واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: تحولات مربوط به فلسطین در طول سال 2015 نشان می دهند هشدارهایی که در پنج سال گذشته در مورد مرگ راه حل "دو کشوری" داده می شد پر بیراه نبوده اند و در مقطع فعلی از درگیری ها دیگر صحبت از این نیست که توافق سال 1993 اسلو در حال احتضار است بلکه باید گفت که این توافق مرده است و بحث بیشتر درباره احیا آن تنها باعث نادیده گرفتن واقعیت می شود. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پایگاه اینترنتی "نشنال" در تحلیلی درباره تحولات مربوط به مساله فلسطین در سال 2015 می نویسد: « اسرائیل با خودداری تقریبا دائمی از متوقف کردن ساخت شهرک در کرانه باختری و تقویت ماتریس کنترل خود بر زندگی فلسطینی ها عملا در سرزمینی که فرض بر این بود که دو کشور موجودیت یابند، یک دولت را ایجاد کرده است. در واقعیت امروز کرانه باختری و نوار غزه – اراضی که برای کشور آینده فلسطین در نظر گرفته شده بودند- به طور فیزیکی و معنوی از هم جدا هستند. حماس نوار ساحلی غزه را که به دلیل محاصره شدن توسط اسرائیل و مصر از جهان خارج انزوا پیدا کرده، اداره می کند. بخشهایی از کرانه باختری تحت نظارت تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان یک سازمان نیمه دولتی نامحبوب که ابزار تعمیق هر چه بیشتر اشغالگری اسرائیل تلقی می شود، قرار دارد. نهایتا اسرائیل کنترل کامل بر همه اراضی و مردم ساکن منطقه میان رود اردن و دریای مدیترانه را در دست خود دارد. اسرائیل با یک نظام حقوقی سه لایه حکومت می کند. یهودیان اسرائیلی از حقوق مدنی و دموکراتیک کامل برخوردار بوده و می توانند عملا هر جایی که بخواهند سکونت کنند. شهروندان فلسطینی تحت کنترل اسرائیل اما به رغم برخورداری از برخی امتیازهای دموکراتیک در معرض تبعیض اساسی و سیستماتیکی که روز به روز شدید تر می شود قرار دارند. واکنش دولت اسرائیل به خشونتهای اخیر مدرکی است که نشان می دهد تل آویو چقدر آسان اقدام به لغو حقوق و امتیازهای شهروندان فلسطینی می کند. برای فلسطینی هایی که در کرانه باختری زندگی می کنند وضعیت حقوقی غیر قابل تحمل است. آنها در معرض اشغال نظامی قرار گرفته و کاملا از هر گونه حقوق انسانی و شهروندی محروم هستند. خشونتهای حاکم در منطقه در پایان سال 2015 نشان می دهد این وضعیت نابرابر و مجزا برای اسرائیل نیز بدون تبعات نیست. تل آویو به رغم تلاش برای ایجاد یک حصار جدا سازی گسترده که کرانه باختری را جدا کرده و ضمن اختصاص زمینهای بیشتر به اسرائیل، فلسطینی ها را وارد یک به اصطلاح "بانتوستان" می کند، هنوز نتوانسته اساسی ترین فاکتور یعنی امنیت را برای شهروندانش تامین کند. اسرائیل تا کی می تواند این موضع خطرناک را حفظ کند؟ از زمان انتفاضه دوم تا کنون اسرائیل به سختی تلاش کرده تا همچنان بر روایتی که از درگیری داده می شود تسلط داشته باشد؛ روایتی که بر تبعات امنیتی برای شهروندان اسرائیلی و فلسطینی تاکید دارد تا این که شمایل استعماری رژیم را نشان دهد. فلسطینی ها به رغم اقدامات اعتراضی انفرادی به نظر نمی رسد که امروز آماده اصلاح رهبرانشان و انطباق پذیری با دور جدیدی از نافرمانی مدنی علیه اشغالگری اسرائیل همچون کاری که در زمان انتفاضه نخست خود انجام دادند باشند؛ تاکتیکهای غیر خشوت آمیز به سمت جنبش بایکوت، تحریم و خارج کردن سرمایه (BDS) گرایش پیدا کرده اند. سال 2015 در حالی پایان می یابد که اتحادیه اروپا محصولات شهرک نشینان کرانه باختری را بایکوت کرده و انجمن مردم شناسی آمریکا نیز رویکرد تحریم دانشگاه های اسرائیلی را در پیش گرفت. ما احتمالا شاهد پیروزی های بیشتری برای جنبش بایکوت، تحریم و خروج سرمایه (BDS) باشیم. مساله این است که خسارات حفظ رژیم استعماری چطور در جامعه اسرائیل بروز پیدا خواهد کرد. آیا اسرائیلی ها در اعتراض به وضعیت امنیتی به خیابانها خواهند ریخت یا این که منعفلانه ناظر بر انزوای بین المللی فزاینده خود خواهند بود؟ یک چیز مسلم است: در سال 2016 دیگر خبری از روزهای آکنده از خوش بینی زمان امضای توافق اسلو نخواهد بود.»
شنبه ، ۵دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هدانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]