محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827889023
درخت بی برگ زندگی بانوی رفتگر شکوفه باران شد
واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفا آنلاین>اجتماعی> مردم مهربان ایران بازهم جلوه دیگری از فداکاری و ایثار را به نمایش گذاشتند و این بار اجازه ندادند مادر پرتلاش پیش قلعه که سال هاست پاکیزگی را به خیابان های شهر هدیه می کند تنها بماند.به گزارش شفا آنلاین ،سرگذشت این بانوی رفتگر که درخت زندگی اش بی برگ مانده بود روز سه شنبه اول دی ماه در صفحه به چاپ رسید و مردم فداکار با فشردن دست های پینه بسته او که سالها غبار می روبید و غم درو می کرد او را حمایت کردند. صغری خانی که 61 سال دارد سالهاست با پ وشیدن لباس رفتگری خیابان های شهر را جارو می کند تا بتواند هزینه زندگی خود، همسر بیمار و5 عضو دیگر خانواده را تأمین کند. بانوی نارنجی پوش با جاروی دسته بلندش در حالی که گرد و غبار را از چهره این شهر کوچک می رباید، در خلوت خود به بیماری همسر 80 ساله و زندگی 5 فرزندش که به دلیل بیکاری با سختی سپری می شود فکر می کند. او که دوران کودکی اش همراه با تنها خواهرش بسرعت سپری شد، وقتی به نوجوانی گام گذاشت باید زندگی جدیدی را در کنار مردی که 20 سال از او بزرگتر بود تجربه می کرد. او از آن روزها این گونه می گوید: در طول سالها زندگی با او صاحب 6 پسر شدم. تأمین هزینه های زندگی بسیار سنگین بود و فرزندانم یکی پس از دیگری پس از چند سال درس خواندن از ادامه تحصیل باز می ماندند و در زمین های زراعی دیگران کار می کردند. با دستان خالی زندگی را اداره و آبرو داری کردم. چند بار از کمیته امداد درخواست کمک کردیم تا اینکه 20 سال قبل آنها این خانه را که دو اتاق دارد برای ما ساختند. این خانه حمام ندارد و در سرمای زمستان بچه ها را به حمام عمومی می بردم و به همین دلیل سرما می خوردند. با درآمد کارگری همسرم زندگی را به سختی سپری می کردیم تااینکه 10 سال پیش زمینگیر شد و نتوانست کار کند. من مادر بودم و نمی توانستم سختی کشیدن فرزندانم را ببینم. به عنوان کارگر در خانه های مردم کار می کردم و به خاطر اعتمادی که آنها به من پیدا کرده بودند مرا برای نظافت خانه هایشان به هم معرفی می کردند. وی ادامه داد: انجام کارهای نظافتی و خدماتی در خانه ها همیشگی نبود و نمی توانستم با آن بدهی هایمان را بپردازم. با اولین برف و باران نگرانی ام این بود که سقف بالای سرمان خراب نشود. 10 سال قبل وقتی شهرداری پیش قلعه برای استخدام رفتگر اعلام نیاز کرد به شهرداری رفتم و درخواست کردم تا به عنوان رفتگر مشغول به کار شوم. آنها ابتدا مخالفت کردند اما وقتی شرایط زندگی ام را برای آنها تشریح کردم پذیرفتند و از فردای آن روز با پوشیدن لباس نارنجی جارو به دست مشغول تمیز کردن خیابانهای شهر شدم. روزهای اول وقتی مردم شهر مرا در این لباس دیدند با تعجب نگاه می کردند و مرا به هم نشان می دادند اما نگاه آنها برای من اهمیتی نداشت زیرا می خواستم با تلاش لقمه نان حلالی بر سر سفره ببرم. بی کاری پسرانم مشکلات زندگی مان را چند برابر کرده بود اما با وجود این و با حقوقی که از شهرداری دریافت می کردم برای همه آنها شرایط ازدواج فراهم کردم و در همین خانه کوچک برایشان عروسی گرفتم و به خانه بخت فرستادم. برای تأمین هزینه های عروسی مجبور می شدم از همکارانم پول قرض بگیرم اما کم کم این پول را پس می دادم. آخرین پسرم پس از ازدواج در یکی از اتاق های خانه زندگی اش را آغاز کرده است و خواهرم نیز پس از جدایی از همسرش با ما زندگی می کند. وقتی برای کار از خانه بیرون می آیم نگران همسر 80 ساله ام هستم که به بیماری آلزایمر مبتلا است و چند بار نیز راه خانه را گم کرده بود.در زندگی گلایه ای نکردم و با وجود آنکه به بیماری قلبی مبتلا هستم اما باز هم کار می کنم تا بتوانم چرخ زندگی را بچرخانم. دستان یاریگر با چاپ سرگذشت این بانوی رفتگر و آرزوهای او در اول دی ماه مردم فداکار ایران به یاری او آمدند و از کمک های آنها مبلغ 7 میلیون تومان به حساب این مادر واریز شد. او با قدردانی از روزنامه ایران و مردم مهربانی که به او کمک کردند گفت: نمی دانم در برابر این همه محبت و انسان دوستی مردم ایران چه بگویم. وقتی با محبت های مردم کشورم مواجه شدم اشک از چشمانم سرازیر شد. می خواهم در اولین گام یک حمام در خانه مان بسازم و دیوارهای خانه را که فرسوده شده اند بازسازی کنم. همچنین مبلغ 500 هزار تومان به رستورانی که غذای عروسی پسرم را تأمین کرد بدهکارم و می خواهم همه بدهی هایم را بپردازم. از روزنامه ایران که در این راه پیشقدم شد و صدای من را به گوش مردم همدل رسانید سپاسگزارم. وی با شادمانی گفت:با این پول می توانم بخشی از نگرانی هایم را کنار بگذارم و با خیالی آسوده تر به نظافت شهر بپردازم.ایران به گزارش شفا آنلاین ،سرگذشت این بانوی رفتگر که درخت زندگی اش بی برگ مانده بود روز سه شنبه اول دی ماه در صفحه به چاپ رسید و مردم فداکار با فشردن دست های پینه بسته او که سالها غبار می روبید و غم درو می کرد او را حمایت کردند. صغری خانی که 61 سال دارد سالهاست با پ وشیدن لباس رفتگری خیابان های شهر را جارو می کند تا بتواند هزینه زندگی خود، همسر بیمار و5 عضو دیگر خانواده را تأمین کند. بانوی نارنجی پوش با جاروی دسته بلندش در حالی که گرد و غبار را از چهره این شهر کوچک می رباید، در خلوت خود به بیماری همسر 80 ساله و زندگی 5 فرزندش که به دلیل بیکاری با سختی سپری می شود فکر می کند. او که دوران کودکی اش همراه با تنها خواهرش بسرعت سپری شد، وقتی به نوجوانی گام گذاشت باید زندگی جدیدی را در کنار مردی که 20 سال از او بزرگتر بود تجربه می کرد. او از آن روزها این گونه می گوید: در طول سالها زندگی با او صاحب 6 پسر شدم. تأمین هزینه های زندگی بسیار سنگین بود و فرزندانم یکی پس از دیگری پس از چند سال درس خواندن از ادامه تحصیل باز می ماندند و در زمین های زراعی دیگران کار می کردند. با دستان خالی زندگی را اداره و آبرو داری کردم. چند بار از کمیته امداد درخواست کمک کردیم تا اینکه 20 سال قبل آنها این خانه را که دو اتاق دارد برای ما ساختند. این خانه حمام ندارد و در سرمای زمستان بچه ها را به حمام عمومی می بردم و به همین دلیل سرما می خوردند. با درآمد کارگری همسرم زندگی را به سختی سپری می کردیم تااینکه 10 سال پیش زمینگیر شد و نتوانست کار کند. من مادر بودم و نمی توانستم سختی کشیدن فرزندانم را ببینم. به عنوان کارگر در خانه های مردم کار می کردم و به خاطر اعتمادی که آنها به من پیدا کرده بودند مرا برای نظافت خانه هایشان به هم معرفی می کردند. وی ادامه داد: انجام کارهای نظافتی و خدماتی در خانه ها همیشگی نبود و نمی توانستم با آن بدهی هایمان را بپردازم. با اولین برف و باران نگرانی ام این بود که سقف بالای سرمان خراب نشود. 10 سال قبل وقتی شهرداری پیش قلعه برای استخدام رفتگر اعلام نیاز کرد به شهرداری رفتم و درخواست کردم تا به عنوان رفتگر مشغول به کار شوم. آنها ابتدا مخالفت کردند اما وقتی شرایط زندگی ام را برای آنها تشریح کردم پذیرفتند و از فردای آن روز با پوشیدن لباس نارنجی جارو به دست مشغول تمیز کردن خیابانهای شهر شدم. روزهای اول وقتی مردم شهر مرا در این لباس دیدند با تعجب نگاه می کردند و مرا به هم نشان می دادند اما نگاه آنها برای من اهمیتی نداشت زیرا می خواستم با تلاش لقمه نان حلالی بر سر سفره ببرم. بی کاری پسرانم مشکلات زندگی مان را چند برابر کرده بود اما با وجود این و با حقوقی که از شهرداری دریافت می کردم برای همه آنها شرایط ازدواج فراهم کردم و در همین خانه کوچک برایشان عروسی گرفتم و به خانه بخت فرستادم. برای تأمین هزینه های عروسی مجبور می شدم از همکارانم پول قرض بگیرم اما کم کم این پول را پس می دادم. آخرین پسرم پس از ازدواج در یکی از اتاق های خانه زندگی اش را آغاز کرده است و خواهرم نیز پس از جدایی از همسرش با ما زندگی می کند. وقتی برای کار از خانه بیرون می آیم نگران همسر 80 ساله ام هستم که به بیماری آلزایمر مبتلا است و چند بار نیز راه خانه را گم کرده بود.در زندگی گلایه ای نکردم و با وجود آنکه به بیماری قلبی مبتلا هستم اما باز هم کار می کنم تا بتوانم چرخ زندگی را بچرخانم. دستان یاریگر با چاپ سرگذشت این بانوی رفتگر و آرزوهای او در اول دی ماه مردم فداکار ایران به یاری او آمدند و از کمک های آنها مبلغ 7 میلیون تومان به حساب این مادر واریز شد. او با قدردانی از روزنامه ایران و مردم مهربانی که به او کمک کردند گفت: نمی دانم در برابر این همه محبت و انسان دوستی مردم ایران چه بگویم. وقتی با محبت های مردم کشورم مواجه شدم اشک از چشمانم سرازیر شد. می خواهم در اولین گام یک حمام در خانه مان بسازم و دیوارهای خانه را که فرسوده شده اند بازسازی کنم. همچنین مبلغ 500 هزار تومان به رستورانی که غذای عروسی پسرم را تأمین کرد بدهکارم و می خواهم همه بدهی هایم را بپردازم. از روزنامه ایران که در این راه پیشقدم شد و صدای من را به گوش مردم همدل رسانید سپاسگزارم. وی با شادمانی گفت:با این پول می توانم بخشی از نگرانی هایم را کنار بگذارم و با خیالی آسوده تر به نظافت شهر بپردازم.ایران
دوشنبه ، ۱۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[مشاهده در: www.shafaonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]
صفحات پیشنهادی
پسر جوان، چگونه زن 44ساله ای را که از سوییس برگشته بود و تنها زندگی می کرد به قتل رساند
پسر جوان چگونه زن 44ساله ای را که از سوییس برگشته بود و تنها زندگی می کرد به قتل رساند جامعه > حوادث - ایران نوشت ساعت 4 و 30 دقیقه عصر 31 مرداد ماه سال جاری مأموران کلانتری 142 کن در جریان پیدا شدن جسد زنی در زیر سایه درخت کاج فضای سبز منطقه کوهسار قرار گرفتند و خیپس از طلاق به زندگی مشترک برگردیم؟
پیش از طلاق از مشاوره یک فرد متخصص و نه حتی یک بزرگ تر فامیل استفاده شود بازگشت سر خونه زندگی سابق بله یا نه وقتی به خانواده اش اعلام کرد که می خواهد از همسرش جدا شود تقریبا همگی مخالف این کار بودند با اینکه می دانستند دختر و دامادشان از همان اول زندگی هم هیچ سنخیتی با هم ندخبر گزاری فارس - بهمناسبت گرامیداشت بانوی کوهنورد پاکدشتی انجام شد برگزاری همایش بزرگ کوهنوردی در پاکدشت+تصاو
بهمناسبت گرامیداشت بانوی کوهنورد پاکدشتی انجام شدبرگزاری همایش بزرگ کوهنوردی در پاکدشت تصاویرهمایش بزرگ کوهنوردی بهمناسبت گرامیداشت بانوی کوهنورد پاکدشتی در این شهرستان برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران هیئت کوهنوردی شهرستان پاکدشت بهمناسبت گرامیداشتاز پیامک باران تبلیغاتی به بهانه های مختلف تا برگزاری جشن ها و اعیاد با چاشنی تبلیغ+ تصاویر
هنوز بررسی صلاحیت داوطلبان مجلس شورای اسلامی به پایان نرسیده که بازار تبلیغات پیش از موعد در حوزه ایذه و باغملک داغ شده است به گزارش رهیاب به نقل از عصر ایذه این روزها داوطلبان نمایندگی مجلس دهم در پی مناسبت های مختلف می گردند تا درکنار بیان دو کلمه تبریک و تسلیت چهارکلمه ای همبرگزار کارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی در میناب
برگزار کارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی در میناب همایش و کارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی ویژه زوج های جوان در شهرستان میناب برگزار شد به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بندرعباس رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میناب نقش عفاف و حجاب اسلامخبر گزاری فارس - به همت دفتر کانونهای فرهنگی هنری مساجد منطقه ویژه میناب کارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی در
به همت دفتر کانونهای فرهنگی هنری مساجد منطقه ویژه مینابکارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی در میناب برگزار شدکارگاه آموزشی زندگی به سبک اسلامی با حضور حجتالاسلام دهنوی کارشناس خانواده در میناب برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از میناب در شرق مرکز هرمزگان حجتالاسلام حسین دبارش برف و باران و لغزندگی سطح جاده های لرستان
بارش برف و باران و لغزندگی سطح جاده های لرستان فرمانده پلیس راه لرستان از لغزندگی سطح جاده های استان لرستان بعلت بارش برف و باران خبر داد به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان سرهنگ چغلوند در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان استان لرستان با اشاره به اینکه هم اکنوندر پی لغزندگی جاده و بارش باران صورت گرفت کشته شدن 7 نفر در تصادف محور مشهد سرخس
در پی لغزندگی جاده و بارش باران صورت گرفتکشته شدن 7 نفر در تصادف محور مشهد سرخسبه علت بارندگی ولغزندگی محور مشهد-سرخس دو خودروی 405 با یکدیگر برخورد کردند که در این تصادف 7 نفر جان خود را از دست دادند به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از روابط عمومی جمعیت هلال احمر خراسان رضامام خمینی: «زندگی اعضای خبرگان پایین تر از مردم عادی باشد»
طبق بیان امام ره یکی از ویژگی های اعضای خبرگان رهبری این است که زندگی ساده بلکه پایین تر از مردم عادی داشته باشند به همین دلیل جهت شفاف سازی مسائل و در نظر گرفتن سخنان امام به عنوان ملاکی برای سنجش ضروری است تا کاندیدای خبرگان رهبری لیست اموال و املاک خود را اعلام کنند تا مردبرگزاری همایش زندگی آسمانی در کنگان
ه مناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت محمد ص و حضرت امام جعفر صادق ع و گرامیداشت هفته وحدت همایشی زندگی آسمانی ویژه زوج های جوان شیعه و اهل تسنن با حضور نماینده مجلس خبرگان حجت السلام حسینی بوشهر ونماینده مجلس شورای اسلامی موسی احمدی و کارشناس عالی اداره کل تبلیغات اسلامی بو-
گوناگون
پربازدیدترینها