واضح آرشیو وب فارسی:سیری در ایران: تاریخ خبر: ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ – گروه گردشگری: پژوهشها نشان میدهد استان تهران به لحاظ کارآیی در مدیریت گردشگری در دو برنامه سوم و چهارم جایگاه اول را در میان استانهای کشور به خود اختصاص داده است. به گزارش «دنیای اقتصاد» این نتایج حاصل پژوهشی است که سعید عابسی، سارا شمساللهی و اسماعیل شاهطهماسبی انجام داده و در آن به محاسبه و مقایسه کارآیی استانها در برنامه سوم و چهارم توسعه در بخش گردشگری پرداختهاند. براساس این پژوهش در برنامه سوم، استان تهران با اختلاف قابل توجهی در مقایسه با سایر استانها در صدر کارآیی قرار دارد. پس از آن استانهای بوشهر، هرمزگان و خوزستان قرار دارند. در این برنامه استانهای فارس و کرمانشاه در انتهای رتبهبندی قرار دارند. در برنامه چهارم نیز دیده میشود که تهران با افت شدید کارآیی همچنان در جایگاه اول هستند و بوشهر، سمنان و قم در رتبههای بعدی قرار میگیرند. در انتها نیز خوزستان، کرمانشاه و لرستان قرار گرفتهاند.
اهداف گردشگری در برنامه سوم و چهارم
کارشناسان بر این باورند برای ایجاد توسعه پایدار و مناسب در صنعت گردشگری، وجود یک مدیریت توانا و منسجم و هماهنگی بین بخش دولتی و بخش خصوصی بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر با همه آمار و ارقام ارائهشده و همچنین اهمیتی که در برنامههای پنج ساله به موضوع گردشگری داده شده است، بررسی کارآیی هر استان در استفاده از منابع موجود و کشف ناکارآمدیهای مدیریتی، ساختاری و شاخصهای حساس هر استان در راستای بهینه کردن مدیریت هزینههای دولت در زمینه صنعت گردشگری بسیار اهمیت دارد. این امر موجب افزایش کیفی و چندجانبه، به جای توجه صرفا کمی و جزئینگر به آمار و ارقام موجود در کشور میشود. برنامهریزی گردشگردی معمولا در سه دوره زمانی کوتاهمدت (2ساله)، میانمدت (10ساله) و بلندمدت (20ساله) تدوین میشود. در برنامهریزی درازمدت گردشگری، توجه ویژه به تعیین اهداف، مقاصد گردشگری و الگوهای توسعه درازمدت است و بر توسعه پایدار تاکید دارد. پژوهش مذکور با اشاره به سند چشمانداز توسعه کشور، تاکید کرده که توسعه گردشگری باید در توسعه اقتصادی کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. براساس بند 1 سند چشمانداز، توسعه کشور باید در راستای مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی کشور محقق شود. بند 6 سند چشمانداز نیز هدف آرمانی دیگری را مدنظر قرار داده که عبارت از رسیدن به جایگاه اول اقتصادی در سطح منطقه آسیای جنوبی و غربی است که با تاکید بر رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل حاصل خواهد شد. به باور این پژوهشگران وجود ضریب فزاینده بالا در این بخش که باعث رشد پرشتاب اقتصاد همراه با بهبود توزیع درآمد و از سوی دیگر تعامل سازنده و موثر با جهان خواهد شد، از جمله دلایلی است که با عنایت به اهداف این بندهای سند چشمانداز، در اولویت قرار گرفتن توسعه صنعت گردشگری کشور را بیش از پیش یادآور میشود. هدف برنامه سوم برای ورود گردشگران خارجی، رسیدن به رقم 4 میلیون نفر در سال 1383 بوده است که تنها 37 درصد آن تحقق یافت، این رقم نهایتا در سال 1393 محقق شد. از سوی دیگر عملکرد مربوط به درآمد حاصل از گردشگری در سال 1379 معادل 6/ 81 درصد از هدف برنامه در آن سال را تحقق بخشیده اما در سالهای بعد کاهش یافته است؛ به طوری که در سال پایان برنامه سوم، به 37 درصد رسیده است. پژوهشگران در مورد دلایل عدم تحقق تعداد گردشگران ورودی به کشور به عدم ایجاد زیرساختهای مناسب اقامتی و پذیرایی و میانراهی در کشور اشاره کردهاند؛ حال آنکه در این زمینه نیز هدف برنامه، رسیدن به ظرفیت 68 هزار تخت تا سال 1381 بوده است که این رقم در سال مذکور تنها به 61 هزار و 770 تخت رسید. این پژوهشگران در ادامه تحقیق با اشاره به کاستیهای گردشگری در آستانه برنامه چهارم توسعه، چالشهای این حوزه در آن زمان را برشمرده و تصریح کردهاند که ساماندهی محدود جاذبهها و امکانات گردشگری، ضعف مدیریتی خدمات گردشگری و وجود تبلیغات منفی در خارج از کشور از جمله این چالشها هستند. براساس گزارشهای اقتصادی، عملکرد شاخصهای کلیدی نیز نشان میدهد که از مجموع 14 هدف کمی این بخش طی برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سال 1385، در 6 شاخص تعداد گردشگران ورودی به کشور، تعداد گردشگران ورودی به صورت تور، نسبت اشیای تاریخی مرمتشده نسبت به کل اشیای تاریخی نیازمند مرمت، تعداد موزههای فعال و تعداد موزههای پژوهشی- تخصصی وابسته به دستگاههای اجرایی و میزان عملکرد از میزان هدف در نظر گرفته شده پایینتر است. به عنوان مثال در برنامه چهارم توسعه، تعداد گردشگران ورودی به کشور در هدف برنامه 4 میلیون و 100نفر در نظر گرفته شده است که تنها 55 درصد این هدف تحقق یافته و تعداد گردشگران ورودی بهطور میانگین در هر سال 2میلیون و 273نفر بوده است. در پژوهش مذکور که با معیار قرار دادن برنامههای سوم و چهارم توسعه تلاش کرده کارآیی استانها در زمینه مدیریت گردشگری را بررسی کند، با شناسایی شاخصهای مهم در این راستا با نظر کارشناسان و با توجه به آمارهای موجود به بررسی کیفی کارآیی مدیریتی پرداخته شده است.
شاخصهای کارآیی
پژوهشگران در این تحقیق براساس فعلیتها و پتانسیلهای موجود در برنامه سوم و چهارم به تحلیلی کارآیی مدیریتی گردشگری پرداختهاند. آنها در این پژوهش برای تحلیل کیفیت ارقام کارآیی از تحلیل حساسیت شاخص به شاخص استفاده کرده و به این نتیجه رسیدهاند که بالاترین حساسیت را در کل شاخصها، تعداد تخت هتلها و مسافرخانهها داشته و کمترین حساسیت نیز شاخص درصد اشغال تخت هتلها بوده است. در میان شاخصهای دیگر نیز تعداد گردشگران داخلی بیشترین حساسیت را ازآن خود کردند. براساس یافتههای این پژوهش در میان استانهای کارآ، اغلب این استانها به چند شاخص حساسیت داشته و در یک یا دو شاخص حساسیت بالاتری دارند. در مجموع این مباحث نشانگر عدم کیفیت ارقام کارآیی استانهای کارا است؛ گرچه نتایج نشان میدهد هرمزگان در مجموع، جهات کیفی مناسبی را در رقم کارآیی خود در میان استانهای کارآ داشته است. در میان استانهای ناکارآ نیز یافتهها نشان میدهند حساسیتهای زیادی در متغیرهای این استانها وجود دارد که این مساله نیز نشانگر ضعف کلی ساختار گردشگری در این استانها است. چنانچه اشاره شد، استانهای جنوبی براساس یافتههای این پژوهش در رتبههای بالا جای دارند که قابل تامل است و توجه بیشتر به کیفیت این ارقام کارآیی را طلب میکند. همچنین در این برنامه، استانهای فارس، کرمان، خراسان و کرمانشاه در انتهای رتبهبندی قرار گرفتهاند که این موضوع نیاز به بررسی بیشتر در نحوه عملکرد این استانها در یک به یک شاخصها دارد. در مجموع براساس یافتههای این پژوهش، در برنامه سوم 15استان از 28استان کارآیی کامل دارند. در این برنامه اختلاف بین کمترین و بیشترین کارآیی نشان از فاصله زیاد استانها در طول این سالها در عرصه گردشگری دارد. در برنامه چهارم نیز شاهد افت شدید تهران در این زمینه هستیم. در این برنامه نیز 15استان کارآ وجود دارد که با توجه به افزوده شدن تعداد استانها در این برنامه، میتوان گفت در مجموع از درصد استانهای کارآ نسبت به برنامه سوم کاسته شده است. با این حال در این برنامه اختلاف بین کمترین و بیشترین کارآیی در استانها کاهش یافته که نشانگر نزدیکتر شدن استانها به یکدیگر در زمینه گردشگری است. پیشنهادها
پیش از این پژوهشهای دیگر نشان دادهاند که صنعت گردشگری در کشورهای بحرین، ترکیه و سوریه از بیشترین کارآیی برخوردار بودهاند و همچنین گردشگری در کشورهای امارات متحده عربی و جمهوری آذربایجان نیز به جمع کشورهای کارآ میپیوندند. درنهایت با توجه به الگو بودن کشور ترکیه براساس یافتههای این تحقیق، میتوان گفت که کشورهای ناکارآ بهمنظور افزایش کارآیی باید صنعت گردشگری ترکیه را الگوی خود قرار دهند. پژوهشگران در تحقیق مورد بحث، برای استانهای کارآ پیشنهاد دادهاند که تلاش برای همگونی شاخصها و کاهش حساسیت موجود در شاخصهای بسیار حساس اهمیت دارد؛ زیرا حساسیت بیش از حد نشانه وابستگی شدید استان به شاخصهای موردنظر است. آنها در ادامه پیشنهادهای خود تاکید کردهاند که در این راستا تصمیمگیریهای کلان باید با رویکرد توسعه شاخصهای دیگر و برنامهریزی بلندمدت بر شاخص بسیار حساس باشد. البته دیده شده که میزان حساسیت در میان شاخصهای ورودی و خروجی بیشتر است که همین امر ضعف در زیرساختهای گردشگری در کشور را نشان میدهد که نیاز به مدیریت بهتر در زمینه بودجهریزی با توجه به عملکرد و پتانسیل هر استان، ترغیب و تسهیل ایجاد هتلها و مسافرخانهها و نگاه گردشگرمحورانه به آثار موجود هر استان را در راستای مدیریت کلان گردشگری طلب میکند. همچنین این تحقیق توجه به پتانسیلمحوری و استفاده از تبلیغات و اطلاعرسانی برای افزایش خروجیها در این استانها را پیشنهاد کردهاست. علاوهبر این با نگاهی به حساسیتهای موجود در شاخصهای تحقیق، میتوان گفت توسعه هتلها و مسافرخانهها از نظر کمی و کیفی، توجه ویژه به نحوه تسهیم بودجه و برنامهریزی مدون برای استفاده از جاذبههای استانی از مهمترین رویکردهایی است که در سالهای آتی و برای برنامهریزیهای اقتصادی و فرهنگی باید درنظر گرفته شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیری در ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]