واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار ايرنا علي نرگسنژاد شامگاه ديروز (شنبه) در نشست نقد تئاتر جيرهبندي پرخروس براي سوگواري در فرهنگسراي رسانه، افزود: در آغاز نگارش نمايشنامه، ايدههاي كلي و مبهمي در ذهن داشتم، در روند كار، خطوط مهم، خود را نشان داده و من ترجيحات خود را انتخاب ميكنم، بدينترتيب هم در جريان نگارش متن و هم در رسيدن به اجرا از سيستم اكتشافي بهره ميبرم. وي با اشاره به اينكه اين نمايش در جريان جشنواره تئاتر فجر، اجراي موفقي نداشته است، گفت: پس از آن اجرا به اين نتيجه رسيدم كه اين كار بايد با بهترين بازيگران ممكن اجرا شود، بازيگراني كه علاوه بر تواناييهاي بازيگري، قدرت گفتمان با يكديگر و مولفههاي شخصي داشته باشند تا بتوانند فضاي راديكال نمايشنامه را تحمل كنند. كارگردان تئاتر وقتي فرشته خواب سگ ميبيند همچنين گفت: نقطه شروع براي من سروكار داشتن با آدمي و موقعيت انساني است، اگر هم ابزار تئوريك همچون نظريات روانشناسانه به كمك اثر آمده باشد، به زبان تئاتر ترجمه شده است و من هرگز نخواستهام اثري بسازم كه شبيه به يك بيانيه نظري باشد. نرگسنژاد همچنين در پاسخ به اين سووال كه چرا نمايشنامههاي معاصر ايراني فضايي انتزاعي و پرآشوب دارند، گفت: اساسا نويسنده با جهان پيرامون خود در ارتباط است و آنچه به واقع از جهان خود برداشت ميكند را به نمايش ميگذارد. وي تاكيد كرد: تمام تلاش ما در اين اثر پرهيز از ارايه يك حكم قطعي در خصوص تبيين هستي است، ما شرايط و موقعيت را براي مخاطب فراهم ميكنيم و او ، خود سطح ارتباطش را با اثر تعيين ميكند. نرگس نژاد ادامه داد: بدينترتيب به مخاطب تشخص داده و به برداشت او از اثر احترام ميگذاريم، فضاي اين نمايش براي هرگونه نتيجهگيري باز است و مخاطب ميتواند به برداشت شخصي خود برسد. اشكان غفارعدلي؛ منتقد تئاتر نيز در اين نشست، گفت: پرسش اصلي نمايش اين است كه چرا پدر فرهاد (شخصيت اول نمايش) او را با نام صدا نميكرده و از الفاظي مثل هي يا جوجه خروس استفاده ميكرده است. وي افزود: در بخش ديگري از نمايش هانيه اشاره ميكند كه فرهاد به دنبال يك هويت زير سووال رفته است، در حقيقت به نظر ميرسد كه اين نمايش درباره هويت است و هويت فرهاد استعارهاي از هويت كلي انسان است. غفار عدلي با اشاره به اينكه اولين برخورد مخاطب با اين نمايش، بهت و حيرت است، افزود: اولين عنصر مهم اين نمايش تاكيد بر اسم خاص و هويتمندي است كه با اسم خاص آغاز ميشود. اين منتقد با اشاره به اينكه ردپاي افكار فرويد و به خصوص ژاك لاكان در اين نمايش به وضوح ديده مي شود، افزود: مبناي انديشه لاكان همين پرسش از هويت آدمي است و اسم به عنوان اولين چيزي است كه به انسان هويت و تشخص ميدهد و براي او نيز اهميت ويژهاي دارد. غفار عدلي تاكيد كرد: اسم در گذر از زباني به زبان ديگر ترجمه نميشود، بحث فرهاد و خسرو در اين نمايش به عنوان دوقلوهايي كه فقط اسم وجه متمايز آنهاست به همين نكته اشاره دارد. وي همچنين با اشاره به نقش بازيهاي زباني در اين نمايش، گفت: اين نمايش ساختار زباني خاص خود را دارد كه اين ساخت زباني ضمير ناخودآگاه بيش از همه در نقش هانيه متبلور شده است، مخاطب در مواجه با اين كار با بازي نشانهها روبرو است نه بيان دال و مدلول. غفارعدلي همچنين گفت: توجه به حيث خيالي، تاكيد بر روي زبان و شخصيتهايي كه در اين ضمير ناخودآگاه به شكل سياري حركت ميكنند از ويژگيهاي اصلي اين نمايش هستند. صابر ابر بازيگر نقش اول اين نمايش نيز در اين نشست، گفت: در مواجهه با اين اثر، اولين چيزي كه به ذهن ميآيد غيرمعمول بودن نمايش است. وي افزود: نقش فرهاد جذابيت بسياري دارد چرا كه فردي معمولي است كه در يك موقعيت غيرمعمول قرار گرفته و بناست معمولي جلوه كند. ابر با تاكيد براينكه خواندن مكرر متن نمايش كمك شاياني به اجراي آن داشته است، افزود: اين نمايش ميزانسنهاي عجيب و زيادي ندارد و از صحنه و حركت مينيمالي برخوردار است و آنچه براي كارگردان بيش از هرچيز اهميت داشت، رسيدن به يك ذهن و وضعيت مشترك بود. هانيه توسلي ايفاگر نقش هانيه در نمايش جيرهبندي پرخروس براي سوگواري در اين نشست، گفت: به نظر ميرسد كه هانيه در مرز ميان رويا و واقعيت قرار دارد و مشخص نبودن مرز ميان خيال و واقعيت در اين اثر براي من جذابيت بسياري دارد. تئاتر جيرهبندي پرخروس براي سوگواري از تاريخ 24 خردادماه در سالن چهارسو مجموعه تئاتر شهر به روي صحنه رفته است. سومين نشست اتاق تئاتر فرهنگسراي رسانه، شامگاه ديروز (شنبه) به نقد و بررسي نمايش جيرهبندي پرخروس براي سوگواري اختصاص داشت. تهرام/م.ل.1275
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]