واضح آرشیو وب فارسی:بنکر: زن، نیمی از بدنه جامعه است و به وجودآورنده نیمه دیگر آن نیز ، لذا زن زیربنای هستی جامعه و تاریخ و فرهنگ هر ملتی است. به همین دلیل ترسیم نقش منفعلانه برای زنان در توسعه نه تنها نادیده گرفتن این سرمایه بزرگ انسانی است بلکه مانع بزرگی بر سر راه بهبود وضعیت زندگی آن هاست.به گزارش بانکداران ۲۴ ( Banker )، زن، نیمی از بدنه جامعه است و به وجودآورنده نیمه دیگر آن نیز ، لذا زن زیربنای هستی جامعه و تاریخ و فرهنگ هر ملتی است. به همین دلیل ترسیم نقش منفعلانه برای زنان در توسعه نه تنها نادیده گرفتن این سرمایه بزرگ انسانی است بلکه مانع بزرگی بر سر راه بهبود وضعیت زندگی آن هاست. با این نوع نگاه، زن موجودی با مشکلات و مسائل خاص خود و جدا از مرد دیده می شود. اما امروزه دنیا با این واقعیت مواجه است که دیگر نمی توان زنان را در فرآیند توسعه نادیده گرفت. توانمندی های زنان در میزان موفقیت دولت های در حال توسعه در زمینه کنترل رشد جمعیت، بیکاری، بهداشت و... امری غیر قابل انکار است. مشارکت سیاسی به درک زنان از زندگی اجتماعی کمک کرده و آن ها را به عنوان عناصر بهتری در خدمت جامعه در می آورد و به آن ها ارزش، نگرش و داده های جدیدی می دهد. مشارکت سیاسی زنان به توسعه سیاسی جامعه می انجامد. مراد از مشارکت زنان فقط مشارکت در سطح توده نیست چرا که اگر مشارکت سیاسی زنان را فقط به حق رای و شرکت در گروه ها، انجمن ها و احزاب سیاسی و شرکت در تجربه های اجتماعی مانند جنگ، خدمات انسان دوستانه، جنبش های محیط زیست و بهداشتی محدود کنیم، قوانین جمهوری اسلامی ایران، برای مشارکت زنان مانع و محدودیتی ایجاد نکرده است. اما مفهوم درست مشارکت سیاسی به رسمیت شناختن حق ورود زنان نخبه به عرصه قدرت سیاسی در سطوح عالی مانند حضور زن در مجالس مقننه؛ شرکت در امور سیاسی و خدمات اداری در سطح وزیر، معاون وزیر و... است. سهم زنان از کرسی های مجلس متداول ترین شاخص در سطح کشور از توانمندسازی سیاسی زنان و تنها شاخص سیاسی است که برای ارزیابی پیشرفت در جهت اهداف توسعه هزاره در خصوص برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان مورد استفاده قرار می گیرد. هر چند هر دو سطح مشارکت- چه مشارکت توده زنان و چه حضور زنان نخبه در سطوح بالای سیاسی در ایران بعد از انقلاب وجود داشته است اما هیچ تناسبی بین جمعیت زنان و میزان سهیم بودن نخبگان سیاسی زن در سطوح بالای سیاسی و تصمیم گیری وجود ندارد. در حالی که بیش از 33 سال از اولین تجربه شکل گیری مجلس شورای اسلامی می گذرد و ۹ دوره مجلس تاکنون پشت سر گذاشته شده، تاکنون در هیچ دوره مجلس تعداد نمایندگان زن از ۱۴ نفر تجاوز نکرده است! دوره پنجم مجلس شورای اسلامی رکورددار حضور بیشترین تعداد نماینده زن در پارلمان است که تعداد نمایندگان زن رشد بیشتری پیدا کرد و ۱۴نماینده زن از میان ۲۷۷ نماینده به مجلس راه یافتند. واقعیت این است که سهم زنان در تصمیم گیری های سیاسی ناچیز است. برای مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان توجه به چند عامل مهم ضروری است: الف ـ زنان باید نسبت به مقام، موقعیت و جایگاه اجتماعی خود آگاهی پیدا کنند زیرا مقدمه فعالیت اجتماعی و سیاسی زنان شناخت و باور توانایی های خودشان است. در این صورت است که در نظام سیاسی و فعالیت های اجتماعی به صورت فعالانه مشارکت می کنند. ب- مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان باید خودانگیخته و سازمان یافته باشد و احزاب سیاسی برای کسب آرای جمعیت زنان، آن ها را وارد بازی های سیاسی نکنند. زنان باید به کنشگران فعال سیاسی و اجتماعی تبدیل شوند. پ- زنان نخبه و پیشرو در قالب تشکل های منسجم همراه با مردان، به دنبال جلب مشارکت زنان و ترویج حس مسئولیت پذیری آنان جهت حضور فعالانه در فعالیت های سیاسی و اجتماعی در سطح کلان جامعه باشند. ت- زنان برای دیده شدن و قرار گرفتن در سطوح بالای سیاسی از دولت ها مطالبه داشته باشند و سهم خودشان در مناصب عالی را مطالبه کنند. ث ـ تبلیغات و اقدامات ضروری برای تقویت علاقمندی زنان به جامعه از طریق رسانه های نوشتاری و صوتی و تصویری به عمل آید. ج- شاید مهم ترین بخش فعالیت زنان برای ایجاد باور عمومی به توانایی ها آن ها تلاش در جهت زدودن باورهای منفی و غلط که از زن موجودی یک بعدی، غیر اجتماعی و محصور در چهاردیواری خانه می سازد.
یکشنبه ، ۱۳دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بنکر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]