و مطالعه یک نسخه پیچید. واقعیت این است که قضیه پیچیده تر از این حرف هاست. کتابخوان چه کسی است؟ مردم ما کتابخوان هستند؟سرانه مطالعه در این کشور چگونه است و این میزان شامل مطالعه چه کتاب ها و متونی می شود؟ آیا همه پاسخ واحدی برای این سؤالات دارند؟ واقعیت این است که موضوع مطالعه و کتابخوانی با اینکه به کرات از تریبون های مختلف مطرح شده و می شود، اما به این دلیل مهم که در جامعه مطالعه کم ما همچنان موضوعیت دارد، متأسفانه از رونق خبری نیفتاده است، حتی به زعم بسیاری وضعیت کتابخوانی ما بارها و بارها نسبت به سنوات گذشته وضعیت وخیم تری پیدا کرده است. به گزارش تابناک، در این مجال آنچه مورد بحث قرار گرفته نه موضوعات کلی در زمینه کتابخوانی که خرده بحث های پیرامون آن است. همیشه در افواه اهل قلم و اصحاب مطالعه دلایلی برشمرده می شود که به عنوان موانع کتابخوانی در کشور ما از آن یاد می شود. بحث ترجمه های نامناسب و داستان نویسی غیرجذاب نویسندگان خودمان از همین خرده بحث های مزبور به حساب می آید. در این گیر ودار به سراغ چند تن از اصحاب قلم رفتیم که البته هر یک از طیفی و هر کدام دارای فکری متفاوت هستند. اگر نمی توانیم برای موانع و مسائل امروز کتاب و کتابخوانی نسخه ای واحد تجویز کنیم، لابد نمی توانیم برای این بیماری (نخواندن کتاب) به سراغ یک پزشک برویم. آرا و تزها متفاوت تر از این حرف هاست. گروهی آفت نخواندن مطالعه در کشور ما را در خود نویسندگان و آثارشان می دانند، با این توضیح که داستان نویسان ما نمی توانند مخاطب خود را شیفته اثرشان کنند. اعتمادی نویسنده ای که آثارش پر مخاطب است درباره این فرضیه حرف زده است. داستان نویس که معلم نیست اعتمادی می گوید: نخست اینکه باید بگویم مگر ما از ادبیات انتظار درس دادن داریم؟! این کتاب است که به انسان درس می دهد. در داستان نویسی هدف مطرح کردن یک ایده برای ساختن جهان آینده نیست. ما صرفاً می توانیم جهان آینده را توصیف کنیم. لذت مردم هم در آن است که وقتی قصه ای می خوانند بتوانند با آن هم ذات پنداری کنند. وی افزود: داستان نویس که معلم نیست. آنگونه که می دانید در ادبیات امروز جهان دو نوع رمان وجود دارد: پر مخاطب و کم مخاطب. رمان پر مخاطب رمانی است که همه می توانند با آن ارتباط برقرار کنند اما رمان کم مخاطب رمانی است که بعضی ها بر اساس اندیشه های خودشان آنها را می نویسند و تنها قشر خاصی از مردم می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. در دنیای امروز رمان باید پر مخاطب باشد. یک برنده جایزه نوبل بیاورید که کتاب هایش پرمخاطب نبوده باشند. اعتمادی معتقد است: این مردم هستند که نویسنده را انتخاب می کنند. نویسنده مردم را انتخاب نمی کند. نمی شود حکم کلی داد اما حسین سناپور تز دیگری دارد. وی در پاسخ به این پرسش که بعضی بر این گمان اند که نویسندگان ایرانی داستان های خوش خوانی نمی نویسند و به این دلیل فروش خوبی ندارند، گفت: این موضوع منحصر به ایران نیست و در تمام دنیا چنین است. وی افزود: نمی شود یک حکم کلی داد که داستان هایی که نوشته می شود مورد استقبال قرار نمی گیرد. وقتی شرایط بهتر شود؛ سرانه مطالعه در کشور بالا برود، موانع نشر از بین برود و تیراژ کتاب ها افزایش پیدا کند آن وقت است که می شود درباره این موضوع صحبت کرد. وقتی شما کتابی بنویسی که در تیراژهای بالا هم فروش برود، اما اجازه نشر نداشته باشد دیگر این بحث چه فایده ای دارد؟ ترجمه های خوب همیشه ثابت کرده اند که جای خود را در میان اهالی مطالعه پیدا می کنند پوری با اشاره به آسیب های امروز در حوزه ترجمه می گوید: همان طور که در همه امور می توان از نقاط ضعف و قوت گفت، در حوزه ترجمه نیز می توان این بحث را مطرح کرد. پیش از همه چیز من مهمترین آسیب را در کم سوادی مترجم در زبان مبدأ می دانم و همین طور نداشتن تسلط در ریزه کاری های ترجمه. عامل دیگر هم افق نبودن مترجم با مؤلف است، به این معنا که به عنوان مثال وقتی من با دنیای شعر فاصله دارم و در این مقوله حتی در زبان بومی خودم نیز مشکل دارم نباید دست به ترجمه شعر بزنم، حتی اگر کاملاً به زبان مبدا تسلط داشته باشم. سومین عامل را هم دنبال جنجال و میل بازار بودن می دانم. وی توضیح می دهد: برای نمونه کتاب های "هری پاتر" در دنیا خیلی سریع معروف شدند و در اینجا یکسری ناشر به سرعت درصدد ترجمه این آثار برآمدند که عمدتاً نیز از مترجمان جوان و کم سابقه استفاده می کنند. اما عده ای نیز معتقدند مسأله کتاب و کتابخوانی را باید از اصل ماجرا یعنی فرهنگی که در بستر خانواده شکل می گیرد دنبال کرد. با این توضیح باید کودکان ما از ابتدا سر و کله زدن با کتاب را یاد بگیرند. مصطفی رحماندوست در این زمینه حرف های جالبی می زند. مهم نیست دولت ها چه می کنند وی اما در مورد وضعیت کنونی کتاب و کتابخوانی در کشور به هنرآنلاین گفت: اکنون وضعیت به نسبت چند سالی که گذشته است بهتر شده، اما اگر بخواهیم بسامد مطالعه امروز را با 30 سال پیش و اوایل انقلاب قیاس کنیم، باید بگویم آن روزها مردم بیشتر مطالعه داشتند. رحماندوست توضیح داد: مهم نیست دولت ها در این میان چه می کنند و چه آمارهایی ارائه می دهند، زیرا به آمارهای دولتی نمی توان اعتماد کرد. خانواده ها هستند که باید متوجه اهمیت موضوع کتابخوانی باشند. آنها هستند که باید برای مطالعه کودکان و نوجوانان شان وقت بگذارند. ما خارج از سیر جهانی مطالعه هستیم و به همین واسطه در حرکت رو به رشد جهانی هم سهم کمتری داریم. وقتی پدر و مادر یک خانواده مطالعه نداشته باشند از فرزند آنها هم این انتظار نمی رود، زیرا این رفتار اولیای خانواده است که بر فرزند تأثیر می گذارد. وقتی کودک لذت کتا بخوانی را در چهره پدر و مادرش نمی بیند، این کار را تقلید نمی کند. برای نمونه وقتی می بیند که پدر و مادرش به پوشیدن لباس مارک دار توجه نشان می دهند و از این کار لذت می برند برای کودک هم پوشیدن لباس های برند به امری لذت بخش تبدیل می شود و این گونه است که رفتار پدر و مادر روی فرزندشان تأثیر می گذارد. خشایار دیهیمی دراین باره به ایسنا گفته است: کتابخوان کسی است که خواندنش دائمی باشد و به یک عادت دائمی کتابخوانی تبدیل شده باشد، آن هم نه کتاب درسی بلکه کسی که ادبیات، فلسفه و علوم انسانی می خواند و در ذهنش پرسش های زیادی وجود دارد و به نظرم ما اگر روزی بخواهیم راجع به مسأله کتاب و پایین بودن میزان فروش کتاب و کم شدن مطالعه تحقیق کنیم باید به مسائلی از همین قبیل اشاره کنیم. یعنی اینکه مردم جامعه ما چقدر در ذهن شان پرسش وجود دارد، چون اصولاً مردم ما گمان می کنند همه چیز را می دانند و احتیاجی به مطالعه ندارند. این مردم برای همین جملات قصار را می خواهند چون می خواهند در جایی از آنها استفاده کنند. همه اینها به خاطر این است که اصولاً ما جامعه بی پرسشی هستیم.


دوشنبه ، ۱۴دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همدان پیام]
[مشاهده در: www.hamedanpayam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن