تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به نيازمند كمك مالى كند و با مردم منصفانه رفتار نمايد چنين كسى مؤمن حقيقى اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805266213




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت رهبر انقلاب از حادثه ای با ۳۰۰شهید در مشهد+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:مشهد پیام: 300 تن از اهالی مشهد در نهم و دهم دی ماه 1357 به شهادت رسیدند. بر مبنای همین آمار، فاجعه نهم و دهم دی از نظر تقدیم شهید به انقلاب اسلامی، و روی دیگر سکه، توحش حکومت محمدرضا پهلوی، رویدادی خونبارتر از 17 شهریور تهران بود.به گزارش مشهد پیام، در بخشی از کتاب «شرح اسم» که به بررسی زندگی آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب تا قبل از سال ۱۳۵۷ می پردازد،حادثه خونین ۹ و ۱۰ دیماه ۵۷ روایت شده است. در سالگرد این حماسه خونین شرح ماجرا را به همراه عکس های آن منتشر شده است. * * * شنبه، نهم دی، به مناسبت سالگرد قمری قیام خونین مردم قم، ۲۹ محرم ۱۳۹۸ ، ۱۹ دی ۱۳۵۶ کشور در عزای عمومی به سر می برد. امام خمینی در پیامی به ملت ایران این روز را عزای عمومی اعلام کرده بود: «… پس از آن که شاه خود را رفتنی دانست، دست جنایتکار خود را از آستین درآورد و کشتارهای پی درپی جمعه سیاه به بعد را آغاز کرد و خود را در تمام جوامع رسوا نمود و اخیراً در مشهد مقدس جنایتکاری ها را به حد اعلا رساند و ما را بر آن داشت که روز ۲۹ محرم را عزای عمومی اعلام کنیم برای سالگرد کشتار بی رحمانه قم و چهلم کشتار در صحن مطهر مشهد مقدس و نیز کشتار مشهد مقدس و نیز کشتار شهرستان های دیگر.» (صحیفه امام ج۵ ص۲۸۴) ادارات دولتی مشهد تا یک هفته بعد تعطیل بود. یکی از برنامه ریزان راهپیمایی، پیشنهاد کرد پایان تظاهرات آن روز، مقابل ساختمان استانداری باشد. موافقت شد. ساختمان استانداری اینک توسط یک نظامی عالی رتبه، سپهبد صادق امیرعزیزی، راهبری می گردید. این دومین باری بود که او به این سمت برگزیده می شد. بار نخست، امیرعزیزی در اوایل سال ۱۳۴۲ش با سمت استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی به مشهد آمده بود. استانداری، مرکز قدرت و نماد حاکمیت رژیم در خراسان بود. ساختمان آن روبه روی پادگان لشکر ۷۷ خراسان و نزدیک منطقه اعیان نشین شهر بود. سینماها، بوتیک ها و هر آن چه نمایی از رفاه و دوری از فضای انقلاب داشت، می شد در این منطقه دید. آن روزها کارکنان استانداری با مردم مشهد اعلام همبستگی کرده بودند. جلوداران تظاهرکنندگان از این موضوع اطلاع داشتند. با شروع راهپیمایی جمعیت به سوی خیابان تهران حرکت کرد و از آنجا وارد خیابانی شد که به ساختمان استانداری می رسید. راه پیمایان عکس بزرگی از امام خمینی را با خود حمل می کردند که بلندی آن بیش از ۱۵ متر بود. وقتی ابتدای جمعیت به مقابل استانداری رسید، اعلام شد که در این محل سخنرانی خواهد شد. آن روز روحانیانی که از شرکت در تظاهرات پرهیز می کردند، حاضر بودند؛ خود را به صف مردم رسانده بودند؛ هم به صف مردم و هم حتی المقدور به صف جلو. مراقبت از نظم و ترتیب راه پیمایی چندان میسر نبود. گروه انبوهی، نامنظم، در پیشانی تظاهرکنندگان حرکت می کردند. میدان بیت المقدس(آب) فعلی در این جا بود که حادثه ای غیرمترقبه رخ داد. شماری از مردم وارد حیاط استانداری شدند. ازدحام در آن منطقه سنگین و سنگین تر شد؛ در حالی که قرار نبود کسی وارد باغ استانداری گردد. اجتماع مردم باید پشت نرده ها شکل می گرفت. کسانی که مسئول انتظامات راه پیمایی بودند، در برابر عمل انجام شده ای قرار گرفته بودند. به ناچار جایگاه سخنرانی به داخل باغ استانداری منتقل شد. از مردم خواستند که وارد اتاق های استانداری نشوند؛ حتی حق ندارند از دست شویی های آن استفاده کنند. ساختمان اداری از کارمند و نگهبان خالی بود. برنامه های پایانی راه پیمایی در حال آغاز بود که خبر دادند یک جیپ نظامی داخل جمعیت شده، مردم آن را محاصره کرده اند و خطر، سرنشینانش را تهدید می کند. حضور یک خودرو نظامی در این ناحیه دور از تصور نبود، چرا که استانداری در نزدیکی پادگان بزرگ شهر واقع بود. «اما چرا اکنون؟ به من گفتند: فقط تو می توانی آنها را از خشم مردم نجات دهی؛ اگر مردم تحریک شوند، حادثه ای غیرقابل پیش بینی رخ خواهد داد. به طرف جیپ رفتم. خودرو نظامی، جمعیت را شکافته، داخل محوطه استانداری شده بود. نمی شد جابه جایش کرد. چرا تا این جا جلو آمده؟ نکند برنامه ریزی شده باشد؟ شاید تراکم جمعیت باعث کشیده شدن راننده به این سو شده؟ در حالی که از لابه لای جمعیت به طرف خودرو نظامی می رفتم، اینها و دیگر سئوال ها به ذهنم می رسید. نزدیک که شدم، دیدم افسر جوانی، با راننده و مأمور بی سیم، ترسان، در خودرو هستند. تمام تلاش خود را برای رها کردن جیپ به کار بردم. با بلندگو، گاه با خواهش، گاه آمرانه، خواستم گره جمعیت عصبانی از جلو خودرو باز شود.» در همین آنات به آقای خامنه ای خبر دادند که تانکی وارد جمعیت شده است. خواست از جزئیات موضوع باخبر شود؛ او را در جریان بگذارند؛ اما ازدحام جمعیت اجازه نداد خبرهای بعدی به او برسد. مردم تانک را محاصره کرده، شعار می دادند. تعدادی هم بر بالای آن رفته، از این که سرباز جوانی از تانک بیرون آمده و با آنها همراهی می کند، بسیار خوشحال بودند. اما این همه ماجرا نبود. آن تانک در آنجا چه می کرد؟ وقتی خبر آمدن تانک دوم رسید، صدای رگبار گلوله برخاست. این صدا، یعنی هل دادن تدبیر به بن بست بی خردی. «من همراه تعدادی دیگر از طریق خیابان های فرعی به مکان امنی رسیدیم. خودرو نظامی را از یاد گذراندم. دانستم او مأمور فرستادن اطلاعات و زمینه ساز آن کشتار وحشیانه بود. بعداً فهمیدم که یکی از افسران بلندپایه دستور سرکوب این تظاهرات را داده، آن خودرو و تانک ها را فرستاده بود.» درگیری، صبح و بعد از ظهر ادامه یافت. مردم که پاسخ گمان همراهی برخی از نظامی ها را با گلوله باران گرفته بودند، یک تانک و دو کامیون ارتش را به تصرف درآوردند؛ فروشگاه اتکا، وابسته به ارتش را چهار بار به آتش کشیدند؛ به ساختمان های کلانتری ۳ و ۶، انجمن ایران و آمریکا، شورای فرهنگی بریتانیا و اداره آگاهی مشهد حمله کرده، آنها را آتش زدند؛ بیمارستان لشکر خراسان را برای ساعتی اشغال کردند؛ زندان زنان مشهد نیز محاصره و به آتش کشیده شد و حدود یکصدوپنجاه زندانی که در معرض آسیب بودند، به بیمارستان امام رضا منتقل شدند؛ سرهنگ کلالی، فرمانده نظامی یکی از مناطق مشهد و چهار سرباز فرمانداری نظامی کشته شدند؛ کارخانه پپسی کولا و سینما فرهنگ به آتش کشیده شد؛ سه نفر ساواکی به دار آویخته شدند؛ و یک ستون تانک با بطری های آتش زا مورد حمله قرار گرفت. در جنگ و گریز مأموران مسلح و مردم، تعدادی سلاح، هر چند اندک، به دست مردم افتاد. همچنین گفته شد که خانه یک مستشار آمریکایی و یک بانک نیز به آتش کشیده شد. در این روز شاهپور بختیار از طرف محمدرضا پهلوی به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای ملی معرفی شد. روز خونین دیگر بعد از ظهر دیروز فرماندهان نظامی، یگان های مستقر در شهر را جمع آوری و به پادگان منتقل کرده بودند. در خانه آقای سیدعبدالله شیرازی اما، گروهی از علماء از جمله آقای خامنه ای در حال تصمیم گیری درباره یک پاسبان مجروح، چهار مأمور آگاهی و دو دژبان که گفته می شد دو فرد اخیر مردم را از بالای بام خانه های مستشاران آمریکایی به گلوله بسته اند، بودند. مکان فعلی استانداری خراسان رضوی در خیابان بهار مشهد بنابر آن چه که روزنامه خراسان نوشت، روحانیان در برابر تمایل مردم که خواستار اعدام افراد یادشده بودند، تصمیم گرفته بودند پاسبان مجروح را پنهانی به بیمارستان امام رضا منتقل کرده، دو دژبان را نیز آزاد کنند. خبر آزادی آن دو توسط شیخ علی تهرانی به مردم گردآمده مقابل خانه آقای شیرازی داده شده بود و آقای سیدکاظم مرعشی دلایل تصمیم گرفته شده را به اطلاع مردم رسانده بود، اما دژبان ها پس از آزادی توسط افراد ناشناس کشته شده بودند. صبح گاه، در پادگان لشکر ۷۷، آن چه بالا رفت، پرچم کینه و انتقام بود. فرماندهان با نمایش فیلم یا عکس نظامیان کشته شده دیروز، به سربازان، درجه داران و افسران القاء کردند که آن چه پیش روی آنهاست همین سرنوشت است؛ پس بکشید تا کشته نشوید. وجود نظامیان در دهم دی ماه لبریز از این انتقام پرورده بود، که در خیابان های مشهد تخلیه شد. تیراندازی ها آغاز گشت. هر شهروندی که در خیابان دیده می شد یک سیبل بود. از پرتاب نارنجک هم دریغ نشد. حداقل شش تن در یورش به خانه آقای سیدعبدالله شیرازی شهید شدند. خیابان بهار مشهد بعد از ظهر، مشهد بی شباهت به شهری جنگ زده نبود. اگر گزارش منابع رسمی در اعلام شمار کشته شدگان این دو روز پذیرفته شود، ۳۰۰ تن از اهالی مشهد در نهم و دهم دی ماه ۱۳۵۷ به شهادت رسیدند. بر مبنای همین آمار، فاجعه نهم و دهم دی از نظر تقدیم شهید به انقلاب اسلامی، و روی دیگر سکه، توحش حکومت محمدرضا پهلوی، رویدادی خونبارتر از ۱۷ شهریور تهران بود. منبع: قاصد نیوز


پنجشنبه ، ۱۰دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مشهد پیام]
[مشاهده در: www.mashhadpayam.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن