واضح آرشیو وب فارسی:ناطقان: ناطقان: روزنامه «وطن امروز»، روز شنبه در واکنش به این خبر، سرمقاله ای در قالب نامه به آقای سرافراز رییس سازمان صداوسیما با امضای «برادران شما در روزنامه وطن امروز» منتشر کرد و با دو استدلال، نسبت به پخش این گفت وگو هشدار داد؛ اول اینکه موضوع این گفت وگو به برنامه 90 ارتباطی ندارد و دیگر اینکه اصل گفت وگو با وزیر امور خارجه، به نوعی در راستای اهداف یک جریان خاص سیاسی به شمار می رود. در نهایت، گفت وگوی مذکور شامگاه دوشنبه از تلویزیون پخش نشد و مجری برنامه نود نیز ضمن عذرخواهی از مردم و وزیر امور خارجه اعلام کرد که این اتفاق به صلاحدید مسئولان صداوسیما رخ داده است. درباره این رویداد که جنس آن از جنس سایر «برهم زدن »ها در ایام اخیر است، چند نکته وجود دارد: 1. میان مخالفان و موافقان پخش این گفت وگو، در «محبوبیت» آقای ظریف شاید اختلاف نظر وجود داشته باشد ولی احتمالا همگی در «تاثیرگذار بودن» شخصیت وزیر امور خارجه، اتفاق نظر دارند. نه فقط به دلیل محبوبیت آقای ظریف، بلکه فرض کنیم فقط به دلیل تاثیرگذار بودن او یا حتی کمتر از آن به خاطر «شهرت»، شاید خیلی از مردم و حتی کسانی که چندان اهل ورزش و فوتبال و نود نبودند، شامگاه گذشته، ویژه برنامه های رنگ و لعاب دار شبکه های آن ور آبی را رها کردند و پای نود نشستند تا گفت وگو با آقای ظریف را ببینند. پخش نشدن این گفت وگو، نوعی سرخوردگی را برای این دسته از مردم پدید آورد و باعث شد که احساس کنند کسی آنان را دست انداخته است. حداقل اثر این برخورد آن است که در آینده، به سادگی ترجیح می دهند همان برنامه های رنگارنگ یا سریال های کاملا مغایر با ارزش ها و فرهنگ های مورد نظر صداوسیما را دنبال کنند و به رسانه این ور آبی دل نبندند. 2. عده ای در جامعه ما هستند که توانایی، اعتقاد یا حوصله ای برای تفکیک اعضای حاضر در مسند قدرت اجرایی کشور ندارند و از همه آنها با عبارات «دولت»، «حکومت» یا «رژیم» یاد می کنند. برخی از این عده، حتی زحمت به کار بردن این واژه ها را هم به خود نمی دهند و از واژه «خودشان» استفاده می کنند و در مورد هر رویداد داخلی و خارجی هم تحلیلشان این است که «کار خودشان است». صرف نظر از درست بودن یا نادرست بودن این دیدگاه، در مورد اخیر، شکل ماجرا برای این افراد این است که «صداوسیمای جمهوری اسلامی» مخالف پخش گفت وگوی «مجری صداوسیمای جمهوری اسلامی» با «وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی» بوده است. آیا ممنوع شدن پخش این گفت وگو، این گزاره را برای دسته مذکور پدید نمی آورد که «اینها خودشان هم با خودشان مشکل دارند»؟ 3. بی تردید، گفت وگوی آقای فردوسی پور با آقای ظریف، یک برنامه ضبط شده بوده که برخلاف برنامه های زنده، دست مسئولان صداوسیما را برای هرگونه جرح و تعدیل باز می گذاشته است. فارغ از اینکه اساسا چرا نباید وزیر امور خارجه ایران بتواند یک گفت وگوی غیرسیاسی و صمیمی به شکل زنده روی آنتن سیما داشته باشد اما یک بازیگر می تواند به راحتی در یک برنامه زنده حضور یابد و حتی جمله ای به زبان بیاورد که نه تنها عبور از خط قرمزهاست، بلکه ادب و آداب اجتماعی و فرهنگی ایرانیان را زیر سوال می برد، بی تردید در گفت وگوی یادشده، با توجه به ادبیات و شخصیت آقای ظریف و آقای فردوسی پور، خط قرمزی زیر پا گذاشته نشده یا اگر هم به فرض محال این اتفاق رخ داده، به سهولت قابلیت حذف آن وجود داشته است؛ پس از این منظر هم عدم پخش این گفت وگو توجیهی ندارد. 4. این قلم در پی متهم کردن یک روزنامه یا جریان همفکر آن به اعمال فشار و نفوذ در صداوسیما یا متهم کردن صداوسیما به وادادگی و سیاسی کاری نیست اما بدون هرگونه گمانه زنی و صرفا براساس آنچه از ظاهر امر برمی آید، با کنار هم قرار دادن روند اتفاقات، یعنی انتشار عکسی از این گفت وگو، متعاقب آن، واکنش روزنامه مذکور و آن نامه بلندبالا - که قطعا محتویاتش قابل تامل و در برخی موارد نیازمند ادله اثبات قوی است وگرنه حتی حق پیگیری قضایی این موارد برای صاحبان حق محفوظ است - و نهایتا پخش نشدن این گفت وگو، دست کم به این نتیجه می رسد که مسئولان صداوسیما از «ترس» برخی «حاشیه سازی »ها اجازه پخش نداده اند. در این صورت، باز هم مردم از رسانه ای که «می ترسد» و رسانه دیگری که «می ترساند»، به شدت «می ترسند» و این می شود که «صداوسیما»ی «وطن»، «امروز» می شود جام جمی که «جام» رقابت رسانه ای را به امثال «جِم» واگذار می کند.
جمعه ، ۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ناطقان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]