واضح آرشیو وب فارسی:اوشیدا: رودخانه «هیرمند» نقشی اساسی در آبادی بخش هایی از سرزمین های ایران و افغانستان دارد و فرهنگ و تاریخ مردمان دو کشور متأثر از این رودخانه است.به گزارش پایگاه خبری اوشیدا" رودخانه «هیرمند» نقشی اساسی در آبادی بخش هایی از سرزمین ایران و افغانستان دارد و فرهنگ و تاریخ مردمان دو کشور متاثر از این رودخانه است. افغانستان سر منشاء آب به کشورهای همسایه است و تقریباً از هیچ کشوری آب به افغانستان جریان ندارد ولی از افغانستان به تمام کشورهای همسایه آب جریان دارد. سرچشمه رودخانه های بسیار مهمی مثل «جیحون»، «پنجاب»، «سند»، هیرمند، «هریرود» و «مرغاب» در افغانستان است. تعداد رودخانه های بزرگ و کوچک افغانستان 11 رودخانه ذکر شده است که از کشور خارج می شوند و این کشور هیچ گونه قرارداد آبی بجز ایران که آنهم فقط درباره رودخانه هیرمند است، ندارد. «محمد حسین پاپلی یزدی» کارشناسی امور دیپلماسی آب ایران بر این باور است که هریرود رودخانه ای تمدن ساز است و ده ها شهر و صد آبادی به برکت این رود ایجاد شده و در تاریخ درخشیدند و تمدن «سرخس» و «تجن»، «غوریان» و «هرات»، بدون این رودخانه نمی توانستند پا بگیرند. توسعه مشترک حوضه های آبی در کتاب «نگاهی به دیپلماسی آب ایران» که توسط محمد حسین پاپلی یزدی و «فاطمه وثوقی» تألیف شده است، آمده: توسعه مشترک حوضه های آبی و اداره منابع آب به شکل پایدار و مؤثر فقط با شرکت مصرف کنندگان امکان پذیر است. این کارشناسان بر این باورند که اگر ایران می خواهد با پشتوانه نفت توسعه یابد، افغانستانی ها می خواهند با پشتوانه آب توسعه پیدا کنند و به همین دلیل در مورد قراردادهای آب با همسایگان بسیار حساس هستند، همانگونه که هیج مقام ایرانی نمی تواند درباره واگذاری منابع نفت با همسایگان وارد مذاکره شود. پاپلی یزدی بر این باور است که این حق ملت افغانستان است که بخواهد با داشته ها و منابع ملی خود توسعه یابد اما در کنار حق توسعه، هر کشور حقوق دیگری هم از جمله حق «حقابه» به همسایگان نیز دارد. طبق نظر این استاد دانشگاه ایران اگر دیپلماسی فقط حول گرفتن حقابه از افغانستان بچرخد سال های سال به نتیجه نخواهد رسید و باید دیپلماسی ایران حول محور توسعه پایدار در افغانستان باشد. از سال 1857 میلادی که به موجب قرارداد پاریس، ایران افغانستان را به رسمیت شناخت تا زمان آخرین قرارداد تقسیم آب میان ایران و افغانستان، بر سر آب رودخانه هیرمند میان این 2 کشور همیشه مذاکراتی وجود داشته است. آخرین قرارداد آب میان دو کشور در آخرین قرارداد، «موسی شفیق» نخست وزیر وقت افغانستان و «امیر عباس هویدا» نخست وزیر وقت ایران در 22 اسفند سال 1351 قرار داد آب میان و افغانستان را به امضا رساندند و بر اساس این قرار داد در هر ثانیه 22 متر مکعب آب به ایران تعلق گرفت و سپس 4 متر مکعب دیگر هم به آن اضافه شد که بر این اساس سالانه 820 میلیون متر مکعب آب هیرمند وارد خاک ایران شود. این مقدار از آب چیزی کمتر از 10 درصد کل آب سالانه رودخانه هیرمند بود که این قرارداد در خرداد سال 1352 خورشیدی در افغانستان به تصویب نهایی رسید. بعد از امضای قرارداد گمان می رفت که مجلس شورای ملی افغانستان این قرارداد را تصویب نکند ولی این قرارداد به تصویب مجلس شورای ملی نیز رسید ولی هنوز اسناد این قرارداد میان دو کشور مبادله نشده بود که در افغانستان کودتا رخ داد و «سردار محمد داود» جانشین «محمد ظاهر شاه» شد. «وحید مژده» کارشناس وزارت امورخارجه افغانستان در کتاب «روابط سیاسی ایران و افغانستان در قرن بیستم» در مورد حاشیه هایی که بر این قرار داد رفته است، می نویسد: داودخان با امضای قرارداد هلمند مخالف بود و پس از کودتایی 26 سرطان (تیر) 1352 در جواب سوال خبرنگاران در مورد معاهده هلمند به سادگی گفت: من در مورد معاهده هلمند اطلاعاتی ندارم. اما در یک بیانیه دیگری که خط مشی رژیم خود را اعلام نمود گفت: ما تمام معاهدات بین المللی را که افغانستان قبلا منعقد کرده محترم می شماریم. در تیر ماه سال 1352 سفارت ایران در کابل طی نامه ای از وزارت امورخارجه افغانستان در مورد سرنوشت این معاهده پرسید ولی دولت افغانستان جوابی به ایران نداد و سکوت افغانستان چندین سال به طول انجامید. سرانجام در تاریخ چهارم خرداد 1356 سردار داود، رئیس جمهور افغانستان که چند ماه بعد از امضای این قرار داد در یک کودتایی نظامی کشته شد موافقت خود را با امضای این قرار داد اعلام کرد. متن فرمان محمد داود در کتاب روابط سیاسی ایران و افغانستان در قرن بیستم چنین آمده است: «من محمد داود رئیس جمهور، معاهده رود هلمند (هیرمند) میان افغانستان و ایران و 2 پرتوکول ضمیمه آن را که در 22 حوت (اسفند) 1351 مطابق با مارچ 1973 از طرف نماینده های با صلاحیت 2 طرف در کابل به امضاء رسیده و شورای ملی افغانستان آن را در 13 خرداد سال 1352 مطابق سوم جون 1973 توشیح نموده است، بر طبق ماده دوازدهم قرارداد مذکور در مورد مبادله اسناد آن توضیحاتی داده که از طرف دولت جمهوری افغانستان به اجرای مندرجات آن حکم می دهم. کابل قصر ریست جمهوری 4/ 3/1356» در تاریخ چهارم خرداد 1356 اسناد این قرارداد در سفارت افغانستان در تهران تنظیم و در 15 خرداد همان سال میان وزرای خارجه دو کشور اسناد مبادله شد. اختلافات آبی اکنون بیش از 150 سال است که مذاکره بر سر آب مرزی میان ایران و افغانستان جریان دارد و در حال حاضر هم هیج کدام از طرفین راضی به نظر نمی رسند. پاپلی یزدی بر این باور است که برای رفع این اختلافات باید از نکات مشترک فرهنگی میان دو کشور برادر سخن گفت و زبان دیپلماسی نمی تواند به تنهایی رهگشا این اختلافات باشد: «ما دو کشور، پاره های یک فرهنگ هستیم. هر دو میراث فرهنگی سرزمین سیستان هستیم. هر 2 کشور به سرزمین «رستم»، «سهراب» و «تهمینه» و به شاهنامه فردوسی آن افتخار می کنیم. باید هر دو کشور توجه کنند که گرچه رژیم های سیاسی حاکم بر 2 کشور 2 تا است، ولی جغرافیا، اقلیم، آب و خاک و رودخانه و منبع آب یکی است، فرهنگ سیستان یکی است، قهرمانان، جنگ ها، خشکسالی ها، قحطی ها و سیلاب های آن یکی است.» پاپلی یزدی بر این عقیده است که باید اختلافاتی را که استعمارگران ترسیم کردند کنار گذاشته و برای 2 سیستان یک برنامه مشترک ریخت، چون آبادی افغانستان آبادی ایران است و آبادی ایران آبادی افغانستان است. این کارشناس منابع آبی ایران برای راه حل این موضوع در کتاب دیپلماسی آب ایران چنین نوشته است: ایران سرمایه، تکنولوژی و ارز دارد و افغانستان آب، زمین و نیروی کاری بسیار پس ما باید روی فرصت ها کار کنیم. هر 2 کشور سیاست های سلبی را کنار بگذارند و روی سیاست های ایجابی کار کنند، ایران و افغانستان باید توسعه زابل و زاهدان و قندهار را با هم ببینند و اگر غیر از این باشد 150 سال دیگر هم نه سرزمین هیرمند آباد می شود و نه سر زمین هلمند. خون ما در هیرمند و هلمند جاری است، مرزهای سیاسی ما 2 تا است، ولی آیا مرزفرهنگی، دینی، تاریخی، حماسی و باستانی شناسی ما هم 2 تا است؟» انتهای پیام/ح
سه شنبه ، ۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اوشیدا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]