واضح آرشیو وب فارسی:حمایت: همه افراد در مدت زمان زندگی خود اموالی دارند که معمولا حاصل سال ها کار و تلاش آنها است و به همین دلیل می خواهند آن را حفظ کنند. اما زمانی که به اصطلاح، دستشان از دنیا کوتاه می شود، چاره ای نیست جز اینکه این اموال به وراث آنها برسد. چون به قول معروف، مرگ، شتری است که دم خانه همه می خوابد و از آن گریزی نیست. ورثه به افرادی گفته می شود که از شخص متوفی ارث می برند و معمولا شامل فرزندان، همسر و پدر و مادر شخص است. البته گاهی نیز شخص فوت شده، در زمان حیاتش، برخی اموال خود را در وصیت نامه خود به دیگران می بخشد که البته بحث جداگانه ای است. اما این موضوع که ورثه چگونه می توانند صاحب اموال متوفی شوند، مراحلی دارد. بر اساس ماده 250 قانون امور حبسی، رد ترکه باید در مدت یک ماه از تاریخ اطلاع وراث به فوت مورث به عمل آید و اگر در این مدت نامبرده در رد ترکه، نظری ارایه ندهد در حکم قبول آن خواهد بود. در صورتی که ورثه ترکه را قبول کنند هر یک مسئول پرداخت تمام دیون متوفی به نسبت سهم خود خواهند بود مگر این که ثابت کنند دیون متوفی زاید بر ترکه است و در صورت قبول نکردن ترکه، از پرداخت بدهی های متوفی، معاف خواهند بود. دارایی های متوفی به دو بخش مثبت و منفی تقسیم می شود، بخش مثبت آن عبارت است از حقوق و اموال و مطالبات متوفی از اشخاص دیگر و بخش منفی آن بدهی هایی است که متوفی به دیگران حتی وارثان خود دارد که در مجموع با عنوان ترکه تعیین می شود. اقدامات مورد نیاز برای حفظ و رساندن ترکه به وراث برای حفظ و رساندن ترکه به وارثان و دیگر صاحبان آن، اقداماتی از قبیل مهر و موم ترکه، تحریر ترکه و اداره آن باید انجام شود که در صلاحیت دادگاه عمومی آخرین اقامتگاه متوفی است و در صورت نداشتن اقامتگاه در ایران، در صلاحیت دادگاه آخرین محل سکونت متوفی خواهد بود. دادگاه صالح به درخواست ورثه یا نماینده آنها یا طلبکار متوفی که دارای سند رسمی طلب یا حکم قطعی نسبت به آن باشد و وصی متوفی، فورا و با ابلاغ وقت مهر و موم ترکه به اشخاص ذی نفع، به مهر و موم ترکه اقدام می کند. رفع مهر و موم نیز به درخواست اشخاص ذی نفع توسط همین دادگاه انجام می گیرد و پس از رفع مهر و موم دادگاه، در صورت درخواست از او اقدام به تحریر ترکه می کنند. تحریر ترکه، تعیین مقدار ترکه و بدهی های متوفی است (ماده 206 قانون امور حبسی) این کار به طور معمول بدون مراجعه به دادگاه توسط وارثان و طلبکاران متوفی انجام می شود. اگر اختلافی در این میان باشد یا اینکه در میان وارثان شخص غایب یا مهجوری (سفیه، دیوانه، کودک) باشد، از دادگاهی که آخرین اقامتگاه یا منزل متوفی در آن بوده است درخواست تحریر ترکه می شود، البته این درخواست از ورثه یا نماینده قانونی آنها مانند وکیل و وصی برای اداره اموال متوفی پذیرفته می شود. پس از آن که ورثه ترکه را قبول کردند هر یک از آنها عهده دار پرداخت بدهی های متوفی به نسبت سهم خود خواهند بود. اگر میزان ترکه کفاف بدهی را ندهد باید این عدم کفایت را ثابت کنند. وارثی که ترکه را قبول کرده است، تا زمانی که تصرفی در ترکه نکرده باشد (مثلا مالی از آن نفروخته باشد) می تواند ترکه را رد کند. ورثه طی یک ماه از تاریخ اطلاع از فوت مورث، اگر بخواهند ترکه را رد کنند باید نظر خود را کتبی یا شفاهی به دادگاه اطلاع دهند، اطلاع مربوط در دفتر مخصوص ثبت خواهد شد در غیر این صورت پس از یک ماه مذکور فرض می شود که ترکه را قبول کرده اند. رد ترکه از سوی ورثه به معنای رد سهم الارث خود نیست. آیا ورثه باید بدهی های متوفی را بپردازند؟ پرسشی که در اینجا مطرح می شود، این است که آیا ورثه مسئول پرداخت بدهی های متوفی هستند یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که ورثه تحت هیچ شرایطی مسئول پرداخت بدهی های متوفی نیستند بلکه بدهی های او از ترکه اش پرداخت می شود و اگر ترکه کفاف ندهد همان مقدار موجود به نسبت، میان طلبکاران تقسیم می شود. اگر دارایی متوفی برای پرداخت بدهی هایش کافی نباشد، ورثه مجبور نیستند ثابت کنند که دارایی متوفی کفایت پرداخت بدهی های او را نکرده است. بدهی های متوفی باید به ترتیب پرداخت شود. این بدهی ها شامل هزینه کفن و دفن، دیون وابسته به اعیان ترکه مانند دین دارای حق وثیقه و دیگر دیون است. این ها نیز باید به ترتیب ماده 226 قانون امور حسبی پرداخت شود. اولویت پرداخت دیون متوفی دیون و حقوقی که به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینه های ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه باید از ترکه داده شود. (ماده 225 قانون امورحسبی ) در موقع تقسیم، دیونی که به موجب مقررات قانونی رجحان دارند، باید رعایت شود که حق تقدم آن به شرح ذیل است: طبقه اول شامل حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت، حقوق خدمتگزار بنگاه متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت و دستمزد کارگرانی که روزانه یا هفته ای مزد می گیرند، برای مدت سه ماه قبل از فوت است. طبقه دوم شامل طلب اشخاصی است که به آنها به عنوان ولایت یا قیمومیت مدیون شده است. این نوع طلب در صورتی دارای حق تقدم خواهد بود که در دوره قیمومیت یا ولایت یا در ظرف یک سال بعد از آن واقع شده باشد. طبقه سوم، طلب پزشک و داروفروش و مطالباتی است که به مصرف مداوای متوفی و خانواده اش در ظرف یک سال بعد از آن رسیده باشد. طبقه چهارم نیز شامل نفقه زن و مهریه زن است. در مورد نفقه باید گفت که مطابق ماده 1206 قانون مدنی، در هر حال زوجه می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوی کند و طلب وی از بابت نفقه مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر زن مقدم بر غرما (طلبکاران) خواهد بود. طبقه پنجم نیز، طلب سایر بستانکاران را شامل می شود.
سه شنبه ، ۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حمایت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]