واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: اندیشه| پس از ماجراهایی که در سال ۸۸ رخ داد، منازعاتی در جریان های فکری کشور رخ داد که سطح این منازعات را می توان بخشی از آن را تحلیل سیاسی کرد و این رویداد را یک دعوای انتخاباتی دانست، اما از سویی می توان عمیق تر به این رویداد نگریست و آن را منازعه ای فرهنگی دانست. در این ارتباط با دکتر علی جعفری، مدرس ارتباطات و عضو کارگروه فرهنگ و هنر مرکز پژوهش های مجلس گفت گویی انجام داده ایم که اینک پیش روی شماست.جابه جایی اقلیت و اکثریت دکتر جعفری، ماهیت و چگونگی شکل گیری مؤسسه هایی نظیر «رخداد تازه»، «پرسش»، «روزگار نو» و مؤسسه هایی از این دست را در این راستا ارزیابی می کند و می گوید: به نظر من دعوای فرهنگی یک دعوای کهنه بوده و هست، از اواخر سلسله قاجاریه شروع شده و تا امروز هم ادامه دارد؛ منازعه ای وجود داشت که سبب جابه جایی جایگاه اقلیت و اکثریت شده بود. در آن سال ها در تولید ادبیات، تاریخ و فرهنگ، جریان روشنفکری به واسطه بنیان ها و ساختارهای فرهنگی- که جریان های صهیونیستی و واگرا و دیگر جریان ها از اواخر قاجار حضور داشتند- جایی برای نفس کشیدن نیرو های بومی نبود. به همین دلیل آن ها در حوزه زبان و ادبیات و ادبیات عمومی مدنظر است، زبان به مثابه آن چیزی است که در حقیقت میدانداری می کند همواره در اکثریت بودند و پس از انقلاب هم به مرور آن چیزی که انقلاب را راهبری می کرد، همان اقلیت دهه های ۳۰ ، ۴۰ و ۵۰ بودند. در دهه ۶۰ رویش های مختصری از آن ها وجود داشت، در دهه ۷۰ نیز به همین صورت بود و ثمره تطورات و تحولات انقلاب در عرصه فرهنگ و تولید فرهنگی، در دهه ۸۰ خود را نشان داد، به نحوی که در دهه ۸۰ جریان انقلابی از نظر تولید فرهنگی و چه بسا از نظر مصرف فرهنگی اکثریت شد. رویش نیروهای انقلاب وی عنوان می کند: منازعه ای وجود داشت که از اواخر دهه ۸۰ این منازعه وارونه و به نفع جبهه انقلاب تثبیت شد، اما جای اکثریت و اقلیت در حوزه فعالیت فرهنگی و تولیدات مبتنی بر فرهنگ خاص عوض شد و این بار نیروهای منتسب به جبهه انقلاب دوباره حضور بیشتری یافتند که اغلب نیروهایی هستند که در حال حاضر فعالند و یک پای منازعه بودند، همگی برای رویش های انقلاب فعالند. دوباره پس از دهه ۸۰ روی کار آمدند، آن ها به اکثریت مبدل شدند. این امر برای جریان روشنفکری قابل قبول نبود، جریان روشنفکری همواره خود را در اکثریت می دید. چنانکه آن ها سال ها تئوری پردازی کردند. تئوری آن ها این است که اگر در جامعه، حکومت دینی شود و دین در آن جامعه تعریف شود، تولید دینی و فرهنگ دینی سبب تضعیف آن ها می شود. وقتی نگاهشان به نسبت فرهنگ و جامعه دینی این است؛ به طور طبیعی انتظارشان این بود که هر چقدر جلوتر برویم، باید جریان های دارای همگرایی با حکومت دینی تضعیف شده باشد و جریان های دارای واگرایی تثبیت شده باشند. این اتفاقی که در سال ۸۸ افتاده بود؛ یعنی مابه ازای عینی آن تحولات سیاسی و تطورات فرهنگ بود که سبب شد سر به طغیان و شورش بردارند، آن ها سردمداران آن شورش هستند. شورش خیابانی که در خیابان های تهران راه افتاد، تبلوری از یک منازعه فرهنگی بود که دیگر جای اقلیت و اکثریت معکوس شده بود. پس از فتنه ۸۸ جریان روشنفکری به سمت یک نوع تجمیع و ساماندهی نیرو رفتند، چنانکه از دل آن، «مؤسسه پرسش» بیرون آمد. چندین مؤسسه شبیه مؤسسه پرسش هم به وجود آمدند. آکادمیسین های اخراجی وی درباره دلیل اصلی گرایش استادان به این مؤسسه ها اذعان می دارد: در حقیقت مؤسسه هایی از این دست، از اواخر دهه ۸۰ محل تجمع یک عده از آن افراد است، یک عده ای که آکادمیسین های اخراجی یا آکادمیسین های بازنشسته و یک عده منتقد های غیرآکادمیک هستند. برخی از آن ها اخراجی های دانشگاه ها یا در حقیقت کسانی هستند که اخراج رسمی نشدند، ولی اخراج غیر رسمی شدند. برخی از این افراد آن قدر دگر اندیش شده اند که نمی توانند در دانشگاه ها بمانند. یک عده از این ها هم اصلاً منتقدند و آکادمیسین نیستند، در واقع منتقدهای فرهنگی هستند نه آکادمیسین. برخی از این افراد بیشتر اهل ترجمه و انتقاد هستند تا تربیت دانشجو و محقق. جعفری در پاسخ به اینکه علت جذب دانشجویان به این مؤسسه ها و مباحث مطرح شده در آن، بیان داشت: در این مؤسسه ها همان دروسی که در دانشگاه ها تدریس می شود، نیست. درس گفتارهایی است که در حقیقت آن مباحث و سخنرانی ها و نحوه بیان های غیرآکادمیکی که داشتند، مطرح می شود و گپ و گفت های روشنفکری خود را به منابع کلاس درس تبدیل و ارایه می کنند. این افراد سعی می کنند، کلاس ها را بسیار شکیل تر و فاخر تر برگزار کنند. دوره های ترمیک این مؤسسه ها معمولاً کمتر از ۶ روز یا ۶ جلسه در یک ترم است. بسیار مختصر و تنوع در مطالب زیاد است، در حقیقت، آن موضوعاتی که برای آن درس گفتار ارایه می کنند، خیلی جزیی و روشن است، به صورتی که دانشجو یا آن کسی که درس را می خواند، براحتی و از همان ابتدا سر اصل مطلب می روند، از مقدمات فاکتور می گیرند. کلاس های این افراد، قائم به فرد است و بیشتر با دیدگاه های فردی که درس گفتار را ارایه می کند، آشنا می شوند. فردی که درس می دهد، دیدگاه خود را درس می دهد، معمولاً دیدگاه های فرد دیگری را مطرح نمی کند. معمولاً در جریان های روشنفکری افراد دانه درشتی در آن مؤسسه ها حضور می یابند، متقابلاً هم در جبهه انقلاب، مؤسسه هایی در مقابله با این گونه مؤسسه ها تشکیل شده است و درس گفتاری از صحبت های جبهه انقلاب و دیدگاه های آن ها را ارایه می کنند. تفکرات ترجمه ای عضو کارگروه فرهنگ و هنر مرکز پژوهش های مجلس در پاسخ به علت اصلی گرایش استادان به این مؤسسه ها به قدس می گوید: به دلیل جذابیت هایی که وجود دارد. محیط آکادمیک، جذابیت های خاص خود را دارد و محیط غیرآکادمیک این مؤسسه ها نیز جذابیت خاص خود را دارد. برخی از این اخراجی ها، حلقه علمی خود را ترک نمی کنند، به هر حال کار می کنند، پژوهش انجام می دهند، حلقه های خصوصی در منازل خود را به مکان عمومی تر می آورند. برخی از این افراد هم که در دانشگاه ها هستند، ولی دیدگاه های رادیکال تری دارند و می خواهند خارج از دانشگاه دیدگاه های خود را مطرح کنند. برخی هم آکادمیک نیستند و روشنفکران غیرآکادمیک هستند، در دانشگاه ها نیستند و جاهای دیگر فعالیت های مطبوعاتی، ترجمه و نقد دارند، در انتشاراتی ها کار می کنند، تیپ های خاصی هستند و سعی می کنند گروه های خود را داشته باشند. البته جریان آموزش عالی در دنیا هم به این سمت رفته است، جریان اصلی آموزش دنیا سعی می کند از دانشگاه های بزرگ فاصله بگیرد و به شکل مراکز پژوهشی و خرد که روی یک موضوع خاص کار می کنند، حرکت کند. جعفری در پاسخ به اینکه تولید علمی علوم انسانی آن قدر زیاد است که خروجی آن در این مؤسسه ها بروز پیدا می کند، می گوید: خیر، حضور این مؤسسه ها به معنی تولید علمی زیاد نیست؛ زیرا اکثریت آن تفکرات ترجمه ای است و برخی از آن ها هم افراد مولدی هستند، ولی در دانشگاه فرد نمی تواند تنها به گفتن نظریه خود اکتفا کند. در دانشگاه باید دیدگاه های دیگران را هم مطرح کند، اما در این مؤسسه ها فرصت دارند خودشان هم تدریس کنند. عضو کارگروه فرهنگ و هنر مرکز پژوهش های مجلس درباره جذابیت این کلاس ها توضیح می دهد: جذابیت و کارکرد های این کلاس ها هم از نظر زبانی و بیانی و هم از نظر برنامه ریزی و محتوایی و فضایی که موجود است، با دانشگاه تفاوت دارد. البته افرادی که به دانشگاه نمی آیند و نمی خواهند بیایند و نمی توانند در کلاس های دانشگاه شرکت کنند، به این مؤسسه ها می روند و این خود به تنهایی برای دانشجو جذاب است.
شنبه ، ۵دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]