تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837291739
سهراب پورناظری از «خداوندان اسرار» می گوید
واضح آرشیو وب فارسی:شما نیوز: روزنامه شهروند - علی نامجو: موسیقی ایرانی در روزگار کنونی نماینده های شناخته شده ای دارد که درحال ارایه فضاهای جدید و ظرایف کمتر پرداخته شده هستند. آنها با هر کاری که ارایه می دهند مورد انتقاد عده ای از مخالفان قرار می گیرند. با این وجود اما در مسیری که برای پیمون برگزیده اند، ثابت قدم هستند. سهراب پورناظری نوازنده شناخته شده کشورمان یکی از همین موزیسین هاست. او به همراه برادرش تهمورس پورناظری بخشی از موسیقی ایرانی را نمایندگی می کنند که اهل خرق عادت و ساختارشکنی است. سهراب که در نواختن بسیاری از ساز های موسیقی ایرانی دست چیره ای دارد، پس از ارایه آلبوم «آرایش غلیظ» که درواقع موسیقی فیلمی با همین نام به کارگردانی سعید نعمت الله بود، آلبوم دیگری را روانه بازار کرده که باز هم خوانندگی اش را همایون شجریان به عهده دارد. این دو نام چند سالی است در کنار هم درحال ارایه آثاری هستند که توانسته با بسیاری از مخاطبان موسیقی در ایران ارتباط برقرار کند. فرم موسیقی که سهراب پورناظری در آلبوم «خداوندان اسرار»- جدیدترین آلبومی که روانه باز کرده- درصدد ارایه آن است، علاوه بر حضور عنصر سرعت و وجوه تکنیکال (منظور معنایی است که این روزها استفاده از واژه تکنیک به ذهن بسیاری از افراد متبادر می کند) دارای ریزه کاری هایی است که ساز او را از سایر هم نسلانش متمایز می کند. «خداوندان اسرار» درواقع ماحصل کنسرتی است به نام آیینه ها که در سال ١٣٩٠ به روی صحنه رفت. البته بناست بخش های دیگری از آن کنسرت تحت عنوان آلبوم های مجزایی در آینده ای نه چندان دور وارد بازار موسیقی شوند. در این اثر علاوه بر ساخته های سهراب پورناظری، قطعه ای از استاد «کیخسرو پورناظری» با نام «یاوران» آمده است که پیش از این در آلبوم «حیرانی» منتشر شده بود. «خداوندان اسرار» شامل دو بخش است. در بخش اول «ساز و آواز» بداهه در مقام اصفهان با اشعاری از مولوی و در بخش دوم روایتی با نام «رهایی» در سه پرده «مهتاب، خداوندان اسرار، جانی و صد آه» روی اشعاری از خیام، مولوی و حافظ برای علاقه مندان عرضه شده است. در این اثر «آزاد میرزاپور» بربت، «حسین رضایی نیا» دف، «همایون نصیری» سازهای کوبه ای، «آیین مشکاتیان» کوزه، «محمت اکاتای» سازهای کوبه ای، «آرشاک ساهاکیان» دودوک، «آرین کشیشی» گیتار بیس و «سهراب پورناظری» تنبور نواخته اند. مراحل ضبط آن نیز در کشورهای ایران، ترکیه و آمریکا انجام گرفته است. پورناظری در این آلبوم که با نگاهی به موسیقی تنبور تصنیف شده توانسته از سازهای موجود صدایی را ارایه دهد که به نظر بسیاری از هم نسلانش که با آنها در این باره سخن گفته ام یک فرم ایده آل برای اوست. همایون شجریان هم در این کار کوشیده علاوه بر توفقی که در آلبوم های اخیر خود درصدد ارایه آنها بوده تا حدودی تحریرهای خاص نوع موسیقی اجرا شده را ارایه دهد. در ادامه گفت وگوی با سهراب پورناظری را بخوانید: در مورد آلبوم خداوندان اسرار گفته شده که این اثر محصول کنسرتی به نام «آیینه ها» است. ظاهرا قرار است بخش دوم این آلبوم پس از مدتی منتشر شود، همین طور است؟ آلبوم «خداوندان اسرار» اولین اثر پروژه «آیینه ها»ست و باید آن را بخش صوتی این اثر دانست که البته از آن جا که در نظر داشتیم با کیفیت بالا ارایه کنیم، مجددا در استودیو ضبط شد، قطعه اول و دوم آلبوم یعنی ساز و آواز همان نسخه ضبط شده در کنسرت است. سهراب پورناظری در این آلبوم، کار را بر مبنای تنبور عرضه می کند؛ اما در هیچ جایی از این اثر ادعای وفاداری به این ساز با دید مقامی یا نواحی را مطرح نکرده است. توجه به موسیقی تنبور در این آلبوم بیشتر به واسطه اقلیمی است که در آن متولد شدید، یعنی کرمانشاه یا به عنوان ابزاری موردنظر قرار گرفته تا بار دیگر یک اثر با تعداد مخاطبان بالا را ارایه دهید؟ به طورکلی آنچه در موسیقی آلبوم «خداوندان اسرار» شنیده می شود، موسیقی تنبور نیست؛ اما در ترک یک، دو و تک نوازی بین قطعه «مهتاب» و «خداوندان اسرار» موسیقی تنبور اصل و مبنا قرار گرفته است. ناگفته نماند، بین قطعه «مهتاب» و «خداوندان اسرار» همان موسیقی تنبوری شنیده می شود که در مقام ها وجود دارد. من در قسمت های دیگری از این آلبوم هم از موسیقی تنبور وام گرفته ام؛ اما این که بخواهم بگویم موسیقی کار تماما موسیقی تنبور بوده، درست نیست. کمی در مورد موسیقی تنبور هم صحبت کنیم، به نظر شما اساسا موسیقی هایی که در نواحی مختلف ایران همچون خراسان، کرمانشاه و لرستان به عنوان موسیقی نواحی فعالند، در مسیری که به عنوان شهری شدن از آن یاد می شود، چه وضعی پیدا خواهند کرد؟ مواجهه این موسیقی ها با پدیده شهری شدن چگونه است؟ من قبل از پاسخ به این سوال باید به مساله ای اشاره کنم، اگر بخواهیم با دید علمی به ماجرا نگاه کنیم، موسیقی با عنوان موسیقی قومی و نواحی وجود خارجی ندارد، چون موسیقی یکی از المان های فرهنگی است بنابراین نمی توانیم بدون این که المان های دیگر فرهنگی را درنظر بگیریم از موسیقی لری یا موسیقی کردی نام ببریم. طبیعی است که هر ملتی باید زبان، معماری و منسوبات فرهنگی خودش را داشته باشند، اما در چند سال اخیر عبارت های نادرستی از موسیقی کردی یا لری شنیده می شود، درحالی که نمی توان موسیقی را تنها مختص یکی از مناطق و اقوام ایران دانست. این نکته به ویژه در مورد موسیقی تنبور باید در نظر گرفته شود، چون اگر بنا باشد فرهنگ تنبور را بررسی کنیم درنهایت به آیین میترائیسم می رسیم. این آیین نه تنها مرزهای ایران آن دوران که بسیاری از مرزهای کشورهای اروپای امروزی را درنوردیده، به همین خاطر است که می گویم مختص کردن موسیقی یک فرهنگ به نام یک قوم اصلا نمی تواند درست باشد. به تعبیری حرف شما درست است. ما نمی توانیم فرهنگ را ایزوله کنیم، اگر بخواهیم انتگرالی از فرهنگ بگیریم زبان، آداب و سنن، دین و آیین و موارد دیگری را شامل می شود؛ اما با نگاهی به انواع موسیقی در جغرافیای فرهنگی ایران فارغ از مرزبندی سیاسی- با نمونه های زیادی مواجه می شویم که تشخیص آن به عنوان ایرانی و غیرایرانی البته با مرزبندی که گفته شد، چندان سخت نیست... اساسا نظر من این است که در مورد موسیقی باید با مرزبندی های فرهنگی و نه سیاسی سخن گفت. همان طور که نمی توانیم بگوییم «موسیقی فارسی» نمی توانیم از واژه موسیقی کردی یا لری یا بلوچی هم استفاده کنیم؛ چون توجیه علمی نخواهد داشت. به هر صورت نمی توان از المان های مختلف در انواع موسیقایی ترکی، عربی و ایرانی غافل شویم. در هر یک از این موسیقی ها ویژگی های صوتی وجود دارد که آن گونه از موسیقی را با دیگر انواع موسیقی متمایز می کند... طبیعی است که موسیقی خراسان با کردستان به واسطه فاصله در نغمات و مقامات را به واسطه دگرگونی هایی می دانم که در بعد جغرافیایی پدید آمده است. به هر روی به واسطه وجود همه این نشانه ها نمی توان با موسیقی به عنوان گونه ای منحصر به ناحیه یا قومی برخورد کرد. این برداشت متاثر از نگاهی است که برخی افراد در داخل یا منطقه آن را دنبال می کنند و دلشان می خواهد مردمان کردستان یا بلوچستان را به عنوان یک ملت معرفی کنند. اما این دو قوم، شرایط ملت بودن را ندارند، چون معماری منحصربه فرد، زبان کاملا مستقل و زیرساخت هایی کافی که لازمه ملت شدن است در میان آنها وجود ندارد. این زیرساخت ها به هزار و یک دلیل در اقوام ساکن در جغرافیای ایران امروزی وجود ندارد و ما همه ملت ایرانیم با تفاوت هایی که در بعضی موارد با یکدیگر داریم. منظورتان از ملت ایرانی کسانی است که در جغرافیای ایران فرهنگی قرار دارند؟ بله. من از غرب تا سوریه و از شرق تا افغانستان و تاجیکستان را جزو ایران فرهنگی می دانم و در این میان اصلا نیاز به مرزبندی جغرافیایی نیست. وقتی از مرکز به هر یک از دو سمت شرق یا غرب حرکت می کنید تا جایی که فرهنگ ایرانی را می بینید، باید آن را جزو ایران قلمداد کرد، از جایی به بعد این فرهنگ که با المان هایش معرفی می شود، کم کم کمرنگ خواهد شد و این جا همان جایی است که خاک ایران فرهنگی به پایان می رسد. در این میان موزیسین هایی که در خارج از کشور به فعالیت می پردازند، باید جهت گسترده تر کردن این مرزهای فرهنگی تلاش کنند. چه اتفاقی درباره ساز «تنبور» رخ داده که مسیرش تا امروز ادامه پیدا کرده و باعث شده در فاصله های بعید جغرافیایی نیز این ساز وجود داشته باشد... شواهد تاریخی نشان می دهد که خاستگاه اولیه این ساز در ایران بوده و با نگاهی به ترکیب این کلمه در مناطق دیگر می توان به ایرانی بودن ساز تنبور پی برد. هر جا که از این ساز استفاده می شود، نام هایی نظیر «دومبرا» و «تامبرا» دارد که از ریشه تنب یا گنب به معنای گنبد یا حجم گنبدی می آید. ساز تنبک، گنبد، تنب بزرگ و کوچک نمونه هایی برای چنین نام گذاری هایی است. البته پذیرش این نظر در مورد این سازهاکه به طور قطع مربوط به منطقه ایران می شود، سخت است. در داخل کشور نیز برخی با این ادعا که نباید به اندیشه های ناسیونالیسمی تن داد، مدارک تاریخی را به کناری می گذارند و نمی پذیرند که این سازها ایرانی هستند، درحالی که توجه نکردن به این ریشه ها، باعث می شود، بخش مهمی از فرهنگ از میان برود، اتفاقی که هم اکنون برای بخش مهمی از فرهنگ ما رخ داده یا اصلا نشانی از آن نمانده یا این که کشورهای دیگر به نام خودشان آنها را ضبط و ثبت کرده اند. «همایون شجریان» در این اثر به شیوه ای شبیه به هر اثر دیگری در موسیقی ردیف- دستگاهی خوانده است که درباره آن بحث می کنیم؛ اما آیا شهری شدن موسیقی نواحی از این طریق باید به عنوان یک آسیب مورد بررسی قرار گیرد یا با درنظر گرفتن تکنیک و قدرت نوازندگی «سهراب پورناظری» ممکن است شرایطی را فراهم کند که این موسیقی در جریان زندگی انسان امروز بماند و از آن طرف موسیقی مقامی ما بیشتر شنیده شود؟ این مسأله را باید از دو منظر نگاه کنیم. بهتر است برای روشن شدن بحث مثالی درباره آثار تعدادی از هنرمندان پیشروی دهه ٦٠ بیاوریم، هیچ کس نمی تواند بگوید قسمت اعظمی از کارهای ایشان، موسیقی ردیف است، اما به طور قطع از ردیف بهره گرفته اند، شاید بتوان چنین فضایی را در آلبوم «خداوندان اسرار» درنظر گرفت و آن را برگرفته از تنبور دانست. اما من چندان اعتقاد ندارم که موزیسین ها این آثار را اجرا کنند تا آن را از خطر نابودی نجات دهند، خوشبختانه ما در عصری زندگی می کنیم که همه چیز ثبت و ضبط شده و می توان هر رپرتواری را به راحتی به دست آورد. مقام ها، کلام ها همگی ثبت شده است و امکان آسیب رساندن به پیکره موسیقی تنبور وجود ندارد. البته توجه به ظرایفی که لازمه حفظ فرهنگ است، اهمیت زیادی دارد و من شخصا سعی می کنم در کارهایم به این نکات دقت کنم، نه این که به این مسأله اصرار داشته باشم چیزی که از گذشته به ما رسیده را باید حفظ کنم، اتفاقا فکر می کنم با توجه به شرایط امروز باید این گونه موسیقی ها را کمی دچار تغییر کرد تا جوان جامعه ما آن را بشنود. من شخصا این فضا را دوست دارم و به همین خاطر است که موسیقی «خداوندان اسرار» برای کسی که موسیقی سنتی را به شکل حرفه ای هم دنبال نمی کند، حوصله سر بر نیست و رنگ آمیزی صداها برایش دلنشین است. در این آلبوم المان های مختلف موسیقایی مثل موسیقی ارمنی، پرکاشن های ترکی و عود در کنار تنبور حضور دارند، این نوع نگرش به موسیقی می تواند کارکرد های زیادی داشته باشد و از این طریق می شود جوانان را با این موسیقی ها آشنا کرد. به نظر شما چرا بیشتر موزیسین های ایرانی این تغییر را برای تداوم کار و رونق حضورشان نمی پذیرند و مقاومت شان در مقابل تغییر هنوز بالا است؟ چرا معتقدید به تغییر و آنان که خودشان را پایبند به اصول می نامند، سعی در تخریب و اتهام زدن به یکدیگر را دارند؟ جامعه ای که اهل تفکر است، حتی اگر بخواهد نکته ای را بگوید، چنین مسیرهایی را انتخاب نمی کند. این جهت گیری ها به خصوص در دو سه سال اخیر در موسیقی ایران به شدت باب شده است. ما (من، تهمورس و همایون عزیز) خیلی سعی کردیم در مواجهه با این انتقادات سکوت کنیم. هیچ گاه سعی نکردیم در مقام پاسخگویی بر بیاییم. این موسیقی ماست و عده ای از موسیقی ما لذت می برند و در مقابل عده ای هم ممکن است با آن ارتباط برقرار نکنند. ممکن است یک نفر اصلا موسیقی ردیف- دستگاهی دوست نداشته باشد. در این شرایط شما چطور می توانید او را مجبور به دوست داشتن موسیقی مبتنی بر ردیف کنید؟ البته این اظهارنظرها درباره موسیقی بیشتر در خود جامعه موسیقی کاربرد دارد و برای مثال کسی که در یک کنسرت شرکت می کند به این مسائل چندان کاری ندارد و به واسطه علاقه به یک هنرمند در کنسرت او شرکت می کند. ما در فضای موسیقی ایرانی مشغول شاخ و شانه کشیدن برای هم هستیم و دود چنین اتفاقاتی از نظر من فقط به چشم مخاطب اصلی این موسیقی می رود، چون با ادامه این حرکات از این فضا دلزده خواهد شد. تا زمانی که عدم آگاهی هست این بحث ها هم وجود دارد. وقتی من به این بحث ها نگاه می کنم، متوجه می شوم که تعدادی از دوستان موزیسین هنوز نمی توانند منافع جمعی را تشخیص دهند. اگر با این دید به کنسرت های برگزار شده آلبوم «چرا رفتی» نگاه کنیم، متوجه می شویم که صدوبیست هزار نفر به سالن های کنسرت آمده اند و تار و کمانچه شنیده اند البته با قرائتی که مصنفان این آلبوم داشته اند. در چنین شرایطی این امکان وجود دارد که حداقل ١٠درصد از مخاطبان این کار در کنسرت ها به ساز تار یا کمانچه علاقه مند شوند و این درنهایت به نفع منفعت جمعی موسیقی ایرانی خواهد بود و هر نوازنده و خواننده ای در این ژانر از این اتفاق سود می برد. برعکس این استقبال توسط مخاطبان، برخی دوستان از این میزان استقبال از کنسرت «چرا رفتی» ناراحت شدند. من از این جهت گیری متعجبم، چون چنین نگاهی به هیچ عنوان منافع جمعی را تضمین نمی کند. البته این جهت گیری ها گاهی به نفع اثر تمام می شود، مثلا آنچه برای انتشار کلیپ «چرا رفتی» ایجاد شد و به دیده شدن اثر کمک کرد، به هرحال هم اکنون، مخاطب موسیقی دستگاهی از سه میلیون نفر به پانزده تا بیست هزار نفر رسیده است و در این میان جامعه موسیقی باید جو مدارا را بیشتر رعایت کند، چه خوب است اگر ما حرفی درباره یکدیگر داریم، آن را در یک فضای تعامل مطرح کنیم. توجه شما به اشعار شاعران پرآوازه ایرانی البته ستودنی و قابل احترام است، با این وجود اما به نظر می رسد امروز بخش زیادی از مخاطبان موسیقی با شعر کهن ارتباط چندانی برقرار نمی کنند.... طبیعی است وقتی سطح فرهنگی جامعه حداقل در حوزه ادبیات- نزول پیدا می کند، ارتباط مردم با شعر این بزرگان کم شود، حتی تعدادی از آهنگسازان و چه بسا خوانندگان- هم کمتر با اشعاری از این دست ارتباط برقرار می کنند. درحالی که اولین آبشخور یک موزیسین، شعر است. به هرحال نمی شود این مسأله را نادیده گرفت که جامعه ما در دهه های اخیر با سقوط فاحش ادبی مواجه شده است. روزگاری، کلام بزرگان ادب ضرب المثل هایمان بوده است؛ اما شما به ادبیات رایج و محاوره ای این روزها و آنچه به عنوان ضرب المثل و کنایه به کار می رود، توجه کنید تا متوجه این سقوط شوید. مسئولان فرهنگی باید به تاریخ پاسخگو باشند که چرا نتوانسته اند از این گنجینه وسیع که به اعتقاد من یکی از بزرگترین سعادت های مردم پارسی زبان است، پاسداری کنند. من همیشه خدا را شکر کرده ام که در کشوری به دنیا آمده ام که فارسی زبان است؛ اما متأسفم که سیاست گذاری های نادرست باعث شده جامعه تا این اندازه از آن دور شود.
جمعه ، ۱۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شما نیوز]
[مشاهده در: www.shomanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]
صفحات پیشنهادی
فارس د رست می گوید یا انتخاب!؟
سپهرد اد جوی توکلی روزنامه نگار برخلاف مهم ترین اخبار جهان که این هفته حول موارد ی چون اعلام اشتباه نام برند ه مراسمی د ر آمریکا و واکنش ها به این اشتباه مضحک و یا محرومیت 8 ساله بلا تر و پلاتینی د ور می زد د ر کشور ما خبرهای ویژه ای مورد توجه قرار گرفت حضور چهره ها د ر عرصه ثرضاییان: همه را سیاه کردم تا ضربه را مستقیم بزنم/ عالیشاه هرچه بگوید گوش می کنم
ورزش لیگ برتر رضاییان همه را سیاه کردم تا ضربه را مستقیم بزنم عالیشاه هرچه بگوید گوش می کنم رامین رضائیان پس از تساوی دو بر دو پرسپولیس مقابل پدیده گفت ابتدا به خاطر ناهماهنگیهایی که برای مصاحبه انجام شد باید توضیح دهم که من به احترام خبرنگاران ایستادم و میخواستم از اتوبوسخبر گزاری فارس - هر چه عالیشاه بگوید گوش میکنم رضائیان: گلم را به علی کریمی تقدیم میکنم/ همتیمیهای خودم را
هر چه عالیشاه بگوید گوش میکنمرضائیان گلم را به علی کریمی تقدیم میکنم همتیمیهای خودم را سیاه کردم و گل زدم مدافع هافبک پرسپولیس گفت گلی که مقابل پدیده به ثمر رساندم را به علی کریمی تقدیم میکنم به گزارش خبرگزاری فارس رامین رضائیان پس از تساوی دو بر دو پرسپولیس مقابل پدیدههمه می دانند که کرار دروغ زیاد می گوید / فوتبالش تمام شده دوست دارد برای استقلال حاشیه بسازد
معینی همه می دانند که کرار دروغ زیاد می گوید فوتبالش تمام شده دوست دارد برای استقلال حاشیه بسازد عضو هیات مدیره باشگاه استقلال گفت اگر خدای ناکرده اتفاقی برای بازیکنی رخ دهد آن وقت است که همه ما حسرت می خوریم و می گوییم ای کاش بازی را برگزار نکرده بودیم به گزارش سرویس ورزشمصوبه ضدايراني امريكا دقيقاً چه ميگويد؟
مصوبه ضدايراني امريكا دقيقاً چه ميگويد درباره تحريم جديد امريكا عليه ايران قانون محدوديت ويزا تحليلها و نقدهاي فراواني ارائه شده اما همگان دراينباره اتفاقنظر دارند كه نویسنده سيدياسر جبرائيلي درباره تحريم جديد امريكا عليه ايران قانون محدوديت ويزا«تنهایی پرهیاهو» از چه میگوید؟
یکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ - ۰۳ ۰۸ در عالم ادبیات بسیارند نویسندگانی که هرآنچه مینویسند و از هرچه میگویند خوانندگان آن را بازتابی از اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم خود در دورهای از تاریخ تلقی میکنند چون در لابهلای جملات و کلمات این آثار به دنبال خود میگردند تنهایی پر هیاهو یکی ازخبر گزاری فارس - گفتوگوی تفصیلی فارس با تهمورس پورناظری جشنواره موسیقی فجر ورشکسته بود/نگاه ملی به منفعت ثان
گفتوگوی تفصیلی فارس با تهمورس پورناظریجشنواره موسیقی فجر ورشکسته بود نگاه ملی به منفعت ثانیهای تبدیل شده است هیچ وقت عضو خانه موسیقی نبودمتهمورس پورناظری گفت اسم این ورشکستگی است که تمام بار مالیِ جشنواره روی دوش موسیقی پاپ افتاده بوده است جشنوارۀ موسیقی فجر تا امسال در واقعخبر گزاری فارس - وزیر بهداشت عنوان کرد جزئیات پرونده بخیههای صدرا/ پزشک میگوید شوخی کردم
وزیر بهداشت عنوان کردجزئیات پرونده بخیههای صدرا پزشک میگوید شوخی کردموزیر بهداشت درباره ماجرای کشیدن بخیههای صدرا گفت پزشک اوژانس میگوید شلوغ بوده و او به شوخی گفته و پرستار هم جدی گرفته و 2 تا از بخیهها را کشیده است به گزارش گروه بهداشت و درمان خبرگزاری فارس حسنکاناوارو از بهترین های سری A می گوید
ستاره سابق یوونتوس و رئال مادرید به ارزیابی بهترین های فصل جاری رقابت های سری A پرداخت او هیگواین و دیبالا را بهترین بازیکنان فصل جاری تاکنون دانست و تاکید کرد که هیچ دروازه بانی با بوفون قابل قیاس نیست خبرگزاری ایسنا به نقل از میدیاست فابیو کاناوارو تنها مدافعی از فوتبال ایتکاناوارو از بهترینهای سری A میگوید
کاناوارو از بهترینهای سری A میگوید ستاره سابق یوونتوس و رئال مادرید به ارزیابی بهترینهای فصل جاری رقابتهای سری A پرداخت او هیگواین و دیبالا را بهترین بازیکنان فصل جاری تاکنون دانست و تاکید کرد که هیچ دروازهبانی با بوفون قابل قیاس نیست خبرگزاری ایسنا به نقل از میدیاست فاب-
گوناگون
پربازدیدترینها