محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846613402
عجیبت ترین موزه خانگی ایران +تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:خبر ایرانی: اینجا گوشه ای از شهر تهران است که یکی از رزمندگان سال های جنگ در خانه خود موزه ای از یادگارهای دفاع مقدس بنا کرده است. روایت ما از عجیبت ترین موزه خانگی ایران را از دست ندهید:مجله مهر: بیرون خانه با خانه های اطراف هم فرق دارد. تابلویی بزرگ روی دیوار نصب شده که یادآور تابلوهای فرهنگی مساجد است. بالای تابلو هم بنری بزرگ از چهره شهدا نصب شده و دقیقا فضای بیرونی خانه را شبیه مراکز فرهنگی کرده است. وقتی داخل خانه می شویم اوضاع جالب تر می شود. حیاط خانه به دو درب ختم می شود. یکی اندورنی و دیگری به نظر می رسد اتاق مهمان نشین باشد اما وقتی درب اتاق باز می شود، شما با عجیب ترین موزه خانگی روبرو می شوید. اتاقی کوچک که ترکیبی از اتاق، موزه و سنگر است. قاسم صادقی سردار بازنشسته سپاه از سالهای دور این موزه را در دل خانه خود ساخته و حالا از رمز و راز این موزه می گوید: نمای بیرونی منزل حاج قاسم صادقی ۴ فرزند دارم ولی بخشی از خانه ام را موزه کردم بدیهی ترین سوال این است که چرا باید یک نفر خانه خود را به یک موزه جنگی تبدیل کند. به نظر می رسد حاج قاسم هم بارها این سوال را جواب داده و بدون مکث می گوید: « شما قرآن را که ورق می زنید همه اش بحث عبرت هاست. خدا به پیامبر می فرماید که تو آنجا نبودی ولی ما برایت سرنوشت موسی و ابراهیم را می گوییم. در قرآن همه بحث ها مربوط به خاطرات و اتفاقات گذشته است. مثلا شما داستان ابی لهب را می خوانید. باید بفهمید ابولهب الان کیست. ما باید از سرگذشت زندگی دیگران عبرت بگیریم. در حقیقت این اتاقی که من در گوشه خانه ام به آن اختصاص دادم برای این است که به خودم و بقیه یادآوری کنم که پیش از این چه کسانی با چه چیزهایی زندگی می کردند و در مسیر زندگی شان چه اتفاقاتی افتاده است که الان قابل بیان، یا قابل گفتگو و حتی قابل نقد است.» خلاصه جملات قاسمی یعنی عشق و علاقه ای که پای این اتاق گذاشته شده است. اما برایمان جالب است بدانیم خانواده او چطور با این ماجرا کنارآمده اند. «خانه ما فقط سه اتاق دارد و من هم ۴ بچه دارم. اما هیچ وقت مشکلی برای راضی کردن خانواده نداشتم چون پدرخانومم شهیده یعنی همسرم دختر شهید است. می گویند مردهای موفق همسر موفقی وجود دارد. بستگی دارد که هدف از زندگی شما چیست؟ اگر هدف از زندگی شما خوراک و پوشاک باشد که حیوانات بهتر از انسان ها زندگی می کنند. برتری ما انسان ها معرفت است. حالا این برتری را کسی می خواهد با پول بدست بیاورد. یکی هم می خواهد از راه شخصیت یکی از راه موقعیت، یکی از راه آبرو می خواهد به دست بیاورد. من قاسم صادقی می خواهم نمود شخصیتی م را نشان بدهم. این نمود هزینه دارد. هزینه اش این است که من از بخشی از زندگی خودم همراه همسرم و خانواده ام یک بعدی از زندگی ام را به این موضوع و آثار سکنات دفاع مقدس اختصاص بدهم. پسرم الان همه چیز را ول کرده و همراه همسرش در بیابان های مناطق جنگی در حال ساخت یادمان شهداست و شبها در کانکس می خوابد. شما الان می بینید هرکسی یک جور کلکسیون دارد. یکی کلکسیون تمبر دارد. یکی کلکسیون کبریت دارد. من می خواستم کلکسیون دفاع مقدس و ارزش های انقلاب اسلامی را در اینجا جمع کنم. من به این جا می گویم اتاق شهدا.» فرمانده سپاه از دیدن اسلحه ها شگفت زده شد جمع شدن این همه لوازم و حتی اسناد جنگی در خانه شخصی عادی به نظر نمی رسد. اما به نظر می رسد فضای کاری و گاهی اوقات شانس همراه حاج قاسم بوده تا بتواند گنجینه ای بزرگ از خاطرات دفاع مقدس را یکجا جمع کند. «هرچند وقت یکبار یک چیزی هم بهش اضافه می شود. هرچیزی که دستمان بیاید اضافه می کنیم. آخرین چیزی که اضافه شده است یک سگک برای بچه های عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ است. من به واسطه کارم قبل از بازنشستگی و حتی فعالیت های فعلی دائما در منطقه جنگی در حال تفحص هستم و این چیزها به دستم می رسد. روزی که فرمانده سپاه سردار جعفری به دیدن خانه ما آمد ناگهان چشم اش به اسلحه روی دیوار افتاد و گفت صادقی این را چطور آورده ای؟ توضیح دادم که این اسلحه از بین رفته و هیچ کارکرد نظامی ندارد و عملا یک پوسته باقی مانده از اسلحه است که خیالشان راحت شد. خیلی از این تجهیزات را به ذوب آهن می فرستند که من با نامه نگاری و پیگیری های فراوان توانسته ام برخی از آنها را حفظ کنم.» بخاطر این موزه من را دادگاهی کردند واکنش مسئولین به همت آقای قاسمی باید شنیدنی باشد. از واکنش مسئولین و حمایت های احتمالی شان می پرسیم. اما او از شکایت دادسرا برای ساخت این موزه برای مان می گوید: « یک بار از طرف دادسرا هم آمدند یک بار هم از طرف دادسرا جریمه شدیم. گزارش داده بودند این صادقی در خانه اش یک چیزهایی جمع می کند. بعد به من گفتند برای چه این چیزها را جمع می کنی؟ من هم گفتم شما دوست دارید فرزند من در این وانفسای زندگی دنبال چه چیزی باشد؟ دنبال مارادونا؟ دنبال عکس کی باشد؟ این دوست دارد این چیزها را جمع کند. ما باید چه کسی را ببینیم که دوست داریم اینطور چیزها را جمع کنیم؟ حکم اولیه نزدیک یک میلیون و خرده ای ۱۰ سال پیش جریمه شدیم. اما اعتراض کردم که خوشبختانه قاضی دوم حکم اولیه را باطل کرد.» روی دیوار های اتاق همه چیز دیده می شود. از نامه های قدیمی زمان جنگ گرفته تا خاطرات تفحص و پیکر شهدا. حتی تصویر برخی از بازدید کنندگان از موزه هم روی دیوار نقش بسته است. «سردار عزیزجعفری فرمانده سپاه، آقای الله کرم، پناهیان، طائب، شهید همدانی و خیلی های دیگر آمدند. هرکدام وقتی پایشان را توی اتاق می گذرند توی حال و هوای آن سال های خودشان. مثلا حاج محمد کوئری و سردار عزیز جعفری آمدند اینجا یاد شهدایی افتادند که زندانی بودند. یعنی حکم اعدام شان آمده بود ولی راهی جبهه شدند و بجای اعدام به شهادت رسیدند. سردار همدانی اولین بار که آمد کفترهای داخل حیاط به چشمش آمد.ما در حیاط کفتر و بلدرچین و مرغ و خروس هم داریم. وقتی که این اتاق را دید حسابی تعجب کرد.» گپ و گفت با کسی که سالها جنگ و جبهه را برای راهیان نور روایت کرده، کار آسانی نیست. ما بحث را به حاج قاسم و اتاقش می کشیم و او با دیدن اتاق و عکس ها یاد روایت از دوستان همرزمش می افتد: « من با این نوع زندگی که هنوز رنگ و بوی جبهه می دهد، عجین شده ام. یک شهید داشتیم موتورباز بود و پیک یکی از سردارها بود. این شهید حتی لنگ را از شهرستان خودشان می خرید و جلوی موتورش نصب می کرد که خط و خشی به موتورش نخورد. آن هم در آن بمباران های سنگین. مثلا الان یک دستمال یزدی داریم که برای آن دوران است. بعدها چفیه مد شد. فکر کردید داش مشتی ها وقتی جبهه می آمدند چطوری بودند؟ با خودشان از این چیزها داشتند.» ماجرای هدیه کتاب شاهرخ به رهبری اگر به عکس ها و پوسترهای روی دیوار دقت کنی، چند جا عکس شاهرخ ضرغام به چشم می آید. چند دقیقه همنشینی با حاج قاسم کافی است تا متوجه شوی او هم یکی از بچه های قدیمی تهران است. « یکی از بهترین کارهایی که مقام معظم رهبری هم روی آن تاکید دارند روایت گری دفاع مقدس است. مثلا بگوییم فلان شهید با بیست و چندسال سن چگونه جنگ را مدیریت می کردند. از نظر ایشان هرآنچه که آدم را یاد دفاع مقدس می اندازد باید احیا شود. حتی من می خواستم کتاب شاهرخ را می خواستم به مقام معظم رهبری بدهم. خیلی ها مخالف بودند می گفتند این شخصیت نباید مطرح شود.» خیلی ها شاهرخ ضرغام یا همان حُر انقلاب را از کتاب خاطراتش شناخته اند. کتابی که حسابی هم پرفروش بود. صادقی تلاش زیادی هم برای به ثمر نشستن این کتاب انجام داده و ماجرای هدیه کتاب به رهبری را برایمان بازگو می کند: « وقتی کتاب را تقدیم حضرت آقا کردم فرمودند قبلا این کتاب به دست من رسیده است. بعد ادامه دادند بعضی ها ره صدساله را یک شبه می روند راستش آنجا خجالت کشیدم حرفی بزنم ولی توی دلم گفتم آقا جان بعضی ها هم ره صدساله را یک شبه خراب می کنند. بله شاهرخ قبل انقلاب خلاف های خودش را داشته است. انقلابی هم نبوده است. اما بعد از انقلاب به جرگه انقلابیون می پیوندد و انقلابی می شود. می گفتند عرق خوری کرده است. من می گفتم مال من را که نخورده است مال خدا را خورده است. خودش به خدا جواب می دهد.» ننه اگر خمینی نبود بچه ام را اعدام می کردند! حاج قاسم حتی از واکنش های مردم عادی به شاهرخ و اثرات کتاب هم حرف برای گفتن دارد. «یک خانمی از تبریز با من تماس گرفت و گفت آقای صادقی من کتاب را که خواندم دوتا حاجت داشتم از شاهرخ خواستم به من داد. شما وقتی توبه کنید خدا می پذیرد و چنین جایگاهی به شما می دهد. یک جایی من از مادر شاهرخ می پرسم ننه اگر خمینی نبود بچه تو چی می شد. می گوید بچه م ننه اعدام می شد. حالا همین شاهرخ شخصیتی است که امام به دلش می نشیند. وقتی دانشجوها برای مناظره به دانشگاه می رفتند شاهرخ را به عنوان یک انقلابی برای بادیگارد بردند. آنجا می گوید ببینید بچه ها من هیچی سواد ندارم اما می دانم اگر رگ دو دستم را بزنند خونم روی زمین می نویسد خمینی. این یعنی ته ولایت پذیری!» حاج قاسم وقتی می خواهد داستان آشنایی خود با شاهرخ ضرغام را روایت کند. همه چیز به گروه فداییان اسلام ختم می شود گروهی از جوانان باغیرت تهرانی که قبل از خیلی از سازمان ها و مسئولین و در دومین روز جنگ خودجوش راهی جنگ می شوند. « ما جز گروه فداییان اسلام بودیم. و فرمانده ما شهید مجتبی هاشمی بود که با آقای خلخالی بر سر جمع کردن خانه های فساد همکاری می کرد. وقتی جنگ شروع شد از جاهای مختلف اسم نویسی می کنند و می بینند اتوبوس ندارند. حدود ۹۰ نفر شده بودند. به آقای خلخالی می گویند اتوبوس نداریم. یکی می گویند که دوتا اتوبوس مواد مخدر توقیف کردیم که ماشین ها در پارکینگ هستند. راننده ها را صدا می کنند و می گویند این اتوبوس ها را ببر خرمشهر تا آنجا که رفتی توقیف خودت هم آزاد می شود. یعنی اولین گروه مردمی داوطلب بودیم که به جنگ رفتیم.» بعد ها خیلی از زندانی ها هم عاقب بخیر می شوند و راه زندگی شان عوض می شود. « یک روز آقای خلخالی می آید برای اعدام به زندان، آنها می گویند می خواهی یک گلوله حرام ما کنی اجازه بدهید ما برویم دفاع از وطن بکنیم. برای همین حرکت می کنند به سمت جبهه تعدادی از دشمنان زیادی را از بین می برند و خودشان هم شهید می شوند. جالب اینجاست که یکی از آنها در وصیت نامه اش می نویسد خدایا اگر توبه مرا پذیرفتی جنازه ام را تیکه تیکه کن!» از سردار همدانی نامه سفیدامضا گرفتم! گروه فداییان اسلام بعد از سامان دهی جبهه های جنگ منحل شده و بچه های گروه به کمک سپاه و بسیج می روند. همین حضور داوطلبانه سبب می شود بعدها خیلی از بچه های گروه نتوانند سابقه جبهه خود را اثبات کنند و سردار صادقی ماموریت صدور گواهی جبهه را بر عهده می گیرد. « من تنها کسی هستم در ایران که گواهینامه جبهه بچه ها را در گروه فداییان اسلام من امضا می کنم. این بچه هایی که می آیند باید یک سری اسناد مدارک بیاورند که من بفهمم این ها با ما بودند. می آیند و می گویند که ما با فلانی و فلانی بودیم. بعد من هم می روم بنیاد شهید درباره حرفهایشان تحقیق و تفحص می کنم و اطلاعاتشان را چک می کنم. بعد می چرخم و خانواده های شهدای آنجا را پیدا می کنم.» تصویر نامه سردار فضلی و نامه سفیدامضای شهید همدانی ماجرای صدور این گواهی ها هم برمی گردد به حضور سردار همدانی در موزه خانگی حاج قاسم. « وقتی شهید همدانی به منزل ما آمد ماجرای مشکلات بچه های گروه فداییان را برای ایشان گفتم و همان جا در سربرگ خالی امضا زدند و گفتند خودت نامه اش را بنویس و ما به شما اعتماد داریم. بعد از آن امضای سردار حاج علی فضلی را هم گرفتیم و من مسئول صدور سابقه جبهه بچه های گروه شدم.» رفقای ما با چاقو و پنجه بوکس جلوی استکبار ایستادند ما به این اتاق به چشم موزه نگاه میکنیم ولی برای حاج قاسم اینجا عشق است. ما نگرانیم بعد از حاج قاسم چه بر سر این یادگاری ها می آید او ولی خیال آسوده ای دارد. « این اتاق اتاق تذکر است. اگر هم بخواهم تعبیری برایش بیاورم. می گویم اتاق شهداست. خرج خاصی هم برایش نکردم. خیلی از این ها می خواستند برای اسقاطی بروند. اگر این ها را به مال خر بدهی. چدن هایش را جدا می فروشد. مس هایش را جدا. این کار همه اش عشق است. بعد از ۱۲۰ سال این اتاق نمی دانم چه می شود. اما به ما یاد داد دنبال انجام وظیفه باشید. دنبال خیر باشید به نتیجه اش هم فکر نکنید. ما با مطرح کردن این خاطرات می خواهیم بگوییم آن زمان با دست خالی با استکبار جهانی جنگیدیم. این وسایل را نگاه کنید. رفقای ما با قمه و چاقو، پنجه بوکس آمده بودند تا در مقابل مجهز ترین سیستم های نظامی بجنگند. ما سیم خاردار نداشتیم که جلوی خودمان بکشیم.» تصویر نامه یکی از اعضای گروه فدائیان حاج قاسم چشمش به عکس یکی از شهدا می افتد و ادامه می دهد: «یکی از بچه ها غلامحسین زنهاری مرحله اولی که به جنگ آمد دست خالی بود. مرحله دوم که آمد رفته بود چاقو خریده بود و به خواهرش گفته بود که همچین چیزهایی برای جنگ نیاز است. همین آدم در جنگ عاشق یک دختر خرمشهری مبارز شد ولی هیچ وقت جرات نکرد پا پیش بگذارد و بجای ازدواج به شهادت رسید. در حقیقت ما در جنگ هم جنگ داشتیم هم زندگی داشتیم.» این موزه از آمریکا و مدارس ابتدایی هم بازدید کننده دارد موزه زمانی موزه است که بازدید کننده هم داشته باشد. وگرنه گنجینه ای بیش نیست. این اتاق آنقدر جذاب است که همه مهمان های خانه دوست دارند توی همین اتاق ۱۲ متری بنشینند. البته بازدیدکنندگان این موزه خانگی محدود به دوست و آشنا نمی شود. «از خیلی شهرستان ها حتی برای دیدن اینجا می آیند. گاهی اوقات من هم نباشم کلیدش هست که کسی می خواهد اتاق را ببینید بتواند. یک بار کسی با من تماس گرفت گفت یک خانواده ای که با آنها دوست هستیم حالا از آمریکا آمده اند و می خواهند اتاق شما را ببینند. وقتی اینجا آمدند گفت آمده بودم اسم دخترم را در دانشگاه بنویسم. راستش وقتی رفتم دانشگاه پشیمان شدم. چند روز که رفتم دانشگاه های ایران را دیدم. این همه نفاق را دیدم پشیمان شدم. الان این فرد جز آدم هایی است که بچه هایش دوست دارند در تعطیلاشان جای اینکه به استرالیا بروند می آیند از مناطق جنگی و شلمچه بازدید کنند. گاهی اوقات از برخی مدارس هم بچه ها را اینجا می آورند تا اتاق را ببیند. خیلی ها به واسطه شنیده هایشان از دیگران علاقه مند می شوند که از اتاق ما دیدن کنند.» بعد از مصاحبه از سردار می خواهیم مثل یک راهنمای موزه روایتی از وسایل اتاق بگوید. دیدن فیلم این بازدید را از دست ندهید.
جمعه ، ۱۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر ایرانی]
[مشاهده در: www.newsirani.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
صفحات پیشنهادی
عجیب ترین موزه ایران در خانه حاج قاسم + تصاویر
اینجا گوشه ای از شهر تهران است که یکی از رزمندگان سال های جنگ در خانه خود موزه ای از یادگارهای دفاع مقدس بنا کرده است روایت ما از عجیبت ترین موزه خانگی ایران را از دست ندهید بیرون خانه با خانه های اطراف هم فرق دارد تابلویی بزرگ روی دیوار نصب شده که یادآور تابلوهای فرهنگی مساجدعجیب ترین موزه ایران در خانه سردار
اینجا گوشه ای از شهر تهران است که یکی از رزمندگان سال های جنگ در خانه خود موزه ای از یادگارهای دفاع مقدس بنا کرده است روایت ما از عجیبت ترین موزه خانگی ایران را از دست ندهید به گزارش گرداب بیرون خانه با خانه های اطراف هم فرق دارد تابلویی بزرگ روی دیوار نصب شده که یادآور تابلوبرترین موزه های سال 2015 +تصاویر
شفا آنلاین اجتماعی نشریه DESIGNBOOM که طی گزارش های مختلف به معرفی برترین های معماری ۲۰۱۵ پرداخته این بار در فهرستی برترین موزه های سال را معرفی می کند به گزارش شفا آنلاین موزه های هنری کشورهای مختلف بیشترین سهم را از فهرست برترین موزه های سال دریافت کردند موزه ی مجموعه ی Fondaسفر ۱۱۱ روزه یک خانواده از هند تا فرانسه/ایران زیباترین ایستگاه گردشگری+تصاویر
سفر ۱۱۱ روزه یک خانواده از هند تا فرانسه ایران زیباترین ایستگاه گردشگری تصاویر در مصاحبه با این خانواده آنها اظهار داشتند که مسافرت دیگری را نیز به زودی در پیش خواهند گرفت و میگویند چه کسی میداند شاید حالا که به سمت غرب رفتهایم و زیباییهای آن را از نزدیک دیدهایم وقت آن رعجیبترین موزه ایران در خانه سردار
روایت حاج قاسم صادقی از اتاقی که یادآور شهداست عجیبترین موزه ایران در خانه سردار شناسهٔ خبر 3013656 - پنجشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۹ مجله مهر > گزارش ویژه دریافت 86 MB اینجا گوشه ای از شهر تهران است که یکی از رزمندگان سال های جنگ در خانه خود موزه ای از یادگارهای دفاع مقدس بنا کعجیب ترین موزه ایران در خانه حاج قاسم
شهیدخبر شهیدنیوز اینجا گوشه ای از شهر تهران است که یکی از رزمندگان سال های جنگ در خانه خود موزه ای از یادگارهای دفاع مقدس بنا کرده است روایت ما از عجیبت ترین موزه خانگی ایران را از دست ندهید بیرون خانه با خانه های اطراف هم فرق دارد تابلویی بزرگ روی دیوار نصب شده که یادآور تابسریع ترین جت جهان ساخته کدام کشور است+تصاویر
هوندا شرکت خودروسازی ژاپنی و چندملیتی است که به لحاظ تولید موتورسیکلت موتور اتومبیل و خودرو در جهان شناخته می شود به گزارش نخست نیوز شرکت هوندا در سال ۱۹۴۸ توسط سوییشیرو هوندا تاسیس شد و از سال ۱۹۵۹ تاکنون بزرگترین تولیدکننده موتورسیکلت در جهان است این شرکت همچنین با تولیدخوشحالم که عنوان قویترین مرد جهان همچنان در اختیار یک ایرانی است
اید به این مسئله ملی نگاه کرد من درالمپیک تلاش می کنم مدالی خوشرنگ برای ایران کسب کنم اما اینکه عنوان قویترین مرد جهان همچنان در اختیار ایران است خیلی خوشحال کننده است بهداد سلیمی می گوید خوشحال است که عنوان قویترین مرد جهان همچنان در اختیار یک ایرانی است به گزارش شمال ورزشی بجدیدترین آمار از بدهی خارجی ایران
جدیدترین آمار از بدهی خارجی ایران بدهی خارجی ایران در سه ماهه نخست ۱۳۹۴ بالغ بر ۳۷۶ میلیون دلار افزایش یافت و به ۵ ۴۸۴ میلیارد دلار رسید خبرگزاری تسنیم بانک مرکزی در گزارشی از شاخص های اقتصادی سه ماهه اول 1394 اعلام کرد بدهی خارجی ایران در این دوره 376 میلیون دلار افزایشفضاحتبارترین رسواییهای مالی در 2015 +تصاویر
فضاحتبارترین رسواییهای مالی در 2015 تصاویر مجله فورچون طی گزارشی فضاحتبارترین رسواییهای کمپانیها و بزرگترین اتهامات تقلب در سال 2015 را منتشر کرد و نوشت سال 2015 سالی بود که از نظر ثبت رسواییهای بزرگ مالی رو سفید بیرون آمد آفتاب سال 2015 با رسوایی دیزل گیت شرکت-
گوناگون
پربازدیدترینها