واضح آرشیو وب فارسی:کبنانیوز: ساحت شعر و شأن شاعری بسیار و بسیار بالاتر از این ضعیف گویی هاست و چیزی و یا کلماتی که این اندازه راحت در پیش پای هر کسی سروده شود هرگز شعر نیست و یک مدیحه سخیف و ضعیف است.کبنانیوز؛ شاعر دردمند* بنده نه اهل سیاست بوده و نه هستم و هیچ علاقه ای برای ورود به این قبیل مسائل نداشته و ندارم و در این مطلب نیز روی سخنم با یکی از شاعران قدیمی استان جناب آقای داوری است که چون همیشه شعر را ابزاری برای پیش برد منافعش در سیاست قرار داده است. از همان اوایل دهه هفتاد بنده بر روی شعر و شاعری آقای داوری حرف داشتم و همیشه نسبت به اینکه آقای «داوری» در شعرش اصرار به تعریف و تمجید دیگران داشت منتقد بودم. متاسفانه استاد از همان ابتدا نگاهش به شعر چیزی شبیه ابزار بود و در طول سال های حیاتش بارها شعرش را برای خوش امد دیگران سرود. وی هیچ گاه تلاش نکرد حرمت شعر و شاعری دا نگه دارد و همیشه شعرش چون آب خوردن در پای سیاسیون قربانی گردید و مدام رنگ شعاری به خود می گرفت. شعر داوری یکبار در حضور محمد خاتمی و دیگر بار محمود احمدی نژاد و بسیاری های دیگر در پشت میکروفون هزینه شد. تاریخ ادبیات فارسی به خوبی نشان می دهد که شاعرانی بویژه در سبک خراسانی ثناگویی و مدیحه سرایی را سرمشق خود قرار دادند و اشعار زیبای فارسی را در پای شاهان و وزرای دربار ریختند. هر چند همین اشعار به خاطر بهره گیری از ظرایف زبان فارسی امروزه بخشی از میراث ارزشمند شعر فارسی هستند. و هر گز این گونه نبوده است که شعرا با سر هم کردن دو سه کلمه در یک مصرع ضعیف و جور کردن قافیه و ردیف ادعای شاعری کند. بهانه بنده از این دردنامه دو بیت آقای فریدون داوری در لحظه نام نویسی یکی از نامزدها در فرمانداری کهگیلویه برای انتخابات مجلس آینده است. چرا که اولاً: ساحت شعر و شأن شاعری بسیار و بسیار بالاتر از این ضعیف گویی هاست و چیزی و یا کلماتی که این اندازه راحت در پیش پای هر کسی سروده شود هرگز شعر نیست و یک مدیحه سخیف و ضعیف است. دوم حتی اگر ایرادی بر سبک سرایش و نیت ان نداشته باشیم باز همان کسانی هم که با این نگاه شعر می گفتند باز شعر خود را راحت تقدیم هر کسی نمی کردند ولی متاسفانه آقای داوری نه تنها در این مورد که در گذشته و به دفعات شعرش را برای هر کسی سروده است. سوم ثناگویی و مدیحه سرایی در ادبیات هرگز ناپسند نیست بلکه به شرطی که شعر در رثای ائمه عزیز و مقام شامخ حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری باشد. چهارمین مورد یک نکته جالب در همین دو بیت پر طمطراق است که آقای داوری آقای هاشمی را از نسل آفتاب خوانده اند ولی برای یاداوری باید نوشت که این صفت از آن مولای همه ما امام عصر حضرت مهدی(عج) می باشد و حیف است که این صفت را به همه بدهیم. سوالی که از آقای «داوری» باید پرسید آن است که آیا سیاست و راضی کردن یک فرد به آن می ارزد که شعری را که یادگار رودکی، حافظ و سعدی است اینقدر راحت هزینه منافع و مطامع شخصی کرد؟ و پرسید که یک نام نویسی در انتخابات چه مشکلی از مردم حل میکند که باید برایش( سرو) سرود. کاش آقای داوری بر همان شاعری اش که البته از نظر بنده پر از اشکال بود می ماند چرا که عالم سیاست آمد و رفت دارد ولی شاعر در حافظه ها می ماند همچنان که انتخابات های زیاد و نماینده زیادی امده اند و رفته اند ولی شعر( ما کیستیم ) و ( بیو طبیب دردلم) همچنان در بین مردم زنده اند. شعر گفتن به لیدر فلان کاندید بودن و با دست او فاتحه خواتی رفتن می ارزد. آقای داوری شعر یعنی زیباگویی و تعهد گرایی و (هشکله گویی) و تعریف دیگران هرگز شعر نبوده است، مردم نیز این را خوب می دانند. اتفاقا مردم یک چیز دیگر را نیز به یاد دارند که خود شما چند وقت پیش گفته بودی در مجلس ثبت نام میکنم و آرامششان را به هم میزنم ولی انگار جای نقدتر و بهتری پیدا کردی که حرفتان یادتان رفته است. توصیه هم به نامزدها دارم که بیشتر مراقب باشند و بدانند نطیر این ابیات برای خیلی ها سروده شده است و همین دو بیت با اندک جابجایی کوچکی تقدیم خیلی ها گردیه است و پشت سرایش انها نیت های دور از اخلاقی نهفته است و بیشتر به چیزها و رانت های دیگری طمع دوخته اند. و در حقیقت دو رای هم ندارند. در پایان و برای نهیبی به همه بخشی از شعر زیبای ناصرخسرو را تقدیم خوانندگان عزیز میکنم من آنم که در پای خوکان نریزم / مر این قیمتی در لفظ دری را صفت چند گویی به شمشاد و لاله / رخ چون مه و زلف عنبری را پیمبر بدان داد مر علم حق را / که شایسته دیدش مر این مهتری را درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر اوری چرخ نیلوفری
پنجشنبه ، ۳دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کبنانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]