واضح آرشیو وب فارسی:مطاف24: به گزارش "مطاف24"، امید ابراهیمی و صحنه ای که یک بار مرورش می کنیم. آن پرش بلند و ناگهان زیری که خالی شد. امید می گوید شاید شجاع خلیل زاده مدافع تراکتور به این دلیل زیرش را خالی کرده که نمی خواسته آسیب ببیند؛ به ویژه بعد از شکستگی گونه اش. امید در آن لحظه روی آسمان تعادلش به هم خورد و جوری روی زمین افتاد که نفس ها حبس شد. یک روز بعد از این اتفاق، ستاره جنگنده استقلال می گوید خدا به او رحم کرده است. امید که در بازی بدنش گرم بود و چیزی نفهمید، دیروز وقتی از خواب بیدار شد در قفسه سینه، گردن و همینطور کمرش احساس درد می کرد. او در گفت و گوی اختصاصی با خبرورزشی از این اتفاق گفت و همینطور از حواشی بازی با تراکتورسازی. اول از همه به خاطر صعودتان به فینال جام حذفی تبریک می گوئیم. پرویز مظلومی بعد از بازی به خبروارزشی گفت که خرداد 95 جام را به هواداران استقلال تقدیم می کنید. انشالله که این اتفاق بیفتد و بتوانیم جام را به هواداران هدیه بدهیم. از اول فصل که استارت زدیم، یکی از هدف های ما قهرمانی در حذفی بود. استقلال پتانسیلش را دارد. خوشبختانه تا اینجا بازی های سخت خود را بردیم و به فینال رسیدیم. تیم توانایی اش را داشت و انشالله تا خرداد ماه قدرتمندتر هم خواهیم شد. 5،6 ماهی تا بازی فینال وقت داریم و باید ببینیم شرایط استقلال در آن زمان چطور خواهد بود. الان در نزدیکی جام هستیم و انشالله با قهرمانی، به هدفی که داریم می رسیم. فعلا تمرکزمان را روی لیگ برتر گذاشته ایم. دو بازی قبل از تعطیلات داریم و باید در هر دو مسابقه برنده باشم. در نیمه اول به شدت زمین خوردی. خلیل زاده زیر تو را خالی کرد یا.... اتفاقی بود و او از قصد این کار را نکرد. شجاع هم قبل از بازی مشکل داشت و فکش شکسته بود. احساس می کنم نمی خواست دوباره آسیب ببیند. من آمدم توپ را بزنم که روی هوا تعادلم به هم خورد. من و شجاع همشهری هستیم و در یک تیم بازی کرده ایم. فوتبال همین است. در زمین کسی با کسی رودربایستی ندارد. نه اینکه با کسی مشکل داشته باشیم. ما همه با هم رفیق هستیم.... ولی خود من در زمین با کسی شوخی ندارم. آخر بازی مخلص همه هستم. دست می دهم و روبوسی می کنم ولی در بازی می جنگم. در آن صحنه شجاع نمی خواست اتفاقی بیفتد. خودم زیاد پریدم و تعادلم به هم خورد. خدا را شکر که اتفاق بدی برایم نیفتاد و توانستم بعد از آن صحنه دوباره بلند شوم و به بازی ادامه بدم. در لحظه ای که به زمین افتادی چه حالی داشتی؟ بازیکنان چه می گفتند؟ دو تا از بچه ها به همراه پزشک تیم بالای سرم آمدند. یک مقدار در نفس کشیدن مشکل داشتم و نمی توانم نفس بکشم. گویا بعد از مصدومیت من هم یه مقدار حواشی ایجاد شد که البته من چون روی زمین افتاده بودم و درد می کشیدم، چیزی متوجه نشدم. میثم مجیدی با شجاع درگیر شد.... این را شنیدم. ولی بچه ها باید خودشان را کنترل می کردند. این چیزها در زمین بازی پیش می آید. خوشبختانه مشکلی پیش نیامد و من که توانستیم به بازی ادامه بدهم. البته در آن لحظه بدنم گرم بود و چیزی احساس نمی کردم. ولی امروز صبح(دیروز) که از خواب بیدار شدم همه بدنم درد می کرد. یکی از بچه ها دیشب گفت امید بدنت فعلا گرم است و هیچ نمی فهمی. راست می گفت. الان وضعیتت چطور است؟ راستش وقتی نفس می کشم درد دارم. قفسه سینه ام اذیت می شود. باید فیزیوتراپی کنم. البته مشکلم خلی خاص نیست و می توانم تمرین کنم. قانون بازی چه بود؟ اینکه به زمین بروید و همدیگر را بزنید؟ (خنده) نه بابا قرار نیست ما همدیگر را در زمین بزنیم. پرویز خان قبل از بازی یک نکته ای به ما گفت. چون تراکتورسازی بازیکن تکنیکی زیاد دارد، او گفت که به زمین بروید و فقط بجنگید. گفت به زمین بروید و بجنگید و برنده بیرون بیائید. خدا را شکر که این اتفاق افتاد و برنده بازی به این مهمی شدیم. تازه ما از موقعیت ها خوب استفاده نکنیم. جابر انصاری می توانست در این بازی گل بزند و خود سجاد هم می توانست هت تریک کند. ولی خیلی همدیگر را می زدید. انگار جنگ بود. بحث جنگ و زدن نبود. هر دو تیم می خواستند برنده شوند. ما پیش از بازی هم قسم شده بودیم که برنده باشیم. تراکتور هم انصافا تیم خوبی بود و تنها راه مقابله با آنها این بود که 90 دقیقه در زمین بجنگیم. ما خیلی تلاش کردیم و برنده هم شدیم و واقعا از این بابت حوشحالیم. خدا را شکر که توانستیم با این برد دل منصورخان را هم شاد کنیم. همه قبل از بازی گفتیم به خاطر او و هواداران باید هر طور شده برنده باشیم. شعارها علیه پورحیدری را شنیدی؟ راستش من نشنیدم چون در زمین حواسم نبود ولی بچه ها شنیدند و به من گفتند. ولی خودم شنیدم که از لحظه ورود حنیف عمران زاده به زمین برای گرم کردن، به او فحاشی کردند. حنیف کاری نکرده بود و نمی دانم دلیل این شعارها چه بود. او هیچ عکس العملی هم نشان نداد و بعد از گرم کردم، بازی اش را کرد. فکر می کنم کسانی که در استادیوم علیه منصورخان شعار دادند، در خلوت شان که کمی فکر کنند، می فهمند کارشان درست نبوده و نباید چنین رفتاری می کردند. فکر می کنید شعارها از کجا آب می خورد؟ من نمی دانم ولی پورحیدری یکی از بزرگان و با اخلاق های فوتبال ماست. آنهایی که علیه او شعار دادند، در تنهایی شان فکر کنند به این کار و من مطمئن هستم که پشیمان می شوند. درباره جنجالی ترین صحنه بازی هم حرف بزنیم. لگدی که شجاع خلیل زاده به جابر زد.... شجاع پسر بدی نیست. من فکر می کنم تحت تاثیر بازی بود. فشار بازی باعث شد که آن رفتار را کند. به هر حال باخته بودند و شجاع آن عکس العمل را نشان داد. فوتبال است دیگر. در زمین این حواشی به وجود می آید. یکی می برد و یکی می بازد. اتفاقا او به جابر زندگی زد و عذرخواهی کرد. من خودم به شجاع گفتم داداش چیکار می کنی، آرام باش. ولی به هر صورت اتفاقات باعث شد که ما برنده بازی باشیم. قبل از بازی می گفتند استقلال زور بردن ندارد و نمی تواند در تبریز تراکتور را ببرد ولی خدا را شکر خلاف این حرف را ثابت کردیم. صحنه ای که توپ به دست مدافع تراکتور در نیمه اول برخورد کرد، پنالتی بود؟ من نمی دانم داور دید داشت یا نه ولی کمک قطعا دید. به نظر من پنالتی بود. دست بازیکن آنها بیش از حد باز شد و در واقع توپ را دفع کرد. داور می توانست پنالتی بگیرد با این حال کارشناس ها باید در این باره نظر بدهند. کلا خسرو در این دو بازی با تراکتور خیلی تلاش کرد پنالتی را بگیرد و بنده خدا نتوانست. (خنده) دقیقا سه صحنه مشکوک اتفاق افتاد که هر سه را خسرو خلق کرد. خیلی تلاش کرد پنالتی را بگیرد. در بازی لیگ مان که دو صحنه مشکوک بود و خودش گفت یکی پنالتی بود. بعد هم دیدید که حرفش درست بود و کارشناس 90 تائید کرد در بازی قبلی با تراکتور باید یک پنالتی به نفع ما گرفته می شود. این بار هم خسرو همه تلاشش را برای موفقیت تیم کرد و به نظرم داور می توانست پنالتی بگیرد. ولی باز هم می گویم که کارشناس ها باید نظر نهایی را در این باره بدهند.
جمعه ، ۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مطاف24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]